النحل ٨٢
کپی متن آیه |
---|
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْکَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ |
ترجمه
النحل ٨١ | آیه ٨٢ | النحل ٨٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْبَلاغُ»: ابلاغ. تبلیغ. رساندن. «الْمُبِینُ»: آشکار و بیپرده. بیانگر فرمان یزدان و روشنگر درست از نادرست کارهای مردمان.
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۸۹ سوره نحل
- خدای تعالی، سبب حقيقى پرواز مرغان در هواست
- ذكر نعمت خانه، پوست و پشم و كُرك و موى حيوان و...
- وجه اين كه درباره سرابيل فرمود: «شما را از گرما نگه مى دارد»، و حفظ از سرما را ذكر نكرد
- معناى آيه: «يَعرِفُونَ نِعمَةَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَ أكثَرُهُمُ الكَافِرُون»
- وجوهى كه مفسّران، درباره آيه «وَ أكثَرُهُمُ الكَافِرُون» گفته اند
- مراد از اين كه در قيامت، از هر امّتى، شهيدى مبعوث مى گردد
- قيامت، روز پاداش و كيفر است، نه روز عمل و جبران
- در عذاب ظالمان در آخرت، تخفيف و تأخيرى نيست
- مشركان در روز قيامت، تسليم خدا مى شوند
- تسليم اضطرارى مشركان در قيامت، در برابر خدا، سودى به حالشان ندارد
- كافران مفسد، عذابى بيش از ديگر كفار خواهند داشت
- تفصيلى در مورد شهید و شهادت گواهان، در قیامت
- معناى اين كه قرآن، بيان كننده هر چيزى است
- بحث روايتى
- چند روايت در ذيل جمله: «تِبيَاناً لِكُلّ شَئ»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ «82»
پس (اى پيامبر) اگر روى برتافتند، پس بر (عهده) تو جز تبليغ روشن نيست.
پیام ها
1- انسان در انتخاب راه وعقيده اختيار دارد و نشانهى آن سركشى در برابر دعوت انبياست. «فَإِنْ تَوَلَّوْا»
2- وظيفهى انبيا، ابلاغ است نه اجبار. «فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ»
3- تبليغ بايد روشن و بدون ابهام و شك باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
4- اگر انسان روح سالم نداشته باشد، روشنترين تبليغها «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»، از پاكترين افراد يعنى انبيا، در او كارساز نيست. «فَإِنْ تَوَلَّوْا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ (82)
فَإِنْ تَوَلَّوْا: پس اگر رو برگردانند و پشت كنند از اسلام. فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ: پس اين است و جز اين نيست بر تو است رسانيدن پيغام آشكارا، و چون تو اى پيغمبر تبليغ فرمودى، اعراض ايشان تو را زيان ندارد اين كلام از قبيل اقامه سبب است مقام مسبب، يعنى اگر از تو اعراض نمايند
جلد 7 - صفحه 258
ضررى به تو نرسد، زيرا بر تو همين تبليغ است، و تو آن را رسانيدهاى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ (82) يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ (83) وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (84) وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (85)
ترجمه
پس اگر رو گردانند پس جز اين نيست كه بر تو است رسانيدن آشكار
ميشناسند نعمت خدا را پس انكار ميكنند آنرا و بيشتر آنها ناسپاسانند
و روز كه برانگيزيم از هر جماعتى گواهى را پس اذن داده نشود براى كسانيكه كافر شدند و نه آنها طلب خوشنودى كرده شوند
و چون به بينند آنانكه ستم كردند عذاب را پس سبك كرده نشود از آنها و نه آنها مهلت داده شوند.
