گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۴۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
باز در همان كتاب است كه مردى نزد امام صادق «عليه السلام» سخن از توانگران گفت، و ايشان را بد گفت.  
باز در همان كتاب است كه مردى نزد امام صادق «عليه السلام» سخن از توانگران گفت، و ايشان را بد گفت.  


امام صادق «عليه السلام» گفت: ساكت باش! توانگر اگر صله رحم كند، و به برادران خود نيكى نمايد، خداى تعالى، اجر اين عمل را به او دو چندان دهد. براى خاطر اين كه هم نيكى كرده، و هم فريب دنياى خود را نخورده، همچنان كه قرآن كريم نيز فرموده: «وَ مَا أموَالُكُم وَ لَا أولَادُكُم بِالَّتِى تُقَرِّبُكُم عِندَنَا زُلفَى إلّا مَن آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُولَئِكَ لَهُم جَزَاءُ الضِّعفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم فِى الغُرُفَاتِ آمِنُون»: اموال و اولاد شما چنان نيستند كه شما را به درگاه ما نزديك سازند، مگر كسى را كه به خدا ایمان آورد، و عمل صالح كند، كه چنين كسانى پاداششان در برابر اعمالى كه كرده اند، دوچندان خواهد بود، و در غرفه ها ايمن خواهند زيست.
امام صادق «عليه السلام» گفت: ساكت باش! توانگر اگر صله رحم كند، و به برادران خود نيكى نمايد، خداى تعالى، اجر اين عمل را به او دو چندان دهد. براى خاطر اين كه هم نيكى كرده، و هم فريب دنياى خود را نخورده، همچنان كه قرآن كريم نيز فرموده: «وَ مَا أموَالُكُم وَ لَا أولَادُكُم بِالَّتِى تُقَرِّبُكُم عِندَنَا زُلفَى إلّا مَن آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُولَئِكَ لَهُم جَزَاءُ الضِّعفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم فِى الغُرُفَاتِ آمِنُون»:  
 
اموال و اولاد شما چنان نيستند كه شما را به درگاه ما نزديك سازند، مگر كسى را كه به خدا ایمان آورد، و عمل صالح كند، كه چنين كسانى پاداششان در برابر اعمالى كه كرده اند، دوچندان خواهد بود، و در غرفه ها ايمن خواهند زيست.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۱ </center>
و در امالى، شيخ به سند خود، از اميرالمؤمنين «عليه السلام» روايت كرده، كه در حديثى فرمود: تا آن كه روز قيامت شود. در آن روز حسابشان را به نفعشان رسيده، در برابر هر عمل صالح كه كرده اند، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مى دهد، همچنان كه فرموده: «جَزَاءً مِن رَبِّكَ عَطاءً حِسَاباً». و نيز فرموده: «فَأُولَئِكَ لَهُم جَزَاءُ الضِّعفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم فِى الغُرُفَاتِ آمِنُون».
و در امالى، شيخ به سند خود، از اميرالمؤمنين «عليه السلام» روايت كرده، كه در حديثى فرمود:  
 
تا آن كه روز قيامت شود. در آن روز حسابشان را به نفعشان رسيده، در برابر هر عمل صالح كه كرده اند، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مى دهد، همچنان كه فرموده: «جَزَاءً مِن رَبِّكَ عَطاءً حِسَاباً». و نيز فرموده: «فَأُولَئِكَ لَهُم جَزَاءُ الضِّعفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم فِى الغُرُفَاتِ آمِنُون».


و در كافى، به سند خود، از سكونى، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده، كه از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نقل كردند كه فرمود: كسى كه به پاداش ايمان داشته باشد، نيكو بذل و بخشش مى كند.
و در كافى، به سند خود، از سكونى، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده، كه از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نقل كردند كه فرمود: كسى كه به پاداش ايمان داشته باشد، نيكو بذل و بخشش مى كند.
خط ۱۶۹: خط ۱۷۳:
براى هر روزى، نحوستى است. نحوست هر روز را با صدقه دفع كنيد. آنگاه فرمود: آياتى كه متعرض مسأله خُلف است، بخوانيد، كه من از خداى تعالى شنيدم، مى فرمود: «وَ مَا أنفَقتُم مِن شَئٍ فَهُو يُخلِفُهُ: آنچه انفاق كنيد، خدا عوض مى دهد آن را. و وقتى كسى انفاق نكند، چگونه خدا عوض و پاداش مى دهد.
براى هر روزى، نحوستى است. نحوست هر روز را با صدقه دفع كنيد. آنگاه فرمود: آياتى كه متعرض مسأله خُلف است، بخوانيد، كه من از خداى تعالى شنيدم، مى فرمود: «وَ مَا أنفَقتُم مِن شَئٍ فَهُو يُخلِفُهُ: آنچه انفاق كنيد، خدا عوض مى دهد آن را. و وقتى كسى انفاق نكند، چگونه خدا عوض و پاداش مى دهد.


