الجاثية ٢٦
کپی متن آیه |
---|
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيکُمْ ثُمَ يُمِيتُکُمْ ثُمَ يَجْمَعُکُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ وَ لٰکِنَ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ |
ترجمه
الجاثية ٢٥ | آیه ٢٦ | الجاثية ٢٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِلی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»: در روز قیامت. «فِیهِ»: درباره گردآوری. درباره روز قیامت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
کَيْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ... (۴) وَ هُوَ الَّذِي أَحْيَاکُمْ ثُمَ... (۴) کَيْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ... (۲) وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ... (۰)
وَ مَا نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ... (۰) يَوْمَ يَجْمَعُکُمْ لِيَوْمِ... (۲) إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً (۰) وَ نَرَاهُ قَرِيباً (۰) لِأَيِ يَوْمٍ أُجِّلَتْ (۱) لِيَوْمِ الْفَصْلِ (۱)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه
- رحمت خاص خداوند، نسبت به برخی از مؤمنان
- بدكاران، در حيات و ممات، با مؤمنان برابر نيستند
- ابطال پندار كفّار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار
- معناى «إله» گرفتن هواى نفس
- آنان که در قیامت دچار خسران می شوند
- توضیحی پیرامون کتابت اعمال و معنای آيه: «هذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقّ إنّا كُنّا نَستَنسِخُ مَا كُنتُم تَعمَلُون»
- اقوال ديگر مفسران در تفسير اين آيه
- بحث روایتی
- رواياتى درباره كتابت و استنساخ اعمال
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «26»
بگو: خداست كه شما را زنده مىكند و سپس مىميراند و آنگاه براى روز قيامتى كه شكى در آن نيست همه را جمع مىنمايد ولى اكثر مردم نمىدانند.
نکته ها
نظام آفرينش برنامه و قانونى دارد كه خداوند حكيم آن را بر هستى حاكم ساخته و نفى آن نشانهى جهل و نادانى است.
«1». مفردات راغب.
جلد 8 - صفحه 536
پیام ها
1- آيات قرآن، روشن و روشنگر است. «آياتُنا بَيِّناتٍ»
2- كافران، به جاى انديشه در آيات خدا، آبا و اجداد خود را طلب مىكنند. تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا ... ائْتُوا بِآبائِنا
3- هرگاه سخن منكران را نقل كرديد، پاسخ آن را هم بيان كنيد. وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ ... قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ
4- نشانههاى قدرت و حكمت و عدالت خداوند، به قدرى روشن و بيّن است كه دليلى براى شك در قيامت باقى نمىگذارد. «لا رَيْبَ فِيهِ»
5- حيات نخستين آدميان، نشان امكان قيامت است. يُحْيِيكُمْ ... ثُمَّ يُمِيتُكُمْ
6- تقاضاى زنده كردن نياكان در دنيا بر اساس جهل و ناآگاهى است. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»
7- ترديد در معاد، برخاسته از جهل انسان است. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «26»
حق تعالى در الزام ايشان فرمايد:
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ: بگو در جواب ايشان خدا زنده فرمايد شما را در ارحام مادران، چه غير او بر آن قدرت ندارد، ثُمَّ يُمِيتُكُمْ: پس مىميراند شما را در دنيا نزد انقضاى آجال، ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ: پس جمع نمايد شما را در قبور، إِلى يَوْمِ
جلد 12 - صفحه 58
الْقِيامَةِ: تا روز قيامت، لا رَيْبَ فِيهِ: كه هيچ شك و شبهه نيست در وقوع آن به جهت قيام حجت و برهان بر آن، وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ: و لكن بيشتر مردمان، لا يَعْلَمُونَ: نمىدانند اين را به سبب عدم تأمل و تفكر در آن، زيرا پس از ثبوت آنكه اماته و احيا در حيطه قدرت قادر متعال است، لازم آيد اقرار به بعث و نشور؛ چه ذاتى كه قادر باشد بر احيا و اماته، هر آينه بر اعاده آن نيز قدرت خواهد داشت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «26» وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ «27» وَ تَرى كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28» هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «29» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ (30)
ترجمه
بگو خدا زنده ميكند شما را پس ميميراند شما را پس جمع ميكند شما را براى روز قيامت نيست شكى در آن ولى بيشتر مردم نميدانند
و براى خدا است پادشاهى آسمانها و زمين و روزى كه بپا ميشود قيامت چنين روز زيان ميكنند اهل باطل و تباه كاران
و مىبينى هر دستهاى را بزانو در آينده هر دستهاى خوانده ميشود بسوى كتابش امروز جزا داده ميشويد آنچه را كه بوديد ميكرديد
اين كتاب ما است سخن ميگويد بر شما بحق همانا ما بوديم كه امر بنوشتن مينموديم آنچه را كه بوديد ميكرديد
پس امّا آنانكه گرويدند و كردند كارهاى شايسته پس داخل ميكند ايشانرا پروردگارشان در رحمتش اين است آن كاميابى آشكار.
