گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:


==فعل اختيارى نسبت به انسان ممكن و نسبت به خدا ضرورى التحقق است ==
==فعل اختيارى نسبت به انسان ممكن و نسبت به خدا ضرورى التحقق است ==
اين آيه توهمى را دفع مى كند كه ممكن است از جمله «'''فمن شاء ذكره '''» به ذهن كسانى بيايد و خيال كنند اختيار به دست خودشان است ، و خود مستقل در اراده اند، و اگر نخواستند متذكر شوند بر خدا غالب گشته ، و او را در به كرسى نشاندن اراده خود عاجز ساخته اند، او خواسته بود اينان متذكر بشوند، و اينان خواستند نشوند و نشدند.
اين آيه توهمى را دفع مى كند كه ممكن است از جمله «فَمَن شَاءَ ذَكَره» به ذهن كسانى بيايد و خيال كنند اختيار، به دست خودشان است و خود، مستقل در اراده اند. و اگر نخواستند متذكر شوند، بر خدا غالب گشته، و او را در به كرسى نشاندن اراده خود عاجز ساخته اند. او خواسته بود اينان متذكر بشوند، و اينان خواستند نشوند و نشدند.


و حاصل دفع اين است كه : حكم قدر در افعال آنان مانند همه چيز ديگر جارى است ، و تذكر آنان - البته اگر متذكر شوند - هر چند فعل اختيارى و صادر از ايشان است ، و اكراه و اجبارى در كار نيست ، خداى تعالى هم خواسته تا به اختيار خود متذكر شوند، به اين معنا خداى تعالى هيچ وقت از هيچ انسانى با خواست تكوينيش نخواسته كه فلان عمل را بى اختيار انجام بدهد، بلكه اراده تكوينى كرده كه هر چه مى كند به اختيار و اراده خود كند، پس فعل اختيارى در عين اينكه نسبت به انسان فاعل نسبت امكان دارد، در عين حال نسبت به اراده الهى ضرورى التحقق است ، و گر نه محقق نمى شد.
و حاصل دفع اين است كه: حكم «قَدَر» در افعال آنان، مانند همه چيز ديگر جارى است، و تذكر آنان - البته اگر متذكر شوند - هرچند فعل اختيارى و صادر از ايشان است، و اكراه و اجبارى در كار نيست، خداى تعالى هم خواسته تا به اختيار خود متذكر شوند. به اين معنا، خداى تعالى هيچ وقت از هيچ انسانى با خواست تكوينی اش، نخواسته كه فلان عمل را بى اختيار انجام بدهد، بلكه اراده تكوينى كرده كه هرچه مى كند به اختيار و اراده خود كند. پس فعل اختيارى در عين اين كه نسبت به انسان فاعل نسبت «امكان» دارد، در عين حال نسبت به اراده الهى «ضرورى التحقق» است، و گرنه محقق نمى شد.


«'''هو اهل التقوى و اهل المغفره '''» - يعنى او اهليت آن را دارد كه از او پروا شود، چون او ولايت مطلقه بر هر چيز دارد، و سعادت و شقاوت انسان به دست اوست ، و نيز اهليت آن را دارد كه پروا كنندگان خود را بيامرزد، چون او آمرزگار رحيم است .
«'''هُوَ أهلُ التّقوى وَ أهلُ المَغفِرَة '''» - يعنى او اهليت آن را دارد كه از او پروا شود. چون او ولايت مطلقه بر هر چيز دارد، و سعادت و شقاوت انسان به دست اوست. و نيز اهليت آن را دارد كه پروا كنندگان خود را بيامرزد، چون او آمرزگار رحيم است.


و اين جمله يعنى جمله «'''هو اهل التقوى و اهل المغفره '''» مى تواند تعليل جمله قبل يعنى «'''انه تذكره فمن شاء ذكره '''» باشد كه روشن است ، و نيز جمله «'''و ما يذكرون الا ان يشاء الله '''» را تعليل كند، چون اهل تقوى و اهل مغفرت بودن خداى تعالى وقتى صحيح و تمام است كه داراى اراده اى نافذ در اراده ها و اعمال خلق باشد، و خلاصه خلق در آنچه مى خواهند آزاد نباشند، و با تمرد و استكبار خود خدا را عاجز نسازند.
و اين جمله، يعنى جمله «هُوَ أهلُ التّقوى وَ أهلُ المَغفِرة '''»، مى تواند تعليل جمله قبل، يعنى «إنّهُ تَذكِرة فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ '''» باشد كه روشن است. و نيز جمله «وَ مَا يَذكُرُونَ إلّا أن يَشَاءَ الله '''» را تعليل كند. چون اهل تقوا و اهل مغفرت بودن خداى تعالى، وقتى صحيح و تمام است كه داراى اراده اى نافذ در اراده ها و اعمال خلق باشد. و خلاصه خلق در آنچه مى خواهند آزاد نباشند، و با تمرد و استكبار خود، خدا را عاجز نسازند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۶۰ </center>
<span id='link104'><span>
<span id='link104'><span>
==چند روايت درباره مراد از این که كفار مى خواستند به هر كدام کتابی آسمانی داده شود ==
==چند روايت درباره مراد از این که كفار مى خواستند به هر كدام کتابی آسمانی داده شود ==
<center> «'''بحث روایی '''»  </center>
<center> «'''بحث روایی '''»  </center>
۱۶٬۸۹۲

ویرایش