و در تفسير قمى، در روايت ابى الجارود، از ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه در ذيل آيه «قُل مَا سَئَلتُكُم عَلَيهِ مِن أجرٍ فَهُوَ لَكُم» فرمود: جريان چنين بود كه: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» از قوم خود خواست كه اقارب او را دوست بدارند، و آزار و اذيت نكنند. لذا اين آيه نازل شد كه همين اجر و مزد نيز به نفع شماست، و ثوابش عايد خودتان مى شود.
و در تفسير قمى، در روايت ابى الجارود، از ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه در ذيل آيه «قُل مَا سَئَلتُكُم عَلَيهِ مِن أجرٍ فَهُوَ لَكُم» فرمود:  
 
جريان چنين بود كه: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» از قوم خود خواست كه اقارب او را دوست بدارند، و آزار و اذيت نكنند. لذا اين آيه نازل شد كه همين اجر و مزد نيز به نفع شماست، و ثوابش عايد خودتان مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۲ </center>


و در الدر المنثور است كه حاكم - وى حديث را صحيح دانسته - از ابوهريره روايت كرده كه در ذيل آيه: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا» گفته است: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود:  
و در الدر المنثور است كه حاكم - وى حديث را صحيح دانسته - از ابوهريره روايت كرده كه در ذيل آيه: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا» گفته است: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود:  


در آينده، مردى در عمق دمشق خروج مى كند كه او را «سُفيانى» مى گويند، و عموم پيروانش از قبيلۀ «كلب» هستند، دست به كشتار مى زند، و حتى شكم زنان را پاره مى كند، و كودكان را به قتل مى رساند، تا آن كه قبيله «قيس» عليه او قيام كند و او قيس را بكشد، و جايى را از ستم خود خالى نگذارد. در اين هنگام، مردى از اهل بيت من خروج مى كند، تا به سفيانى مى رسد، و ستونى از لشكر خود را به سركوبى وى مى فرستد، و ايشان را منهزم نموده، شكست مى دهند.  
در آينده، مردى در عمق دمشق خروج مى كند كه او را «سُفيانى» مى گويند، و عموم پيروانش از قبيلۀ «كلب» هستند، دست به كشتار مى زند، و حتى شكم زنان را پاره مى كند، و كودكان را به قتل مى رساند، تا آن كه قبيله «قيس» عليه او قيام كند و او قيس را بكشد، و جايى را از ستم خود خالى نگذارد.  
 
در اين هنگام، مردى از اهل بيت من خروج مى كند، تا به سفيانى مى رسد، و ستونى از لشكر خود را به سركوبى وى مى فرستد، و ايشان را منهزم نموده، شكست مى دهند.  


سُفيانى با همراهان خود راه مى افتد تا به «بَيدَاء» مى رسد. در آن سرزمين دچار خسف مى شوند، و در زمين فرو مى روند، و احدى از ايشان باقى نمى ماند، مگر كسى كه سرگذشت آنان را براى مردم خبر دهد.
سُفيانى با همراهان خود راه مى افتد تا به «بَيدَاء» مى رسد. در آن سرزمين دچار خسف مى شوند، و در زمين فرو مى روند، و احدى از ايشان باقى نمى ماند، مگر كسى كه سرگذشت آنان را براى مردم خبر دهد.
خط ۱۸۰: خط ۱۸۸:
مؤلف: اين روايت، از طرق اهل سنت بسيار زياد آمده. بعضى مختصر و بعضى مفصّل، و آن را از طرق مختلفه از ابن عباس، ابن مسعود، حذيفه، ابوهريره، جدّ عمرو بن شعيب، امّ سلمه، صفيه، عائشه و حفصه، همسران رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و نفيره، همسر قعقاع، و نيز از سعيد بن جبير، به طور موقوف روايت كرده اند.
مؤلف: اين روايت، از طرق اهل سنت بسيار زياد آمده. بعضى مختصر و بعضى مفصّل، و آن را از طرق مختلفه از ابن عباس، ابن مسعود، حذيفه، ابوهريره، جدّ عمرو بن شعيب، امّ سلمه، صفيه، عائشه و حفصه، همسران رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و نفيره، همسر قعقاع، و نيز از سعيد بن جبير، به طور موقوف روايت كرده اند.


