البقرة ٢٥٧

از الکتاب
کپی متن آیه
اللَّهُ‌ وَلِيُ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ‌ مِنَ‌ الظُّلُمَاتِ‌ إِلَى‌ النُّورِ وَ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ‌ الطَّاغُوتُ‌ يُخْرِجُونَهُمْ‌ مِنَ‌ النُّورِ إِلَى‌ الظُّلُمَاتِ‌ أُولٰئِکَ‌ أَصْحَابُ‌ النَّارِ هُمْ‌ فِيهَا خَالِدُونَ‌

ترجمه

خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون می‌برد. (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون می‌برند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.

ترتیل:
ترجمه:
البقرة ٢٥٦ آیه ٢٥٧ البقرة ٢٥٨
سوره : سوره البقرة
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَلِیّ»: دوست. یاور. خداوند ولی مؤمنان است و آنان را به راه خیر و خوبی رهنمون می‌شود و یاریشان می‌نماید. شیطان ولی کافران است و آنان را به راه پلشتی و زشتی می‌خواند و بدیشان چنین می‌نمایاند که خیرخواه آنان است و بدیشان سود می‌رساند. «ظُلُمَات»: تاریکیها. «خَالِدُونَ»: جاویدانان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

عبدة بن ابى‌لبابة نقل نمايد: كه ایمان آورندگان در اين آيه كسانى هستند كه قبل از اسلام به عيسى ايمان داشتند. وقتى كه پيامبر اسلام ظهور نمود به او ايمان آوردند و اين آيه درباره آنان نازل گرديد و نيز مجاهد روايت كند كه در زمان عيسى عده اى به او ايمان آورده بودند و عده اى ديگر كافر گرديدند. وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله ظهور كرد، كسانى كه به عيسى ايمان آورده بودند به پيامبر كافر شدند و كسانى كه به عيسى ايمان نياورده و كافر شده بودند به پيامبر اسلام ايمان آوردند و خداوند اين آيه را نازل فرمود.[۳]

ابن شهر آشوب از امام باقر عليه‌السلام نقل نمايد كه درباره دشمنان امام على مرتضى عليه‌السلام و پيروان آن‌ها نازل گرديده كه مردم را از نور ولايت امام به طرف ظلمت و تاريكى ولايت دشمنان او سوق داده و بيرون مى برند.[۴]

تفسیر


نکات آیه

۱ - شمول ولایت خاص الهى، بر مؤمنانى که به طاغوت کفر ورزند. (فمن یکفر بالطّاغوت ... اللّه ولىّ الّذین امنوا)

۲ - ایمان به خداوند و کفر به طاغوت، موجب جلب سرپرستى، یاورى و دوستى خداوند (فمن یکفر بالطّاغوت ... اللّه ولىّ الّذین امنوا) براى «ولىّ»، معانى متعدّدى گفته شده است ; از آن جمله که با آیه شریفه تناسب دارد، سرپرست، یاور و دوست است.

۳ - خداوند، هدایتگر اهل ایمان، از تاریکیها به سوى نور (اللّه ولىّ الّذین امنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور)

۴ - هدایت مؤمنان از تاریکیها به نور، پرتویى از ولایت الهى بر آنان (اللّه ولىّ الّذین امنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور) جمله «یخرجهم ... » پس از طرح ولایت الهى نسبت به مؤمنان، به منزله بیان و یا ارائه نمونه اى است از ولایت خداوندى.

۵ - وحدت راه حق و تشتت و پراکندگى راههاى باطل (من الظّلمات الى النّور) مفرد آوردن کلمه «نور»، حاکى از وحدت نور و حقّ و در مقابل، جمع آوردن کلمه «ظلمات»، حاکى از تعدّد و تشتت ظلمت و باطل است.

۶ - ایمان به خداوند، زمینه ساز راهیابى انسان به نور (اللّه ولّى الّذین امنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور)

۷ - انسان، همواره بر سر دوراهى نور و ظلمت (یخرجهم من الظّلمات الى النّور ... یخرجونهم من النّور الى الظّلمات)

۸ - مؤمنان از ولىِّ واحد (خداوند) برخوردار هستند و کافران از اولیاى متعدد (اللّه ولىّ الّذین امنوا ... و الّذین کفروا اولیاؤهم الطّاغوت)

۹ - کفر، زمینه ساز سرپرستى و حاکمیّت طاغوت و انحراف از نور به ظلمتها (و الّذین کفروا اولیاؤهم الطّاغوت یخرجونهم من النّور الى الظّلمات)

۱۰ - نیاز دائمى انسان به رهبرى و ولایت (اللّه ولىّ الّذین امنوا ... و الّذین کفروا اولیاؤهم الطّاغوت) خارج نبودن هر انسانى از تحت ولایت و سرپرستى به مقتضاى تقسیم آنان به مؤمن و کافر، بیانگر این معناست که آدمى همواره نیازمند رهبرى و ولایت است.

