گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
<span id='link104'><span>
<span id='link104'><span>


==چند روايت درباره مراد از این که كفار مى خواستند به هر كدام کتابی آسمانی داده شود ==
==بحث روایی: (رواياتی درباره آیات گذشته) ==
<center> «'''بحث روایی '''»  </center>


در تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) آمده كه در جمله «'''بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره '''» فرموده : ((شان نزول اين آيه آن بود كه مردم به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) گفته بودند: اى محمد به ما چنين رسيده كه در بنى اسرائيل هر كس مرتكب گناهى مى شد صبح ، گناه و كفاره گناه خود را در نوشته اى پهلوى سرش مى ديد، (چرا در اين امت چنين نيست ؟).
در تفسير قمى، در روايت ابى الجارود، از امام باقر «عليه السلام» آمده كه در جمله «بَل يُرِيدُ كُلّ امرِئٍ مِنهُم أن يُؤتى صُحُفاً مُنَشّرة '''» فرموده: «شأن نزول اين آيه، آن بود كه مردم به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» گفته بودند: اى محمّد! به ما چنين رسيده كه در بنى اسرائيل، هر كس مرتكب گناهى مى شد، صبح، گناه و كفاره گناه خود را در نوشته اى پهلوى سرش مى ديد، (چرا در اين امت چنين نيست؟)


جبرئيل به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نازل شد، و عرضه داشت : قوم تو سنت جاريه در بنى اسرائيل در باره گناهان را خواستند، اگر بخواهند ما با ايشان نيز همان رفتار را مى كنيم ، و آنان را به همان عذابهايى كه بنى اسرائيل را گرفتيم مى گيريم ، و مردم حس كردند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) دوست ندارد كه چنين سنتى در امتش جريان يابد.
جبرئيل به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نازل شد، و عرضه داشت: قوم تو، سنت جاريه در بنى اسرائيل در باره گناهان را خواستند، اگر بخواهند ما با ايشان نيز همان رفتار را مى كنيم، و آنان را به همان عذاب هايى كه بنى اسرائيل را گرفتيم، مى گيريم. و مردم حس كردند رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم » دوست ندارد كه چنين سنتى در امتش جريان يابد.


مؤلف: اين داستان با لحن آيه نمى سازد و در خود روايت هم اشاره اى است به اينكه اين قصه معتبر نيست، (چون در آخرش آمده : حس كردند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) دوست ندارد...).
مؤلف: اين داستان با لحن آيه نمى سازد و در خود روايت هم، اشاره اى است به اين كه اين قصه معتبر نيست. (چون در آخرش آمده: حس كردند رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» دوست ندارد...).


و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر از سدى از ابى صالح روايت كرده اند كه گفت : مردم گفتند اگر محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) در ادعايش صادق است اين معجزه را بياورد كه هر روز صبح زير سر هر يك از ما نوشته اى ديده شود، كه در آن نوشته باشد تو اى فلانى از آتش دوزخ برائت و امنيت دارى ، در پاسخ اين آيه نازل شد: «'''بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره '''».
و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر، از سدى، از ابى صالح روايت كرده اند كه گفت: مردم گفتند: اگر محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» در ادعايش صادق است، اين معجزه را بياورد كه هر روز صبح، زير سرِ هر يك از ما نوشته اى ديده شود، كه در آن نوشته باشد: تو اى فلانى! از آتش دوزخ برائت و امنيت دارى. در پاسخ، اين آيه نازل شد: «بَل يُرِيدُ كُلّ امرِئٍ مِنهُم أن يُؤتى صُحُفاً مُنَشّرة».


مؤ لف : سياق آيات و ردعى كه در آن است ، با اين قصه سازگار نيست .
مؤلف: سياق آيات و ردعى كه در آن است، با اين قصه سازگار نيست.


و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد و ابن منذر، از مجاهد روايت كرده اند كه در تفسير آيه «'''بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره '''» گفته : يعنى در هر صبح نامه اى از خداى تعالى به يك يك آنان برسد به اين مضمون : «'''اين نامه اى است از رب العالمين به فلان بن فلان '''» همينكه از خواب برمى خيزد نامه را پهلوى سرش ببيند، و آن را بخواند.
و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد و ابن منذر، از مجاهد روايت كرده اند كه در تفسير آيه «بَل يُرِيدُ كُلّ امرِئٍ مِنهُم أن يُؤتى صُحُفاً مُنَشّرة '''» گفته: يعنى در هر صبح، نامه اى از خداى تعالى به يك يك آنان برسد، به اين مضمون: «اين نامه اى است از ربّ العالَمين به فلان بن فلان». همين كه از خواب بر مى خيزد، نامه را پهلوى سرش ببيند، و آن را بخواند.


مؤ لف : آنچه در اين روايت آمده قابل انطباق با مضمون روايت قبلى ، و هم با بيانى است كه ما در معناى آيه داشتيم .
مؤلف: آنچه در اين روايت آمده، قابل انطباق با مضمون روايت قبلى، و هم با بيانى است كه ما در معناى آيه داشتيم.


