غافر ٧
کپی متن آیه |
---|
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَکَ وَ قِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ |
ترجمه
غافر ٦ | آیه ٧ | غافر ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الَّذینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ»: فرشتگانی که بردارندگان عرش هستند. تعداد نفرات فرشتگان حامل عرش عظیم و نحوه حمل ایشان، و خود عرش بر ما مجهول است. قرآن و سنّت متواتر تفصیلی در این باره ندادهاند. در این باره دم نمیزنیم و امر آن را به خدا حوالت میداریم (نگا: المراغی). «رَحْمَة»: از لحاظ نحوی تمییز و از نظر معنی فاعل است. «قِهِمْ»: به دورشان دار. محفوظ و مصونشان فرما. واژه (قِ) فعل امر ماده (وقی) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْکُمْ وَ... (۲) وَ تَرَى الْمَلاَئِکَةَ حَافِّينَ... (۸) وَ الْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَ... (۴) تَکَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ... (۶)
وَ اکْتُبْ لَنَا فِي هٰذِهِ... (۸) وَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ... (۷)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «7»
كسانى كه عرش (خدا) را حمل مىكنند وآنان كه اطراف آن هستند، پروردگارشان را با سپاس و ستايش تسبيح كرده (و به پاكى ياد مىكنند) و به او ايمان دارند و براى كسانى كه ايمان آوردهاند (از خداوند) آمرزش مىخواهند (ومىگويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است، پس كسانى را كه توبه كرده و راه تو را پيروى كردهاند بيامرز و آنان را از عذاب دوزخ حفظ كن.
نکته ها
در آيات قبل خوانديم كه مردم در برابر دعوت انبيا دو دسته شدند و لذا گروهى مورد مغفرت قرار مىگيرند و گروهى با قهر الهى رو به رو هستند. اين آيه دعاى فرشتگان و حمايت آنان را از گروه اول بيان مىكند.
عرش چيست؟
در قرآن بيست مرتبه به عرش خدا اشاره شده است. در لغت، «عَرش»، تختِ پايه بلند و «كرسىّ» تخت پايه كوتاه است. وقتى مىخوانيم: «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» كرسى او هستى را در بر گرفته، پس عرش او چگونه است؟
عرش يا كنايه از مركز قدرت الهى است و يا مركز صدور احكام الهى و مراد از «حاملان
جلد 8 - صفحه 219
عرش» فرشتگانى هستند كه تعدادشان هشت نفر معرّفى شده است. «يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ» «1»
گفتنى است كه حقيقت عرش براى ما روشن نيست ولى از مجموع آيات شايد بتوان اين مسأله را دريافت كه جهان هستى داراى يك مركز است و خداوند بر آن مركز احاطهى كامل دارد. «اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ» و اجراى ارادهى الهى از طريق فرشتگانى است كه در اطراف اين مركز فرماندهى هستند.
امام صادق عليه السلام فرمود: عرش، همان علم است كه خداوند پيامبرانش را از آن آگاه كرده است. «العرش هو العلم الذى اطلع الله عليه انبيائه و رسله» «2»
در كنار كلمه عرش آياتى مطرح است كه در جمع بندى آنها انسان به مركز فرماندهى مىرسد نظير:
اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ ... لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ «3»
«يُدَبِّرُ الْأَمْرَ» «4»
... يُفَصِّلُ الْآياتِ «5»
«يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها» «6»
گردش شب و روز و تدبير امور و تفصيل آيات و آگاهى از تمام ذرّات هستى و آنچه از آسمان نازل مىشود و آنچه به آسمان بالا مىرود، رمز آن است كه تمام اين امور در عرش الهى واقع مىشود.
مرحوم علامه طباطبايى مىفرمايد: عرش، حقيقتى از حقايق و امرى از امور خارجى و مركز تدبير امور جهان است. «7»
امام صادق عليه السلام فرمود: عرش و كرسى، از بزرگترين درهاى عالم غيب هستند. «العرش و
«1». حاقّه، 7.
«2». معانى الاخبار، ص 29.
«3». اعراف، 54.
«4». يونس، 3.
«5». رعد، 2.
«6». حديد، 4.
«7». تفسير الميزان.