و در تفسير قمى، در ذيل آيه: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا فَلَا فَوتَ» گفته است: پدرم از ابن ابى عمير، از منصور بن يونس، از ابوخالد كابلى، برايم حديث كرد كه گفت: امام ابى جعفر «عليه السلام» فرمود: به خدا سوگند، گويا همين الآن مى بينم قائم «عليه السلام» را كه به حجر تكيه داده است، آنگاه مردم را در رعايت حقش به خدا سوگند مى دهد، و آنگاه مى فرمايد:  
و در تفسير قمى، در ذيل آيه: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا فَلَا فَوتَ» گفته است:  
 
پدرم از ابن ابى عمير، از منصور بن يونس، از ابوخالد كابلى، برايم حديث كرد كه گفت: امام ابى جعفر «عليه السلام» فرمود: به خدا سوگند، گويا همين الآن مى بينم قائم «عليه السلام» را كه به حجر تكيه داده است، آنگاه مردم را در رعايت حقش به خدا سوگند مى دهد، و آنگاه مى فرمايد:  


ايّها الناس! هر كس با من درباره خدا محاجه كند، من اولاى به خدا هستم.  
ايّها الناس! هر كس با من درباره خدا محاجه كند، من اولاى به خدا هستم.  
خط ۱۹۸: خط ۲۰۸:
ايّها الناس! هر كس با من در خصوص كتاب خدا محاجه كند، من از هر كس ديگر به كتاب خدا نزديك ترم. آنگاه به مقام ابراهيم مى آيد، و در آن جا دو ركعت نماز مى خواند، و با سوگند به خدا، حق خود را بيان مى كند.
ايّها الناس! هر كس با من در خصوص كتاب خدا محاجه كند، من از هر كس ديگر به كتاب خدا نزديك ترم. آنگاه به مقام ابراهيم مى آيد، و در آن جا دو ركعت نماز مى خواند، و با سوگند به خدا، حق خود را بيان مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۹۳ </center>
امام ابى جعفر «عليه السلام» سپس فرمود: اوست به خدا سوگند مضطر در آيه شريفه: «أمَّن يُجِيبُ المُضطَرَّ إذَا دَعَاهُ وَ يَكشِفُ السُّوءَ وَ يَجعَلَكُم خُلَفَاءَ الأرضِ».
امام ابى جعفر «عليه السلام» سپس فرمود: اوست به خدا سوگند مضطر در آيه شريفه: «أمَّن يُجِيبُ المُضطَرَّ إذَا دَعَاهُ وَ يَكشِفُ السُّوءَ وَ يَجعَلُكُم خُلَفَاءَ الأرضِ».


و اولين كسى كه با او بيعت كند، جبرئيل، و سپس سيصد و سيزده نفرند. و اين عده هر كدام بتوانند، راه افتاده، خود را به وى برسانند، كه مى رسانند. و هر يك به اين صورت به وى نرسند، در رختخوابشان ناپديد مى شوند. و منظور اميرالمؤمنين «عليه السلام»، از عبارت «هُمُ المَفقُودُونَ عَن فَرشِهِم: ايشان از رختخواب مفقود مى شوند» همين است. و نيز منظور از آيه: «فَاستَبِقُوا الخَيرَاتِ أينَمَا تَكُونُوا یَأتِ بِكُمُ اللهُ جَمِيعاً: پس در عمل به خيرات سبقت جوييد، كه هر جا باشيد خدا همگى تان را مى آورد»، همين است و فرمود: منظور از «خيرات»، ولايت (و محبت اهل بيت «عليهم السلام») است.  
و اولين كسى كه با او بيعت كند، جبرئيل، و سپس سيصد و سيزده نفرند. و اين عده هر كدام بتوانند، راه افتاده، خود را به وى برسانند، كه مى رسانند. و هر يك به اين صورت به وى نرسند، در رختخوابشان ناپديد مى شوند. و منظور اميرالمؤمنين «عليه السلام»، از عبارت «هُمُ المَفقُودُونَ عَن فَرشِهِم: ايشان از رختخواب مفقود مى شوند» همين است.  
 
