گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۴۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:


==بحث روايتى ==
==بحث روايتى ==
در تفسير قمى در ذيل آيه ((و اسروا الندامه لما راوا العذاب (( از معصوم (عليه السلام ) رسيده كه فرمود: وقتى ولى خدا را مى بينند كه در چه ناز و نعمت است ، و خود در آتش دوزخند، ندامت خود را پنهان مى دارند، شخصى پرسيد: يا بن رسول الله اين پوشاندن ندامت چه فايده اى به حال آنان دارد، به اينكه در عذابند؟ فرمود: از شماتت دشمنان كراهت دارند
در تفسير قمى، در ذيل آيه: «وَ أسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأوُا العَذَابَ»، از معصوم «عليه السلام» رسيده كه فرمود: وقتى «ولىّ خدا» را مى بينند كه در چه ناز و نعمت است، و خود در آتش دوزخ اند، ندامت خود را پنهان مى دارند.


مؤ لف : اين روايت را از امام صادق (عليه السلام ) نيز نقل كرده
شخصى پرسيد: يابن رسول الله! اين پوشاندن ندامت، چه فايده اى به حال آنان دارد، با اين كه در عذاب اند؟
 
فرمود: از شماتت دشمنان كراهت دارند.
 
مؤلف: اين روايت را از امام صادق «عليه السلام» نيز نقل كرده.
<span id='link381'><span>
<span id='link381'><span>
باز در همان كتاب است كه مردى نزد امام صادق (عليه السلام ) سخن از توانگران گفت ، و ايشان را بد گفت ، امام صادق (عليه السلام ) گفت : ساكت باش توانگر اگر صله رحم كند، و به برادران خود نيكى نمايد، خداى تعالى اجر اين عمل را به او دو چندان دهد، براى خاطر اينكه هم نيكى كرده ، و هم فريب دنياى خود را نخورده ، همچنان كه قرآن كريم نيز فرموده : ((و ما اموالكم و لا اولادكم بالتى تقربكم عندنا زلفى الامن آمن و عمل صالحا فاولئك لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فى الغرفات آمنون (( اموال و اولاد شما چنان نيستند كه شما را به درگاه ما نزديك سازند، مگر كسى را كه ايمان به خدا آورد، و عمل صالح كند، كه چنين كسانى پاداششان در برابر اعمالى كه كرده اند، دوچندان خواهد بود، و در غرفه ها ايمن خواهند زيست
باز در همان كتاب است كه مردى نزد امام صادق «عليه السلام» سخن از توانگران گفت، و ايشان را بد گفت.
 
امام صادق «عليه السلام» گفت: ساكت باش! توانگر اگر صله رحم كند، و به برادران خود نيكى نمايد، خداى تعالى، اجر اين عمل را به او دو چندان دهد. براى خاطر اين كه هم نيكى كرده، و هم فريب دنياى خود را نخورده، همچنان كه قرآن كريم نيز فرموده: «وَ مَا أموَالُكُم وَ لَا أولَادُكُم بِالَّتِى تُقَرِّبُكُم عِندَنَا زُلفَى إلّا مَن آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُولَئِكَ لَهُم جَزَاءُ الضِّعفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم فِى الغُرُفَاتِ آمِنُون»: اموال و اولاد شما چنان نيستند كه شما را به درگاه ما نزديك سازند، مگر كسى را كه به خدا ایمان آورد، و عمل صالح كند، كه چنين كسانى پاداششان در برابر اعمالى كه كرده اند، دوچندان خواهد بود، و در غرفه ها ايمن خواهند زيست.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۱ </center>
و در امالى ، شيخ به سند خود از امير المومنين (عليه السلام ) روايت كرده ، كه در حديثى فرمود: تا آنكه روز قيامت شود، در آن روز حسابشان را به نفعشان رسيده ، در برابر هر عمل صالح كه كرده اند، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مى دهد، همچنان كه فرموده : ((جزاء من ربك عطاء حسابا(( و نيز فرموده : ((فاولئك لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فى الغرفات آمنون ((
و در امالى، شيخ به سند خود، از اميرالمؤمنين «عليه السلام» روايت كرده، كه در حديثى فرمود: تا آن كه روز قيامت شود. در آن روز حسابشان را به نفعشان رسيده، در برابر هر عمل صالح كه كرده اند، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مى دهد، همچنان كه فرموده: «جَزَاءً مِن رَبِّكَ عَطاءً حِسَاباً». و نيز فرموده: «فَأُولَئِكَ لَهُم جَزَاءُ الضِّعفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم فِى الغُرُفَاتِ آمِنُون».


