گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:


==فرعون هم مدعى خدايى بوده و هم خدايانى را مى پرستيده است ==
==فرعون هم مدعى خدايى بوده و هم خدايانى را مى پرستيده است ==
و اينكه گفتند: (( و يذرك و آلهتك (( تاءكيد در تحريك وى بر قتل ايشان است ، و معنايش اين است كه: اى فرعون ! اين شخص علاوه بر فسادى كه او و قومش در زمين انگيخته اند زير بار پرستش تو و خدايانت هم نرفته اند. از اين جمله به خوبى بر مى آيد كه فرعون هم ادعاى الوهيت مى كرده و مردم را به پرستش خود مى خوانده و هم خودش خدايانى براى خود داشته و آنها را مى پرستيده .  
و اين كه گفتند: «و يذرك و آلهتك»، تأكيد در تحريك وى بر قتل ايشان است، و معنايش اين است كه: اى فرعون! اين شخص، علاوه بر فسادى كه او و قومش در زمين انگيخته اند، زير بارِ پرستش تو و خدايانت هم نرفته اند. از اين جمله، به خوبى بر مى آيد كه فرعون، هم ادعاى الوهيت مى كرده و مردم را به پرستش خود مى خوانده و هم خودش خدايانى براى خود داشته و آن ها را مى پرستيده.  


تاريخ هم اين معنا را درباره پاره اى از امت هاى گذشته اثبات كرده ، از آن جمله نقل شده كه در روم و ممالك ديگر، مردم ، بزرگ خانواده و روساى قبائل و عشاير را مى پرستيدند، و آن بزرگان و رؤ سا هم ، پدران نخستين و بت ها را پرستش مى كرده اند.  
تاريخ هم اين معنا را درباره پاره اى از امت هاى گذشته اثبات كرده. از آن جمله، نقل شده كه در روم و ممالك ديگر، مردم، بزرگ خانواده و رؤساى قبائل و عشاير را مى پرستيدند، و آن بزرگان و رؤسا هم، پدران نخستين و بت ها را پرستش مى كرده اند.  


و نيز در تاريخ دارد كه بعضى از بت پرستان براى بت هايى كه مى پرستيدند بت ها و ارباب ديگرى قائل بودند، و معتقد بودند كه بت هاى مورد پرستش آنان آن بت ها را مى پرستند، از آن جمله پدر و مادر را رب خود مى دانستند و براى پدر و مادر ارباب ديگرى قائل بودند.
و نيز در تاريخ دارد كه بعضى از بت پرستان، براى بت هايى كه مى پرستيدند، بت ها و ارباب ديگرى قائل بودند، و معتقد بودند كه بت هاى مورد پرستش آنان، آن بت ها را مى پرستند. از آن جمله پدر و مادر را ربّ خود مى دانستند و براى پدر و مادر، ارباب ديگرى قائل بودند.


اين آن چيزى است كه از جمله مورد بحث به دست مى آيد، الا اينكه از كلامى كه فرعون با قوم خود داشته و قرآن از او چنين حكايت مى كند: (( انا ربكم الاعلى (( و همچنين از جمله ديگرى كه گفت : (( ما علمت لكم من اله غيرى (( بر مى آيد كه او براى خود معبودى اتخاذ نكرده بوده ، و تنها خود را معبود مردم مى دانسته است .
اين، آن چيزى است كه از جمله مورد بحث به دست مى آيد، الا اين كه از كلامى كه فرعون با قوم خود داشته و قرآن از او چنين حكايت مى كند: «أنا ربكم الأعلى»، و همچنين از جمله ديگرى كه گفت: «ما علمت لكم من إله غيرى»، بر مى آيد كه او براى خود معبودى اتخاذ نكرده بوده و تنها خود را معبود مردم مى دانسته است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۵ </center>
و لذا بعضى از مورخين نوشته اند كه خود فرعون دهرى مسلك بوده ، و اصلا براى عالم صانعى قائل نبوده ، و مردم را هم از پرستش بت ها منع مى كرده ، و مى گفته كه تنها بايد مرا بپرستيد، و به همين جهت بعضى از ايشان بطورى كه شنيده مى شود آيه مورد بحث را (( والهتك (( - به كسر همزه و فتح لام با الف بعد از لام - قرائت كرده اند كه هم بر وزن عبادت است و هم به معناى آن .
و لذا بعضى از مورخين نوشته اند كه خود فرعون، دهرى مسلك بوده، و اصلا براى عالَم، صانعى قائل نبوده، و مردم را هم از پرستش بت ها منع مى كرده، و مى گفته كه تنها بايد مرا بپرستيد، و به همين جهت، بعضى از ايشان به طورى كه شنيده مى شود آيه مورد بحث را «و آلهتك» - به كسر همزه و فتح لام با الف بعد از لام - قرائت كرده اند، كه هم بر وزن عبادت است و هم به معناى آن.


ليكن صحيح تر همان چيزى است كه از ظاهر جمله مورد بحث استفاده مى شود.
ليكن صحيح تر، همان چيزى است كه از ظاهر جمله مورد بحث استفاده مى شود.