تفسير
- پس از اقامه حجّت بر وجوب شكر نعمت و تسليم و انقياد در برابر اوامر حضرت احديّت باز اگر اهل عناد و لجاج اعراض و استنكاف از قبول نمودند باكى نيست پيغمبر اكرم بوظيفه خود عمل نموده معذور است و بيشتر آنها معاقب چون نعمت خدا را شناختند و منكر شدند بكفران و كفر باطنى و البتّه اعظم نعم الهى ولايت ائمه اطهار است چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه ما و اللّه نعمت خدائيم كه انعام فرموده است آنرا بر بندگان و بسبب ما فائز بنعمت شد هر كس فائز شد و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه چون آيه انّما وليّكم اللّه نازل شد چند نفر از اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مسجد مدينه جمع شدند و با يكديگر گفتند اگر ما باين آيه ايمان بياوريم ذليل ميشويم و على بن أبي طالب بر ما مسلّط خواهد شد و اگر ايمان نياوريم بتمام آيات كافر خواهيم شد و ما ميدانيم كه پيغمبر صادق است در آنچه ميگويد ولى دوست نداريم او را و از على اطاعت نميكنيم پس اين آيه نازل شد كه مراد از آن نعمت ولايت على عليه السّلام است و در روايت
جلد 3 صفحه 307
عيّاشى از امام كاظم عليه السّلام اشاره باين معنى شده است و اينكه نسبت كفر باكثر داده شده گفتهاند براى آنستكه بيشتر اعراض كنندگان معرفت به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام و سائر نعم الهى پيدا كردند و منكر شدند و كفران نمودند ولى بعضى براى قصور ادراك معرفت پيدا نكردند و معذور بودند و اطلاق كفران و كفر در مورد آنها روا نيست و بنابراين ضمير هم راجع باعراض كنندگان است با آنكه نسبت معرفت و انكار بتمام آنها در كلام الهى داده شده چنانچه ظاهر است و بنظر حقير براى آنستكه بيشتر كسانيكه معرفت پيدا كردند و منكر شدند در ظلم و تعدّى و آزار خاندان نبوّت كوتاهى ننمودند و حقيقت كفران نعمت و كمال كفر در اين دسته ظهور و بروز پيدا كرد لذا از آنها بجمع معرّف تعبير شده است و بنابراين ضمير هم بظاهر خود باقى و موصوف بمعرفت و انكار تمام اعراض كنندگانند و حقيقت كفران و كمال كفر مخصوص بغاصبين حقّ و ستمكاران بآل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و ياد كن اى پيغمبر روز قيامت را كه برانگيزيم از هر امّت و جماعت از امم سابقه و جماعات لاحقه گواهى را كه آن پيغمبر وقت و امام زمان است براى گواهى دادن بر اعمال آنها از كفر و ايمان و اطاعت و عصيان براى اتمام حجّت و مزيد عزّت اهل ايمان و فضيحت اهل طغيان چنانچه در مجمع و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه براى هر زمان و امّتى امامى است كه مبعوث ميشوند اهل آن زمان و آن امّت با امام خودشان پس مأذون نميشوند كفّار در عذر خواهى از گناه چون عذرى ندارند و آنجا جاى ذكر باطل نيست و بآنها گفته نميشود خدا را از خودتان راضى و خوشنود نمائيد چون آنجا جاى تكليف نيست و صيغه يستعتبون مشتقّ از عتبى بمعناى رضا است و چون عذاب الهى را مشاهده نمودند تخفيف و مهلتى براى آنها نيست بايد دائما بسوزند و بسازند و ندامت و پشيمانى و توبه و انابه براى آنها ثمرى ندارد.
جلد 3 صفحه 308
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّما عَلَيكَ البَلاغُ المُبِينُ (82)
پس اگر اعراض كردند و اسلام نياوردند پس فقط تكليف شما پيغمبران اتمام حجة است براي قوم ببيان ادله توحيد و اتيان بمعجزات که دليل بر صدق دعواي آنها باشد و بيان وظايف دين و بشارت و انذار و نصيحت و موعظه و اما اسلام آوردن و نياوردن قوم مربوط بآنها نيست خود اينها مسئولند لِيَهلِكَ مَن هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحيي مَن حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ انفال آيه 44 فَإِن تَوَلَّوا پس از اينکه همه آيات قدرت و تذكر بنعم الهي باز ايمان نياورند و بكفر و شرك خود باقي و ثابت ماندند بر انبياء جز ابلاغ چيزي نيست و راه عذر بر احدي باقي نماند چنانچه وظيفه علما هم بيان احكام است و تاليف رسائل عمليه و در دسترس عموم گذاردن لكن عمل آنها و تقليد از علماء در عهده خود مكلفين است.
