نتایج جستجو

دشمنان خدا و پيغمبر و دين و قرآن. وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ: و بسوى حكم خدا و جزاى الهى است بازگشت همه خلايق، و تمام بندگان را بر وفق اعمال و به عدل پاداش

مُقيم مكه و اطراف آن نباشد- و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است. و حجّ و عمره را به تمام و کمال خالصانه برای خدا انجام دهید (و مراسم و مناسک ظاهری

آیات کافر شویم و اگر نسبت به آن ایمان بیاوریم براى ما ذلت و ننگ و عار است که على بن ابى‌طالب را بر خویش به ولایت و امامت مسلط گردانیم و در عین حال می‌دانیم

از قبيل ولى و والى و متولّى و مولى و اولى همه به اين معنى است و گاهى در دوست و معين و ناصر هم استعمال ميشود زيرا اين معانى از لوازم ولايت و صاحب اختيارى

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

كفار و مشركين‌ پيغمبر ‌در‌ ميان‌ ‌آنها‌ نبود و ‌آنها‌ ‌هم‌ استغفار نميكردند بعلاوه‌ دچار عذاب‌ ‌هم‌ شدند ‌از‌ قتل‌ و اسيري‌ و ذلت‌ و ‌غير‌ اينها و لكن‌

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

آيه اول مدح مهاجر و انصار است بتحقّق و بروز ايمان از آنها بهجرت و جهاد و پذيرائى و يارى و نيز وعده مغفرت و نعيم جنت است براى ايشان و بنظر حقير بيان انحصار

اللّه عليه و آله و سلّم و غصب كردند حقّ ايشانرا و باز داشتند مردم را از راه خدا كه امامت است و منحرف نمودند آنرا بغير اهلش و آنها استطاعت و قدرت نداشتند

عليه و آله و سلّم قال: الا انّ مثل هذا الدّين كمثل شجرة ثابتة، الايمان اصلها و الزّكوة فرعها و الصّلوة مائها و القيام عروقها و حسن الخلق ورقها و الاخاء

اللّه عليه و آله و سلّم به اسماى آنها، به عربى نام نهاد حسن و حسين و محسن عليهم السّلام.) 2- قال النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: الحسن و الحسين هذان

نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه

احوال و ارزاق و آجال بندگان و نازل نمودن خير و بركت و رحمت و مغفرت و سعادت و سلامت است در آن شب بر حسب استعداد و قابليّت افراد عباد و اعمال خيرى كه در

باره امر ولايت و امامت نازل شده است، اين آيه پس از حسين عليه السلام در ميان اولادش جارى شد، پس ما نسبت بپيغمبر و امر امامت از مؤمنين و مهاجرين و انصار سزاوارتريم،

همانا با همّ و غمّ و رنج و سختى و بار گران شادى و مسرّت و فتح و ظفر و سهولت امر است و نبايد مأيوس از رحمت خدا شد در دنيا علاوه بر آنكه با مشقّت و صعوبت انجام

است در ظاهر و حضرت ختمى مرتبت داراى قوّت و قدرت و عقل سليم و رأى ثابت مستقيم است پس مستولى و جلد 5 صفحه 84 مستقرّ و مستقيم شد با آنكه در افق و جانب اعلاى

است در ظاهر و حضرت ختمى مرتبت داراى قوّت و قدرت و عقل سليم و رأى ثابت مستقيم است پس مستولى و جلد 5 صفحه 84 مستقرّ و مستقيم شد با آنكه در افق و جانب اعلاى

نميرود آنچه‌ ميگويد و آنچه‌ ميكند حق‌ ‌است‌ و صدق‌ ‌است‌ و عين‌ صلاح‌ و رشد ‌است‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و بي‌ شعوري‌ و بي‌ادراكي‌ نيست‌ و ‌بر‌ خلاف‌ حق‌