و از جمله (( ما علمت لكم من اله غيرى (( هم بيش از اين بر نمى آيد كه مى خواسته اله و معبود ديگرى كه مالك و مدبر امور خصوص قبطيان باشد نفى كرده و تدبير امور آنان را به خود اختصاص دهد. و اين حرف هم تنها از او نبوده ، همه بت پرستان - تا آنجا كه ما سراغ داريم - همين را مى گفته اند، يعنى براى هر صنفى از اصناف خلائق از قبيل آسمان و زمين ، دريا و خشكى و اقوام و همچنين براى اقسام مختلف حوادث از قبيل صلح و جنگ ، دوستى و دشمنى و زشتى و زيبائى خداى جداگانه اى قائل بودند، و خود از ميان همه آن خدايان آن خدائى را مى پرستيدند كه مورد حاجت و نيازشان بوده ، مثلا سكنه سواحل درياها بيشتر پروردگار دريا و طوفان را مى پرستيدند.
و از جمله «ما علمت لكم من إله غيرى» هم، بيش از اين بر نمى آيد كه مى خواسته اله و معبود ديگرى كه مالك و مدبر امور خصوص قبطيان باشد، نفى كرده و تدبير امور آنان را به خود اختصاص دهد. و اين حرف هم، تنها از او نبوده، همه بت پرستان - تا آن جا كه ما سراغ داريم - همين را مى گفته اند. يعنى براى هر صنفى از اصناف خلائق، از قبيل آسمان و زمين، دريا و خشكى و اقوام و همچنين براى اقسام مختلف حوادث، از قبيل صلح و جنگ، دوستى و دشمنى و زشتى و زيبائى خداى جداگانه اى قائل بودند، و خود از ميان همه آن خدايان، آن خدائى را مى پرستيدند كه مورد حاجت و نيازشان بوده. مثلا سكنه سواحل درياها بيشتر پروردگار دريا و طوفان را مى پرستيدند.


بنابراين ، معناى گفتارش كه گفت : (( ما علمت لكم من اله غيرى (( اين است كه : من براى شما قبطى ها پروردگارى غير از خودم سراغ ندارم ، پروردگار شما قبطى ها منم نه آنكه موسى ادعا مى كند كه از طرف او مبعوث شده ، و خودش هم او را مى پرستد.  
بنابراين، معناى گفتارش كه گفت: «ما علمت لكم من إله غيرى»، اين است كه: من براى شما قبطى ها، پروردگارى غير از خودم سراغ ندارم. پروردگار شما قبطى ها منم، نه آن كه موسى ادعا مى كند، كه از طرف او مبعوث شده، و خودش هم او را مى پرستد.  


مويد اين معنا قرينه اى است كه همراه كلام او است ، و آن اين است كه بعد از جمله مزبور بنا به حكايت قرآن اضافه كرده : (( فاوقد لى يا هامان على الطين فاجعل لى صرحا لعلى اطلع الى اله موسى و انى لاظنه من الكاذبين (( از اين كلام به خوبى بر مى آيد كه فرعون در معبود بودن خود براى موسى شك داشته و اين خود قرينه است بر اينكه در جمله قبلى نمى خواسته وجود خدائى غير خود را انكار كرده و بگويد: من علم به عدم وجود آن دارم ، بلكه مى خواسته علم به وجود چنين خدائى را نفى و انكار كند.
مؤيد اين معنا قرينه اى است كه همراه كلام او است، و آن اين است كه بعد از جمله مزبور، بنابه حكايت قرآن اضافه كرده: «فأوقد لى يا هامان على الطين فاجعل لى صرحا لعلى اطلع إلى إله موسى و إنى لاظنه من الكاذبين»، از اين كلام به خوبى بر مى آيد كه فرعون در معبود بودن خود براى موسى شك داشته و اين، خود قرينه است بر اين كه در جمله قبلى، نمى خواسته وجود خدائى غير خود را انكار كرده و بگويد: من علم به عدم وجود آن دارم، بلكه مى خواسته علم به وجود چنين خدائى را نفى و انكار كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۶ </center>
و كوتاه سخن اينكه خواسته است بگويد: من خدائى بجز خودم براى شما سراغ ندارم ، نه اينكه شما خدائى به غير من نداريد.
و كوتاه سخن اين كه خواسته است بگويد: من خدائى به جز خودم براى شما سراغ ندارم، نه اين كه شما خدائى به غير من نداريد.
<span id='link172'><span>
<span id='link172'><span>
==اشکال سخن فخر رازى، درباره معتقدات فرعون==
==اشکال سخن فخر رازى، درباره معتقدات فرعون==
و اما آن احتمال كه گفتيم بعضى ها داده و گفته اند: فرعون مردى دهرى مسلك بوده ، ظاهرا احتمالى است كه فخر رازى داده و در تفسير خود چنين گفته است :
و اما آن احتمال كه گفتيم بعضى ها داده و گفته اند: فرعون مردى دهرى مسلك بوده ، ظاهرا احتمالى است كه فخر رازى داده و در تفسير خود چنين گفته است :
۱۶٬۳۳۸

ویرایش