۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==آيات ۱۲۷ - ۱۳۷ سوره اعراف == | ==آيات ۱۲۷ - ۱۳۷ سوره اعراف == | ||
وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فى الاَرْضِ وَ يَذَرَك وَ | وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فى الاَرْضِ وَ يَذَرَك وَ آلِهَتَك قَالَ سنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَ نَستَحْىِ نِساءَهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ(۱۲۷) | ||
قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا إِنَّ الاَرْض للَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(۱۲۸) | قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا إِنَّ الاَرْض للَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(۱۲۸) | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَ مِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ(۱۲۹) | قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَ مِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ(۱۲۹) | ||
وَ لَقَدْ أَخَذْنَا | وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكرُونَ(۱۳۰) | ||
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَ إِن تُصِبهُمْ سيِّئَةٌ يَطيرُوا بِمُوسى وَ مَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طائرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۳۱) | فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَ إِن تُصِبهُمْ سيِّئَةٌ يَطيرُوا بِمُوسى وَ مَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طائرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۳۱) | ||
وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ | وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ(۱۳۲) | ||
فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ | فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصلَاتٍ فَاستَكْبرُوا وَ كانُوا قَوْماً مجْرِمِينَ(۱۳۳) | ||
وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك بِمَا عَهِدَ عِندَك لَئن كَشفْت عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِننَّ لَك وَ لَنرْسِلَنَّ مَعَك بَنى إِسرائيلَ(۱۳۴) | وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك بِمَا عَهِدَ عِندَك لَئن كَشفْت عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِننَّ لَك وَ لَنرْسِلَنَّ مَعَك بَنى إِسرائيلَ(۱۳۴) | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
فَلَمَّا كشفْنَا عَنهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ(۱۳۵) | فَلَمَّا كشفْنَا عَنهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ(۱۳۵) | ||
فَانتَقَمْنَا مِنهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فى الْيَمِّ بِأَنهُمْ كَذَّبُوا | فَانتَقَمْنَا مِنهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فى الْيَمِّ بِأَنهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ كانُوا عَنهَا غَافِلِينَ(۱۳۶) | ||
وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُستَضعَفُونَ مَشارِقَ الاَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتى بَارَكْنَا فِيهَا وَ تَمَّت كلِمَت رَبِّك الْحُسنى عَلى بَنى إِسرائيلَ بِمَا صبرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا كانَ يَصنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مَا كانُوا يَعْرِشونَ(۱۳۷) | وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُستَضعَفُونَ مَشارِقَ الاَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتى بَارَكْنَا فِيهَا وَ تَمَّت كلِمَت رَبِّك الْحُسنى عَلى بَنى إِسرائيلَ بِمَا صبرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا كانَ يَصنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مَا كانُوا يَعْرِشونَ(۱۳۷) | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
