غافر ٨

از الکتاب
کپی متن آیه
رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ‌ جَنَّاتِ‌ عَدْنٍ‌ الَّتِي‌ وَعَدْتَهُمْ‌ وَ مَنْ‌ صَلَحَ‌ مِنْ‌ آبَائِهِمْ‌ وَ أَزْوَاجِهِمْ‌ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ‌ إِنَّکَ‌ أَنْتَ‌ الْعَزِيزُ الْحَکِيمُ‌

ترجمه

پروردگارا! آنها را در باغهای جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‌ای وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمی!

پروردگارا! و آنان و هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان را كه به صلاح آمده‌اند، به بهشت‌هاى جاودانى كه وعده‌شان داده‌اى داخل كن، همانا تو خود شكست‌ناپذير و حكيمى
«پروردگارا، آنان را در باغهاى جاويد كه وعده‌شان داده‌اى، با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده‌اند، داخل كن، زيرا تو خود ارجمند و حكيمى.
پروردگارا، تو آنها را به بهشت عدنی که وعده‌شان فرمودی با پدران (و مادران) صالح و هم جفت و فرزندانشان و اصل گردان، که همانا تویی خدای با حکمت و اقتدار.
پروردگارا! و آنان را در بهشت های جاودانی که به آنان و به شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان وعده داده ای در آور؛ یقیناً تو توانای شکست ناپذیر و حکیمی؛
و اى پروردگار ما، آنان را و هر كه صالح باشد از پدران و همسران و فرزندانشان به بهشتهاى جاويدانى كه به آنها وعده داده‌اى داخل كن، كه تو پيروزمند و حكيمى.
پروردگارا و ایشان را به بهشتهای عدن وارد کن، که آن را به آنان و هر کس از پدرانشان و همسرانشان و زاد و رودشان که شایسته باشد، وعده داده‌ای، که تو پیروزمند فرزانه‌ای‌
پروردگارا، و ايشان را به بهشتهاى پاينده كه به آنان و هر شايسته‌كارى از پدران و همسران و فرزندانشان وعده داده‌اى درآر، كه تويى تواناى بى‌همتا و داناى با حكمت
پروردگارا! آنان را به باغهای همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که بدیشان (توسّط پیغمبران) وعده داده‌ای، همراه با پدران خوب و همسران شایسته و فرزندان بایسته‌ی ایشان. قطعاً تو (بر هر چیزی) چیره و توانا و (در هر کاری) دارای فلسفه و حکمت هستی.
«پروردگارمان! و آنان را در باغ‌هایی (با درختان) سر درهم جاوید که وعده‌شان داده‌ای، با هر که از پدران و همسران و فرزندان و پیروانشان که شایسته‌اند، داخل کن، زیرا تو خود عزیز حکیمی.»
پروردگارا و درآور ایشان را بهشتهای جاودانی که نوید دادی بدیشان و آنان که شایسته شدند از پدران ایشان و همسران ایشان و فرزندان ایشان که توئی همانا عزتمند حکیم‌

And admit them, Our Lord, into the Gardens of Eternity, which You have promised them, and the righteous among their parents, and their spouses, and their offspring. You are indeed the Almighty, the Most Wise.
ترتیل:
ترجمه:
غافر ٧ آیه ٨ غافر ٩
سوره : سوره غافر
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جَنَّاِتِ عَدْنٍ»: (نگا: توبه / ، رعد / ، نحل / ، کهف / ). «صَلَحَ»: شایسته شد. بایسته گردید. کار نیک کرد (نگا: رعد / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «8»

پروردگارا! و آنان را با هر كس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيّت دارند به باغ‌هاى اقامتى كه به ايشان وعده داده‌اى وارد كن؛ همانا تو همان خداى عزيز و حكيمى.

