طه ٩٧
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
طه ٩٦ | آیه ٩٧ | طه ٩٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِسَاسَ»: تماس. مخالطت و معاشرت. مصدر باب مفاعله است. «لا مِسَاسَ»: هیچ گونه همنشینی و آمیزشی نیست. مراد نهی است، یعنی با من نیامیزید و تماس نگیرید. مقصود بایکوت سامری و طرد او از میان جامعه است. اشاره به یکی از قوانین جزائی شریعت موسی است که اعلان پلیدی پلید و کنارهگیری از او است (نگا: فی ظلالالقرآن). «لَن تُخْلَفَهُ»: از تو در نمیگذرد. «إِلهِکَ»: معبود خود. مراد گوساله سامری است. «نَسْفاً»: از هم پاشیدن و پراکندن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۰ - ۹۸ سوره طه
- بيان آيات مربوط به آخرين فصل از داستان موسى «ع»
- معناى آيه: «وَ إنّى لَغَفَّارٌ لِمَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً»
- بخش ديگرى از داستان موسى «ع»: رفتن به كوه طور، گوساله پرستى بنی اسرائيل و...
- بازخواست موسى «ع» از سامری، و پاسخ او
- مجازات سنگین حضرت موسى «ع»، براى سامرى
- سرنوشت خداى ساختگى سامرى
- بحث روايتى
- مراد از ولایت اهل بیت «ع»، کدام نوع ولایت است
- روايتى در باره سامرى و گوساله پرستى بنی اسرائيل
- نقد حديث ابن عباس، در بیان جريان سامرى
- روايتى درباره برداشتن خاك از زیر پاى اسب جبرئيل، توسط سامری
- نقد رواياتى كه صداى گوساله سامرى را، مستند به خدا و آزمايش الهى مى دانند
نکات آیه
۱ - موسى(ع) درپى محاکمه سامرى، وى را به خروج فورى از جامعه و انزوا و قطع رابطه با مردم در طول زندگى محکوم کرد. (قال فاذهب فإنّ لک فى الحیوة أن تقول لامساس ) فا در «فاذهب» علاوه بر ترتب فرمان رفتن بر محکومیت سامرى، بر فوریت آن نیز دلالت دارد. «مساس» مصدر باب مفاعله است و «لامساس» به معناى نفى هرگونه تماس و برخورد است; یعنى، تو در زندگانى خود، سزاوار سرنوشتى هستى که سخن اول و آخر تو خبر دادن از بى کسى خود و نبود هرگونه تماس گیرنده اى با تو باشد.
۲ - مطرود ساختن و منزوى کردن، حکم مرتدان و گمراه کنندگان مردم در آیین موسى(ع) (قال فاذهب فإنّ لک فى الحیوة أن تقول لامساس ) در باره «لامساس» دونظر ابراز گردیده است: ۱- حکمى قضایى از جانب موسى(ع) است. ۲- نفرین موسى(ع) در باره سامرى است. برداشت یاد شده مبتنى بر دیدگاه اول است.
۳ - ابتلاى سامرى به مردم گریزى و گریز مردم از وى، پى آمد نفرین موسى(ع)در حق او بود. (إنّ لک فى الحیوة أن تقول لامساس ) محتمل است «فإنّ لک فى الحیاة...» نفرین موسى(ع) در حق سامرى باشد; یعنى، آن که سامرى به بیمارى روحى و یا جسمى خاصى مبتلا گردد، که از مردم بگریزد و مردم نیز از او گریز داشته باشند.
۴ - قطع رابطه با مردم و منزوى و مطرود جامعه شدن، کیفرى سزاوار براى سامرى (قال فاذهب فإنّ لک ... لامساس ) لام در «لک» بر استحقاق سامرى دلالت دارد و با توجه به «نبذتها» (در آیه قبل) مى توان گفت: رانده شدن از جامعه، کیفرى مناسب براى گناه دور انداختن آثار رسالت از سوى سامرى است.