تفسير
خداوند متعال در مقام ردّ قول منكرين معاد به پيغمبر خود دستور فرموده كه بگو خداوند شما را از كتم عدم بوجود آورده و زنده نموده پس ميميراند پس جمع ميكند ارواح شما را تا پايان اينعالم كه روز قيامت است و بايد در آنروز زنده شويد و شكّى در آن نيست چون بأدلّه قطعيّه معاد ثابت شده و معلوم است كسيكه قدرت داشته باشد نابودى را بود كند و نابود كند دو مرتبه ميتواند او را بود كند بلكه اعاده هر امرى آسانتر است از ابتداء بآن ولى بيشتر مردم از بيفكرى نميدانند اين امر واضح را و بعيد ميپندارند اعاده را با آنكه معترفند بابتداء و سلطنت حقّه حقيقيّه در آسمانها و زمين از آن حق است پس چگونه نميتواند مرده را زنده كند و روز كه برپا شود قيامت در آنروز اهل عدول از حق
جلد 4 صفحه 642
بباطل و تباهكاران خسارت زيادى ميكشند چون در نتيجه صرف عمر عزيز عذاب اليم هميشگى را تحصيل نمودهاند و مىبينى تو اى پيغمبر هر امّت و جماعتى را از امم سابقه و فرق لاحقه كه دينى اختيار نمودند خواه حق باشد خواه باطل از هول محشر و خستگى ايستادن بدو كنده زانو درآيند براى انتظار حساب و بعضى جاثيه را مأخوذ از جثوه بمعناى جماعت دانستهاند و گفتهاند هر امّت و فرقهاى مجتمعا حاضر در محشر ميشوند و در هر حال خوانده ميشوند براى مشاهده نامه اعمالشان و خدا ميفرمايد امروز بجزاى اعمالتان خواهيد رسيد اين نوشته ما است كه ملائكه بامر ما نوشتهاند اعمال شما را براستى و درستى براى شما بيان ميكند چون ما معمولا تمام عمليّات شما را استنساخ مينموديم در دنيا يعنى ملائكه بامر ما مينوشتند و نسخه بردارى ميكردند و از بعضى روايات استفاده ميشود كه استنساخ از روى لوح محفوظ است و در هر حال خداوند بيان حال اهل ايمان و اعمال صالحه را فرموده كه مشمول رحمت حق و داخل در بهشت ميشوند و كاملا كامياب و بهرهمند ميگردند و بيان احوال كفّار در آيات آتيه بيايد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُلِ اللّهُ يُحيِيكُم ثُمَّ يُمِيتُكُم ثُمَّ يَجمَعُكُم إِلي يَومِ القِيامَةِ لا رَيبَ فِيهِ وَ لكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمُونَ «26»
بفرما بآنها که خداوند زنده ميكند شما را پس از آن ميميراند پس از آن جمع ميكند شما را بسوي روز قيامت هيچ ريب و شكي در او نيست و لكن اكثر ناس نميدانند چنانچه مكرر گفته شد که اكثر اهل عالم طبيعي هستند و منكر قيامت و حشر و نشر هستند.
قُلِ اللّهُ يُحيِيكُم ثُمَّ يُمِيتُكُم ثُمَّ يَجمَعُكُم إِلي يَومِ القِيامَةِ خواه شما بپذيريد و قبول كنيد يا نه.