نکته ها

در مورد با هم بودن اعضاى يك خانواده كه همه بهشتى باشند، در جاى ديگر قرآن نيز

جلد 8 - صفحه 222

مى‌خوانيم: «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» «1» نسل مؤمن را در بهشت به نياكانشان ملحق مى‌كنيم.

انبيا و فرشتگان دعاهاى خود را با «رَبَّنا»* و «رَبِّ»* آغاز مى‌كردند:

دعاى حضرت آدم: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» «2»

دعاى حضرت نوح: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ» «3»

دعاى حضرت ابراهيم: «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً» «4»

دعاى حضرت يوسف: «رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ» «5»

دعاى حضرت موسى: «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» «6»

دعاى حضرت سليمان: «رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ» «7»

دعاى حضرت عيسى: «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً» «8»

دعاى حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله: «رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ» «9»

دعاى مؤمنان: «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ» «10»

دعاى فرشتگان در اين آيه كه مى‌گويند: «رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ»

پیام ها

1- مشمول دعاى اولياى خدا شدن، صلاحيّت لازم دارد. أَدْخِلْهُمْ‌ ... وَ مَنْ صَلَحَ‌

2- نجات از دوزخ كافى نيست؛ ورود به بهشت ارزش دارد. «قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ‌- أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ»

3- اول پاكى از بدى‌ها، سپس دريافت كمالات. «قِهِمُ‌- أَدْخِلْهُمْ»


«1». طور، 21.

«2». اعراف، 23.

«3». نوح، 28.

«4». بقره، 126- 128.

«5». يوسف، 101.

«6». قصص، 24.

«7». نمل، 19.

«8». مائده، 114.

«9». مؤمنون، 97.

«10». آل عمران، 191- 194.

جلد 8 - صفحه 223

4- ورود به بهشت، صلاحيّت مى‌خواهد. أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ‌ ... وَ مَنْ صَلَحَ‌

5- رابطه بدون لياقت و صلاحيّت ارزش ندارد ولى در كنار ضابطه ارزش افزوده دارد. (صلاحيّت داشتن ضابطه و قانون است و ملحق شدن به بستگان رابطه است.) «مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ»

6- خداوند، قدرت بر اعطا دارد ولى عطاى او حكيمانه است. «الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»

7- همجوارى و همزيستى بستگان يك نعمت الهى است. أَدْخِلْهُمْ‌ .. وَ مَنْ صَلَحَ‌ ...

8- عزّت مخصوص خداست. «إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «8»

رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ‌: پروردگار ما لطف كن بر مؤمنان و تائبان و داخل فرما ايشان را، جَنَّاتِ عَدْنٍ‌: در بهشتهاى با اقامت، الَّتِي وَعَدْتَهُمْ‌: آن بوستانهائى كه به محض فضل وعده فرموده‌اى ايشان را بر السنه پيغمبران، وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ‌: و نيز داخل فرما در بهشت كسانى كه عمل شايسته كرده‌اند از پدران ايشان، وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ‌: و زنانشان و فرزندان ايشان تا تائبان به ديدار ايشان مأنوس و سبب زيادتى مسرت آنها گردد. إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ‌: بدرستى كه توئى غالب بر خلق كه از هيچ مقدور عاجز نمى‌شوى، دانا كه هر چه كنى به مصلحت و حكمت باشد كه از جمله آن وفا به وعده است، پس بنا به وعده خود ايشان را در بهشت داخل فرما.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ «6» الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «7» رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «8» وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «9» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ «10»

ترجمه‌

و همچنين واجب شد حكم پروردگارت بر كسانيكه كافر شدند همانا آنها اهل آتشند

آنانكه حمل ميكنند عرش را و آنانكه در اطراف آنند تنزيه ميكنند بستايش پروردگارشان و ميگروند باو و آمرزش مى‌طلبند براى آنانكه ايمان آوردند پروردگارا احاطه دارى بر همه چيز ببخشش و دانش پس بيامرز آنان را كه توبه كردند و پيروى نمودند راه تو را و نگهدار آنان را از عذاب دوزخ‌