و در كافى به سند خود از سكونى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده ، كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل كردند كه فرمود: كسى كه به پاداش ايمان داشته باشد، نيكو بذل و بخشش مى كند
و در كافى، به سند خود، از سكونى، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده، كه از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نقل كردند كه فرمود: كسى كه به پاداش ايمان داشته باشد، نيكو بذل و بخشش مى كند.
و در همان كتاب به سند خود از سماعه ، از امام ابى الحسن (عليه السلام ) و آن جناب از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده اند، كه فرمود: كسى كه به پاداش ايمان و يقين داشته باشد، دلش نسبت به خرج كردن سخى مى شود


و در الدر المنثور است كه ، ابن مردويه از على بن ابى طالب (عليه السلام ) روايت كرده كه فرموده : از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شنيدم مى فرمود: براى هر روزى نحوستى است ، نحوست هر روز را با صدقه دفع كنيد، آنگاه فرمود: آياتى كه متعرض مساله خلف است ، بخوانيد، كه من از خداى تعالى شنيدم مى فرمود: و ما انفقتم من شى ء فهو يخلفه آنچه انفاق كنيد خدا عوض مى دهد آن را، و وقتى كسى انفاق نكند چگونه خدا عوض و پاداش مى دهد
و در همان كتاب، به سند خود، از سماعه، از امام ابى الحسن «عليه السلام»، و آن جناب از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» روايت كرده اند، كه فرمود: كسى كه به پاداش ايمان و يقين داشته باشد، دلش نسبت به خرج كردن سخى مى شود.


و در تفسير قمى در روايت ابى الجارود، از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه ((قل ما سئلتكم عليه من اجر فهو لكم (( فرمود: جريان چنين بود كه : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از قوم خود خواست كه اقارب او را دوست بدارند، و آزار و اذيت نكنند، لذا اين آيه نازل شد كه همين اجر و مزد نيز به نفع شماست ، و ثوابش عايد خودتان مى شود
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه، از على بن ابى طالب «عليه السلام» روايت كرده كه فرموده: از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» شنيدم مى فرمود:
 
براى هر روزى، نحوستى است. نحوست هر روز را با صدقه دفع كنيد. آنگاه فرمود: آياتى كه متعرض مسأله خُلف است، بخوانيد، كه من از خداى تعالى شنيدم، مى فرمود: «وَ مَا أنفَقتُم مِن شَئٍ فَهُو يُخلِفُهُ: آنچه انفاق كنيد، خدا عوض مى دهد آن را. و وقتى كسى انفاق نكند، چگونه خدا عوض و پاداش مى دهد.
 
و در تفسير قمى، در روايت ابى الجارود، از ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه در ذيل آيه «قُل مَا سَئَلتُكُم عَلَيهِ مِن أجرٍ فَهُوَ لَكُم» فرمود: جريان چنين بود كه: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» از قوم خود خواست كه اقارب او را دوست بدارند، و آزار و اذيت نكنند. لذا اين آيه نازل شد كه همين اجر و مزد نيز به نفع شماست، و ثوابش عايد خودتان مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۲ </center>
رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا(( ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج (( ) مى باشد


و در الدر المنثور است كه حاكم - وى حديث را صحيح دانسته - از ابى هريره روايت كرده كه در ذيل آيه ((و لو ترى اذ فزعوا(( گفته است رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:  
و در الدر المنثور است كه حاكم - وى حديث را صحيح دانسته - از ابوهريره روايت كرده كه در ذيل آيه: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا» گفته است: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود:  