از خطا و حق از باطل و صحيح از فاسد؛ چه فصل، به معنى بريدن و جدا كردن و جدا شدن است، و لهذا يك بخش از سخن و غير آن و سخن راست و ظاهر و حكم درست و فاصل ميان

نميرود آنچه‌ ميگويد و آنچه‌ ميكند حق‌ ‌است‌ و صدق‌ ‌است‌ و عين‌ صلاح‌ و رشد ‌است‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و بي‌ شعوري‌ و بي‌ادراكي‌ نيست‌ و ‌بر‌ خلاف‌ حق‌

نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه

سلمه و على و حسن و حسين و فاطمه عليهم- السلام بودند كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله آنها را زير عبا گرد آورد و سپس فرمود: خدايا هر پيغمبرى اهل و حشمى

كه موسى و داود و عيسى و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ: كتاب تورات و زبور و انجيل و قرآن و همچنين علم حلال و حرام را،

to function. (و در این حال) رو به یکدیگر کرده و از هم می‌پرسند... |و روى به يكديگر كنند و از هم بپرسند و بعضى روى به بعضى ديگر مى‌آورند [و] از يكديگر مى‌پرسند

حق‌ قابليت‌ ندارند و احدي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ شفاعت‌ نميكند بلكه‌ ‌خدا‌ و انبياء و ائمه‌ و صديقه طاهره‌ و مؤمنين‌ و قرآن‌ خصم‌ ‌آنها‌ هستند و مخاصمه‌ ميكنند ويل‌

اعلام‌ و صلحاء و اتقياء و مؤمنين‌ ظلم‌ بنفس‌ بارتكاب‌ معاصي‌ و ترك‌ واجبات‌ شرع‌ و ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ معرض‌ غضب‌ و سخط و عذاب‌ الهي‌ درآوردن‌ و ‌به‌ تمام‌ اينها

فاسده‌ و صفات‌ خبيثه‌ و ملكات‌ رذيله‌ و اعمال‌ قبيحه‌ و افعال‌ سيّئه‌ و كلمه السيّئات‌ جمع‌ محلّي‌ بالف‌ و لام‌ عموم‌ دارد شامل‌ جميع‌ اينها ميشود و حفظ الهي‌

زمين و قرار دهيم ايشانرا پيشوايان و پادشاهان و وارثان تاج و تخت و ملك و مال قبطيان كه او تقويت ميكرد آنها را و ميخواستيم كه متمكّن و مقتدر و آماده و مهيّا

انحطاط و نگونسارى و عذابهاى گوناگون كه بكفّار ميرسد و در آيات سابقه اشاره بآنها شده بود براى آنستكه خداوند يار و ياور اهل ايمان است و كفّار يار و ياورى كه

پشت‌ كردن‌ بدين‌ و عدم‌ ايمان‌ بانبياء و انكار امامت‌ ائمه‌ اطهار و ترك‌ واجبات‌ و فعل‌ محرمات‌ و غرق‌ دنيا و فراموشي‌ آخرت‌ و شهوتراني‌ و هوا پرستي‌ ‌که‌

نبوت و امامت و شعبات آن. دوم: ملك دنيا- عبارت از آنچه روزى فرمايد خداوند از مباحات مانند اموال عظيمه و نفايس جليله و رأى صايب و خرم و قوت و غير آن؛ و آنكه

امرى است و چيزى و كسى نميتواند در مقابل او قيام و بر خلاف او اقدامى نمايد پروردگار آسمانها و زمين و موجودات در آن دو و ما بين آن دو است و مبدء و منتهاى تمام

مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند بيگانگى او و طلب مغفرت مينمايند از خدا براى اهل ايمان بتوحيد خدا و نبوّت محمد

معنا که احبار و راهبان علیه قرآن و اسلام سخنان نادرست مى گفتند و یهود و نصارا از آنان تبعیت کورکورانه و اطاعت محض داشتند. ۴ - اطاعت محض و تبعیت کورکورانه

آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند

آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند

‌از‌ اعطاء و ازدياد نعمت‌ دنيوي‌ و دفع‌ بليات‌ ‌آن‌ و ايتاء نعم‌ اخروي‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ ‌آن‌ ‌در‌ اثر ايمان‌ و اخلاق‌ فاضله‌ و اعمال‌ صالحه‌، و معلوم‌

مورد لطف و رحمت شوید. و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید، و این پیامبر را اطاعت کنید تا مورد رحمت قرار گیرید. و نماز بگزاريد و زكات بدهيد و از پيامبر

كرد و مقصودش بيرون كردن او و اتباعش بود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و پيروانش را و زيد بن ارقم كه طفلى نزديك ببلوغ بود اين سخنان را شنيد و خدمت

آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند

ذُرِّيّاتِهِم‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الا امّهات‌ و اخوان‌ و اخوات‌ و اعمام‌ و اخوال‌ و خالات‌ و عمّات‌ و اقارب‌ و معاريف‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌هم‌ شامل‌ ميشود

بپوشاند آفتاب و نور آن و مبصرات را و بروز وقتى كه تجلّى و ظهور پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين

واحد از كثير و كثير از واحد و عدم جواز انقطاع فيض و عدم جواز خلأ و عدم جواز خرق و التيام در افلاك و تركب جسم از هيولى و و صورت و تناهى ابعاد و قاعده امكان

‌بر‌ قلب‌ ‌آنها‌ و مهر قلب‌ حب‌ شهوات‌ و عناد و عصبيت‌ و كبر و نخوت‌ و هزار عيب‌ ديگر ‌است‌. فَهُم‌ لا يَفقَهُون‌َ فهم‌ و ادراك‌ و شعور و عقل‌ بكلي‌ رخت‌

مكرها و حيله‌ها ‌که‌ كفار و مشركين‌ و منافقين‌ و معاندين‌ و ضالين‌ و مضلين‌ و ‌من‌ يحذوا حذوهم‌ ‌در‌ مورد انبياء و ائمه‌ و مؤمنين‌ ‌در‌ ‌هر‌ عصر و زماني‌

‌با‌ مليونها ‌از‌ ذريه‌ ‌آنها‌ ‌از‌ انبياء و اوصياء و اولياء و مقربان‌ ‌از‌ صلحاء و اتقياء و ابرار و اخيار و مؤمنين‌ ‌حتي‌ عصات‌ ‌از‌ مؤمنين‌ ‌را‌ خداوند

پاداش و جزا دادن بآنها و نبود مكرشان وافى براى آنكه بركنده و زائل شود بآن از جاى خود اعلام نبوت و آثار امامت و ادلّه و براهين قائمه بر اديان حقّه و شرائع

را جفت نر و ماده بیافرید. و به آنکه نر و ماده آفرید؛ و سوگند به آن كه نر و ماده را بيافريد، و سوگند به آنکه نرینه و مادینه آفرید و به آن كه نر و ماده را

پراکنده. مراد مختلف و متفاوت و از هم جدا است. دسته‌ای نیکوکار و پرهیزگار، و گروهی بدکردار و ناپرهیزگار، بعضی مؤمن و صادق، و برخی کافر و فاسق، و ... تلاشهائی برای

بخواهند از مأكول و مشروب و ملبوس و منكوح و منظور و مسموع در ظلّ لطف الهى و مهمانخانه حضرت احديّت كه بساط قرب و منزلت است و اين مزيّت بزرگ ابدى و فضيلت عظيم سرمدى

ابو البشرند و مصوّر فرمود آنها را بصورت زيبا و قامت رعنا و زبان گويا و گوش شنوا و عقل و علم و حكمت و سلطنت بر حيوانات و نباتات و جمادات و ساير كرامات كه

اثبات امامت و نبوت آنحضرت و تأكيد حجّت از خدا بر خلق و بعد از نقل اين روايات حاجت بذكر اقوال ديگر در تفسير الّذى عنده علم من الكتاب و كيفيت نقل و انتقال

آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم چيزى نفرمود و همه برخاستند و رفتند و روز

‌از‌ برگش‌ و غوره‌ و انگور و كشمش‌ و شيره‌ و سركه‌ و ساير منافع‌ ‌آن‌. وَ قَضباً سبزيجات‌ مثل‌ نعناع‌ ترخون‌ و تره‌ و ريحان‌ و اسفناج‌ و شبدر و اشباه‌ اينها

بپوشاند آفتاب و نور آن و مبصرات را و بروز وقتى كه تجلّى و ظهور پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين

بوده و هست و خواهد بود و ستوده و محمود و سزاوار ستايش است چه ستايش كننده‌ئى باشد چه نباشد ولى بوده و هست و خواهد بود چون تمام موجودات هميشه بر حسب حال و مقال

پاداش و جزا دادن بآنها و نبود مكرشان وافى براى آنكه بركنده و زائل شود بآن از جاى خود اعلام نبوت و آثار امامت و ادلّه و براهين قائمه بر اديان حقّه و شرائع

بپوشاند آفتاب و نور آن و مبصرات را و بروز وقتى كه تجلّى و ظهور پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين

می‌سازم، و (سرانجام و سرنوشت این گونه افراد) چه بد سرانجام و سرنوشتی است! و چون ابراهیم گفت: «پروردگارم! این (سرزمین) را شهری امین و با امان گردان و مردمش

می‌کند و پرهیزگاری پیشه می‌سازد و به خوب و خوبی ایمان دارد، و در یک کلام، حسنات و سیّئات و فضیلت و رذیلت را همسان نمی‌شمارد، و بالطبع به پاداش نیکیها و پادافره

جماليه‌ و جلاليه‌ و ايمان‌ بجميع‌ انبياء و رسل‌ و فرستادگان‌ ‌او‌ و ايمان‌ بجميع‌ كتب‌ و احكام‌ ‌او‌ و ايمان‌ بعدل‌ و امامت‌ ائمه هدي‌ و ايمان‌ بآخرت‌ و ايمان‌

مشاهده نمايد و معترف به امامت و ولايت او و ائمّه اطهار از اولاد او شود و بدستورات ايشان عمل نمايد و مطمئن بياد حق باشد بينا و شنوا است و نبايد مقايسه شود

عبادات‌ و معاملات‌ و معاشرات‌ و مواريث‌ و حدود و ديات‌ و ‌غير‌ اينها ‌است‌ و فارق‌ ‌بين‌ حق‌ و باطل‌ و صدق‌ و كذب‌ و نفع‌ و ضرر و حسن‌ و قبح‌ و سعادت‌ و شقاوت‌

پاداش و جزا دادن بآنها و نبود مكرشان وافى براى آنكه بركنده و زائل شود بآن از جاى خود اعلام نبوت و آثار امامت و ادلّه و براهين قائمه بر اديان حقّه و شرائع

حرب پيغمبر، و حضرت با اصحاب از مدينه خارج و در ناحيه قديد با آنها ملاقات و مقاتله نمودند. جمعى مقتول، و بنى مصطلق فرار كردند و زنان و اولاد و اموال آنها

پاداش و جزا دادن بآنها و نبود مكرشان وافى براى آنكه بركنده و زائل شود بآن از جاى خود اعلام نبوت و آثار امامت و ادلّه و براهين قائمه بر اديان حقّه و شرائع

مشاهده نمايد و معترف به امامت و ولايت او و ائمّه اطهار از اولاد او شود و بدستورات ايشان عمل نمايد و مطمئن بياد حق باشد بينا و شنوا است و نبايد مقايسه شود

برسد به او قرآن از عرب و عجم و اسود و احمر و جن و انس. و يا انذار مى‌كنم شما را اى جماعتى كه موجوديد و هر كه را برسد به او اين قرآن تا روز قيامت. اگرچه در

