روایت:الکافی جلد ۸ ش ۵۵۵
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن عبد الله بن يحيي الكاهلي عن ابي عبد الله ع :
الکافی جلد ۸ ش ۵۵۴ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۵۵۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۱۴
عبد اللَّه بن يحيى كاهلى از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه در تفسير گفتار خداى عز و جل «اين آيهها و بيم دادنها براى گروهى كه ايمان نياورند سود بخش نيست» (سوره يونس آيه ۱۰۱) فرمود: چون رسول خدا (ص) بمعراج رفت، جبرئيل براى او براق را آورد و حضرت سوار آن شد و به بيت المقدس رفت، و در آنجا برادران پيغمبر خود را ديدار كرد، سپس بازگشته باصحاب خود باز گفت: كه من دوش به بيت المقدس رفتم و بازگشتم و جبرئيل براى من براق را آورد و من بر آن سوار شدم، و نشانه آنچه ميگويم آنست كه من بكاروان ابى سفيان برخوردم كه بر سر آبگاه فلان قبيله بودند، و شتر سرخ موئى از آنها گم شده بود و در صدد پيدا كردنش بودند. آنها كه سخنان آن حضرت را شنيدند با هم گفتند: او سوار تندروى بوده كه بشام رفته (و باز گشته) و شما بشام رفته و آنجا را ديدهايد اينك از بازارها و دروازهها و بازرگانان آنجا از او بپرسيد، گفتند: اى رسول خدا شام و بازارهاى آن چگونه است؟ امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا چنان بود كه اگر چيزى را كه نميدانست از او ميپرسيدند بر او سخت و ناگوار بود بطورى كه اثر آن در چهرهاش ظاهر ميشد- در اين ميان (كه بفكر فرو رفته بود) جبرئيل بنزد آن حضرت آمده عرضكرد: اى رسول خدا اين شام است كه در برابر چشم تو قرار گرفته رسول خدا (ص) نگاه كرد و شام را با همه دروازهها و بازرگانانش در پيش روى خود مشاهده كرد، فرمود: كجاست آن كس كه از وضع شام از من پرسيد؟ گفتند: فلانى و فلانى بودند، رسول خدا (ص) رو بدانها كرده و از هر چه آنها پرسيدند پاسخشان را داد، با اين حال جز اندكى از آنها بدان حضرت ايمان نياوردند و همين است تفسير گفتار خداى تبارك و تعالى: «اين آيهها و بيم دادنها براى گروهى كه ايمان نياوردند سود بخش نيست» سپس امام صادق عليه السّلام فرمود: بخدا پناه ميبريم از اينكه ما بخدا و رسولش ايمان نداشته باشيم، ما ايمان داريم بخدا و رسول او صلى اللَّه عليه و آله.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۴۱۵
عبد اللَّه بن يحيى كاهلى از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه در تفسير آيه شريفه: ... وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ «۱» فرمود: چون پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به معراج رفت، جبرئيل براق را براى او آورد و حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم سوار بر آن شد و به بيت المقدس رفت و در آن جا پيامبران قبل از خود را ديدار كرد، سپس بازگشته به اصحاب خود فرمود كه: من ديشب به بيت المقدس رفتم و بازگشتم و جبرئيل براى من براق را آورد و من بر آن سوار شدم، و نشانه درستى سخنم اين است كه من به كاروان ابو سفيان برخوردم كه بر سرآبگاه فلان قبيله بودند و شتر سرخ مويى از آنها گم شده بود و در پى يافتن آن بودند. آنها كه سخنان حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را شنيدند با يك ديگر گفتند: او سوار تندرويى بوده كه به شام رفته و شما به شام رفته آن جا را مىشناسيد. اينك از بازارها، دروازهها و بازرگانان آن جا از او پرسش كنيد. گفتند: اى پيامبر خدا! شام و بازارهاى آن چگونه است؟ امام صادق عليه السّلام فرمود: پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم چنان بود كه اگر چيزى را كه نمىدانست از او مىپرسيدند بر او سخت و ناگوار بود تا آن جا كه از چهره او دانسته مىشد و در او دگرگونى پديد مىآمد. در اين ميان جبرئيل نزد آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آمده عرض كرد: اى رسول خدا! اين شام است كه در برابر ديدگانت قرار دارد. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نگاه كرد و شام را با همه دروازهها و بازرگانانش در پيش روى خود مشاهده كرد. فرمود: كجاست آنكه از وضع شام از من پرسش كرد؟ گفتند: فلانى و فلانى. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بديشان روى كرد و به هر چه آنها پرسش كردند پاسخ داد. با اين حال جز اندكى از آنها بدان حضرت ايمان نياوردند. و اين است تفسير گفتار خداوند تبارك و تعالى: وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ. سپس امام صادق عليه السّلام فرمود: بخدا پناه مىبريم از اينكه ايمان بخدا و رسولش نداشته __________________________________________________
(۱) «اين آيهها و بيم دادنها براى گروهى كه ايمان نياوردند سودبخش نيست» (سوره يونس/ آيه ۱۰۱).
باشيم. ما بخدا و رسول او ايمان داريم.