النحل ٨١
ترجمه
النحل ٨٠ | آیه ٨١ | النحل ٨٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظِلال»: جمع ظِلّ، سایهها. «أَکْنَاناً»: جمع کِنّ، پناهگاهها، مراد غارها و شکافهای کوهها است. «سَرَابِیلَ»: جمع سِرْبال، هر نوع لباس و هرگونه جامهای. در اینجا مراد زره و خفتان و کلاهخود و دیگر جامههای جنگی است. «بَأْس»: جنگ. اذیّت و آزار و شدائد ناگوار جنگ. «تُسْلِمُونَ»: تسلیم فرمان خدا و مخلص در عبادت او میگردید.
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۸۹،سوره نحل
- در آيه : ((والله اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شيئا)) علم حصولى انسان در بدوتولد نفى شده است
- سبب حقيقى پرواز مرغان در هوا خداى تعالى است
- پرواز مرغان در آسمان يكى از آيات الهى است
- ذكر نعمت خانه ، پوست و پشم و كرك و موى حيوان و...
- وجه اينكه درباره سرابيل فرمود: ((شما را از گرما نگه مى دارد)) و حفظ از سرما راذكر نكرد
- معناى آيه : ((يعرفون نعمة الله ثم ينكرونها و اكثر هم الكافرون ))
- وجوهى كه درباره آيه ((و اكثرهم الكافرون )) مفسرين گفته اند
- استدلال بعضى به آيه بر بطلان عقيده جبريها و نقد آن
- مراد از اينكه در قيامت از هر امتى شهيدى مبعوث مى گردد
- قيامت روز پاداش و كيفر است نه روز عمل و راهى به بازگشت از آن به حيات ذنيوى نيست
- در عذاب ظالمان در آخرت تخفيف و تاءخيرى نيست
- مشركين در روز قيامت تسليم خدا مى شوند
- تسليم اضطرارى مشركين در قيامت در برابر خدا سودى به حالشان ندارد
- كافران مفسد عذابى بيش از ديگر كفار خواهند داشت
- تفصيلى در مورد شهادت (گواهى دادن )، شهيد و شهداء
- برسى و بيان وجه جمع بين مفاد آيات مختلف در مورد شهادت
- معناى اينكه قرآن بيان كننده هر چيزى است (تبيانالكل شى ء)
- روايتى در ذيل آيه : ((يعرفون نعمة الله ثم ينكرونها...)) و جئنابك شهيدا على هؤلاء))
- چند روايت در ذيل جمله : ((تبيانا لكل شى ء))
نکات آیه
۱- آفرینش موجوداتى که خاصیت سایبانى براى انسان داشته باشد، به قدرت خداست. (و الله جعل لکم ممّا خلق ظللاً)
۲- بهره ورى انسان از سایبان و سرپناه به وسیله اشیاى مختلف، از نعمتهاى الهى است. (و الله جعل لکم ممّا خلق ظللاً)
۳- اندیشیدن در اهمیت سایه و عوامل سایه افکن و رهایى از تابش مداوم آفتاب، از راههاى خداشناسى است. (و الله جعل لکم ممّا خلق ظللاً)
۴- آفرینش کوهها به گونه اى که قابل پناه گرفتن براى انسان باشد، به قدرت خداست. (و الله ... جعل لکم من الجبال أکننًا)
۵- امکان مأوى گرفتن انسان در دل صخره ها و سنگر گرفتن در شکاف کوهها، از نعمتهاى الهى (و جعل لکم من الجبال أکننًا)
۶- برخى موجودات و مخلوقات الهى، فاقد سایه اند. * (و الله جعل لکم ممّا خلق ظللاً) برداشت فوق، بدان احتمال است که «من» در «ممّا خلق» براى جدا ساختن مخلوقات بى سایه از موجودات سایه دار باشد.
۷- دستیابى انسان، به لباسى مناسب براى محافظت خویش از حرارت و شداید جنگ، نعمتى الهى است. (و جعل لکم سربیل تقیکم الحرّ و سربیل تقیکم بأسکم)
۸- لزوم اندیشیدن انسان در خواصّ اشیاى مورد استفاده خود، براى خداشناسى (ممّا خلق ظللاً ... من الجبال أکننًا ... سربیل تقیکم الحرّ و سربیل تقیکم بأسکم)
۹- اهمیت مسکن، سایه، پناهگاههاى کوهستانى و پوششهاى مقاوم و متنوع در زندگى انسان (و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا ... ظللاً ... أکننًا ... سربیل تقیکم الحرّ ... تقیکم بأسکم)
۱۰- اتمام نعمت خداوند بر انسان، با تدارک امکانات مختلف زندگى و متناسب با نیازهاى متنوع وى (و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا ... أثثًا و متعًا ... و سربیل تقیکم بأسکم کذلک یتمّ نعمته علیکم)
۱۱- توجه به اهمیت و گستردگى نعمتهاى خداوند، زمینه ساز تسلیم شدن انسان در برابر خواست و فرمان اوست. (کذلک یتمّ نعمته علیکم لعلّکم تسلمون)
۱۲- تسلیم شدن انسان در برابر خدا، هدف اصلى قرار گرفتن نعمتهاى مختلف در اختیار وى است. (کذلک یتمّ نعمته علیکم لعلّکم تسلمون)
۱۳- تسلیم بودن در برابر خدا، نمود سپاسگزارى انسان در برابر او (لعلّکم تشکرون ... کذلک یتمّ نعمته علیکم لعلّکم تسلمون) برداشت فوق با توجه به ارتباط این آیه با آیه ۷۸ (و الله أخرجکم من بطون ... لعلّکم تشکرون) است که در آن شکر و سپاس پروردگار، هدف و فلسفه اعطاى نعمتها به انسان معرفى شده است.