و نيز منظور از آيه: «فَاستَبِقُوا الخَيرَاتِ أينَمَا تَكُونُوا یَأتِ بِكُمُ اللهُ جَمِيعاً: پس در عمل به خيرات سبقت جوييد، كه هر جا باشيد خدا همگى تان را مى آورد»، همين است و فرمود: منظور از «خيرات»، ولايت (و محبت اهل بيت «عليهم السلام») است.  


همچنان كه در جايى ديگر فرمود: «وَ لَئِن أخَّرنَا عَنهُمُ العَذَابَ إلَى أمّةٍ مَعدُودَة: اگر عذاب را از ايشان تأخير اندازيم، تا امت معدوده...»، منظور از امت معدوده، اصحاب قائم «عليه السلام» است، كه در عرض يك ساعت، همه يك جا جمع مى شوند.
همچنان كه در جايى ديگر فرمود: «وَ لَئِن أخَّرنَا عَنهُمُ العَذَابَ إلَى أمّةٍ مَعدُودَة: اگر عذاب را از ايشان تأخير اندازيم، تا امت معدوده...»، منظور از امت معدوده، اصحاب قائم «عليه السلام» است، كه در عرض يك ساعت، همه يك جا جمع مى شوند.


وقتى قائم «عليه السلام» به سرزمين «بَيدَاء» برسد، لشكر سُفيان در برابرش صف آرايى مى كند. پس خداى عزوجل، زمين را دستور مى دهد، تا پاهاى ايشان را در خود فرو ببرد و بگيرد. و درباره همين مورد است، كه خداى عزوجل مى فرمايد: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا فَلَا فَوتَ وَ أُخِذُوا مِن مَكَانٍ قَرِيبٍ وَ قَالُوا آمَنَّا بِهِ». يعنى مى گويند: اينك ما به قائم آل محمّد «صلى الله عليه و آله و سلم» ايمان آورده ايم، «وَ أنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ وَ حِيلَ بَينَهُم وَ بَينَ مَا يَشتَهُون». يعنى: بين آنان و عذاب نشدن، حائل ايجاد مى شود، «كَمَا فُعِلَ بِأشيَاعِهِم». يعنى: آن هايى كه قبل از ايشان مكذبين بودند، و هلاك شدند. «مِن قَبلُ إنَّهُم كَانُوا فِى شَكٍّ مُرِيبٍ».  
وقتى قائم «عليه السلام» به سرزمين «بَيدَاء» برسد، لشكر سُفيان در برابرش صف آرايى مى كند. پس خداى عزوجل، زمين را دستور مى دهد، تا پاهاى ايشان را در خود فرو ببرد و بگيرد. و درباره همين مورد است، كه خداى عزوجل مى فرمايد: «وَ لَو تَرَى إذ فَزِعُوا فَلَا فَوتَ وَ أُخِذُوا مِن مَكَانٍ قَرِيبٍ وَ قَالُوا آمَنَّا بِهِ». يعنى مى گويند: اينك ما به قائم آل محمّد «صلى الله عليه و آله و سلم» ايمان آورده ايم، «وَ أنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ وَ حِيلَ بَينَهُم وَ بَينَ مَا يَشتَهُون».  
 
يعنى: بين آنان و عذاب نشدن، حائل ايجاد مى شود، «كَمَا فُعِلَ بِأشيَاعِهِم». يعنى: آن هايى كه قبل از ايشان مكذبين بودند، و هلاك شدند. «مِن قَبلُ إنَّهُم كَانُوا فِى شَكٍّ مُرِيبٍ».  


وَ الحمدُ لِلهِ رَبِّ العَالَمِين
وَ الحمدُ لِلهِ رَبِّ العَالَمِين
۱۶٬۹۰۷

ویرایش