النحل ٤٤
ترجمه
النحل ٤٣ | آیه ٤٤ | النحل ٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْبَیِّنَاتِ»: دلائل روشن. معجزات آشکار. «الزُّبُرِ»: جمع زَبُور، کتابها (نگا: آلعمران / . «بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ»: جار و مجرور متعلّق به (أَرْسَلْنا) در آیه قبلی و یا متعلّق به فعل محذوفی مانند (أَرْسِلُوا) است. «الذِّکْرَ»: مراد قرآن است (نگا: آلعمران / ، حجر / و . «ما»: آنچه. مراد احکام و شرائع است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل
- مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است
- علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل
- مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى است
- معنا و موارد استعمال كلمه : ((ذكر))
- مراد از اهل ذكر در فاسئلوا اهل الذكر)) و اينكه مخاطبين اين خطاب كيانند
- معنا و مفاد آيه : ((و انزل اليك الذكر لتبين للناس مانزل اليهم ...))
- وجوهى كه مفسرين در تفسير آيه گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول الله و عترت او (ائمه ) عليهم الصلاة و السلام
- انذار و تهديد مشركين كه از در مكه به خدا و پيامبرانش گناه مى كردند (مكروا السيئات )
- مراد از ((اخذ در تقلب )) و ((اخذ بر تخوف )) كه مشركين بدان تهديد شده اند
- گردش سايه اشياء نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- سجده جنبندگان آسمانها و زمين براى خدا به معناى خضوع وتذلل آنان در برابر خدا است
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و درمقابل خالق
- توضيحى درباره در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر خداى سبحان
- رد استدلال برخى به آيه : ((يخافون ربهم ...)) براىقول به اينكه ملائكه مكلف بوده خوف و رجا دارند وافضل از بشر هستند
- مقصود از جمله : ((لا تتخدوا الهين اثنين )) و معنايى كه از نهى از دو خدا گرفتن استفادهمى شود
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه فقط او معبود و دين دائما از او باشد (له الدين و اصبا)
- در تنگناها و شدائد، اميد بستن به مسبب الاسباب و دست به دامان او شدن فطرى انسان است
- توضيح اينكه كفران نعمت غات و غرض شرك ورزيدن مشركين است
- مقصود از اينكه مشركين بخشى از روزى خود را نصيب ((ما لا يعملون )) قرار مى دهند
- منشاء و سبب اينكه مشركين ملائكه را مؤ نث و دختران خدا مى دانستند
- معناى جمله : ((و لهم ما يشتهون )) و گفتگوئى كه در مورد شده است
- حكايت دختر كشى مشركين و نكوهش آن
- ايمان به آخرت منبع همه خيرات و بركات و ايمان نداشتن به آخرت ريشه همه گناهاناست .
- منزه بودن خداى تعالى از هر قبيح عقلى و طبعى و از اتصاف به صفات ممكنات
- معناى جمله ((ولله المثل الاعلى ))
- اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از ((امم )) و ((اليوم )) در آيه : ((تالله لقد ارسلنا الى امم من قبلك ...))
- رواياتى كه در آنها اهل ذكر در جمله : ((فاسئلوااهل الذكر)) به اهل بيت عليهم السلام تفسير شده است
- بيان اينكه با توجه به سياق آيات مراد از اهل ذكراهل كتاب است و با قطع نظر از خصوص آيه مراداهل بيت عليهم السلام مى باشد
- چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))
نکات آیه
۱- خداوند، تمامى انبیا و رسولان خود را با دلایل روشن (معجزات) و کتاب به سوى مردم گسیل داشته است. (و ما أرسلنا من قبلک إلاّ رجالاً ... بالبیّنت و الزبر) «زبر» جمع «زبور» و به معناى کتابهاست.
۲- تفاوت انبیا با سایر انسانها، در دریافت وحى از خدا، داشتن مقام نبوت و کتاب آسمانى است. (و ما أرسلنا من قبلک إلاّ رجالاً نوحى إلیهم ... بالبیّنت و الزبر) برداشت فوق، بنابراین نکته است که آیه در ادامه معرفى انبیا باشد بدین صورت که: آنان از جنس بشر هستند (و ما أرسلنا من قبلک إلاّ رجالاً نوحى إلیهم...) و به آنان وحى مى شود و....
۳- خداوند، در راستاى دادن بینات و کتاب به انبیا، قرآن کریم را به پیامبراکرم(ص) اعطا فرمود. (بالبیّنت و الزبر و أنزلنا إلیک الذکر)
۴- قرآن، کتاب یاد و یادآورى است. (و أنزلنا إلیک الذکر)
۵- ذکر، از نامهاى قرآن کریم است. (و أنزلنا إلیک الذکر)
۶- پیامبر(ص)، وظیفه دار تبیین قرآن کریم براى مردم (و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس)
۷- همه مردم، مخاطبان قرآنند و پیام آن جهانى است. (و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل إلیهم)
۸- پیامبر(ص)، داراى فهمى فراتر از فهم سایر انسانها (و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس)
۹- پیامبر(ص)، داراى علمى مبرّا از فراموشى و نسیان * (و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مراد از «الذکر» به قرینه «ما نزّل إلیهم» علم باشد و «ذکر» در لغت بودن چیزى در قلب (صورت علمى) است. از اینکه از علم اعطا شده به پیامبر(ص) تعبیر به ذکر گردیده، احتمال دارد به خاطر این باشد که در آن غفلت و فراموشى راه نداشته است.