۱۴- مظاهر مادى طبیعت، در خدمت آدمیان و آفریده شده در جهت منافع آنان (و الله جعل لکم من بیوتکم ... لعلّکم تسلمون) لام در «لکم» که براى انتفاع است و در هر دو آیه به صورت تکرار آمده است، مى تواند بیانگر مطلب فوق باشد.
۱۵- انسان، بهره مند از لطف خاص خداوند و برخوردار از کرامت و مقام ویژه در جهان (و الله جعل لکم من بیوتکم ... و جعل لکم من الجبال ... لعلّکم تسلمون)
۱۶- نیاز به لباس، نیازى دائمى براى انسان و تأمین آن از فراورده هاى حیوانى، امرى موقت است. (و من أصوافها و أوبارها و أشعارها أثثًا و متعًا إلى حین ... و جعل لکم سربیل تقیکم الحرّ) برداشت فوق، بر این احتمال است که قید «إلى حین» مربوط به محدودیت بهره مندى از پشم، کرک و مو باشد و از اینکه اشیاى یاد شده مقید به زمانى محدود شده است، ولى «سرابیل» - که ذکر عام بعد از خاص است - چنین قیدى ندارد، مى توان نکته یاد شده را به دست آورد.
۱۷- امید بستن به هدایت و تربیت انسانها، پس از تأمین نیازهاى ضرورى آنان، امیدى بجا و مناسب است. (و الله جعل لکم ... لعلّکم تسلمون) برداشت فوق، به خاطر این است که خداوند جمله «لعلّکم تسلمون» را پس از به رخ کشیدن نعمتهاى فراوان خویش به انسانها، مطرح کرده است.
۱۸- تسلیم بودن در برابر خداوند، مقامى بس بلند و ارزشمند (و الله جعل لکم ... لعلّکم تسلمون) برداشت فوق، با توجه به این است که هدف و فلسفه آفرینش انسان و اعطاى نعمتهاى گوناگون به او، «تسلیم بودن» دانسته شده است.
۱۹- انسان در معرض سرکشى، در برابر خداوند است. (کذلک یتمّ نعمته علیکم لعلّکم تسلمون) استعمال کلمه «لعل» که براى بیان توقع و صرف امکان و انتظار است، نشانگر آن است که اگر توجهى به نعمتهاى فراوان خدا نباشد، تسلیم شدن انسانها در برابر او دور مى نماید.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آیات آفاقى ۳، ۸
- امکانات مادى: استفاده از امکانات مادى ۱۴; فلسفه امکانات مادى ۱۴
- امیدوارى: امیدوارى پسندیده ۱۷
- انسان: پناهگاه انسان ۴، ۵; تأمین نیازهاى انسان ۱۰; خطر عصیان انسان ها ۱۹; کرامت انسان ۱۵; مقامات انسان ۱۵; منافع انسان ۱۴; نیازهاى دائمى انسان ۱۶; نیازهاى مادى انسان ۱۶
- تربیت: زمینه تربیت ۱۷
- تسلیم: ارزش مقام تسلیم ۱۸; اهمیت تسلیم به خدا ۱۲، ۱۸; تسلیم به خدا ۱۳; زمینه تسلیم به خدا ۱۱
- تعقل: اهمیت تعقل ۸; تعقل در سایه ها ۳
- چهارپایان: فواید چهارپایان ۱۶
- خدا: آثار قدرت خدا ۱; دلایل خدا شناسى ۳، ۸; فلسفه تنوع نعمتهاى خدا ۱۲; قدرت خدا ۴; نعمتهاى خدا ۲، ۵، ۷; وفور نعمتهاى خدا ۱۱
- ذکر: آثار ذکر نعمت ۱۱
- شکر: نشانه هاى شکر خدا ۱۳
- عصیان: خطر عصیان از خدا ۱۹
- کوهها: اهمیت پناهگاههاى کوهستانى ۹; اسکان در کوهها ۵; خلقت کوهها ۴
- لباس: اهمیت لباس ۹; منابع تأمین لباس ۱۶
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱۵
- مسکن: اهمیت مسکن ۹
- موجودات: خلقت موجودات سایه دار ۱; مطالعه فواید موجودات ۸; موجودات بی سایه ۶
- نعمت: اتمام نعمت ۱۰; نعمت سایه ۲; نعمت کوهها ۵; نعمت لباس ۷
- نیازها: اهمیت تأمین نیازهای ضرورى ۱۷; نیاز به لباس ۱۶
- هدایت: زمینه هدایت ۱۷