جلد 8 - صفحه 220
الكرسى بابان من اكبر ابواب الغيوب»
مراد از عرش، تخت جسمى نيست، زيرا تخت روى آب بند نمىشود. «وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ» «1» بلكه مراد آن است كه روزى كه هنوز زمين و آسمان نبود و جهان يكسره آب بود، قلمرو فرماندهى خداوند بر آب بود و پس از پيدايش آسمانها و زمين ستاد فرماندهى جهان هستى به آسمانها منتقل شد.
پیام ها
1- قهر خداوند بر كفّار يكى از سنّتهاى الهى است. «كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
2- كيفر الهى گزاف نيست بلكه بر اساس عدل و حقّ است. «حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
3- مجازات و كيفر مجرمان از شئون ربوبيّت است. «حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
4- عامل نابودى گذشتگان كفر بوده است. «حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا»
5- مؤمنان بايد به خود بنازند كه مقرّبان درگاه الهى همواره به آنان دعا مىكنند.
«يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ .. وَ يَسْتَغْفِرُونَ»
6- اسلام، فكر انسان را از خوراك و پوشاك و مسكن، به عرش و فرشته و تسبيح و تحميد بالا مىبرد. «يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ- يُسَبِّحُونَ»
7- بى نهايت، تنها خداست، حتّى عرش الهى محدوديّت دارد. «حَوْلَهُ»
8- حمد و تسبيح، بارها در قرآن در كنار هم ذكر شده است و در ذكر ركوع و سجود قرين يكديگرند. «يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ»
9- آداب دعا اين است: ابتدا تسبيح و تحميد، «يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» سپس تجليل و توصيف، «وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً» آن گاه دعا. «فَاغْفِرْ»
10- سنگينى مسئوليّت، شما را از تسبيح و تحميد خدا و ياد نيازمندان باز ندارد.
فرشتگان حامل عرش، هم به ياد خدا هستند، «يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» و هم محتاجان را دعا مىكنند. «يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا»
«1». هود، 7.
جلد 8 - صفحه 221
11- در دعا سنخيّت لازم است. فرشتگانِ اهل ايمان براى مؤمنان دعا مىكنند.
يُؤْمِنُونَ ... يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا
12- ايمان، رشته اتصال و ارتباط ميان عالم ملك با عالم ملكوت است. «يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا»
13- استغفار كسانى در حقّ ديگران مؤثّر است كه خود اهل ايمان باشند. «يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا»
14- ميان فرشتگان و انسان رابطه است. (امام سجّاد عليه السلام در صحيفهى سجّاديه به گروههايى از فرشتگان دعا و درود مىفرستد و) فرشتگان حامل عرش در اين آيه به انسانها درود مىفرستند. «يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا»
15- دعا به ديگران، يك ارزش پسنديده و شناخته شدهى قرآنى است. «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا»
16- كسانى مشمول دعاى فرشتگانند كه اهل ايمان و عمل باشند. آمَنُوا ... اتَّبَعُوا
17- توبه به تنهايى كافى نيست، پيروى عملى لازم است. «تابُوا وَ اتَّبَعُوا»
18- راه نجات، در پيروى از راه خداست. «وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «7»
«1» سوره يس، آيه 15.
جلد 11 - صفحه 282
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ: آنانكه برمىدارند عرش را از ملائكه به جهت امتثال امر او، وَ مَنْ حَوْلَهُ: و آنانكه اطراف عرشاند از كرّوبيان كه هميشه به طواف آن مشغولند، يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ: تنزيه مىكنند و به پاكى اقدام مىنمايند تنزيهى كه پيوسته است به ستايش پروردگار خود، وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ: و تصديق مىكنند و اعتراف مىنمايند به ربوبيت و وحدانيت او؛ يعنى حمله عرش و كرّوبين كه اخص خواص ملائكهاند، به ذكر اجلال و اكرام سبحانى مشغولند.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در خطبه اول نهج البلاغه فرمايد: بعد از آنكه بارى تعالى خلق سماوات نمود بر وجه اتمّ و اكمل، گشود آنچه ما بين آسمانهاى بلند است به چند طبقه، پس پر ساخت آن طبقات سماوات را به انواع متباينه و حالات مختلفه از ملائكه خود، بعضى ايشان سجده كنندگان كه ركوع نمىكنند «اين مرتبه مقربان درگاه الهى است» و بعضى ركوع كنندگان كه قيام ننمايند «اين صفت حمله عرش است» «1».