فَإِنَّما عَلَيكَ البَلاغُ المُبِينُ ما عَلَي الرَّسُولِ إِلَّا البَلاغُ
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 82)- بعد از ذکر این نعمتهای آشکار و نهان میفرماید: «با این همه اگر آنها روی برتابند (و تسلیم دعوت حق نشوند، نگران مباش) چرا که وظیفه تو فقط ابلاغ آشکار است» (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ الْمُبِینُ).
این جمله در حقیقت، برای دلداری پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و تسلی خاطر اوست.
نکات آیه
۱- پیامبر(ص)، در قبال روى گردانى کافران از دعوت آن حضرت پس از تبیین آیات الهى بر آنان، مسؤولیتى نداشت. (فإن تولّوا فإنما علیک البلغ المبین)
۲- وظیفه پیامبر(ص)، تنها ابلاغ پیام الهى به انسانها بود و نه اجبار مردمان به پذیرش آن پیام. (فإنما علیک البلغ المبین) حصر در آیه فوق (فإنما علیک ...) حصر اضافى بوده و نسبت به اجبار و اکراه سنجیده شده است.
۳- پیامبر(ص)، وظیفه دار به کارگیرى مفاهیم روشن و صریح در تبلیغ دین (فإنما علیک البلغ المبین) «بلاغ» به معناى تبلیغ و رساندن پیام است. توصیف آن به «المبین» (آشکار و روشنگر) بیانگر مطلب یاد شده است.
۴- لزوم به کارگیرى مفاهیم و مطالب روشن و صریح، در تبلیغ دین (فإنما علیک البلغ المبین)
۵- سلب نشدن وظیفه ابلاغ دین از پیامبر(ص) و رهبران الهى، به صرف روى گردانى مردم از آنان (فإن تولّوا فإنما علیک البلغ المبین) بدین احتمال که معناى آیه چنین باشد که اگر مردم روى گرداندند، تو نباید بار تکلیف را فرو نهى; بلکه باید همچنان به وظیفه ابلاغ پیام الهى همت گمارى، برداشت فوق به دست مى آید. گفتنى است آمدن جمله «فإنما علیک ...» به صورت جمله اسمیه - که دال بر استمرار است - مؤید همین برداشت خواهد بود.
۶- تسلى دادن خداوند به پیامبر(ص)، براى نگران نبودن از روى گردانى حق ناپذیران (فإن تولّوا فإنما علیک البلغ المبین)
۷- امکان روى گردانى انسان از حق و حقایق دینى على رغم روشن بودن آنها (فإن تولّوا فإنما علیک البلغ المبین)
۸- بیان نعمتهاى الهى در ابعاد زندگى، از مصادیق «بلاغ مبین» (بیان روشن دین) است. (و الله جعل لکم ممّا خلق ظللاً ... کذلک یتمّ نعمته علیک لعلّکم تسلمون ... فإنما علیک البلغ المبین) در آیات گذشته نعمتهاى مختلف خداوند بیان گردید و در پایان اشاره شد که هدف از بیان نعمتها، تسلیم شدن انسانها در برابر خداست و اگر مردم روى گرداندند، وظیفه اى جز همین بیان روشن (بیان نعمتها) نیست.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تبیین آیات خدا ۱
- تبلیغ: صراحت در تبلیغ ۳، ۴
- جبرواختیار ۲:
- حق: اعراض از حق ۷; اعراض حق ناپذیران ۶
- خدا: بیان نعمتهاى خدا ۸
- دین: استقامت در تبلیغ دین ۵; اعراض از دین ۷; اهمیت تبلیغ دین ۵; روش تبلیغ دین ۳، ۴; روش تبیین دین ۸; نفى اکراه در دین ۲
- رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۵
- کافران: اعراض کافران ۱
- محمد(ص): اعراض از محمد(ص) ۱; تبلیغ محمد(ص) ۲، ۳; دلدارى به محمد(ص) ۶; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۱، ۲; مسؤولیت محمد(ص) ۳، ۵
منابع