و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد و ابن منذر از قتاده روايت كرده اند كه در تفسير آيه «'''بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره '''» گفته عده اى از مردم به محمد (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) گفتند اگر خيلى دوست دارى پيرويت كنيم بايد كتابى براى خصوص ما نازل شود، و به ما فرمان دهد تا تو را پيروى كنيم .
و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد و ابن منذر، از قتاده روايت كرده اند كه در تفسير آيه «بَل يُرِيدُ كُلّ امرِئٍ مِنهُم أن يُؤتى صُحُفاً مُنَشّرة '''» گفته: عده اى از مردم به محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» گفتند: اگر خيلى دوست دارى پيرويت كنيم، بايد كتابى براى خصوص ما نازل شود، و به ما فرمان دهد تا تو را پيروى كنيم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۶۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۶۱ </center>
مؤ لف : اين روايت قابل انطباق با آن نظريه اى است كه در تفسير اين آيه گذشت ، و مى گفت : آيه مورد بحث همان را مى گويد كه آيه «'''ولن نومن لرقيك ...'''» بيانش مى كند، و خلاصه اينكه مى توان احتمال داد صاحب آن نظريه ، نظريه خود را از اين روايت گرفته ، و اشكال ما به اين نظريه گذشت .
مؤلف: اين روايت قابل انطباق با آن نظريه اى است كه در تفسير اين آيه گذشت، و مى گفت: آيه مورد بحث همان را مى گويد كه آيه «وَ لَن نُؤمِنَ لِرُقّيك ...'''» بيانش مى كند. و خلاصه اين كه مى توان احتمال داد صاحب آن نظريه، نظريه خود را از اين روايت گرفته، و اشكال ما به اين نظريه گذشت.


رواياتى درباره معناى «'''هو اهل التقوى و اهل المغفرة '''»
==رواياتى درباره معناى آیه: «هُوَ أهلُ التّقوى وَ أهلُ المَغفِرَة»==


و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''هو اهل التقوى و اهل المغفره '''» آمده كه امام فرمود: يعنى خدا اهليت آن را دارد كه از او پروا كنند و اهليت آن را دارد كه بيامرزد.
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «هُوَ أهلُ التّقوى و أهلُ المَغفِرة '''» آمده كه امام فرمود: يعنى خدا اهليت آن را دارد كه از او پروا كنند و اهليت آن را دارد كه بيامرزد.


و در كتاب توحيد به سند خود از ابى بصير از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه در تفسير آيه «'''هو اهل التقوى و اهل المغفره '''» فرموده : خداى عز و جل مى فرمايد: من اهليت آن را دارم كه از من پروا شود، و بنده ام چيزى را شريكم نگيرد، و من اهليت آن را دارم كه اگر بنده اى شريكى برايم نگيرد داخل بهشتش كنم . و نيز فرموده : خداى تبارك و تعالى به عزت و جلال خود سوگند ياد كرده كه احدى از اهل توحيد را به آتش نسوزاند.
و در كتاب توحيد، به سند خود، از ابى بصير، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه در تفسير آيه: «هُوَ أهلُ التّقوى وَ أهلُ المَغفِرة» فرموده: خداى عزّوجلّ مى فرمايد: من اهليت آن را دارم كه از من پروا شود، و بنده ام چيزى را شريكم نگيرد، و من اهليت آن را دارم كه اگر بنده اى شريكى برايم نگيرد، داخل بهشتش كنم. و نيز فرموده: خداى تبارك و تعالى، به عزت و جلال خود سوگند ياد كرده كه احدى از اهل توحيد را به آتش نسوزاند.


و در الدر المنثور است كه ، ابن مردويه از عبد اللّه بن دينار روايت آورده كه گفت : من از ابو هريره و ابن عمر و ابن عباس شنيدم كه مى گفتند: شخصى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيد معناى جمله «'''هو اهل التقوى و اهل المغفره '''» چيست ؟ فرمود: خداى تعالى مى فرمايد من اهليت آن را دارم كه خلق از من پروا كند، و كسى و چيزى را شريكم نكند، كه اگر پروا كرد و شريكى برايم قرار نداد، در آن صورت من اهليت آن را دارم كه ما سواى شرك را بيامرزم .
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه، از عبداللّه بن دينار روايت آورده كه گفت: من از ابوهريره و ابن عمر و ابن عباس شنيدم كه مى گفتند: شخصى از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» پرسيد: معناى جمله «هُوَ أهلُ التّقوى وَ أهلُ المَغفِرة '''» چيست؟ فرمود: خداى تعالى مى فرمايد من اهليت آن را دارم كه خلق از من پروا كند، و كسى و چيزى را شريكم نكند، كه اگر پروا كرد و شريكى برايم قرار نداد، در آن صورت، من اهليت آن را دارم كه ما سواى شرك را بيامرزم.


مؤلف : در معناى اين روايت روايات زيادى از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» رسيده است.
مؤلف: در معناى اين روايت، روايات زيادى از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» رسيده است.
 
<center> ''' * * * '''  </center>


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۶۲ </center>
<span id='link106'><span>
<span id='link106'><span>
<center> «'''سوره قیامت '''»  </center>
<center> «'''سوره قیامت '''»  </center>


۱۶٬۳۴۰

ویرایش