از شهر بن حوشب نقل شده كه حمله عرش هشتاند، چهار مىگويند:
«سبحانك اللهم و بحمدك لك الحمد على حلمك بعد علمك». و چهار ديگر گويند:
«سبحانك اللهم و بحمدك لك الحمد على عفوك بعد قدرتك». «2» وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا: و طلب آمرزش مىكنند براى آنانكه ايمان آوردهاند و تصديق نمودهاند. و استغفار ايشان به اين طريق است: رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ: اى پروردگار ما فرا رسيده به همه چيزى، رَحْمَةً وَ عِلْماً: از روى بخشش و دانش، و چون رحمت و علم تو به همه چيزى رسيده، فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا: پس بيامرز مر آنان را كه توبه كردند از شرك و معاصى، وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ:
پيروى كردند راه تو را كه ايمان است، وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ: و نگاه دار ايشان
«1» نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، ص 28.
«2» منهج الصادقين، ج 8، ص 128.
جلد 11 - صفحه 283
را از عذاب آتش سوزان.
تتمه:
فى الكافى- عن الصادق عليه السّلام ان للّه ملئكة يسقطون الذّنوب عن ظهور شيعتنا كما يسقط الريح الورق فى اوان سقوطه و ذلك قوله تعالى: «الّذين يحملون العرش- الايه». قال: استغفارهم و اللّه لكم دون هذا الخلق. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ «6» الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «7» رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «8» وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «9» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ «10»
ترجمه
و همچنين واجب شد حكم پروردگارت بر كسانيكه كافر شدند همانا آنها اهل آتشند
آنانكه حمل ميكنند عرش را و آنانكه در اطراف آنند تنزيه ميكنند بستايش پروردگارشان و ميگروند باو و آمرزش مىطلبند براى آنانكه ايمان آوردند پروردگارا احاطه دارى بر همه چيز ببخشش و دانش پس بيامرز آنان را كه توبه كردند و پيروى نمودند راه تو را و نگهدار آنان را از عذاب دوزخ
پروردگارا و داخل كن ايشان را در بهشتهاى اقامتگاه هميشگى كه وعده دادى بآنان و هر كه را كه شايسته باشد از پدرانشان و زنانشان و اولادشان همانا تو ارجمند درست كردارى
و نگهدارشان از بدىها و هر كه را كه نگهدارى از بديها در چنين روز پس بتحقيق رحمت نمودى او را و اين است آن كاميابى بزرگ
همانا آنها كه كافر شدند ندا كرده ميشوند كه هر آينه دشمنى خدا بزرگتر بود از دشمنى شما با خودتان در وقتى كه خوانده ميشديد بسوى ايمان پس كافر ميشديد.