پذيرفتند و تسليم شدند خوشا باحوال خودشان و اگر قبول نكردند و رو گردان شدند بگو من بتمام مردم از عرب و عجم و وضيع و شريف و سياه و سفيد و دوست و دشمن و خودى

برکت (و رحمت) گردانید، و تا زنده‌ام به عبادت نماز و زکات سفارش کرد. و هر جا که باشم بسیار بابرکت و سودمندم قرار داده، و مرا تا زنده ام به نماز و زکات سفارش

در ابلاغ احكام و غيره هم بحكم عقل است و تكاليف الهيه مانند بار و دينى است كه بپشت و گردن مردم است و بايد آنرا بمنزل برسانند و ادا نمايند و اين معناى عهده

پاداش و جزا دادن بآنها و نبود مكرشان وافى براى آنكه بركنده و زائل شود بآن از جاى خود اعلام نبوت و آثار امامت و ادلّه و براهين قائمه بر اديان حقّه و شرائع

بپوشاند آفتاب و نور آن و مبصرات را و بروز وقتى كه تجلّى و ظهور پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين

بپوشاند آفتاب و نور آن و مبصرات را و بروز وقتى كه تجلّى و ظهور پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين

‌است‌ بلكه‌ ‌به‌ واسطه‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و ظلم‌ ‌به‌ انبياء و اولياء و مؤمنين‌ و فسق‌ و فجور و طغيان‌ و سركشي‌ و ترك‌ فرائض‌ و ارتكاب‌ معاصي‌ ‌هر‌ يك‌ عقوبات‌

پاداش و جزا دادن بآنها و نبود مكرشان وافى براى آنكه بركنده و زائل شود بآن از جاى خود اعلام نبوت و آثار امامت و ادلّه و براهين قائمه بر اديان حقّه و شرائع

زراره و الفضيل بن يسار و بكير بن اعين و محمد بن مسلم و بريد بن معاويه و ابي الجارود جميعا عن ابي جعفر ع قال : عمر بن اذينه از زراره و فضيل بن يسار و بكير

نماز و زكاة و روزه و حج و ولايت، و براى چيزى فرياد نشده چنانچه براى ولايت. امام باقر عليه السّلام فرمود: اسلام روى پنج پايه نهاده شده: نماز و زكاة و روزه

فرمود، و از دوم، على عليه السّلام را خلق و در او ولايت و طهارت و شجاعت و امامت داد، اينست فرمايش الهى «و هو الّذى خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا فانا

دراهم معدود» و در اين حكم تعظيم پيغمبر و انفاق بر فقراء و جلوگيرى از صحبتهاى بيجا و امتياز بين منفق و منافق و سخىّ و ممسك و محبّ دنيا و آخرت و غيرها ملحوظ

كامل‏كننده امامت است و امامت همان نور است و همانست كه خداى عز و جل فرمايد «بخدا و رسولش و نورى كه فرو فرستاده‏ايم ايمان آوريد» مقصود از نور همان امام است. احمد

مى‏كشند، پس جبرئيل به آسمان بالا رفت و سپس فرود شد و گفت: اى محمد روردگارت سلامت رساند و مژده‏ات دهد كه او امامت و ولايت و وصيت را در نژاد اين شهيد نهد، پيغمبر

المحسنين # و زكريا، و يحيى ، و عيسى ، و الياس ، كل من الصالحين ، و اسمعيل ، و اليسع ، و يونس ، و لوطا و كلا فضلنا على العالمين ، و من آبائهم ، و ذرياتهم ،

محتاج بودند (در امر مناسك و حلال و حرام) خود محتاج شيعه گشتند، و امر امامت اين گونه ميباشد، زمين بى‏امام باقى نماند و هر كه بميرد و امامش را نشناسد، بمرگ جاهليت

است و او را شريكى نيست، و آنكه محمد بنده و رسول او است، و به پا داشتن نماز و دادن زكات و حجّ خانه كعبه و روزه ماه مبارك رمضان، و اسلام همين است». و فرمود:

