النساء ١١٤

از الکتاب
کپی متن آیه
لاَ خَيْرَ فِي‌ کَثِيرٍ مِنْ‌ نَجْوَاهُمْ‌ إِلاَّ مَنْ‌ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ‌ أَوْ إِصْلاَحٍ‌ بَيْنَ‌ النَّاسِ‌ وَ مَنْ‌ يَفْعَلْ‌ ذٰلِکَ‌ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ‌ فَسَوْفَ‌ نُؤْتِيهِ‌ أَجْراً عَظِيماً

ترجمه

در بسیاری از سخنانِ درِگوشی (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودی نیست؛ مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.

ترتیل:
ترجمه:
النساء ١١٣ آیه ١١٤ النساء ١١٥
سوره : سوره النساء
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَجْوَی»: پچ‌پچ، آهسته و در گوشی با هم صحبت کردن. «إِلاّ مَنْ»: مگر نجوای کسی که. واژه (مَنْ) مجرور است و بدل از (کَثِیرٍ) است. «مَرْضَاتِ»: خوشنودی. برابر رسم‌الخطّ قرآن با (ت) نوشته شده است والا کتابت آن (مَرْضاة) و مصدر میمی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

كلبى از ابوصالح او از ابن عباس نقل نمايد كه اين آيه درباره بنوابيرق آمده كه نجوى مى‌كردند و خداوند فرمود: در سخنان سرى خيرى وجود ندارد.[۳]

تفسیر

نکات آیه

۱- بسیارى از نجواهاى مسلمانان سست ایمان صدر اسلام، فاقد هرگونه خیر و فایده (لا خیر فى کثیر من نجویهم) مراد از ضمیر در «نجویهم» مسلمانانى هستند که در آیات قبل از آنان سخن به میان آمده است.

۲- ارزش والاى نجواها و مذاکرات محرمانه، به انگیزه وادار نمودن دیگران به صدقه و دعوت به کار نیک و اصلاح میان مردمان (لا خیر فى کثیر من نجویهم الا من امر بصدقة او معروف او اصلح بین الناس)

۳- ارزش والاى خدمت به جامعه (من امر بصدقة او معروف او اصلح بین الناس)

۴- اعمال و رفتار نیک آدمى باید همواره براى خدا و جلب رضایت او انجام گیرد. (و من یفعل ذلک ابتغاء مرضات اللّه فسوف نؤتیه أجراً عظیماً)

۵- بهره مندى از پاداش بزرگ الهى در گرو انجام اعمال نیک به انگیزه جلب رضایت خداست. (و من یفعل ذلک ابتغاء مرضات اللّه فسوف نؤتیه أجراً عظیماً)

۶- جلب رضاى الهى، ملاک ارزشمندى اعمال در پیشگاه خداوند (و من یفعل ذلک ابتغاء مرضات اللّه)

۷- نجواها و مذاکرات محرمانه براى دعوت مردم به کارهاى نیک، موجب پاداش بزرگ الهى (من نجویهم ... و من یفعل ذلک ابتغاء مرضات اللّه فسوف نؤتیه أجراً عظیماً)

۸- دعوت کنندگان مردم به دستگیرى از مستمندان، بهره مند از پاداش عظیم الهى (الا من امر بصدقة ... فسوف نؤتیه أجراً عظیماً)

۹- فراخوانى مردم به همزیستى مسالمت آمیز، داراى پاداشى عظیم الهى (الا من امر بصدقة او معروف او اصلح بین الناس ... نؤتیه أجراً عظیماً)

۱۰- پاداشهاى الهى داراى درجات متفاوت و متناسب با انگیزه ها و رفتار آدمیان (و من یفعل ذلک ابتغاء مرضات اللّه فسوف نؤتیه أجراً عظیماً)

روایات و احادیث

۱۱- نهى خداوند از گفتگوهاى سرّى بى فایده (بگو مگو) (لا خیر فى کثیر من نجویهم) امام باقر (ع) فرمود: ... ان اللّه نهى عن القیل و القال ... ان اللّه عزوجل یقول فى کتابه: «لا خیر فى کثیر من نجویهم» ... [۴]

۱۲- گفتگوى محرمانه در مورد توصیه به قرض الحسنه، کارى پسندیده و شایسته (لا خیر فى کثیر من نجویهم الا من امر بصدقة او معروف) امام صادق(ع) در مورد «معروف» در آیه فوق فرمود: یعنى بالمعروف القرض.[۵]

۱۳- ایجاد خوشبینى و اصلاح بین مردم حتى با سخن دروغ، عملى پسندیده (لا خیر فى کثیر من نجویهم الا ... اصلح بین الناس) امام صادق (ع) درباره «اصلاح بین الناس» فرمود: تسمع من الرجل کلاماً یبلغه فتخبث نفسه فتلقاه فتقول سمعت من فلان قال فیک من الخیر کذا و کذا خلاف ما سمعت منه.[۶]

موضوعات مرتبط

  • ارزش: ملاک ارزش ۴، ۶
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
  • اصلاح: ذات البین ۱۳ ; دعوت به اصلاح ۲
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱۰
  • پاداش: مراتب پاداش ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۰ ; موجبات پاداش ۷، ۸
  • جامعه: ارزش خدمت به جامعه ۳ ; اهمیّت اصلاح جامعه ۱۳
  • خدا: پاداش خدا ۵، ۸، ۹، ۱۰ ; رضایت خدا ۴، ۵، ۶ ; نواهى خدا ۱۱
  • خیر: پاداش دعوت به خیر ۸، ۹ ; دعوت به خیر ۱۲
  • دروغ: جایز ۱۳
  • صدقه: تشویق به صدقه ۲
  • عمل: آثار عمل صالح ۵ ; ارزش عمل صالح ۴ ; دعوت به عمل صالح ۲، ۷ ; عمل با ارزش ۶ ; عمل پسندیده ۱۲، ۱۳
  • قرض الحسنه: دعوت به قرض الحسنه ۱۲
  • مسلمانان: صدر اسلام ۱ ; نجواى مسلمانان ۱
  • نجوا: ى با ارزش ۲، ۱۲ ; نجوا به نیکى ۲، ۷ ; نهى از نجوا ۱۱
  • نیازمندان: تأمین نیازمندان ۸
  • همزیستى: پسندیده ۹

منابع

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۴۶.
  3. تفسير روض الجنان يا روح الجنان.
  4. کافى، ج ۵، ص ۳۰۰، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۴۹- ، ح ۵۵۹.
  5. کافى، ج ۴، ص ۳۴، ح ۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۴۹- ، ح ۵۵۸.
  6. کافى، ج ۲، ص ۳۴۱، ح ۱۶; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۵۰- ، ح ۵۶۲.