الفتح ٢٧
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
الفتح ٢٦ | آیه ٢٧ | الفتح ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الرُّؤْیَا»: خواب. مراد خوابی است که پیغمبر در مدینه دیده بود. و آن این که پیغمبر قبل از عزیمت به حدیبیه، در خواب دید که او و اصحاب داخل مکه شدهاند و کعبه را طواف میکنند، سپس سرها را تراشیده و موها را کوتاه نمودهاند. «آمِنِینَ»: جمع آمِن، در امن و امان. «مُحَلِّقِینَ»: سرتراشیدگان. «مُقَصِّرِینَ»: مو کوتاهکردگان. حاجیان پس از فراغت از انجام مناسک حج، با تراشیدن موی سر یا کوتاه کردن موی سر، از احرام بدر میآیند. «مَا»: مراد مصلحت نهفته در صلح حدیبیه که ورود به مکه است. «مِن دُونِ ذلِکَ»: پیش از آن، یعنی قبل از ورود شما به مکه. «فَتْحاً قَرِیباً»: مراد فتح خیبر، یا صلح حدیبیه، و یا هردوی آنها است. (نگا: صفوة البیان، لمعانی القرآن).
نزول
مجاهد گوید: که پیامبر اسلام مادامى که در حدیبیه بود، در خواب دید که خود و لشکریان و یارانش داخل در مکه خواهند شد در حالتى که در امن و امان بوده و سرهاى خود را تراشیده و با تقصیر و احرام مى باشند ولى وقتى که از اثر ممانعت کفار قریش قربانى خود را در حدیبیه انجام دادند.
اصحاب به پیامبر گفتند: یا رسول الله پس خواب شما چگونه تعبیر مى گردد؟ سپس این آیه نازل گردید[۱] و نیز گویند: رسول خدا صلى الله علیه و آله پیش از رفتن به حدیبیه در مدینه در خواب دید که شهر مکه را فتح کرده است ولى وقت روز آن معین نشده بود. بعد از ذکر این خواب اصحاب شاد خاطر شدند و گمان بردند که در همان سال مکه فتح خواهد شد ولى وقتى که در حدیبیه معاهده صلح انجام گرفت و پیامبر با اصحاب بدون رفتن به مکه مراجعت به مدینه نمودند.
اصحاب مخصوصاً عمر بن الخطاب گفتند: یا رسول الله بنابراین خوابى را که به ما گفته بودید، چطور شد؟ و چرا فتح مکه عملى نگردید؟ پیامبر گفت: بلى خواب دیده بودم و به شما هم گفتم ولى نگفتم که امسال مکه را فتح خواهیم نمود یا سال بعد، گفتند: راست گفتى یا رسول الله سپس این آیه نازل شد.[۲]
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۲۸ سوره فتح
- مقصود از رضا و سخط خدا، ثواب و عقاب او است
- اخبار غيبى كه در سوره «فتح» آمده است
- مقصود از «كلمة التقوى»، در آیه شریفه
- مقصود از «فتح قريب»، فتح حديبيه است
- بحث روايتى
- رواياتى راجع به ماجراى فتح خيبر
- فضیلتی از امام علی«ع»، در فتح قلعه خيبر
- ماجراهای پس از فتح قلعه خيبر
- ماجرای مسموم شدن پیامبر«ص»، توسط یک زن یهودی
نکات آیه
۱- تأکید خداوند، بر درستى رؤیاى پیامبر(ص) در ورود به مسجدالحرام (لقد صدق اللّه رسوله الرءیا)
۲- رؤیاى پیامبر، نمایانگر ورود مسلمانان به مسجدالحرام با امنیت و سر تراشیدن و کوتاه کردن مو (لقد صدق اللّه رسوله الرءیا بالحقّ لتدخلنّ المسجد الحرام إن شاء اللّه ءامنین محلّقین رءوسکم و مقصّرین)
۳- نقش مهم رؤیاى پیامبر(ص)، در حرکت آن حضرت به سوى مکه و حدیبیه (الرءیا بالحقّ لتدخلنّ المسجد الحرام) با توجه به این که آیات پیشین در مورد مسائل حدیبیه بود; از این آیه شریفه استفاده مى شود که حرکت پیامبر(ص) در سفر منتهى به حدیبیه، مسبوق به رؤیایى بود که خداوند به آن حضرت نمایانده بود.
