۱۶٬۸۸۹
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
<span id='link180'><span> | <span id='link180'><span> | ||
==اگر خداى | ==اگر خداى سبحان، بندگان را به اطاعت يا معصيبت مجبور كرده باشد... == | ||
حال كه اين مقدمه روشن شد، | * حال كه اين مقدمه روشن شد، می گویيم: | ||
اگر خداى سبحان، بندگان خود را مجبور به اطاعت يا معصيت كرده بود، به طوری كه اوّلى قادر بر مخالفت، و دوّمى قادر بر اطاعت نبود، ديگر معنا نداشت كه براى اطاعت كاران بهشت، و براى معصيت كاران، دوزخ مقرر بدارد، و حال كه مقرّر داشته. بايد در مورد اوّلى پاداشش به جزاف، و در مورد دوّمى، كيفرش ظلم باشد. و جزاف و ظلم، نزد عقلا قبيح، و مستلزم ترجيح بدون مرجّح است، كه آن نيز نزد عقلا، قبيح است؛ و كار قبيح، كار بدون دليل و حجت است و خدای تعالى، صريحا آن را از خود نفى كرده، و فرموده: | |||
«'''لئلّا يكون للنّاس على اللّه حجّة بعد الرسل'''»: (رسولان گسيل داشت، تا بعد از آن، ديگر مردم حجّتى عليه خدا نداشته باشند). | |||
و نيز فرموده: «'''ليهلك من هلك عن بيّنة و يحيى من حىّ عن بيّنة'''»: (تا در نتيجه هر كس هلاك مي شود، دانسته هلاك شده باشد، و هر كس نجات مى يابد، دانسته نجات يافته باشد). | |||
* پس با اين بيانى كه تا اين جا از نظر خواننده گذشتT چند نكته روشن گرديد: | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۴۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۴۹ </center> | ||
اوّل اين كه: تشريع، بر اساس اجبار در افعال نيست و خدای تعالى، كسی را به هيچ كارى مجبور نكرده. در نتيجه، آنچه تكليف كرده، بر وفق مصالح خود بندگان است. مصالحى در معاش و معادشان. | |||
اين اولا؛ و ثانيا: اين تكاليف از آن رو متوجه بندگان است، كه مختار در فعل و ترك، هر دو هستند، و مكلّف به آن تكاليف. از اين رو، پاداش و كيفر مى بينند، كه آنچه خير و يا شر انجام می دهند، به اختيار خودشان است. | |||
<span id='link181'><span> | <span id='link181'><span> | ||
==اضلال منسوب به خدا، اضلال بعنوان مجازات است == | ==اضلال منسوب به خدا، اضلال بعنوان مجازات است == | ||
دوم اينكه آنچه خدايتعالى از ضلالت ، و خدعه ، و مكر، و امداد، و كمك در طغيان ، و مسلط كردن شيطان ، و يا سرپرستى انسانها، و يا رفيق كردن شيطانرا با بعضى از مردم ، و بظاهر اينگونه مطالب كه بخود نسبت داده ، تمامى آنها آنطور منسوب بخدا است ، كه لايق ساحت قدس او باشد، و به نزاهت او از لوث نقص و قبيح و منكر بر نخورد، چون برگشت همه اين معانى بالاخره باضلال و فروع و انواع آنست ، و تمامى انحاء اضلال منسوب بخدا، و لائق ساحت او نيست ، تا شامل اضلال ابتدائى و بطور اغفال هم بشود. | دوم اينكه آنچه خدايتعالى از ضلالت ، و خدعه ، و مكر، و امداد، و كمك در طغيان ، و مسلط كردن شيطان ، و يا سرپرستى انسانها، و يا رفيق كردن شيطانرا با بعضى از مردم ، و بظاهر اينگونه مطالب كه بخود نسبت داده ، تمامى آنها آنطور منسوب بخدا است ، كه لايق ساحت قدس او باشد، و به نزاهت او از لوث نقص و قبيح و منكر بر نخورد، چون برگشت همه اين معانى بالاخره باضلال و فروع و انواع آنست ، و تمامى انحاء اضلال منسوب بخدا، و لائق ساحت او نيست ، تا شامل اضلال ابتدائى و بطور اغفال هم بشود. |
ویرایش