پروردگارا و داخل كن ايشان را در بهشتهاى اقامتگاه هميشگى كه وعده دادى بآنان و هر كه را كه شايسته باشد از پدرانشان و زنانشان و اولادشان همانا تو ارجمند درست كردارى‌

و نگهدارشان از بدى‌ها و هر كه را كه نگهدارى از بديها در چنين روز پس بتحقيق رحمت نمودى او را و اين است آن كاميابى بزرگ‌

همانا آنها كه كافر شدند ندا كرده ميشوند كه هر آينه دشمنى خدا بزرگتر بود از دشمنى شما با خودتان در وقتى كه خوانده ميشديد بسوى ايمان پس كافر ميشديد.

تفسير

- خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه ميفرمايد و چنانچه امم سالفه كه با انبياء عظام مخالفت نمودند مستحق عذاب الهى شدند كفار مكه هم كه با خاتم ايشان معاندت ورزيدند محكوم بحكم الهى گشتند كه از ملازمين‌


جلد 4 صفحه 517

آتش جهنم باشند و قمى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد بنى اميه‌اند و ملائكه عظيم الشّأنى كه حمله عرش الهى هستند و ملائكه‌ئى كه در اطراف آن طواف مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند بيگانگى او و طلب مغفرت مينمايند از خدا براى اهل ايمان بتوحيد خدا و نبوّت محمد مصطفى و امامت ائمه هدى چنانچه از حضرت رضا و حضرت صادق عليهما السلام نقل شده كه استغفار آنها مخصوص بشيعيان است و معمولا قبل از دعا بايد ثناى الهى را بجا آورد لذا عرضه ميدارند پروردگارا رحمت و علم تو بر همه چيز احاطه دارد پس بيامرز كسانى را كه توبه نمودند از كفر و خلاف و عصيان و پيروى نمودند از دين اسلام و مذهب اثنى عشرى و حفظ فرما ايشانرا از عذاب جهنم و اين دلالت دارد بر آنكه پذيرفتن توبه بر خداوند واجب نيست بلكه منوط باختيار و تفضّل الهى است و الّا احتياج بدعا و مسئلت ملائكه نداشت و از خداوند ميخواهند كه ايشان را با تمام كسان صالحشان داخل در بهشت جاويد فرمايد بر حسب وعده‌ئى كه بآنها فرموده بتوسط انبياء و اولياء تا سرورشان كامل و نعمت بهشت بر آنها گواراتر گردد چون خداوند عزيز است و بايد عزّت اهل ايمان را بدرجه كمال برساند و حكيم است و حكمت اقتضاى چنين مرحمتى باهل ايمان دارد و نيز از خدا ميخواهند كه ايشان را از شرور و بديها مخصوصا بديهاى آخرت كه فوق بديها است محفوظ فرمايد چون كسيكه از عقوبات روز قيامت كه سخت‌ترين عقوبتها است محفوظ ماند حقّا مشمول رحمت الهى شده و برستگارى بزرگ فائز گشته و محتمل است مراد از سيّئات معاصى باشد چون كسيكه از معاصى و تبعات آنها محفوظ ماند كاملا كامياب و فائز شده و چون كفار نامه اعمال خود و عقوبات آنها را مشاهده نمايند خودشان از خودشان بدشان مى‌آيد و با نفس امّاره بسوئشان بغض شديد پيدا ميكنند پس ملائكه دوزخ بآنها ميگويند بغض و خشم خداوند بر شما وقتى كه پيغمبران شما را بايمان دعوت مينمودند و اجابت نميكرديد بيشتر بود از بغض و خشم شما امروز بر خودتان و قمى ره فرموده مراد از كسانيكه حمل مينمايند عرش را پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و اوصياء بعد از اويند كه حمل مينمايند علم حق را و كسانيكه در گرد عرشند ملائكه ميباشند و كسانيكه‌


