الإسراء ٧٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ إِنْ‌ کَادُوا لَيَفْتِنُونَکَ‌ عَنِ‌ الَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْکَ‌ لِتَفْتَرِيَ‌ عَلَيْنَا غَيْرَهُ‌ وَ إِذاً لاَتَّخَذُوکَ‌ خَلِيلاً

ترجمه

نزدیک بود آنها تو را (با وسوسه‌های خود) از آنچه بر تو وحی کرده‌ایم بفریبند، تا غیر آن را به ما نسبت دهی؛ و در آن صورت، تو را به دوستی خود برمیگزینند!

ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ٧٢ آیه ٧٣ الإسراء ٧٤
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن کَادُوا»: نزدیک بود که. حرف (إِنْ) مخفّف (إِنَّ) است. «لَیَفْتِنُونَکَ»: باز دارند. تو را منحرف و منصرف سازند. «مِنَ الَّذِی أَوْحَیْنآ إِلَیْکَ»: از چیزی که به تو وحی کرده‌ایم. اشاره به این است که قریشیان از پیغمبر می‌خواستند که فقراء را از خود دور کند، تا آنان در مجلس او حضور یابند (نگا: انعام / و ).


نزول

درباره نزول آیه اقوالى ذکر نموده اند: اول سعید بن جبیر گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله در خانه کعبه استلام حجرالاسود می‌فرمود. مشرکین مکه او را مانع شدند و گفتند: از تو دست برنداریم تا اصنام و بت هاى ما را نیز استلام نمائى بر دل رسول خدا صلی الله علیه و آله گذشت که اگر بت هاى آن‌ها را استلام کند و دلش مطمئن به ایمان به خدا باشد باکى نخواهد بود زیرا به این وسیله از عبادت استلام هم باز نخواهد ماند سپس این آیه نازل گردید.[۱]

دوم قتادة گوید: قریش شبى با پیامبر خلوت کردند و به او گفتند: تو سید و بزرگ ما مى باشید و او را تعظیم و تکریم نمودند و خواستند بدین وسیله او را بفریبند که با آن‌ها مماشات کند تا به بعضى از مرادهاى خویش برسند سپس این آیه نازل شد[۲] و نیز از طریق اسحق از محمد بن ابى‌محمد او از عکرمة او از ابن عباس نقل کند که قریش مزبور امیة بن خلف و ابوجهل بن هشام و عده اى دیگر از رجال آن‌ها بوده اند.[۳]

سوم، عبداللّه بن عباس گوید طائفه ثقیف نزد پیامبر آمدند و گفتند: یا محمد سه کار را از براى ما انجام بده تا به تو ایمان بیاوریم پیامبر فرمود آن سه کار چیست؟ گفتند: اول، این که در نماز خود رکوع و سجود را کنار بگذاریم، دوم این که بت هاى خود را نشکنیم. سوم این که ما را واگذارى که یک سال به بت هاى لات و عزّى خود برسیم.

پیامبر فرمود: اما در مورد درخواست اول شما باید بدانید نمازى که در آن رکوع و سجود نباشد خیرى در آن وجود نخواهد داشت و اما در مورد درخواست سوم شما راجع بپرداختن شما به لات و عزّى نیز درست نخواهد بود ولى درخواست دوم شما که عبارت از نشکستن بت ها بدست خودتان است ممکن است برآورده شود و نیز خواسته بودند که نسبت به سائر طوائف عرب در نزد پیامبر مشخص شوند و داراى امتیازى هم باشند و نیز می‌خواستند که امتیاز و مشخص بودن مزبور از ناحیه خداى محمد اعلام گردد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله آن‌ها را رها کرد و آب خواست و وضو ساخت، سپس گفتند: یا محمد اکنون ما را مهلت بده تا براى بت هاى خود هدیه اى بسازیم سپس به تو ایمان بیاوریم. پیامبر در فکر فرو رفت و در صدد شد که این مهلت را به آن‌ها بدهد، خداى متعال این آیه را نازل نمود.[۴]

و نیز روایت کنند که پیامبر بت ها را از مسجد بیرون برد و از قریش خواست که بت هاى خود را ترک کرده و آن را بشکنند[۵] شیخ بزرگوار ما در تفسیر خود بدون عنوان شأن و نزول اشاره اى بدان نموده سپس گوید پیامبر بعد از نزول این آیه فرمود: اللّهمّ لاتکلنى الى نفسى طرفة عین؛ خدایا مرا به خودم واگذار مکن حتى به اندازه یک چشم فروبستن یا به مقدار یک چشم به هم زدن.

تفسیر


نکات آیه

۱- تلاش پیگیر مشرکان، براى به انعطاف کشاندن پیامبر(ص) در بخشى از مواضع رسالتى خویش (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک) «فتن» در اصل به معناى داخل کردن طلا در آتش به منظور به دست آوردن خالصى آن است. این واژه به معناى افتادن شخص در بلا و سختى استعمال شده است. بنابراین، معناى عبارت چنین مى شود: آنان نزدیک بود تو را به وضعیتى مبتلا کنند تا از آنچه براى ات وحى مى شود تو را باز دارند.