لا رَيبَ فِيهِ بلكه اگر نباشد دستگاه خلقت عالم لغو ميشود ولي چه بايد كرد که قساوت و سياهي قلب و هواي نفس و غرق دنيا شدن باعث اينکه ميشود که:
وَ لكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمُونَ.
125
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 26)- در آن دادگاه عدل همه به زانو در میآیند! در اینجا پاسخ دیگری به سخن دهریین که منکر مبدأ و معاد بودند داده، میفرماید: «بگو: خداوند شما را زنده میکند، سپس میمیراند سپس (بار دیگر حیات میبخشد و) برای حساب در روز قیامت، روزی که در آن شکّ و تردیدی نیست جمع آوری میکند» (قُلِ اللَّهُ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ
ج4، ص417
لا رَیْبَ فِیهِ)
.آنها نه خدا را قبول داشتند و نه روز جزا را، و محتوای این آیه در حقیقت استدلال برای هر دو قسمت است، چرا که روی مسأله حیات نخستین تکیه شده، از سوی دیگر، کسی که قادر بر حیات نخستین است چگونه قادر بر اعاده آن نیست.
و از آنجا که بسیاری از مردم در این دلائل تأمل و دقت نمیکنند در پایان آیه میافزاید: «ولی اکثر مردم نمیدانند» (وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ).
نکات آیه
۱ - خداوند، شیوه پاسخ گویى به منکران معاد را به پیامبر(ص) آموخت. (قالوا ... قل)
۲ - زندگى و مرگ انسان به اراده خداوند است; نه معلول طبیعت و روزگار. (و ما یهلکنا إلاّ الدهر ... قل اللّه یحییکم ثمّ یمیتکم) آیه شریفه در حقیقت پاسخى به دعوى دهریین است که منکر مبدأ و معاد بودند و در آیات پیشین به گفته آنان اشارت رفت.
۳ - حیات نخستین آدمیان، خود برترین دلیل بر حقانیت معاد (قل اللّه یحییکم ثمّ یمیتکم ثمّ یجمعکم)
۴ - خداوند، گردآورنده آدمیان در روز قیامت (ثمّ یجمعکم إلى یوم القیمة) حرف «إلى» به معناى «فى» است.
۵ - برپایى قیامت، برنامه اى حتمى و تخلّف ناپذیر (لاریب فیه)
۶ - حتمى بودن وقوع قیامت، به رغم جهل و ناآگاهى بیشتر مردم نسبت به آن (لاریب فیه و لکنّ أکثر الناس لایعلمون)
۷ - معاد، مورد جهل و تردید بیشتر مردم در طول تاریخ (و لکنّ أکثر الناس لایعلمون) از این که به جاى ارجاع ضمیر به مشرکان مکه، واژه «الناس» به کار رفته - که داراى مفهومى عام و گسترده است - مطلب بالا استفاده مى شود.
۸ - تردید در امکان و تحقق معاد، ناشى از جهل آدمیان است; نه معقول نبودن آن. (لاریب فیه و لکنّ أکثر الناس لایعلمون) جمله «و لکنّ أکثر الناس لایعلمون» مى تواند جواب سؤال مقدر باشد; به این که اگر معاد، تردید را بر نمى تابد، پس انکار آن از چه رو است؟ قرآن پاسخ مى دهد: بیشتر مردم جاهل اند و جهلشان آنان را به تمسک واداشته است; نه پیچدگى مسأله معاد.
موضوعات مرتبط
- اکثریت: جهل اکثریت ۶، ۷
- انسان: منشأ تجمع اخروى انسان ها ۴
- جهل: آثار جهل ۸
- حیات: منشأ حیات ۲; نقش حیات ۳
- خدا: آثار اراده خدا ۲; افعال خدا ۴; تعالیم خدا ۱; توصیه هاى خدا ۱
- طبیعت: نقش طبیعت ۲
- قیامت: حتمیت قیامت ۵، ۶
- محمد(ص): محمد(ص) و مکذبان معاد ۱; معلم محمد(ص) ۱
- مرگ: منشأ مرگ ۲
- معاد: دلایل معاد ۳; روش پاسخ به مکذبان معاد ۱; شک در معاد ۷; منشأ شک در معاد ۸
منابع