گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
خط ۱۸: خط ۱۸:
اين آيه براى بار دوم، به شدّت آن روز اشاره مى كند. و كلمه «إنفطار»، به معناى شكاف برداشتن است. و اگر صفت «سَمَاء» را مذكر آورد، براى اين بود كه «سماء» جائز الوجهين است. هم مى توان صفتش را مذكر آورد و هم مؤنث، و ضمير «بِهِ»، به كلمه «يَوم» بر مى گردد، و حرف «باء» در آن سببيت را مى فهماند. و معناى آيه اين است كه: آسمان در آن روز و يا به سبب شدت آن روز، شكافته مى شود.
اين آيه براى بار دوم، به شدّت آن روز اشاره مى كند. و كلمه «إنفطار»، به معناى شكاف برداشتن است. و اگر صفت «سَمَاء» را مذكر آورد، براى اين بود كه «سماء» جائز الوجهين است. هم مى توان صفتش را مذكر آورد و هم مؤنث، و ضمير «بِهِ»، به كلمه «يَوم» بر مى گردد، و حرف «باء» در آن سببيت را مى فهماند. و معناى آيه اين است كه: آسمان در آن روز و يا به سبب شدت آن روز، شكافته مى شود.


و جمله «كَانَ وَعدُهُ مَفعُولاً» استينافى است. يعنى مى خواهد نكته اى جديد را افاده كند، و آن اين است كه: وعده خدا شدنى است. و با آوردن اين جمله، تهديد سابق را مسجّل مى كند، و اگر كلمه «وعد»
و جمله «كَانَ وَعدُهُ مَفعُولاً» استينافى است. يعنى مى خواهد نكته اى جديد را افاده كند، و آن اين است كه: وعده خدا شدنى است. و با آوردن اين جمله، تهديد سابق را مسجّل مى كند، و اگر كلمه
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۰۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۰۸ </center>
را به ضمير راجع به خداى تعالى نسبت داد و نفرمود: «كَانَ وَعدُ الله»، شايد براى اين بود كه اشاره كند به اين كه غير از خدا كسى نيست كه صلاحيت داشته باشد چنين تهديدى بكند. پس آوردن ضمير هم كافى است و احتياج به آوردن نام خداى تعالى نيست.
«وعد» را به ضمير راجع به خداى تعالى نسبت داد و نفرمود: «كَانَ وَعدُ الله»، شايد براى اين بود كه اشاره كند به اين كه غير از خدا كسى نيست كه صلاحيت داشته باشد چنين تهديدى بكند. پس آوردن ضمير هم كافى است و احتياج به آوردن نام خداى تعالى نيست.


«'''إِنَّ هَذِهِ تَذْكرَةٌ فَمَن شاءَ اتخَذَ إِلى رَبِّهِ سبِيلاً'''»:
«'''إِنَّ هَذِهِ تَذْكرَةٌ فَمَن شاءَ اتخَذَ إِلى رَبِّهِ سبِيلاً'''»:
۱۷٬۲۳۲

ویرایش