الواقعة ٦٥
کپی متن آیه |
---|
لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ |
ترجمه
الواقعة ٦٤ | آیه ٦٥ | الواقعة ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حُطَاماً»: گیاه خشک و پرپر شده. خاشاک. «فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ»: بگونهای که شما از آن در شگفت بمانید. پشیمان بشوید و اندوه بخورید. باب تفعل در اینجا برای سلب است (نگا: آلوسی).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۹۶ سوره واقعه
- لازمۀ اعتقاد به آفريدگار، تصديق قيامت و معاد است
- مرگ از سوی خداوند، برای بشر مقدر شده است
- علم به دنيا و ویژگی های آن، مسلتزم اذعان به معاد است
- اثبات ربوبيت پروردگار، با بر شمردن سه تا از مهمترين حوایج مردم: زراعت، آب و آتش
- معناى اين كه قرآن كريم، در «كتاب مكنون» است
- مراد از «مسّ» و «مُطَهّرُون»، در آيه: «لا يَمَسُّهُ إلّا المُطَهّرُون»
- اگر قيامتى در كار نيست، پس چرا جلوی مرگ را نمی گیرید؟!
- وضع سه گروه «مقربان»، «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، به هنگام مرگ
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ «63» أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ «64» لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ «65»
آيا آنچه را كشت مىكنيد، ديدهايد؟ آيا شما آن را مىرويانيد يا ما رويانندهايم؟
اگر بخواهيم آن را خار و خاشاك مىگردانيم، پس شما از روى تعجّب مىگوييد:
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65)
لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً: اگر خواهيم و مصلحت ما تقاضا كند هر آينه گردانيم آن را گياهى درهم شكسته پيش از رسيدن آن كه فايده ندهد در مطعم يا گاه شود بيدانه، فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ: پس همه روز تعجب كنيد از آن قضيه و بليه تا پشيمان گرديد از زحمتى كه در آن حرث كشيده باشيد و تأسف خوريد از خرجى كه در آن كرده باشيد، يا ملامت كنيد نفس خود را بر تفريط و تقصير در طاعت كه سبب آن خسارت شده است و پيوسته بر سبيل تاسف و تعجب با
«1» منهج الصادقين ج 9 ص 160.
جلد 12 - صفحه 473
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)
ترجمه
ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها
آيا شما مىآفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم
ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان
از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد
و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد
آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما رويانندهايم
اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد
همانا ما ضرر كشيده و خسارت
جلد 5 صفحه 133
زدگانيم
بلكه ما بىبهرگانيم
بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد
آيا شما فرو ريختهايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان
اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد
آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد
آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم
ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان
پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفتآورى كه حقّا الزامآور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد
جلد 5 صفحه 134
خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كارهايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بىدانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسفآميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهرهاى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهرهبردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بىآب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده
جلد 5 صفحه 135
كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَو نَشاءُ لَجَعَلناهُ حُطاماً فَظَلتُم تَفَكَّهُونَ (65)
اگر بخواهيم هر آينه قرار ميدهيم آن زرع را خشك مثل كاه که هيچ دانه از او بوجود نيايد آفت برسد و از بين ببرد، پس شما هميشه اظهار تاسف و ندامت ميكنيد و خود را ملامت ميكنيد که دانههايي که كشت كرديد فاسد شد و نفعي عائد شما نشد، بعينه مثل اعماليست که اهل كفر و ضلالت باسم عبادت و بندگي بجا ميآورند که ميفرمايد: وَ قَدِمنا إِلي ما عَمِلُوا مِن عَمَلٍ فَجَعَلناهُ هَباءً مَنثُوراً فرقان آيه 25.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 65)- در این آیه برای تأکید روی این مسأله که انسان هیچ نقشی در مسأله نمو و رشد گیاهان جز افشاندن دانه ندارد، میافزاید: «هر گاه بخواهیم آن (زراعت) را مبدل به کاه درهم کوبیده میکنیم (به گونهای) که تعجب کنید»! (لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ).
آری! میتوانیم تندباد سمومی بفرستیم که آن را قبل از بستن دانهها خشک
ج5، ص84
کرده در هم بشکند، یا آفتی بر آن مسلط کنیم که محصول را از بین ببرد، و نیز میتوانیم سیل ملخها را بر آن بفرستیم.
آیا اگر زارع حقیقی شما بودید این امور امکان داشت؟ پس بدانید همه این برکات از جای دیگر است.
نکات آیه
۱ - محصول دادن زراعت، وابسته به اراده خداوند است. (لو نشاء لجعلنه حطمًا)
۲ - خداوند، در صورتى که بخواهد، مى تواند زراعت ها را به خس و خاشاک تبدیل کند. (لو نشاء لجعلنه حطمًا) «حطام» به چیز خشک و شکسته شده گفته مى شود (قاموس المحیط).
۳ - وابستگى شدید مردم، به محصولات کشاورزى (لو نشاء لجعلنه حطمًا فظلتم تفکّهون) طرح موضوع کشاورزى و این که اگر خداوند مانع محصول دادن آن شود، کافران به وضع رقّت بارى گرفتار خواهند شد، نشانگر مطلب یاد شده است.
۴ - رونق کشاورزى، نشانه لطف و رحمت الهى به انسان ها است. (لو نشاء لجعلنه حطمًا . فظلتم تفکّهون)
موضوعات مرتبط
- انسان: نیازهاى انسان ۳
- خدا: آثار اراده خدا ۱; آثار رحمت خدا ۴; آثار لطف خدا ۴; آثار مشیت خدا ۲; قدرت خدا ۲
- کشاورزى: منشأ توسعه کشاورزى ۴
- گیاهان: تبدیل گیاهان به خاک ۲; منشأ ثمردهى گیاهان ۱
- نیازها: نیاز به محصولات کشاورزى ۳
منابع