۱۱ - حاکمیّت طاغوت، منحرف کننده جامعه، به سوى ظلمتها و تباهیها (اولیاؤهم الطّاغوت یخرجونهم من النّور الى الظّلمات)

۱۲ - عدم پذیرش ولایت الهى، منجر به انحراف آدمى و پذیرش ولایت طاغوتیان (اللّه ولىّ الّذین امنوا ... و الّذین کفروا اولیاؤهم الطّاغوت)

۱۳ - هر ولایتى جز ولایت الهى، طاغوتى است. (اللّه ولىّ الّذین امنوا ... و الّذین کفروا اولیاؤهم الطّاغوت) برداشت فوق مبتنى بر این است که اوّلا تمامى انسانها تحت ولایت و سرپرستى هستند; به مقتضاى تقسیم آنان به مؤمن و کافر. ثانیاً این ولایت یا از آن خداست و یا از آن طاغوت; بدون فرض قسم سوّم. بنابراین خارج شدن از ولایت الهى، مساوق ورود در ولایت طاغوت است.

۱۴ - اتحاد اهل ایمان به علّت ولایت واحد الهى و تشتت صفوف اهل کفر، به لحاظ حاکمیّت اولیاى متعدد طاغوتى بر آنان (اللّه ولىّ الّذین امنوا ... و الّذین کفروا اولیاؤهم الطّاغوت) چون مؤمنان از یک «ولى» برخوردارند، پس به وحدت مى رسند، و در مقابل، کافران داراى اولیایى متعددند و در نتیجه متشتت خواهند شد.

۱۵ - کافران، اهل آتش و ماندگار در آن براى همیشه (اولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون)

۱۶ - توجّه به عاقبت و عقوبت اهل کفر، زمینه ساز پرهیز از انحراف به کفر و پذیرش حاکمیّت طاغوت (اولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون)

موضوعات مرتبط

  • اتحاد: عوامل اتحاد ۱۴
  • اختلاف: عوامل اختلاف ۱۴
  • انسان: آزادى انسان ۷ ; نیازهاى انسان ۱۰
  • ایمان: آثار ایمان ۲، ۳، ۶، ۱۴ ; ایمان به خدا ۲، ۶ ; متعلّق ایمان ۲، ۶
  • باطل: اختلاف در باطل ۵، ۱۴
  • تقرّب: عوامل تقرّب ۱، ۲
  • تولى و تبرّى: ۱، ۲
  • جامعه: عوامل انحراف جامعه ۱۱
  • جهنمیان: جاودانگى جهنمیان ۱۵
  • حقّ: یگانگى حقّ ۵
  • حکومت: نیاز به حکومت ۱۰
  • خدا: ولایت خدا ۱، ۲، ۴، ۸، ۱۲، ۱۳، ۱۴ ; هدایت خدا ۳، ۴
  • دوراندیشى: آثار دوراندیشى ۱۶
  • رشد: عوامل رشد ۶
  • رهبرى: اهمیّت رهبرى ۱۰
  • طاغوت: آثار حاکمیّت طاغوت ۱۱ ; حاکمیّت طاغوت ۹، ۱۱، ۱۴، ۱۶ ; کفر به طاغوت ۱، ۲ ; ولایت طاغوت ۱۲، ۱۳
  • عذاب: اهل عذاب ۱۵
  • کافران: ۸، ۱۴، ۱۵
  • کفر: آثار کفر ۹، ۱۴ ; کیفر کفر ۱۵، ۱۶
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۹ ; عوامل گمراهى ۱۲
  • مؤمنان: ۴، ۸، ۱۴ نور و ظلمت: ۳، ۴، ۶، ۷، ۹، ۱۱
  • هدایت: زمینه هدایت ۶، ۱۶

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۹۶.
  3. تفسير جامع البيان.
  4. تفسير برهان از خاصه.