تفسير
- خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه ميفرمايد و چنانچه امم سالفه كه با انبياء عظام مخالفت نمودند مستحق عذاب الهى شدند كفار مكه هم كه با خاتم ايشان معاندت ورزيدند محكوم بحكم الهى گشتند كه از ملازمين
جلد 4 صفحه 517
آتش جهنم باشند و قمى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد بنى اميهاند و ملائكه عظيم الشّأنى كه حمله عرش الهى هستند و ملائكهئى كه در اطراف آن طواف مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند بيگانگى او و طلب مغفرت مينمايند از خدا براى اهل ايمان بتوحيد خدا و نبوّت محمد مصطفى و امامت ائمه هدى چنانچه از حضرت رضا و حضرت صادق عليهما السلام نقل شده كه استغفار آنها مخصوص بشيعيان است و معمولا قبل از دعا بايد ثناى الهى را بجا آورد لذا عرضه ميدارند پروردگارا رحمت و علم تو بر همه چيز احاطه دارد پس بيامرز كسانى را كه توبه نمودند از كفر و خلاف و عصيان و پيروى نمودند از دين اسلام و مذهب اثنى عشرى و حفظ فرما ايشانرا از عذاب جهنم و اين دلالت دارد بر آنكه پذيرفتن توبه بر خداوند واجب نيست بلكه منوط باختيار و تفضّل الهى است و الّا احتياج بدعا و مسئلت ملائكه نداشت و از خداوند ميخواهند كه ايشان را با تمام كسان صالحشان داخل در بهشت جاويد فرمايد بر حسب وعدهئى كه بآنها فرموده بتوسط انبياء و اولياء تا سرورشان كامل و نعمت بهشت بر آنها گواراتر گردد چون خداوند عزيز است و بايد عزّت اهل ايمان را بدرجه كمال برساند و حكيم است و حكمت اقتضاى چنين مرحمتى باهل ايمان دارد و نيز از خدا ميخواهند كه ايشان را از شرور و بديها مخصوصا بديهاى آخرت كه فوق بديها است محفوظ فرمايد چون كسيكه از عقوبات روز قيامت كه سختترين عقوبتها است محفوظ ماند حقّا مشمول رحمت الهى شده و برستگارى بزرگ فائز گشته و محتمل است مراد از سيّئات معاصى باشد چون كسيكه از معاصى و تبعات آنها محفوظ ماند كاملا كامياب و فائز شده و چون كفار نامه اعمال خود و عقوبات آنها را مشاهده نمايند خودشان از خودشان بدشان مىآيد و با نفس امّاره بسوئشان بغض شديد پيدا ميكنند پس ملائكه دوزخ بآنها ميگويند بغض و خشم خداوند بر شما وقتى كه پيغمبران شما را بايمان دعوت مينمودند و اجابت نميكرديد بيشتر بود از بغض و خشم شما امروز بر خودتان و قمى ره فرموده مراد از كسانيكه حمل مينمايند عرش را پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و اوصياء بعد از اويند كه حمل مينمايند علم حق را و كسانيكه در گرد عرشند ملائكه ميباشند و كسانيكه
جلد 4 صفحه 518
ايمان آوردند شيعيان آل محمد صلى اللّه عليه و اله ميباشند كه توبه نمودند از ولايت كسانيكه غصب حق ايشان را نمودند و سبيل الهى ولايت ولىّ خدا است و صلحاء كسانى هستند كه قبول ولايت على عليه السّلام را كه صلاح ايشان در آن بوده نمودهاند و رحمت خدا در روز قيامت است و فوز عظيم براى كسانى است كه نجات يافتند از ولايت كسانيكه غصب مقام آنحضرت را نمودند و مراد از عرش در ضمن آية الكرسى و غيرها ذكر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ يَحمِلُونَ العَرشَ وَ مَن حَولَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمدِ رَبِّهِم وَ يُؤمِنُونَ بِهِ وَ يَستَغفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعتَ كُلَّ شَيءٍ رَحمَةً وَ عِلماً فَاغفِر لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِم عَذابَ الجَحِيمِ «7»
جلد 15 - صفحه 355
كساني که حمل ميكنند عرش الهي را و كساني که اطراف عرش هستند تسبيح و تحميد پروردگار خود ميكنند و ايمان باو دارند و طلب مغفرت ميكنند براي كساني که ايمان آوردهاند ميگويند پروردگار ما وسعت دادهاي هر شيء را رحمة و علم پس بيامرز براي كساني که تائب شدند و متابعت كردند راه تو را و نگهدار آنها را از عذاب جحيم.
الَّذِينَ يَحمِلُونَ العَرشَ عرش الهي محيط بكرسي و كرسي محيط بسماوات سبع و آسمان اول محيط بجميع عوالم سفلي از كره زمين و آب و هوا و هر آسماني محيط بمادون پس عرش محيط بجميع عوالم جسماني از كرات علويه و سفليه است و حمله عرش ملائكه هستند و بقدري با عظمت که زمين گنجايش آنها را ندارد و در ليلة المعراج پيغمبر (ص) رفت الي ما فوق العرش که قابَ قَوسَينِ أَو أَدني بود و قنداقه ابي عبد اللّه و حضرت بقية اللّه را بردند حمله عرش زيارت كنند.
وَ مَن حَولَهُ که سادات ملائكه هستند که اطراف عرش هستند.