جلد 4 صفحه 518

ايمان آوردند شيعيان آل محمد صلى اللّه عليه و اله ميباشند كه توبه نمودند از ولايت كسانيكه غصب حق ايشان را نمودند و سبيل الهى ولايت ولىّ خدا است و صلحاء كسانى هستند كه قبول ولايت على عليه السّلام را كه صلاح ايشان در آن بوده نموده‌اند و رحمت خدا در روز قيامت است و فوز عظيم براى كسانى است كه نجات يافتند از ولايت كسانيكه غصب مقام آنحضرت را نمودند و مراد از عرش در ضمن آية الكرسى و غيرها ذكر شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


رَبَّنا وَ أَدخِلهُم‌ جَنّات‌ِ عَدن‌ٍ الَّتِي‌ وَعَدتَهُم‌ وَ مَن‌ صَلَح‌َ مِن‌ آبائِهِم‌ وَ أَزواجِهِم‌ وَ ذُرِّيّاتِهِم‌ إِنَّك‌َ أَنت‌َ العَزِيزُ الحَكِيم‌ُ «8»

پروردگار ‌ما و داخل‌ كن‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بهشتهاي‌ هميشه‌ ‌با‌ دوام‌ ‌آن‌ بهشتهايي‌ ‌که‌ بآنها وعده‌ داده‌اي‌ و كساني‌ ‌که‌ صالح‌ باشند ‌از‌ پدران‌ ‌آنها‌ و زوجات‌ ‌آنها‌ و ذريه‌هاي‌ ‌آنها‌ محقّقا تو ‌خود‌ عزيز و حكيم‌ هستي‌.

رَبَّنا وَ أَدخِلهُم‌ جَنّات‌ِ عَدن‌ٍ جنّات‌ شامل‌ ‌هر‌ هشت‌ بهشت‌ مي‌شود و عدن‌ اشاره‌ بدوام‌ و خلود ‌است‌ چنانچه‌ معادن‌ ‌در‌ تخوم‌ ارض‌ ثابت‌ و ‌با‌ دوام‌ ‌است‌.

الَّتِي‌ وَعَدتَهُم‌ سرتاسر قرآن‌ خداوند باهل‌ ايمان‌ وعده‌ داده‌ و البتّه‌ خلف‌ وعده‌ ‌هم‌ نميكند چون‌ قبيح‌ ‌است‌.

جلد 15 - صفحه 357

وَ مَن‌ صَلَح‌َ مِن‌ آبائِهِم‌ وَ أَزواجِهِم‌ وَ ذُرِّيّاتِهِم‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الا امّهات‌ و اخوان‌ و اخوات‌ و اعمام‌ و اخوال‌ و خالات‌ و عمّات‌ و اقارب‌ و معاريف‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌هم‌ شامل‌ ميشود بشفاعت‌ ‌آنها‌ فقط شرطش‌ صلاحيت‌ ‌است‌ ‌که‌ ايمان‌ ‌باشد‌ بدون‌ ايمان‌ داخل‌ بهشت‌ نميشوند.

إِنَّك‌َ أَنت‌َ العَزِيزُ الحَكِيم‌ُ تفسيرش‌ مكرّر بيان‌ ‌شده‌ ‌با‌ سه‌ تأكيد ان‌ّ تكرار انت‌ جمله اسميه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- در این آیه در ادامه دعاهای حاملان عرش در باره مؤمنان می‌افزاید: «پروردگارا! آنها را در باغهای جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‌ای وارد کن» (رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدْتَهُمْ).

«و همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند» (وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ).

چرا «که تو توانا و حکیمی» (إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).

وعده الهی که در این آیات به آن اشاره شده همان وعده‌ای است که بارها خداوند به وسیله پیامبران به مردم داده است.