۴- رؤیاهاى پیامبر(ص)، به تدبیر الهى و داراى حقیقت و واقع نمایى* (لقد صدق اللّه رسوله الرءیا بالحقّ)
۵- منتهى شدن سفر پیامبر(ص) به صلح حدیبیه و عدم ورود به مسجدالحرام، زمینه ساز تردید برخى در رؤیاى آن حضرت* (لقد صدق اللّه) تأکید خداوند بر راستى رؤیاى پیامبر(ص)، حکایت از آن دارد که برخى در درستى آن رؤیا تردید کرده، یا زمینه این تردید را داشته اند.
۶- اعجاز قرآن، در پیشگویى ورود حتمى مسلمانان به مسجدالحرام همراه با آرامش و امنیت (لتدخلنّ المسجدالحرام ... ءامنین) با توجه به این که رؤیاى پیامبر(ص) و وعده خداوند، دو سال پس از حدیبیه به کامل ترین صورت تحقق یافت; مطلب بالا استفاده مى شود.
۷- مشیت الهى، حاکم بر روند تاریخ و زندگى انسان ها (لتدخلنّ ... إن شاء اللّه)
۸- لزوم متکى ساختن هر پیشگویى و پیشبینى، به مشیّت خداوند (لتدخلنّ ... إن شاء اللّه) از این که حتى خداوند در وعده و پیشگویى خود، امر را معلق بر مشیت خویش ساخته است; مطلب بالا در حق بندگان به طریق اولى استفاده مى شود.
۹- تحقق وعده هاى الهى در حق مؤمنان، منوط به حفظ صلاحیت ایمانى و عملى خویش* (لتدخلنّ ... إن شاء اللّه) تعبیر «إن شاء اللّه» از سوى خداوند مى تواند بیانگر این واقعیت باشد که اراده او، آن گاه به امور تعلق مى گیرد که زمینه و شایستگى کافى براى تحقق یافتن آن، فراهم باشد.
۱۰- تراشیدن سر و کوتاه کردن مو و ناخن، از اعمال مراسم عمره (لتدخلنّ المسجد الحرام ... محلّقین رءوسکم و مقصّرین)
۱۱- وجود نگرانى در مسلمانان، نسبت به سرنوشت و خطرات «عمرة القضا» (لتدخلنّ المسجد الحرام إن شاء اللّه ءامنین... لاتخافون) تعبیر «لاتخافون»، در واقع جنبه بشارتى دارد و در مقام اطمینان بخشى به مسلمانان و رفع نگرانى از آنان است.
۱۲- تضمین الهى به مؤمنان، در انجام تمامى اعمال «عمرة القضا» با امنیت و آرامش کامل (لتدخلنّ المسجد الحرام إن شاء اللّه ءامنین... لاتخافون) تعبیر «آمنین» و تکرار آن در قالب «لاتخافون»، مى رساند که ورود مسلمانان به مکه، همراه با امنیت بوده و پایان مراسم عمره نیز، آمیخته با آرامش تضمین شده است.
۱۳- خداوند، آگاه بر حقایق مخفى و پنهان از خلق (فعلم ما لم تعلموا)
۱۴- رخداد صلح حدیبیه و تأخیر عمره مسلمانان، تدبیر عالمانه خدا و داراى اسرارى نهفته بر مؤمنان (فعلم ما لم تعلموا) در آیات پیشین، سخن از منتهى شدن سفر مسلمانان به صلح حدیبیه بود و این که رؤیاى پیامبر(ص) در آن سفر، تعبیر نشد. خداوند در این آیه، پس از این که رؤیاى آن حضرت را صادق دانسته و ورود مؤمنان را به مسجدالحرام قطعى شمرده است; به آنان یاد آور مى شود: مؤمنان با توجه به این جریان، در خواهند یافت که رخداد صلح و تأخیر عمره، منافعى داشته که بر آنان مخفى بوده است.
۱۵- اراده و تدبیر الهى، متکى به علم و حکمت او (فعلم ما لم تعلموا) خداوند، با تعبیر «فعلم...» این واقعیت را به مؤمنان یادآور شده که کارها و تدابیر او، متکى به علم و آگاهى است; نه گزاف و بى حساب.