۱۰- قرآن، حاوى تعالیم و حقایقى است که کلید فهم آنها در دست پیامبر(ص) بود. (و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل إلیهم)
۱۱- قرآن، کتابى است که نقش بینات و معجزات انبیاى پیشین را به تنهایى ایفا مى کند. (و ما أرسلنا ... بالبیّنت و الزبر و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل إلیهم) از اینکه خداوند در کنار ذکر اعطاى بینات و کتاب به انبیاى پیشین، براى پیامبر(ص) جداگانه کتابى خاص را ذکر مى کند، مى تواند به خاطر نکته فوق باشد.
۱۲- خداوند، به انبیاى پیشین معجزات حسى عطا فرمود و در قبال آن به پیامبر(ص)، کتاب آسمانى جهان شمول عطا کرد. * (و ما أرسلنا ... بالبیّنت و الزبر و أنزلنا إلیک الذکر) «بیّنة» به معناى دلیل واضح و روشن - اعم از عقلى و حسى - است. طبق شواهد تاریخى مراد از «بینات» در آیه، ممکن است معجزات حسى باشد. جدا ذکر کردن پیامبر(ص) براى اعطاى قرآن، مشعر به برداشت یاد شده است.
۱۳- مردم، باید براى فهم و کشف حقایق به پیامبراکرم(ص) مراجعه کنند. (فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون ... و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس)
۱۴- هدف از نزول قرآن و تبیین و تفسیر آن، رشد فکرى مردم است. (و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ... و لعلّهم یتفکّرون)
۱۵- تفکر، از ابزار شناخت و درک حقایق است. (و لعلّهم یتفکّرون)
۱۶- قرآن، داراى دو نزول (دفعى و تدریجى) است. (و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل إلیهم) آوردن دو فعل «أنزل» و «نزّل» براى بیان نزول قرآن - چنان چه راغب گفته است - احتمال دارد از این جهت باشد که «نزّل» به معناى نزول پراکنده و تدریجى است.
۱۷- تفکر در آیات قرآن، عامل کشف حقانیت و روا بودن نزول وحى بر بشر (و ما أرسلنا من قبلک إلاّ رجالاً نوحى إلیهم ... و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ... و لعلّهم یتفکّرون) احتمال دارد متعلق «یتفکّرون» شبهه اى باشد که از سوى مشرکان درباره عدم امکان نزول وحى بر بشر، القا و مطرح مى شده است.
۱۸- تفکر و اندیشه، امرى مطلوب و بایسته است. (و لعلّهم یتفکّرون)
روایات و احادیث
۱۹- «عن أبى عبدالله(ع): ... و سمّى الله عزّوجلّ القرآن ذکراً فقال تبارک و تعالى: «و أنزلنا إلیک الذکر...»;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: ... خداى عزّوجلّ قرآن را «ذکر» نامیده و فرموده است: و أنزلناإلیک الذکر».
موضوعات مرتبط
- انبیا: بینات انبیا ۱، ۲، ۳; دلایل بعثت انبیا ۱; کتاب انبیا ۱، ۲; معجزه انبیا ۱; معجزه حسى انبیا ۱۲; نبوت انبیا ۲; وحى به انبیا ۲; ویژگیهاى انبیا ۲; ویژگیهاى معجزه انبیا ى قبل از محمد(ص) ۱۲
- تذکر: عوامل تذکر ۴
- تفکر: آثار تفکر ۱۵; آثار تفکر در قرآن ۱۷; اهمیت تفکر ۱۸
- حقایق: ابزار درک حقایق ۱۵; روش تبیین حقایق ۱۳; عوامل تبیین حقایق ۱۷
- خدا: عطایاى خدا ۳، ۱۲
- ذکر ۵، ۱۹:
- شناخت: ابزار شناخت ۱۵
- عمل: عمل پسندیده ۱۸
- قرآن: اعجاز قرآن ۱۱، ۱۲; تبیین قرآن ۶; جهان شمولى قرآن ۷، ۱۲; فضیلت قرآن ۱۱، ۱۲; فلسفه تبیین قرآن ۱۴; فلسفه نزول قرآن ۱۴; مبین قرآن ۱۰; مخاطبان قرآن ۷; نامهاى قرآن ۵، ۱۹; نزول تدریجى قرآن ۱۶; نزول دفعى قرآن ۱۶; نقش قرآن ۴; ویژگیهاى قرآن ۴
- محمد(ص): تنزیه محمد(ص) ۹; رجوع به محمد(ص) ۱۳; فضایل محمد(ص) ۸، ۹، ۱۰، ۱۲; فهم محمد(ص) ۸; کتاب محمد(ص) ۳; محمد(ص) و فراموشى ۹; محمد(ص) و قرآن ۶; مسؤولیت محمد(ص) ۶; نزول قرآن بر محمد(ص) ۳; نقش محمد(ص) ۱۰، ۱۳;ویژگیهاى علم محمد(ص) ۹; ویژگیهاى معجزه محمد(ص) ۱۲
- مردم: اهمیت رشد فکرى مردم ۱۴
- وحى: نزول وحى بر بشر ۱۷
منابع
- ↑ کافى، ج ۱، ص ۲۹۵، ح ۳; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۷- ، ح ۹۷.