تقسیم مؤمنان به دو گروه بیانگر این واقعیت است که گروهی در ردیف اول قرار دارند، و در پیروی اوامر خداوند کاملا کوشا هستند، اما گروه دیگری در این حد نیستند امام به خاطر پیروی نسبی از گروه اول و انتسابشان به آنها نیز مشمول دعای فرشتگانند.

نکات آیه

۱ - وارد کردن مؤمنان تائب و پیرو راه خدا و نیز پدران، همسران و فرزندان صالح آنان به بوستان هاى ماندگار بهشت، دعا و درخواست فرشتگان عرش از درگاه الهى (ربّنا و أدخلهم جنّت... و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم) «مَن» در «و من صلح...» مى تواند عطف بر ضمیر «هم» در «أدخلهم...» و یا عطف بر ضمیر«هم» در «وعدتهم» باشد. برداشت یاد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

۲ - بوستان هاى ماندنى بهشت، وعده خداوند به مؤمنان تائب و پیرو دین الهى (جنّت عدن الّتى وعدتّهم)

۳ - بوستان هاى ماندنى بهشت، وعده خداوند به مؤمنان تائب و پیرو دین و نیز به پدران، همسران و فرزندان ایشان (جنّت عدن الّتى وعدتّهم و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم) برداشت یاد شده مبتنى بر این نکته است که «مَن» در «و من صلح ...» عطف بر ضمیر «هم» در «وعدتهم...» باشد; یعنى، همان گونه که به مؤمنان وعده بهشت داده شده، این وعده به پدران، همسران و فرزندان صالح نیز داده شده است.

۴ - بهره مندى پدران، همسران و فرزندان صالح از بوستان هاى ماندنى بهشت، در سایه لطف الهى به مؤمنان تائب و پیرو دین (و أدخلهم جنّت عدن الّتى وعدتّهم و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند تنها به مؤمنان تائب و اهل عمل، وعده بهشت داده; ولى در عین حال فرموده است: پدران، همسران و فرزندان ایشان نیز - در صورت صالح بودنشان - وارد بهشت خواهند شد. یادآورى اینان در ردیف مؤمنان تائب - که وعده بهشت تنها به آنان اختصاص دارد - مى تواند نوعى پاداش به ایشان و لطف الهى در حق آنان باشد.

۵ - قرب و منزلت مؤمنان تائب و پیرو دین در پیشگاه خداوند و لطف ویژه الهى به آنان (جنّت عدن الّتى وعدتّهم و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم)

۶ - صلاحیت و شایستگى، شرط ورود پدران، همسران و فرزندان مؤمنان به بهشت (و أدخلهم جنّت ... و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم)

۷ - صلاحیت و شایستگى، شرط ورود به بهشت (و أدخلهم جنّت ... و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم)

۸ - بودن پدران، همسران و فرزندان در بهشت، از الطاف الهى در حق مؤمنان تائب و پیروان دین (و أدخلهم جنّت عدن الّتى وعدتّهم و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم) یاد کردن مسأله بودن پدران و... در بهشت در کنار مؤمنان تائب، در عین آن که آنان از نظر مقام و کمال در حدى نیستند که مانند مؤمنان باشند (هرچند صلاحیت عمومى ورود به آن جا را دارند)، مى تواند بیانگر اظهار لطف الهى به مؤمنان تائب باشد; زیرا وجود این افراد در کنار انسان، خود نعمتى بزرگ است.

۹ - هم جوارى و هم زیستى با پدران، همسران و فرزندان، از نعمت هاى الهى و از خواسته هاى بشر (و أدخلهم جنّت عدن الّتى وعدتّهم و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّیّتهم) یادآورى ورود پدران، همسران و فرزندان به بهشت در جوار مؤمنان تائب، مى تواند گویاى مطلب یاد شده باشد.

