النمل ٦٢

از الکتاب
کپی متن آیه
أَمَّنْ‌ يُجِيبُ‌ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ‌ وَ يَکْشِفُ‌ السُّوءَ وَ يَجْعَلُکُمْ‌ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ‌ أَ إِلٰهٌ‌ مَعَ‌ اللَّهِ‌ قَلِيلاً مَا تَذَکَّرُونَ‌

ترجمه

یا کسی که دعای مضطرّ را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد، و شما را خلفای زمین قرارمی‌دهد؛ آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکّر می‌شوید!

ترتیل:
ترجمه:
النمل ٦١ آیه ٦٢ النمل ٦٣
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْمُضْطَرَّ»: درمانده. وامانده. «یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الأرْضِ»: شما را در زمین جایگزین یکدیگر می‌سازد (نگا: انعام / نور / ). «قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ»: (نگا: اعراف / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محمد بن العباس از ابراهیم بن عبدالحمید او از محمد بن مسلم و او از امام باقر علیه‌السلام نقل کند که این آیه درباره امام قائم علیه‌السلام نازل شده که هنگامى که ظهور نماید در مقام ابراهیم میان مسجدالحرام نماز می‌گذارد و بسوى خداى خود تضرع و زارى کند.[۱]

و نیز از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود این آیه درباره قائم آل محمّد علیه‌السلام نازل شده است و نیز فرمود: به خدا سوگند اوست که با حالت اضطرار و خضوع و خشوع در مقام ابراهیم دو رکعت نماز می‌گذارد و خداى خود را می‌خواند و خداوند هم دعاى او را مستجاب نموده و سوء و بدى را از او دور نماید و وى را جانشین خود در روى زمین قرار دهد.[۲]

و نیز امام باقر علیه‌السلام فرماید: به خدا قسم مانند آنست که مى بینم کسى که این آیه براى او نازل گردیده ظهور نماید و به حجرالاسود خانه کعبه تکیه کند و حمد و ستایش پروردگار نماید. سپس گوید اى گروه مردم اگر هر کسى بخواهد با من درباره پروردگار محاجّه کند و پرسشى نماید من برتر و اولى از مردم نسبت به پروردگار هستم و پاسخ او را خواهم گفت و نیز هر کسى با من درباره حضرت آدم|آدم و حضرت نوح|نوح] و حضرت عیسی|عیسى و حضرت موسی|موسى محاجّه نماید و سؤالى کند من از تمام مردم نسبت به آنان اولى و برتر مى باشم و جواب او را خواهم داد و نیز هر کسى بخواهد با من درباره محمد پیامبر اسلام و کتاب آسمانى او قرآن محاجّه کرده و پرسشى بنماید من از همه مردم نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و قرآن برتر و اولى هستم و پاسخ او را خواهم گفت، سپس امام فرمود: به خدا قسم اوست مضطرّى که گوید، «امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض»، بنابراین آیه مزبور درباره او نازل گردیده است.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱ - خداوند، اجابت کننده دعاى درماندگانى که از تدبیر ناتوانند. (أمّن یجیب المضطّر إذا دعاه)

۲ - قرار گرفتن انسان در شرایط اضطرار و درماندگى، زمینه ساز استجابت دعاى وى از سوى خدا (أمّن یجیب المضطّر إذا دعاه) تصریح به عنوان «مضطّر» نشان مى دهد که شرایط اضطرار (یعنى شرایطى که انسان در آن شرایط از همه اسباب و عوامل قطع امید مى کند) این زمینه را فراهم مى آورد که انسان، خالصانه و بى شائبه از شرک، خدا را بخواند. فریادخواهى خالصانه از خداوند (إذا دعاه) نیز درپى دارنده اجابت آن از سوى او است.

۳ - نقش دعاى خالصانه در حل مشکلات و رفع گرفتارى ها (أمّن یجیب المضطّر إذا دعاه و یکشف السوء)

۴ - همه علل و عوامل طبیعى، مقهور خواست و اراده خداوند (أمّن یجیب المضطّر إذا دعاه) «اضطرار» به معناى کوتاه شدن دست انسان از همه عوامل عادى و مادى است. بنابراین اجابت دعاى مضطر از سوى خدا به این معنا است که خدا با اراده خویش همه علل و عوامل مادى را در جهتى قرار مى دهد که انسان بتواند با تسلط بر آنها و بهره گیرى از آنها، به حل مشکلات و رفع گرفتارى هاى خود بپردازد. جمله «و یجعلکم خلفاء الأرض» در بیان همین نکته است.