يُسَبِّحُونَ تسبيح ملائكه تنزيه و تقديس حق است از جميع عيوب و نواقص و احتياجات.
بِحَمدِ رَبِّهِم باء بمعني مع است يعني «مع حمد ربّهم» و تحميد آنها تمجيد حق است ذاتا و صفة و فعلا.
وَ يُؤمِنُونَ بِهِ ايمان ملائكه چون تمام حقائق نزد آنها مكشوف است و موانعي که در بشر هست از شهوت و غضب و حبّ جاه و مال و كبر و نخوت و قساوت و فعل معاصي در آنها نيست و تماما معصوم هستند و شيطان راهي بآنها ندارد و لذا انسان اگر با اينکه موانع ايمان بياورد مقامش از ملائكه بالاتر ميرود.
وَ يَستَغفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا يكي از عبادات حمله عرش و ملائكه حول عرش استغفار در حق مؤمنين است چون مشاهده ميكنند که مؤمنين بسا آلوده به پارهاي از معاصي ميشوند بر آنها طلب مغفرت ميكنند و از اينکه جمله دو نكته
جلد 15 - صفحه 356
ميتوان استفاده كرد يكي آنكه طلب مغفرت براي مؤمنين خود يك عبادت بزرگي است چنانچه در ادعيه بسيار داريم و از آيات شريفه قرآن هم استفاده ميشود ديگر آنكه استغفار حمله عرش و ملائكه حول عرش يقينا مستجاب است و كلمه «للّذين آمنوا» افاده عموم دارد ميگوييم اگر مؤمن با ايمان از دنيا رفت يقينا آمرزيده ميشود.
رَبَّنا وَسِعتَ كُلَّ شَيءٍ رَحمَةً وَ عِلماً اما سعه رحمت صريح قرآن است که ميفرمايد وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ- الي قوله وَ الَّذِينَ هُم بِآياتِنا يُؤمِنُونَ- اعراف آيه 155 فقط قابليّت رحمة ميخواهد و آن ايمان است و اما سعه علم قوله تعالي وَ أَنَّ اللّهَ قَد أَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلماً- طلاق آيه 12.
فَاغفِر لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ توبه از كفر و شرك و ضلالت و معاصي و متابعت سبيل الهي اطاعت فرامين اوست.
وَ قِهِم عَذابَ الجَحِيمِ وقايه حفظ است از عذاب جهنّم اينکه تفسير ظاهر آيه شريفه و اما تأويل باطن آيه در اخبار بسيار داريم عرش را بعلم الهي و حاملين علم انبياء و مخصوصا وجود مقدس حضرت رسالت و من حوله ائمّه اطهار اينها تسبيح و تحميد و استغفار ميكنند براي شيعيان.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- حاملان عرش الهی پیوسته به اهل ایمان دعا میکنند لحن آیات پیشین نشان میداد که این آیات هنگامی نازل شده که مسلمانان در اقلیت و محرومیت بودند، و دشمنان در اوج قدرت.
و به دنبال آن آیات بعد در حقیقت برای این نازل شده که به مؤمنان راستین بشارت دهد که شما هرگز تنها نیستید.
میفرماید: «فرشتگانی که حاملان عرشند و آنها که در گرداگرد آن (طواف میکنند) تسبیح و حمد پروردگارشان را میگویند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان استغفار میکنند» (الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا).
گفتار آنها این است که میگویند: «پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته (تو از گناهان بندگانت با خبری و نسبت به آنها رحیمی خداوندا!) آنها را که توبه کردهاند و راه تو را پیروی میکنند بیامرز و آنها را از عذاب دوزخ نگاه دار» (رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ).
این آیه از یک سو به مؤمنان میگوید تنها شما نیستید که عبادت خداوند میکنید، و تسبیح و حمد او را میگویید، قبل از شما مقربترین فرشتگان خداوند و حاملان و طواف کنندگان عرش خدا حمد و تسبیحش میگویند.
ج4، ص256
از سوی دیگر به کفار هشدار میدهد که ایمان آوردن یا نیاوردن شما مهم نیست، خدا نیازی به ایمان کسی ندارد.