شایسته‌ای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است. و زنان طلاق داده شده تا سه پاكى منتظر بمانند، و اگر به خدا و روز واپسين ايمان

زكات، و بجا آوردن حجّ خانه خدا و روزه داشتن ماه مبارك رمضان، و اعتقاد به امامت و ولايت ائمّه معصومين عليهم السّلام، و هر كس اين كارها را انجام دهد و صحيح

الهام مى گيرند، و سه پيامبر بزرگ الهى موسى (عليه السلام ) و عيسى (عليه السلام ) و محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دودمان او هستند، و اين دليل صدق پيشگوئى

پیشینیان (دادگر و مؤمن ملّتهای گذشته) را جایگزین (طاغیان و یاغیان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاریخ) کرده است (و حکومت و قدرت را بدانان

آمد و گفت: به آنها از آداب حجّشان خبر بده چون خبر نماز و زكاة و روزه آنها. ۵- دستور ولايت نازل شد و نزول آن در روز جمعه بود و در موقف عرفه، خدا عز و جل

خواستند و مردى درشت و بلند و تنومند وارد شد و بر آن حضرت به امامت سلام داد و امام با پذيرائى به او جواب داد و دستور داد بنشيند و او پهلوى من نشست، و من با

«سُبْحَانَ»: پاک و منزّه است از ناتوانیها و ناشایستها. تسبیح و تقدیس و تعظیم و تکریم باد. این واژه مفعول مطلق فعل محذوفی است و برای اظهار تعجّب و بیان عظمت و قدرت

است كه كمتر شخص متوجه آن ميشود و اسباب زحمت خويش و نفرت خلق و بى‌مهرى دوستان و ايذاء عيال و اولاد و خويشان و غضب خدا و رسول و ائمه اطهار است برعكس سخا كه

اسم اكبر است و همانا از كتاب آنچه معروف است تورات و انجيل و فرقان خوانده شد و در آن كتاب نوح و كتاب صالح و شعيب و ابراهيم هم هست، خداى عز و جل آن را خبر

از ميقات ، و توقف در عرفات ، و بسر بردن شبى در مشعر، و قربانى ، و سنگ انداختن به سه جمره ، و سعى ميانه صفا و مروه ، و طواف بر دور كعبه ، و نماز در مقام

صفحه ۲۰۲ را اعم از پيامبران و ائمه هدى و دانشمندان و كتاب و سنت ، و همچنين ائمه كفر و ضلال را شامل مى شود، و به اين ترتيب هر كس ‍ در آنجا در خط همان رهبرى

(ص) بنده و نور و سفير و حجاب و دليل حضرت او، روح الامين آن را از نزد رب العالمين آورده است، اى محمد، اسماء مرا بزرگ شمار و نعمت‏هاى مرا شكرگزار و لطفهاى

مردم تعليم كنند، و از طريق استدلال و انذار و بشارت و موعظه و اندرز در دلها نفوذ دهند. ۲ - «خشيت » به معنى ترس تواءم با تعظيم و احترام است ، و از همين رو با

نفاق و آنچه از آن سرچشمه مى گيرد، بى رنگ مى گردد، و اگر به حيات خود ادامه دهد از طريق زور و ظلم و فشار خواهد بود، و گرنه نقاب از صورتش برداشته شده ، و چهره

گذرانديم ، و در آنجا روشن كرديم كه آيات راجع به عالم ذر براى انسانيت عالمى ديگر اثبات مى كند غير اين عالم مادى و محسوس و تدريجى و آميخته با آلام و مصايب و گناهان

روان‏تر از آب و نرمتر از كَره و شيرين‏تر از عسل و خنك‏تر از برف و سفيدتر از شير و به او نوشانيد و به او دستور داد جماع كند، او برخاست و جماع كرد و نطفه جدّم

معجزات موسى و عيسى و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و چه اينكه احكام آسمانى باشد، مانند شرايع دين موسى و دستورات ساير انبياء (عليهم السلام ) و چه خود