المائدة ٨٢

از الکتاب
کپی متن آیه
لَتَجِدَنَ‌ أَشَدَّ النَّاسِ‌ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ‌ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ‌ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَ‌ أَقْرَبَهُمْ‌ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ‌ آمَنُوا الَّذِينَ‌ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى‌ ذٰلِکَ‌ بِأَنَ‌ مِنْهُمْ‌ قِسِّيسِينَ‌ وَ رُهْبَاناً وَ أَنَّهُمْ‌ لاَ يَسْتَکْبِرُونَ‌

ترجمه

بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی می‌یابی که می‌گویند: «ما نصاری هستیم»؛ این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمی‌ورزند.

ترتیل:
ترجمه:
المائدة ٨١ آیه ٨٢ المائدة ٨٣
سوره : سوره المائدة
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَصَارَی»: پیروان مسیح. «قِسِّیسِینَ»: کشیشان. بالاترین رتبه روحانی میان مسیحیان، رتبه اُسْقُف و بعد رتبه کشیش و سپس رتبه شَمّاس است. «رُهْبَاناً»: جمع راهب، پارسایان. زاهدان. دَیرنشینان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: در سبب نزول آيه سه قول است:

اول، ابن عباس و سعيد بن جبير و عطا و سدى گويند: درباره نجاشى پادشاه حبشه و اصحاب اوست، هنگامى كه اسلام اختيار كرده بودند.

دوم، قتادة گويد: درباره قومى از اهل كتاب است كه بر شريعت حضرت عیسی|عيسى بوده اند وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مبعوث گرديد به او ایمان آوردند.

سوم، مجاهد گويد: درباره جعفر بن ابى‌طالب و مسلمينى كه با او بودند، نازل گرديد.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱- یهودیان و مشرکان سرسخت ترین دشمن براى مسلمانان (لتجدن اشد الناس عدوة للذین ءامنوا یهود و الذین اشرکوا)

۲- هشدار خداوند به پیامبر (ص) در مورد کینه توزى یهودیان و مشرکان نسبت به مؤمنان (لتجدن اشد الناس عدوة للذین ءامنوا الیهود و الذین اشرکوا)

۳- دشمنى یهود با مسلمانان بیش از دشمنى مشرکان با آنان است. (لتجدن اشد الناس عدوة للذین ءامنوا الیهود و الذین اشرکوا) تقدیم ذکرى «یهود» بر «مشرکان» مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

۴- ایجاد پیوند دوستانه یهود با کافران براى تشکیل جبهه اى متحد و نیرومند علیه مسلمانان (ترى کثیراً منهم یتولون الذین کفروا ... لتجدن اشد الناس عدوة للذین ءامنوا) بیان عداوت یهودیان و مشرکان با اهل ایمان پس از بیان برقرارى دوستى یهود و اهل شرک مى رساند که این رابطه دوستى در جهت دشمنى با مسلمانان است.

۵- نصارا داراى نزدیکترین روابط عاطفى و دوستانه با مسلمانان (و لتجدن اقربهم مودة للذین ءامنوا الذین قالوا إنّا نصرى)

۶- حضور کشیشان و راهبان خداترس در بین مسیحیان موجب دوستى و نزدیکى آنان با مسلمانان (اقربهم مودة للذین ءامنوا الذین ... ذلک بان منهم قسیسین و رهباناً)

۷- نقش مؤثر عالمان دینى و عابدان خداترس در بهبود و اصلاح آراء و افکار مردم (ذلک بان منهم قسیسین و رهباناً) به عالمان دینى که عهده دار ریاست مذهبى مسیحیان هستند، قسیسین (کشیش) گفته مى شود و رهبان جمع راهب است و راهب به کسى گفته مى شود که از ترس خدا بى اندازه عبادت مى کند. و در اصطلاح به عابدان مسیحى اطلاق مى شود.

۸- نقش مؤثرتر کشیشان از راهبان در هدایتگرى مردم (ذلک بان منهم قسیسین و رهباناً) تقدیم ذکرى «قسیسین» بر «رهباناً» مى تواند اشاره به نقش مؤثرتر قسیسین داشته باشد.

۹- مسیحیان و عالمان دینى آنان، مردمى حق پذیر و برخوردار از سلامت نفس (الذین قالوا إنّا نصرى ... و انهم لایستکبرون) بنابر اینکه متعلق حذف شده از «لایستکبرون» کلمه اى همانند «عن اتباع الحق» باشد، آیه بعد این معنا را تأیید مى کند.

۱۰- نبود روحیه سلطه گرى و گردن فرازى در بین نصارا زمینه مودت و دوستى آنان با مسلمانان (اقربهم مودة للذین ءامنوا الذین قالوا إنّا نصرى ... و انهم لایستکبرون) بدان احتمال که فعل «لایستکبرون» داراى متعلقى محذوف نباشد در این صورت لایستکبرون به این معنا است که آنان خواهان سلطه گرى و گردن فرازى نیستند.