۱۰ - ایمان، توبه و پیروى از دین، از شرایط ورود به بهشت (و یستغفرون للذین ءامنوا ... فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک ... و أدخلهم جنّت عدن الّتى وعدتّهم) برداشت یاد شده از آن جا است که فرشتگان پیش از درخواست بهشت براى مؤمنان، آنان را به وصف ایمان، توبه و پیروى از راه دین توصیف کرده اند.

۱۱ - بهشت، داراى بوستان هاى متفاوت و متعدد (جنّت)

۱۲ - تنها خداوند، عزیز و حکیم است. (إنّک أنت العزیز الحکیم) آمدن ضمیر فصل (أنت) بر حصر دلالت دارد.

۱۳ - آمرزش مؤمنان تائب و پیرو دین و وارد شدن آنان به بهشت از سوى خداوند، حکیمانه و از موضع اقتدار است. (فاغفر للذین تابوا ... إنّک أنت العزیز الحکیم) یاد شدن دو صفت عزت و حکمت در پایان آیه شریفه، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

۱۴ - عزت و حکمت بى مانند خداوند، مقتضى دل بستن و امید داشتن به ورود مؤمنان تائب و پدران، همسران و فرزندان صالح آنان به بهشت جاویدان (ربّنا و أدخلهم جنّت ... إنّک أنت العزیز الحکیم) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که جمله «إنّک أنت العزیز الحکیم» تعلیل براى جمله هاى پیشین است.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: حکیم ۱۲; عزیز ۱۲
  • ایمان: آثار ایمان ۱۰
  • بهشت: تعدد باغهاى بهشت ۱۱; تنوع باغهاى بهشت ۱۱; جاودانان بهشت ۳; شرایط ورود به بهشت ۶، ۷، ۱۰; وعده بهشت ۲، ۳
  • تائبان: آمرزش تائبان ۱۳; تقرب تائبان ۵; درخواست بهشت براى تائبان ۱; فضایل تائبان ۴، ۵، ۸; ورود تائبان به بهشت ۱۳; وعده به تائبان ۲، ۳
  • توبه: آثار توبه ۱۰
  • خدا: آثار حکمت خدا ۱۳، ۱۴; آثار عزت خدا ۱۴; آثار قدرت خدا ۱۳; اختصاصات خدا ۱۲; نعمتهاى خدا ۹; وعده هاى خدا ۲، ۳
  • دین: آثار پیروى از دین ۱۰; آمرزش پیروان دین ۱۳
  • صالحان: درخواست بهشت براى صالحان ۱; دعا براى صالحان ۱
  • صلاحیتها: نقش صلاحیتها ۶، ۷
  • عرش: دعاى حاملان عرش ۱
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۴، ۵، ۸
  • مؤمنان: آمرزش مؤمنان ۱۳; پدران مؤمنان در بهشت ۴، ۸، ۱۴; تقرب مؤمنان ۵; درخواست بهشت براى فرزندان مؤمنان ۱; درخواست بهشت براى مؤمنان ۱; درخواست بهشت براى والدین مؤمنان ۱; درخواست بهشت براى همسران مؤمنان ۱; دعا براى مؤمنان ۱; صلاحیت پدران مؤمنان ۶; صلاحیت فرزندان مؤمنان ۶; صلاحیت همسران مؤمنان ۶; عوامل امیدوارى مؤمنان ۱۴; فرزندان مؤمنان در بهشت ۴، ۸، ۱۴; فضایل مؤمنان ۴، ۵، ۸; ورود مؤمنان به بهشت ۱۳; وعده به پدران مؤمنان ۲; وعده به فرزندان مؤمنان ۲; وعده به مؤمنان ۲، ۳; وعده به همسران مؤمنان ۲; همسران مؤمنان در بهشت ۴، ۸، ۱۴
  • ملائکه: ملائکه اطراف عرش ۱
  • نعمت: نعمت همنشینى با پدر ۹; نعمت همنشینى با فرزند ۹; نعمت همنشینى با همسر ۹

منابع