۵ - لزوم تصفیه جامعه از عناصر گمراه کننده و قطع رابطه متقابل آنان و مردم (قال فاذهب ... لامساس )
۶ - سامرى علاوه بر کیفر دنیوى، مجازاتى حتمى و تخلف ناپذیر نیز در آخرت خواهد داشت. (لک فى الحیوة ... و إنّ لک موعدًا لن تخلفه ) «موعد» در معانى «وعده»، «زمان وعده» و «مکان وعده» استعمال مى شود و مقصود از آن برحسب ظاهر، عذاب موعود در قیامت است.
۷ - پیشوایان گمراهى، با مجازات دنیوى از مجازات اخروى معاف نخواهند شد. (فى الحیوة ... لامساس و إنّ لک موعدًا لن تخلفه )
۸ - تخلف ناپذیر بودن برخى از تهدیدها و وعیدهاى خداوند (موعدًا لن تخلفه ) «لن تخلفه» مجهول است و فاعل بیان نشده آن خداوند است.
۹ - سامرى، خود نیز گوساله دست ساز خود را مى پرستید. (وانظر إلى إلهک الذى ظلت علیه عاکفًا ) «إلهک» علاوه بر تحقیر معبود سامرى، دلالت بر آن دارد که او خود نیز آن را به عنوان «إله» پذیرفته بود.
۱۰ - سامرى، خود را به مواظبت کامل از گوساله دست ساز خود، ملزم ساخته بود و همواره در کنار آن به سر مى برد. (ظلت علیه عاکفًا ) «ظلت»، تخفیف یافته «ظللت» (مداومت داشتى) است. «عکوف» به معناى ملازم چیزى بودن و سرکشى دائم از آن است (مصباح) و «ظلت علیه عاکفاً»; یعنى، به آن توجه فراوان داشتى و مدام دیدار خود را با آن تازه مى کردى.
۱۱ - سوزاندن گوساله سامرى به طور کامل و محو اثر آن و افشاندن سوخته آن به دریا، تصمیم قطعى و مؤکد موسى(ع) در باره گوساله زرّین سامرى (وانظر إلى إلهک ... لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فى الیمّ نسفًا ) «تحریق» (مصدر «لنحرّقنّه») به معناى زیاد سوزاندن است (مصباح). «نسف» به معناى از ریشه برکندن و منهدم ساختن و به هوا افشاندن است (قاموس). گفتنى است که معناى اخیر در آیه مناسب تر به نظر مى رسد، بنابراین «ثمّ لننسفنّه...» ; یعنى، پس از سوزاندن گوساله (ذوب کردن و تبدیل آن به قطعات ریز) سوخته آن را به دریا خواهیم پاشید.
۱۲ - سوزاندن گوساله سامرى و ریختن سوخته آن به دریا، در برابر دیدگان سامرى و دیگر مردم انجام گرفت. (وانظر ... لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فى الیمّ ) «انظر» فرمان موسى(ع) به سامرى است و ظاهر آن است که مقصود، مشاهده مراسم سوزاندن و به دریا ریختن باشد. ضمیرهاى جمع در «لنحرّقنّه» و «لننسفنّه»، گویاى حضور مردم در آن صحنه است.
۱۳ - موسى(ع)، براى نابود ساختن گوساله سامرى، همکارى و هم یارى بنى اسرائیل را تدارک دیده و بر شرکت دادن آنان دراین اقدام مصمم بود. (لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه ) ضمیرهاى جمع در افعال «لنحرّقنّه» و «لننسفنّه» گویاى نکته یاد شده است.