۱۱- تمجید خدا از کشیشان و راهبان وارسته و مسیحیان حق پذیر و فروتن (ذلک بان منهم قسیسین و رهباناً و انهم لایستکبرون)

۱۲- نیل به حقیقت، مولود امتزاج علم، عبادت و اخلاق (ذلک بان منهم قسیسین و رهباناً و انهم لایستکبرون)

۱۳- یهودیان و علماى آنان داراى روحیه سلطه گرى و حق ناپذیرى (اشد الناس عدوة للذین ءامنوا الیهود ... و انهم لایستکبرون)

۱۴- حق ناپذیرى و روحیه استکبارى یهود، عامل عداوت آنان با مسلمانان (اشد الناس عدوة للذین ءامنوا الیهود ... و انهم لایستکبرون)

۱۵- جهل، گردن فرازى و حق ناپذیرى، از ریشه هاى دشمنى و مخالفت با اسلام و اهل ایمان (اشد الناس عدوة للذین ءامنوا الیهود ... و انهم لایستکبرون)

۱۶- ضرورت شناسایى دشمنان و دوستان جامعه ایمانى (لتجدن اشد الناس عدوة للذین ءامنوا الیهود ... الذین قالوا إنّا نصرى)

۱۷- ضرورت تحلیل و دستیابى به علل و عوامل جهت گیریهاى گوناگون جوامع و پیروان ادیان در برابر جامعه اسلامى (لتجدن اشد الناس ... ذلک بان منهم قسیسین و رهباناً و انهم لایستکبرون)

روایات و احادیث

۱۸- وجود کشیشان و راهبان منتظر بعثت حضرت محمد (ص) در میان مسیحیان، موجب محبت آنان، به مسلمانان (و لتجدن اقربهم مودة للذین ءامنوا ... ذلک بان منهم قسیسین و رهباناً و انهم لایستکبرون) از امام صادق (ع) روایت شده که پس از خواندن آیه فوق فرمود: أولئک کانوا قوماً بین عیسى (ع) و محمد (ص) ینتظرون مجیىء محمد (ص).[۴]

موضوعات مرتبط

  • اخلاق: آثار اخلاق ۱۲
  • استکبار: آثار استکبار ۱۵
  • اسلام: دشمنى با اسلام ۱۵
  • اصلاح: عوامل اصلاح ۷
  • ترس: از خدا ۷
  • تواضع: آثار تواضع ۱۰
  • جهل: آثار جهل ۱۵
  • حق: آثار حق ناپذیرى ۱۵ ; روش وصول به حق ۱۲
  • خدا: مدحهاى خدا ۱۱ ; هشدار خدا ۲
  • دشمنان: جامعه اسلامى ۱۷ ; دشمنان مسلمانان ۱، ۳، ۴، ۱۴ ; دشمنان و مؤمنان ۲
  • دشمنخشناسى: اهمیّت دشمنخشناسى ۱۶، ۱۷
  • دشمنى: عوامل دشمنى ۱۴، ۱۵
  • دوستان مسلمانان:۵، ۶، ۱۰
  • دوست‌شناسى: اهمیّت دوست‌شناسى ۱۶
  • دوستى: زمینه دوستى ۱۰ ; عوامل دوستى ۶
  • عبادت: آثار عبادت ۱۲
  • علم: و اخلاق ۱۲ ; علم و عبادت ۱۲
  • علما: نقش علماى دین ۷
  • کشیشان: پسندیده ۱۱ ; نقش کشیشان ۶، ۸، ۱۸
  • مسیحیان: تواضع مسیحیان ۱۰ ; حق پذیرى مسیحیان ۹ ; مسیحیان حق پذیر مسیحیان ۱۱ ; مسیحیان و محمّد (ص) ۱۸ ; مسیحیان و. مسلمانان ۵، ۶، ۱۰، ۱۸
  • مسیحیت: حق پذیرى علماى مسیحیت ۹، ۱۱ ; علماى مسیحیت ۸ ; نقش علماى مسیحیت ۶، ۱۸
  • مشرکان: بغض مشرکان ۲ ; دشمنى مشرکان ۱، ۳ ; مشرکان و مسلمانان ۱، ۳ ; مشرکان و مؤمنان ۲
  • مؤمنان: دشمنى با مؤمنان ۱۵
  • هدایت: عوامل هدایت ۸
  • یهود: استکبار علماى یهود ۱۳ ; استکبار یهود ۱۳، ۱۴ ; بغض یهود ۲ ; حق ناپذیرى علماى یهود ۱۳ ; حق ناپذیرى یهود ۱۳، ۱۴ ; دشمنى یهود ۱، ۳، ۱۴ ; یهود و کافران ۴ ; یهود و مسلمانان ۱، ۳، ۱۴ ; یهود و مؤمنان ۴

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۳، ص ۲۳۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳.۳.
  3. ابن ابى‌حاتم در تفسير خود از سعيد بن مسيب و ابوبكر بن عبدالرحمن و عروة بن الزبير روايت كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عمرو بن امية الضمرى را با نامه اى به سوى نجاشى فرستاد، ضمرى نزد نجاشى به حبشه رفت و نامه پيامبر اسلام را به او داد. نجاشى نامه را قرائت كرد سپس جعفر بن ابى‌طالب و مهاجرين با او را (كه قبلاً به حبشه رفته بودند) نزد خود پذيرفت و رهبانان و قسّيسين را نيز نزد خود خواند. سپس به دستور جعفر سوره مريم براى آن‌ها قرائت شد همه به قرآن ایمان آوردند و از چشم‌هاى آن‌ها اشك سرازير گرديد و درباره آنان اين آيه نازل شد و باز هم ابن ابى‌حاتم در تفسير خود از سعيد بن جبير روايت كند كه نجاشى پادشاه حبشه سى نفر از برگزيدگان اصحاب خويش را نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرستاد. پيامبر دستور داد سوره يس را براى آن‌ها قرائت كردند. همه گريان شدند و اين آية نازل گرديد و نيز نسائى از عبدالله ابن زبير نقل نمايد كه اين آيه درباره نجاشى و اصحاب او نازل شد زيرا آنچه براى پيامبر نازل شده بود وقتى براى آن‌ها مي‌خواندند چشمان آنان پر از اشك مي‌شد، همچنين طبرانى نيز اين موضوع را از ابن عباس به طور مفصل ترى بيان نموده و روايت كرده است.
  4. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۳۵، ح ۱۶۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۲، ح ۳۱۷.