و از سوی سوم به مؤمنان آگاهی میدهد که شما در این جهان تنها نیستید- هر چند در محیط زندگی خود در اقلیت باشید- نیرومندترین قدرتهای غیبی عالم پشتیبان شما و دعاگوی شما هستند.
نکات آیه
۱ - فرشتگان حامل عرش و پیرامون آن، به تسبیح و تنزیه خداوند همراه با ستایش او مى پردازند. (الذین یحملون العرش و من حوله یسبّحون بحمد ربّهم)
۲ - همراه ساختن تسبیح و تنزیه خداوند با حمد و ستایش او، امرى نیکو و پسندیده (یسبّحون بحمد ربّهم) «با» در «بحمد» براى مصاحبت است.
۳ - خداوند از هر عیب و نقصى، منزه و مبرا است. (یسبّحون بحمد ربّهم)
۴ - جهان، داراى مرکز اداره و فرمان روایى است. (العرش) «عرش» به معناى تخت فرمان روایى است و گاهى کنایه از مرکز اداره و فرمان روایى مى باشد.
۵ - برخى از فرشتگان، کارگزاران الهى در جهان اند. (الذین یحملون العرش) عرش در آیه شریفه، به معناى مرکز اداره و فرمان روایى خدا بر جهان هستى است. بنابر این حمل این مرکز از سوى فرشتگان، مى تواند به معناى کارگزارى آنان باشد.
۶ - فرشتگان، داراى ایمان راستین و کامل به خداوند (و یؤمنون به)
۷ - ایمان، گوهرى بس ارزشمند و مؤمنان داراى مقامى والا نزد پروردگار (و یؤمنون به) مفسران گفته اند: یادآورى ایمان فرشتگان به خدا - با آن که این حقیقتى روشن براى همگان است - مى تواند به منظور بیان مطلب یاد شده باشد.
۸ - استغفار و آمرزش خواهى فرشتگان عرش الهى، براى مؤمنان (و یستغفرون للذین ءامنوا)
۹ - اعتراف فرشتگان حامل عرش الهى، به ربوبیت خداوند و رحمت و علم گسترده او درباره همه پدیده هاى عالم (ربّنا وسعت کلّ شىء رحمة و علمًا)
۱۰ - رحمت و علم خداوند، گسترده و فراگیر همه پدیده هاى عالم است. (ربّنا وسعت کلّ شىء رحمة و علمًا)
۱۱ - ربوبیت الهى، مقتضى رحمت و علم گسترده به همه چیز است. (ربّنا وسعت کلّ شىء رحمة و علمًا)
۱۲ - جمله «ربّنا وسعت کل شىء رحمة ... و قهم عذاب الجحیم» متن مناجات فرشتگان با خداوند به هنگام آمرزش خواهى از او براى مؤمنان (و یستغفرون للذین ءامنوا ربّنا وسعت کلّ شىء رحمة و علمًا)
۱۳ - درخواست آمرزش از خداوند، براى توبه کنندگان و رهروان راه الهى از سوى فرشتگان حامل عرش (فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک)
۱۴ - رحمت و علم همه جانبه و گسترده خداوند، مقتضىِ طلب آمرزش از او و امید بستن به اجابت او است. (و یستغفرون للذین ءامنوا ربّنا وسعت کلّ شىء رحمة و علمًا فاغفر للذین تابوا) برداشت یاد شده از تفریع «فاغفر للذین تابوا...» بر «ربّنا وسعت...» استفاده مى شود; یعنى، اى پروردگار ما! چون رحمت و علم تو گسترده و جهان شمول است، پس بیامرز مؤمنان توبه کننده را... .
۱۵ - توبه و پیمودن راه خداوند (اسلام)، دو شرط لازم براى جلب غفران و آمرزش الهى (فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک)
۱۶ - مناجات با خداوند و ذکر صفت ربوبیت او، از آداب دعا و حاجت خواهى از او (ربّنا وسعت ... فاغفر للذین تابوا)
۱۷ - اسلام، راهى است تعیین شده از سوى خداوند براى سیر و سلوک بشر. (و اتّبعوا سبیلک) مقصود از «سبیلک» (راه خدا)، اسلام و رهنمودهاى آن است.