۲- هشدار الهى به پیامبر(ص) براى برحذر بودن از وسوسه ها و توطئه هاى مشرکان جهت لغزش آن حضرت (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک)

۳- روى آوردن مشرکان به ترفندهاى فریبنده براى واداشتن پیامبر(ص) به اتخاذ روشهاى غیر الهى (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که مراد از «الذى أوحینا إلیک» روشها و دستوراتى است که پیامبر(ص) موظف بود طبق آنها عمل کند.

۴- تلاشهاى کافران براى ترغیب پیامبر(ص) به عقب نشینى و یا عدول از مواضع اصولى خویش، ناکام ماند و شکست خورد. (و إن کادوا لیفتنونک) تعبیر «نزدیک بود تو را به فتنه اندازند» حکایت مى کند که آنان، موفق به این کار نشدند و شکست خوردند.

۵- رهبران الهى باید در برابر نقشه ها و ترفندهاى دشمنان دین جهت ایجادسستى در مواضع دینى آنان، هوشیار باشند. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک)

۶- پیامبر(ص)، در هیچ شرایطى مجاز نیست غیر از وحى، سخنى را به خداوند نسبت دهد. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره)

۷- هشدار خداوند به پیامبر(ص) به اجتناب از افترا و دروغ بستن بر او، بر اثر توطئه و ترفند دشمنان (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا)

۸- پیامبر(ص)، موظف به حرکت دقیق براساس وحى الهى و پرهیز از هر عملى مغایر با آن (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره)

۹- عقب نشینى و یا عدول پیامبر(ص) از مواضع اصولى خویش (تعالیم وحى شده بر آن حضرت) نوعى افترا بر خداست. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره) چون مواضع و رفتار پیامبر(ص) برخاسته از تعالیم آسمانى است، هر رفتارى از جانب او به خداوند نسبت داده مى شود. بنابراین در صورت عدول آن حضرت از موضع وحیانى به غیر آن نیز وحى تلقى مى شود و این نوعى افترا بر خداست.

۱۰- امکان تأثیرپذیرى پیامبر(ص) از توطئه و ترفندهاى دشمنان (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره)

۱۱- کافران، در صورت عقب نشینى پیامبر(ص) از مواضع اصولى خویش (تعالیم وحى شده بر آن حضرت) قطعاً با او طرح دوستى صمیمانه اى مى ریختند. (و إن کادوا لیفتنونک ... و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۲- کافران و دشمنان اسلام، تنها در صورت عقب نشینى مسلمانان از برخى مواضع خویش، راضى به تسالم و دوستى با آنان مى شدند. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک ...و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۳- هیچ گاه میان کافران و مسلمانان، با حفظ مواضع اصولى تسالم کامل و دوستى حقیقى برقرار نخواهد شد. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک ... و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۴- حفظ ارزشهاى الهى (تعالیم وحى شده بر پیامبر - صلى الله علیه و آله -) در هر شرایط و هر کجا، از همه چیز مهمتر و ارزشمندتر است. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک ... و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۵- کافران، بدعت گذاران در دین را صمیمانه دوست دارند. (لتفترى علینا غیره و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

موضوعات مرتبط

  • ارزشها: اهمیت محافظت از ارزشها ۱۴
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۴
  • افترا: اجتناب از افترا به خدا ۶، ۷; افترا به خدا ۹
  • بدعتگذاران: دوستان بدعتگذاران ۱۵
  • خدا: انذارهاى خدا ۲، ۷
  • دشمنان: آثار توطئه دشمنان ۷، ۱۰; هوشیارى در توطئه دشمنان ۵
  • دیندارى: اهمیت دیندارى ۱۴
  • رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۵; هوشیارى رهبران دینى ۵
  • قرآن: پیشگویى قرآن ۱۳
  • کافران: دوستان کافران ۱۵; دوستى کافران با محمد(ص) ۱۱; زمینه دوستى کافران ۱۱، ۱۲; شکست توطئه کافران ۴; کافران و بدعتگذاران ۱۵; کافران و مسلمانان ۱۳; موانع دوستى کافران ۱۳
  • محمد(ص): آثار سازشکارى محمد(ص) ۱۱; اصول گرایى محمد(ص) ۴; امکان انعطاف پذیرى محمد(ص) ۱۰; انذار محمد(ص) ۲، ۷; پیروى محمد(ص) از وحى ۸; تکلیف محمد(ص) ۶، ۸; تلاش براى انعطاف پذیریمحمد(ص) ۱; توطئه علیه محمد(ص) ۲، ۳، ۴; سازشکارى محمد(ص) ۹
  • مسلمانان: آثار اصول گرایى مسلمانان ۱۳; آثار سازشکارى مسلمانان ۱۲
  • مشرکان: اعراض از توطئه هاى مشرکان ۲; تلاش مشرکان ۱; توطئه مشرکان ۳; مشرکان و محمد(ص) ۱، ۳; مکارى مشرکان ۳

منابع

  1. تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان و ابوالشیخ.
  2. تفاسیر مجمع البیان و روض الجنان.
  3. تفاسیر ابن مردویه و ابن ابى حاتم.
  4. تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان.
  5. تفسیر عیاشى.