بزرگان قوم فرعون گفتند چرا موسى و قوم او را مى گذارى كه در اين سرزمين فساد كنند و | بزرگان قوم فرعون گفتند: چرا موسى و قوم او را مى گذارى كه در اين سرزمين فساد كنند و تو را و خدايانت را واگذارند. گفت: پسرانشان را خواهيم كشت و زنانشان را نگه خواهيم داشت، كه ما بالادست آن هاييم و نيرومند. (۱۲۷) | ||
موسى به قوم خود گفت از خدا كمك جوييد و صبور | موسى به قوم خود گفت: از خدا كمك جوييد و صبور باشيد، كه زمين متعلق به خدا است و به هر كسى از بندگان خويش بخواهد، وا مى گذارد و سرانجام نيك از آنِ پرهيزكاران است. (۱۲۸) | ||
اسرائيليان گفتند پيش از آمدن تو (به رسالت ) و هم بعد از | اسرائيليان گفتند: پيش از آمدن تو (به رسالت) و هم بعد از آن، در رنج و شكنجه بوده ايم. موسى گفت: شايد پروردگارتان دشمنانتان را هلاك كند و شما را در اين سرزمين جانشين (آن ها) كند و بنگرد چگونه عمل مى كنيد. (۱۲۹) | ||
فرعونيان را به خشكسالى و كمبود حاصل دچار | فرعونيان را به خشكسالى و كمبود حاصل دچار كرديم، شايد متذكر شوند. (۱۳۰) | ||
و چون حادثه خوبى به | و چون حادثه خوبى به آن ها مى رسيد، مى گفتند: اين به خاطر ما است و چون حادثه بدى به آن ها مى رسيد، به موسى و پيروان او شگون مى زدند. حق اين بود كه سرنوشت آن ها نزد خدا بود، لكن بيشترشان نمى دانستند. (۱۳۱) | ||
مى گفتند هر معجزه اى براى ما بياورى و ما را بدان جادو | مى گفتند: هر معجزه اى براى ما بياورى و ما را بدان جادو كنى، ما به تو ايمان نمى آوريم. (۱۳۲) | ||
پس طوفان و ملخ و شپش و وزغ ها و خون را (خون شدن درياى نيل ) كه معجزه هايى از هم جدا | پس طوفان و ملخ و شپش و وزغ ها و خون را (خون شدن درياى نيل) كه معجزه هايى از هم جدا بود، به آن ها فرستاديم و باز گردنكشى كردند، كه گروهى بزهكار بودند. (۱۳۳) | ||
و چون عذاب بر | و چون عذاب بر آن ها نازل شد، گفتند: اى موسى! پروردگار خويش را به آن پيمان كه با تو نهاده، براى ما بخوان كه اگر اين عذاب از ما بردارى، قطعا به تو ايمان مى آوريم و پسران اسرائيل را با تو مى فرستيم. (۱۳۴) | ||
و چون اين عذاب ها را براى مدتى كه به سر | و چون اين عذاب ها را براى مدتى كه به سر بردند، از آن ها برداشتيم، آن وقت پيمان شكنى كردند. (۱۳۵) | ||
پس از | پس از آن ها انتقام گرفتيم و به دريا غرقشان كرديم، براى آن كه آيه هاى ما را تكذيب كرده و از آن ها غافل مانده بودند. (۱۳۶) | ||
و خاورها و باخترهاى آن سرزمين را كه بركت در آن نهاده | و خاورها و باخترهاى آن سرزمين را كه بركت در آن نهاده بوديم، به گروهى كه خوار به شمار مى رفتند، واگذاشتيم و كلمه نيكوى پروردگار تو درباره پسران اسرائيل، به پاداش صبرى كه كرده بودند، انجام شد و آنچه را فرعون و قوم وى مى ساختند، با بناهايى كه بالا مى بردند، ويران كرديم. (۱۳۷) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۴ </center> | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
اين | اين آيات، مشتمل است بر اجمال آنچه كه بين موسى و فرعون - در ايامى كه موسى «عليه السلام» در ميان قوم فرعون به سر مى برده - جريان يافته و آن خاطراتى را كه وى پس از دعوت آنان به دين توحيد و نجات دادن بنى اسرائيل داشته و آن معجزاتى را كه يكى پس از ديگرى برايشان آورده، تا آن جا كه خدا او و بنى اسرائيل را نجات داده و فرعون و لشكريانش را غرق كرده و سرزمين مبارك و مشارق و مغارب آن را در اختيار او و قومش گذاشته، خاطر نشان می سازد. | ||
«'''وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ | «'''وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ ...'''»: | ||
اين | اين جمله، حكايت گفتارى است كه قومش با فرعون داشته و مى خواستند او را فريب دهند و به قتل موسى و قوم او تحريكش كنند. لذا فرعون در رد پيشنهاد آنان گفت: كشتن موسى و بنى اسرائيل براى ما مهم نيست. براى اين كه فعلا قدرت در دست ما است، و در هر حال برايشان تسلط داريم. پس چه بهتر همان عذاب قبلى را در حق ايشان اجراء نموده، فرزندانشان را كشته و زنانشان را زنده نگه داريم. | ||
و اين | و اين جواب، خود دليل روشنى است بر اين كه قوم فرعون از او خواستند تا موسى و قومش را بكشد. زيرا اگر پيشنهاد ايشان چيز ديگرى غير از كشتن بود، جمله «و إنا فوقهم قاهرون»، آن موقعيتى را كه مى بايست داشته باشد، نمى داشت. | ||
<span id='link171'><span> | <span id='link171'><span> | ||
ویرایش