۱۸ - مؤمنان تائب و پیرو راه الهى، برخوردار از لطف و حمایت فرشتگان عرش الهى (الذین یحملون العرش ... یستغفرون ... للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک)
۱۹ - درخواست مصونیت از عذاب دوزخ از سوى فرشتگان عرش، براى مؤمنان تائب و پیرو راه خدا (و قهم عذاب الجحیم)
۲۰ - توبه و پیمودن راه خدا (عمل به تعالیم الهى)، دو عنصر لازم براى نجات انسان از دوزخ است. (فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم)
۲۱ - تشویق خطاکاران به توبه و پیمودن راه درست از سوى خداوند (فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم)
۲۲ - نقش مؤثر دعا و مناجات، در پذیرش توبه و آمرزش گناهان و مصونیت از عذاب دوزخ (فاغفر للذین تابوا ... و قهم عذاب الجحیم)
۲۳ - دوزخ، داراى آتشى شعله ور و فروزان (عذاب الجحیم) «جحیم» اسم مکان از «جحمة» (شعله و افروزندگى شدید آتش) و به معناى محل آتش شعله ور و افروخته است.
۲۴ - جحیم، از نام هاى دوزخ (عذاب الجحیم)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: مرکز تدبیر آفرینش ۴
- آمرزش: زمینه آمرزش ۲۲; شرایط آمرزش ۱۵
- ارزشها: ۷
- استغفار: زمینه استغفار ۱۴
- اسلام: اهمیت اسلام ۱۵; نقش اسلام ۱۷
- اسماء و صفات: صفات جلال ۳
- اقرار: اقرار به ربوبیت خدا ۹; اقرار به رحمت خدا ۹; اقرار به علم خدا ۹
- امیدوارى: امیدوارى به اجابت دعا ۱۴
- ایمان: ارزش ایمان ۷
- تائبان: استغفار براى تائبان ۱۳; حامى تائبان ۱۸; درخواست مصونیت اخروى تائبان ۱۹; فضایل تائبان ۱۸
- تسبیح: آداب تسبیح خدا ۲; تسبیح خدا ۱، ۳
- تسبیح گویان خدا: ۱
- توبه: آثار توبه ۲۰; اهمیت توبه ۱۵; تشویق به توبه ۲۱; زمینه قبول توبه ۲۲
- جهنم: آتش جهنم ۲۳، ۲۴; درخواست مصونیت از جهنم ۱۹; صفات جهنم ۲۳; عوامل مصونیت از جهنم ۲۰، ۲۲; نامهاى جهنم ۲۴
- حمد: حمد خدا ۱، ۲
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۱; آثار رحمت خدا ۱۴; آثار علم خدا ۱۴; ربوبیت خدا ۱۶; تشویقهاى خدا ۲۱; تنزیه خدا ۱، ۲ ، ۳; خدا و نقص ۳; رحمت خدا ۱۱; علم خدا ۱۱; وسعت رحمت خدا ۱۰ ; وسعت علم خدا ۱۰
- دعا: آثار دعا ۲۲; آداب دعا ۱۶
- دین: فضایل پیروان دین ۱۸
- سبیل الله: آثار سلوک سبیل الله ۲۰; تشویق به سلوک سبیل الله ۲۱
- سلوک: روش سلوک ۱۷
- عرش: استغفار حاملان عرش ۸، ۱۲، ۱۳; اقرار حاملان عرش ۹; تسبیح حاملان عرش ۱; حمایتهاى حاملان عرش ۱۸; حمد حاملان عرش ۱; دعاى حاملان عرش ۱۲، ۱۹; نقش عرش ۴
- عمل: عمل پسندیده ۲
- کارگزاران خدا: ۵
- گناهکاران: تشویق گناهکاران ۲۱
- مؤمنان: استغفار براى مؤمنان ۸; حامى مؤمنان ۱۸; درخواست مصونیت اخروى مؤمنان ۱۹; فضایل مؤمنان ۱۸; مقامات مؤمنان ۷
- ملائکه: ایمان ملائکه ۶; فضایل ملائکه ۶; ملائکه اطراف عرش ۱، ۸، ۹، ۱۲; نقش ملائکه ۵
منابع