۱۶٬۸۹۲
ویرایش
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
<span id='link102'><span> | <span id='link102'><span> | ||
==پاسخ به دو توقع بيجاى كافران در امر رسالت | ==پاسخ به دو توقع بيجاى كافران در امر رسالت و نزول كتاب آسمانى == | ||
«'''َكَلّا بَل لا يخَافُونَ الآخِرَةَ'''»: | |||
اين جمله رد توقع بيجاى آنان است | اين جمله رد توقع بيجاى آنان است. به اين بيان كه دعوت رسالت يك ادعاى بى دليل نيست، بلكه آيات و معجزات روشن و دليل هاى قطعى، جاى هيچ شكى براى كسى باقى نمى گذارد. پس حجت خدا بر رسولش و بر ديگران به طور مساوى قائم و تمام است، و حاجتى نيست به اين كه براى هر يك از افراد دعوت شده به دين، صُحُفى مُنشّره نازل شود. | ||
علاوه | علاوه براين، رسالت نيازمند به طهارت ذات و صلاحيت نفس است. آن طهارت و صلاحيتى كه نفوس ساير مردم فاقد آن اند. همچنان كه اين معنا از پاسخى كه خداى تعالى به توقع كفار داده، فهميده مى شود. كفار گفته بودند: «لَن نُؤمِنَ حَتّى نُؤتَى مِثلَ مَا أُوتِىَ رُسُلُ الله»، در پاسخ فرمود: «اللّه أعلَمُ حَيثُ يَجعَلَ رِسَالَتَه». | ||
«''' | «'''بَل لا يَخافُونَ الآخِرَة '''» - كلمه «بَل» براى اعراض از مطلب قبلى است كه مى فرمود: «توقع دارند كه بر يك يك آنان صُحُفى مُنشره نازل شود»، مى خواهد بفرمايد: اين پيشنهادشان، يك پيشنهاد جدى نيست، بهانه اى است كه مى خواهند به وسيله آن، خود را از گير دعوت دين رها سازند، و علت حقيقى كفر و تكذيبشان به دعوت دينى، اين است كه اينان از آخرت نمى ترسند، و اگر مى ترسيدند، ايمان مى آوردند، و بعد از تماميت حجت و وجود آيات بينات، هرگز پيشنهادى نمى كردند. | ||
«'''كَلّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ'''»: | |||
اين | اين جمله، ردّ و منع دومى از پيشنهاد كفار است. و معنايش اين است كه: ما چنين كتابى نازل نمى كنيم، قرآن براى تذكره و اندرز كافى است، و ما از قرآن چيزى بيش از اين نخواسته ايم. اثر اين قرآن، همان جزايى است كه نزد ما براى مطيع و عاصى آماده شده است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۹ </center> | ||
فَمَن شاءَ ذَكرَهُ | «'''فَمَن شاءَ ذَكرَهُ'''»: | ||
يعنى هر كه | يعنى: هر كه بخواهد، از آن پند مى گيرد. چرا كه دعوت و موعظه قرآن اجبارى نيست و در ظرف اختيار و آزادى اراده، دعوت مى كند. | ||
وَ مَا يَذْكُرُونَ | «'''وَ مَا يَذْكُرُونَ إِلّا أَن يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ'''»: | ||
<span id='link103'><span> | <span id='link103'><span> | ||
==فعل اختيارى نسبت به انسان ممكن و نسبت به خدا ضرورى التحقق است == | ==فعل اختيارى نسبت به انسان ممكن و نسبت به خدا ضرورى التحقق است == | ||
اين آيه توهمى را دفع مى كند كه ممكن است از جمله «'''فمن شاء ذكره '''» به ذهن كسانى بيايد و خيال كنند اختيار به دست خودشان است ، و خود مستقل در اراده اند، و اگر نخواستند متذكر شوند بر خدا غالب گشته ، و او را در به كرسى نشاندن اراده خود عاجز ساخته اند، او خواسته بود اينان متذكر بشوند، و اينان خواستند نشوند و نشدند. | اين آيه توهمى را دفع مى كند كه ممكن است از جمله «'''فمن شاء ذكره '''» به ذهن كسانى بيايد و خيال كنند اختيار به دست خودشان است ، و خود مستقل در اراده اند، و اگر نخواستند متذكر شوند بر خدا غالب گشته ، و او را در به كرسى نشاندن اراده خود عاجز ساخته اند، او خواسته بود اينان متذكر بشوند، و اينان خواستند نشوند و نشدند. |
ویرایش