۵ - تسلط انسان بر زمین و بهره گیرى گسترده وى از نعمت هاى آن، تدبیرى الهى و نشان دهنده الطاف خداوند در حق وى (و یجعلکم خلفاء الأرض) اسناد «جعل» به خداوند، براى یادآورى این واقعیت است که اگر شما بر گرده زمین سوارید و از آن سود مى جویید، امرى اتفاقى نیست; بلکه در آن رموز و مناسبات زیادى به کار رفته که همه وابسته به تدبیر خداوند است و بر این اساس است که قادر به تصرف در زمین و تسلط بر آن هستید. تعبیر «خلفاء الأرض» اشاره به همین تصرف و تسلط دارد.

۶ - رفع ناخوشایندى ها از انسان در پرتو دعا، زمینه ساز اقتدار و توانمندى انسان در گستره حیات (و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الأرض) ذکر «یجعلکم خلفاء» بعد از «یکشف السوء» بیانگر این نکته است که اگر مشکلات همواره بر انسان هجوم آورد و خداوند آنها را از وى دور سازد، بشر زمینگیر شده و قادر به ادامه حیات نخواهد بود. پس این گره گشایى هاى خدا است که زمینه آسایش و رفاه انسان را در پهنه زمین فراهم مى آورد.

۷ - اجابت دعاى انسان در شرایط اضطرار و حل مشکلات وى، از سوى خداوند، نشانى روشن از یگانگى او و پوچى و بطلان شرک (أمّن یجیب المضطّر ... و یکشف السوء ... أءله مع اللّه) «أءله مع اللّه»; یعنى، با توجه به این که تنها خداوند در شرایط اضطرار مى تواند نجات دهنده انسان ها باشد، آیا مجالى براى روى آورى به غیرخدا هست؟ هرگز!

۸ - روى آورندگان به شرک، على رغم حل شدن مشکلاتشان به اراده خدا، مردمى غفلت زده و مستحق نکوهش (أمّن یجیب المضطّر ... قلیلاً ما تذکّرون) عبارت «قلیلاً ما تذکّرون» نکوهش از کسانى است که حقایق وحى را با همه روشنى درنمى یابند و با این که خداوند همواره گرفتارى هایشان را برطرف و مشکلاتشان را حل مى کند، از او غافلند و به غیر او روى مى آورند.

۹ - انسان ها در بیشتر عمر خود، غافل از الطاف الهى در حق خویش (قلیلاً ما تذکّرون)

۱۰ - لزوم توجه همیشگى انسان به امدادها و الطاف خداوند در حق وى (قلیلاً ما تذکّرون) لحن آمیخته با سرزنش جمله «قلیلاً ما...» مى رساند که خداوند خواهان توجه همیشگى انسان به او است.

موضوعات مرتبط

  • اخلاص: آثار اخلاص ۳
  • اضطرار: آثار اضطرار ۲
  • انسان: غفلت انسان ها ۹; منشأ سلطه انسان بر زمین ۵
  • توحید: نشانه هاى توحید ربوبى ۷
  • خدا: آثار اراده خدا ۴، ۸; آثار تدبیر خدا ۵ آثار لطف خدا ۵
  • دعا: آثار دعا ۳، ۶; زمینه اجابت دعا ۲; منشأ اجابت دعا۱، ۸
  • ذکر: ذکر امدادهاى خدا ۱۰; ذکر لطف خدا ۱۰
  • سختى: زمینه رفع سختى ۳
  • سرزنش: مستحقان سرزنش ۸
  • شرک: دلایل پوچى شرک ۷
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۴
  • غفلت: غفلت از لطف خدا ۹
  • قدرت: زمینه قدرت ۶
  • مشرکان: سرزنش مشرکان ۸; غفلت مشرکان ۸
  • مشکلات: زمینه رفع مشکلات ۶
  • مضطر: اجابت دعاى مضطر ۷; دعاى مضطر ۱
  • نعمت: منشأ نعمت هاى دنیوى ۵

منابع

  1. البرهان فی تفسیر القرآن.
  2. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  3. تفاسیر محمد بن ابراهیم النعمانى و برهان.