۱۴ - تراشیدن و تبدیل گوساله سامرى به براده ها و خرده فلزهایى بى مصرف و پراکنده ساختن آن در آب دریا، برنامه موسى(ع) در ریشه کن ساختن انحراف گوساله پرستى بنى اسرائیل (لنحرّقنّه ) از معانى ذکر شده براى «حرق» و «تحریق»، سوهان کارى کردن و ساییدن است و «تحریق» بر متوالى بودن و شدت بیشتر آن دلالت دارد (لسان العرب). برداشت یاد شده بر مبناى این معنا استفاده شده است.
۱۵ - مبارزه با زمینه هاى فکرى و عینى شرک و نابود کردن آنها، شیوه موسى(ع) در ستیز با گوساله پرستى بنى اسرائیل (إلهک الذى ... لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه ) سوزاندن گوساله سامرى از چند جهت قابل تأمل است: ۱- از جهت نابود کردن و محو ساختن آن از دیدگان مردم تا مبادا دوباره به آن گرایش یابند. ۲- اثبات «اله» نبودن آن براى ظاهر بینان، با سوزاندن و خردکردن تندیس زرّین گوساله. جهت اول، جهتى عینى و جهت دوم، جهت فکرى است.
۱۶ - لزوم خشکاندن ریشه هاى شرک و پرستش غیر خدا و محو آثار آن از زندگى مردم (إلهک ... لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فى الیمّ نسفًا )
۱۷ - ارزش هاى مادى و هنرى، نباید موجب سستى در مبارزه با شرک و نابود کردن نمودها و زمینه هاى آن گردد. (وانظر إلى إلهک ... لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فى الیمّ نسفًا ) با وجود آن که گوساله سامرى از فلزات قیمتى ساخته شده بود و امکان این وجود داشت که از آن استفاده هاى صحیح نیز صورت گیرد; در عین حال موسى(ع) به سوزاندن و نابود ساختن آن فرمان داد; چرا که ارزش حفاظت از عقاید صحیح و مبارزه با انحرافات عقیدتى، قابل مقایسه با ارزش هاى مادى نیست.
موضوعات مرتبط
- استمداد: استمداد از بنى اسرائیل ۱۳
- بنى اسرائیل: تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۳، ۱۳، ۱۴، ۱۵; روش مبارزه باگوساله پرستى بنى اسرائیل ۱۴، ۱۵; نقش بنى اسرائیل ۱۳
- خدا: تخلف ناپذیرى وعیدهاى خدا ۸
- رهبران: کیفر اخروى رهبران گمراهى ۷; کیفر دنیوى رهبران گمراهى ۷
- سامرى: القاى گوساله سامرى در دریا ۱۱، ۱۲; تبعید سامرى ۱; روش نابودى گوساله سامرى ۱۴; سوزاندن گوساله سامرى ۱۱، ۱۲; طرد سامرى ۳، ۴، ۶; قصه سامرى ۱، ۳، ۹، ۱۰; قطع رابطه با سامرى ۱; حتمیت کیفر اخروى سامرى ۶; کیفر دنیوى سامرى ۶; کیفر سامرى ۴; گوساله پرستى سامرى ۹; محافظت از گوساله سامرى ۱۰; محاکمه سامرى ۱; نابودى گوساله سامرى ۱۳; نفرین بر سامرى ۳; نقش سامرى ۱۰
- شرک ستیزى: اهمیت شرک ستیزى ۱۶، ۱۷
- گمراهان: روش برخورد با گمراهان ۵; طرد گمراهان ۵; قطع رابطه با گمراهان ۵
- مرتد: احکام مرتد ۲; تبعید مرتد ۲
- موسى(ع): آثار نفرین موسى(ع) ۳; تصمیم موسى(ع) ۱۱; روش شرک ستیزى موسى(ع) ۱۵; قصه موسى(ع) ۱، ۳، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵; قضاوت موسى(ع) ۱; موسى(ع) و گوساله سامرى ۱۱
- هنر: نقش آثارهنرى ۱۷
- یهودیت: تعالیم یهودیت ۲; مرتد در یهودیت ۲
منابع