در آينده مردى در عمق دمشق خروج مى كند كه او را ((سفيانى (( مى گويند، و عموم پيروانش از قبيله كلب هستند، دست به كشتار مى زند، و حتى شكم زنان را پاره مى كند، و كودكان را به قتل مى رساند، تا آنكه قبيله قيس عليه او قيام كند و او قيس را بكشد، و جايى را از ستم خود خالى نگذارد و در اين هنگام مردى از اهل بيت من خروج مى كند، تا به سفيانى مى رسد، و ستونى از لشكر خود را به سركوبى وى مى فرستد، و ايشان را منهزم نموده شكست مى دهند، سفيانى با همراهان خود راه مى افتد تا به ((بيداء(( مى رسد، در آن سرزمين دچار خسف مى شوند، و در زمين فرو مى روند، و احدى از ايشان باقى نمى ماند، مگر كسى كه سرگذشت آنان را براى مردم خبر دهد
در آينده، مردى در عمق دمشق خروج مى كند كه او را «سُفيانى» مى گويند، و عموم پيروانش از قبيلۀ «كلب» هستند، دست به كشتار مى زند، و حتى شكم زنان را پاره مى كند، و كودكان را به قتل مى رساند، تا آن كه قبيله «قيس» عليه او قيام كند و او قيس را بكشد، و جايى را از ستم خود خالى نگذارد. در اين هنگام، مردى از اهل بيت من خروج مى كند، تا به سفيانى مى رسد، و ستونى از لشكر خود را به سركوبى وى مى فرستد، و ايشان را منهزم نموده، شكست مى دهند.


مؤ لف : اين روايت از طرق اهل سنت بسيار زياد آمده بعضى مختصر و بعضى مفصل ، و آن را از طرق مختلفه از ابن عباس ، ابن مسعود، حذيفه ، ابى هريره ، جد عمرو بن شعيب ، ام سلمه ، صفيه ، عائشه ، و حفصه ، همسران رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و نفيره ، همسر قعقاع ، و نيز از سعيد بن جبير، به طور موقوف روايت كرده اند
سُفيانى با همراهان خود راه مى افتد تا به «بَيدَاء» مى رسد. در آن سرزمين دچار خسف مى شوند، و در زمين فرو مى روند، و احدى از ايشان باقى نمى ماند، مگر كسى كه سرگذشت آنان را براى مردم خبر دهد.


و در تفسير قمى در ذيل آيه ((و لوترى اذ فزعوا فلا فوت (( گفته است : پدرم از ابن ابى عمير، از منصور بن يونس ، از ابى خالد كابلى ، برايم حديث كرد، كه گفت امام ابى جعفر (عليه السلام ) فرمود: به خدا سوگند، گويا همين الان مى بينم قائم (عليه السلام ) را كه به حجر تكيه داده است ، آنگاه مردم را در رعايت حقش به خدا سوگند مى دهد، و آنگاه مى فرمايد:
مؤلف: اين روايت، از طرق اهل سنت بسيار زياد آمده. بعضى مختصر و بعضى مفصّل، و آن را از طرق مختلفه از ابن عباس، ابن مسعود، حذيفه، ابوهريره، جدّ عمرو بن شعيب، امّ سلمه، صفيه، عائشه و حفصه، همسران رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و نفيره، همسر قعقاع، و نيز از سعيد بن جبير، به طور موقوف روايت كرده اند.