۱۶- صلح حدیبیه، تدبیر الهى و زمینه ساز ورود مؤمنان به مسجدالحرام، باامنیت و آرامش (فعلم ما لم تعلموا فجعل من دون ذلک فتحًا قریبًا) «ذلک» اشاره به «لتدخلنّ» و «فتحاً قریباً» نظر به صلح حدیبیه دارد; یعنى، خداوند مى دانست که جز در سایه صلحى، همانند صلح حدیبیه، امنیت مسلمانان براى ورود به مسجد الحرام و انجام عمره، میسر نمى شد.
۱۷- صلح حدیبیه و تن دادن مشرکان لجوج به پیمان، فتحى براى مؤمنان (فجعل من دون ذلک فتحًا قریبًا)
۱۸- فتح خیبر، پیش درآمدى بر حضور بى دغدغه مسلمانان در «عمرة القضا» * (فجعل من دون ذلک فتحًا قریبًا) برداشت بالا بدان احتمال است که «فتحاً قریباً» نظر به فتح خیبر داشته باشد; زیرا این فتح، موقعیت مسلمانان را در منطقه تثبیت کرد و در دل مشرکان رعب آفرید; تا پیمان حدیبیه را نشکنند و محیط مکه را براى مسلمانان خالى گذارند که اینان بدونه دغدغه، مراسم عمره به جاى آورند.
روایات و احادیث
۱۹- عن علىّ(ع) ... قال اللّه تعالى «...محلّقین رءوسکم و مقصّرین» فبدأ بالحلق و هو أفضل;[۳] از على(ع) روایت شده که خداى تعالى فرمود: «... محلّقین رءوسکم و مقصّرین» سر تراشیدن را اول ذکر کرد [و تقصیر را بعد] و سرتراشیدن، [از تقصیر ]افضل است».
موضوعات مرتبط
- اتکا: اهمیت اتکا به مشیت خدا ۸
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵
- انگیزش: عوامل انگیزش ۳
- ایمان: اهمیت ایمان ۹
- پیشگویى: شرایط پیشگویى ۸
- تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۷
- حلق(سرتراشى): فضیلت حلق(سرتراشى) ۱۹
- خدا: آثار حکمت خدا ۱۵; آثار علم خدا ۶، ۱۵; افعال خدا ۱۲; تدبیر خدا ۴، ۱۶; حاکمیت مشیت خدا ۷; زمینه تحقق وعده هاى خدا ۹; علم غیب خدا ۱۳; منشأ اراده خدا ۱۵; منشأ تدبیر خدا ۱۵; نشانه هاى تدبیر خدا ۱۴
- رؤیا: رؤیاى صادق ۱
- صلح حدیبیه: آثار صلح حدیبیه ۵، ۱۶، ۱۷; قصه صلح حدیبیه ۳، ۱۴; منشأ صلح حدیبیه ۱۶
- عمره: تقصیر(مو) در عمره ۱۰; حلق(سرتراشى) در عمره ۱۰; مناسک عمره ۱۰
- عمرة القضا: زمینه عمرة القضا ۱۸; فلسفه تأخیر عمرة القضا ۱۴; قصه عمرة القضا ۱۱، ۱۲
- عمل: اهمیت عمل ۹
- غزوه خیبر: آثار پیروزى در غزوه خیبر ۱۸
- قرآن: اعجاز قرآن ۶; پیشگوییهاى قرآن ۶
- مؤمنان: آرامش مؤمنان ۶; امنیت مؤمنان ۶، ۱۲، ۱۶; پیروزى مؤمنان ۱۷; تضمین آرامش مؤمنان ۱۲; زمینه ورود مؤمنان به مسجدالحرام ۱۶
- محمد(ص): آثار رؤیاى محمد(ص) ۳; درستى رؤیاى محمد(ص) ۱; رؤیاى محمد(ص) ۲; زمینه شک در رؤیاى محمد(ص) ۵; زمینه مسافرت محمد(ص) به حدیبیه ۳; زمینه مسافرت محمد(ص) به مکه ۳; منشأ رؤیاى محمد(ص) ۴; نیازهاى محمد(ص) ۶; واقع نمایى رؤیاى محمد(ص) ۴; ورود محمد(ص) به مسجدالحرام ۱
- مسلمانان: امنیت مسلمانان ۲; تقصیر(مو) مسلمانان ۲; حلق(سرتراشى) مسلمانان ۲; نگرانى در مسلمانان ۱۱; ورود مسلمانان به مسجدالحرام ۲، ۶
- مشرکان: صلح با مشرکان ۱۷
منابع