ايها الناس هر كس با من درباره خدا محاجه كند، من اولاى به خدا هستم ، ايها الناس هر كس با من درباره آدم محاجه كند، من اولى و نزديكتر از سايرين به آدم هستم ، ايها الناس هر كس با من درباره نوح محاجه كند، من از هر كس ديگر اولاى به نوحم ، ايها الناس هر كس ‍ با من درباره ابراهيم سخن گويد، و احتجاج كند، من خود از هر كس ‍ ديگر نزديك تر به ابراهيمم ، ايها الناس هر كس با من درباره موسى محاجه كند، من خود اولاى به موسى هستم ايها الناس هر كس با من در خصوص عيسى محاجه كند و آن جناب را به رخ من بكشد، من خود از هر كس ديگر نزديك تر به عيسى هستم ،
و در تفسير قمى، در ذيل آيه: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا فَلَا فَوتَ» گفته است: پدرم از ابن ابى عمير، از منصور بن يونس، از ابوخالد كابلى، برايم حديث كرد كه گفت: امام ابى جعفر «عليه السلام» فرمود: به خدا سوگند، گويا همين الآن مى بينم قائم «عليه السلام» را كه به حجر تكيه داده است، آنگاه مردم را در رعايت حقش به خدا سوگند مى دهد، و آنگاه مى فرمايد:


ايها الناس هر كس با من در خصوص محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) محاجه كند من خود از هر كس ديگر به محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) نزديك تر و اولايم ، ايها الناس هر كس با من در خصوص كتاب خدا محاجه كند، من از هر كس ديگر به كتاب خدا نزديك ترم ، آنگاه به مقام ابراهيم مى آيد، و در آنجا دو ركعت نماز مى خواند، و با سوگند به خدا حق خود را بيان مى كند
ايّها الناس! هر كس با من درباره خدا محاجه كند، من اولاى به خدا هستم.
 
ايّها الناس! هر كس با من درباره آدم محاجه كند، من اولى و نزديكتر از سايرين به آدم هستم.
 
ايّها الناس! هر كس با من درباره نوح محاجه كند، من از هر كس ديگر اولاى به نوحم.
 
ايّها الناس! هر كس با من درباره ابراهيم سخن گويد، و احتجاج كند، من خود از هر كس ديگر نزديك تر به ابراهيمم.
 
ايّها الناس! هر كس با من درباره موسى محاجه كند، من خود اولاى به موسى هستم.
 
ايّها الناس! هر كس با من در خصوص عيسى محاجه كند و آن جناب را به رُخ من بكشد، من خود از هر كس ديگر نزديك تر به عيسى هستم.
 
ايّها الناس! هر كس با من در خصوص محمّد «صلى الله عليه و آله و سلم» محاجه كند، من خود از هر كس ديگر به محمّد «صلى الله عليه و آله و سلم» نزديك تر و اولايم.
 
ايّها الناس! هر كس با من در خصوص كتاب خدا محاجه كند، من از هر كس ديگر به كتاب خدا نزديك ترم. آنگاه به مقام ابراهيم مى آيد، و در آن جا دو ركعت نماز مى خواند، و با سوگند به خدا، حق خود را بيان مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۳ </center>
امام ابى جعفر (عليه السلام ) سپس فرمود: اوست به خدا سوگند مضطر در آيه شريفه : ((امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء و يجعلكم خلفاء الارض ((
امام ابى جعفر «عليه السلام» سپس فرمود: اوست به خدا سوگند مضطر در آيه شريفه: «أمَّن يُجِيبُ المُضطَرَّ إذَا دَعَاهُ وَ يَكشِفُ السُّوءَ وَ يَجعَلَكُم خُلَفَاءَ الأرضِ».
 
و اولين كسى كه با او بيعت كند، جبرئيل، و سپس سيصد و سيزده نفرند. و اين عده هر كدام بتوانند، راه افتاده، خود را به وى برسانند، كه مى رسانند. و هر يك به اين صورت به وى نرسند، در رختخوابشان ناپديد مى شوند. و منظور اميرالمؤمنين «عليه السلام»، از عبارت «هُمُ المَفقُودُونَ عَن فَرشِهِم: ايشان از رختخواب مفقود مى شوند» همين است. و نيز منظور از آيه: «فَاستَبِقُوا الخَيرَاتِ أينَمَا تَكُونُوا یَأتِ بِكُمُ اللهُ جَمِيعاً: پس در عمل به خيرات سبقت جوييد، كه هر جا باشيد خدا همگى تان را مى آورد»، همين است و فرمود: منظور از «خيرات»، ولايت (و محبت اهل بيت «عليهم السلام») است.


و اولين كسى كه با او بيعت كند، جبرئيل ، و سپس سيصد و سيزده نفرند، و اين عده هر كدام بتوانند، راه افتاده ، خود را به وى برسانند، كه مى رسانند، و هر يك به اين صورت به وى نرسند، در رختخوابشان ناپديد مى شوند، و منظور امير المومنين (عليه السلام ) از عبارت ((هم المفقودون عن فرشهم - ايشان از رختخواب مفقود مى شوند(( همين است ، و نيز منظور از آيه ((فاستبقوا الخيرات اينما تكونوا يات بكم الله جميعا - پس در عمل به خيرات سبقت جوييد، كه هر جا باشيد خدا همگى تان را مى آورد(( همين است و فرمود: منظور از خيرات ، ولايت (و محبت اهل بيت (عليهم السلام ) است ).  
همچنان كه در جايى ديگر فرمود: «وَ لَئِن أخَّرنَا عَنهُمُ العَذَابَ إلَى أمّةٍ مَعدُودَة: اگر عذاب را از ايشان تأخير اندازيم، تا امت معدوده...»، منظور از امت معدوده، اصحاب قائم «عليه السلام» است، كه در عرض يك ساعت، همه يك جا جمع مى شوند.


همچنان كه در جايى ديگر فرمود: ((و لئن اخرنا عنهم العذاب الى امه معدوده - اگر عذاب را از ايشان تاخير اندازيم ، تا امت معدوده ...((، منظور از امت معدوده اصحاب قائم (عليه السلام ) است كه در عرض يك ساعت همه يك جا جمع مى شوند
وقتى قائم «عليه السلام» به سرزمين «بَيدَاء» برسد، لشكر سُفيان در برابرش صف آرايى مى كند. پس خداى عزوجل، زمين را دستور مى دهد، تا پاهاى ايشان را در خود فرو ببرد و بگيرد. و درباره همين مورد است، كه خداى عزوجل مى فرمايد: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا فَلَا فَوتَ وَ أُخِذُوا مِن مَكَانٍ قَرِيبٍ وَ قَالُوا آمَنَّا بِهِ». يعنى مى گويند: اينك ما به قائم آل محمّد «صلى الله عليه و آله و سلم» ايمان آورده ايم، «وَ أنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ وَ حِيلَ بَينَهُم وَ بَينَ مَا يَشتَهُون». يعنى: بين آنان و عذاب نشدن، حائل ايجاد مى شود، «كَمَا فُعِلَ بِأشيَاعِهِم». يعنى: آن هايى كه قبل از ايشان مكذبين بودند، و هلاك شدند. «مِن قَبلُ إنَّهُم كَانُوا فِى شَكٍّ مُرِيبٍ».  


وقتى قائم (عليه السلام ) به سر زمين ((بيداء(( برسد، لشكر سفيان در برابرش صف آرايى مى كند، پس خداى عزوجل زمين را دستور مى دهد، تا پاهاى ايشان را در خود فرو ببرد، و بگيرد، و درباره همين مورد است ، كه خداى عزوجل مى فرمايد: ((و لو ترى اذ فزعوا فلا فوت و اخذوا من مكان قريب و قالوا آمنا به (( يعنى مى گويند: اينك ما به قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) ايمان آورده ايم ، ((و انى لهم التناوش من مكان بعيد و حيل بينهم و بين ما يشتهون (( يعنى بين آنان و عذاب نشدن ، حائل ايجاد مى شود، ((كما فعل باشياعهم (( يعنى آنهايى كه قبل از ايشان مكذبين بودند، و هلاك شدند ((من قبل انهم كانوا فى شك مريب ((. و الحمد لله رب العالمين
وَ الحمدُ لِلهِ رَبِّ العَالَمِين




۱۶٬۹۰۷

ویرایش