الحجر ٤٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۰۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

هر گونه غلِّ [= حسد و کینه و دشمنی‌] را از سینه آنها برمی‌کنیم (و روحشان را پاک می‌سازیم)؛ در حالی که همه برابرند، و بر تختها روبه‌روی یکدیگر قرار دارند.

|و هر كينه‌اى را از سينه آنها برداشتيم، كه برادرانه بر تخت‌ها رو به روى هم قرار گيرند
و آنچه كينه [و شائبه‌هاى نفسانى‌] در سينه‌هاى آنان است بركنيم؛ برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشسته‌اند.
و ما آیینه دلهای پاک آنها را از کدورت کینه و حسد و هر خلق ناپسند به کلی پاک و پاکیزه ساختیم و همه برادروار روبروی یکدیگر بر تختهای عزت بنشینند.
و آنچه از دشمنی و کینه در سینه هایشان بوده برکنده ایم که برادروار بر تخت هایی روبروی یکدیگرند.
هر كينه‌اى را از دلشان بركنده‌ايم، همه برادرند، بر تختها روبه‌روى همند.
و از سینه‌های آنان هر گونه کینه‌ای را می‌زداییم، و دوستانه بر تختها رویاروی بنشینند
و هر بدخواهى و كينه‌اى كه در سينه‌هاشان بود بركنديم برادرانى بر تخت هايى روياروى هم‌اند.
و کینه‌توزی و دشمنانگی را از سینه‌هایشان بیرون می‌کشیم، و برادرانه بر تختها رویاروی هم می‌نشینند.
و آنچه کینه (و شائبه‌های نفسانی) در سینه‌هاشان است برکندیم، (و) برادرانه بر تخت‌هایی رویاروی یکدیگرند.
و برافکندیم آنچه در سینه‌های ایشان است از کینه برادرانند بر تختهائی روی بروی‌


الحجر ٤٦ آیه ٤٧ الحجر ٤٨
سوره : سوره الحجر
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَزَعْنَا»: بیرون کشیدیم. به در آوردیم. «غِلٍّ»: کینه‌توزی و دشمنانگی (نگا: اعراف / ، حشر / ). «إِخْوَاناً»: برادران در مودّت و مخالطت، یعنی: دوستان. حال (الْمُتَّقینَ) یا ضمیر (و) در (أُدْخُلُوا) یا ضمیر مستتر در (آمِنِینَ) یا ضمیر (هُمْ) در (صُدُورِهِمْ) می‌باشد. «سُرُرٍ»: جمع سَریر، تخت‌ها. «مُتَقَابِلینَ»: روبه‌روی هم. برابر یکدیگر. صفت (إِخْوَاناً) یا حال ضمیر مستتر در آن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، هرگونه دشمنى و کینه اى را از دل متقین در بهشت بیرون مى کند. (ادخلوها بسلم ءامنین . و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ) «غلّ» در لغت به معناى دشمنى و کینه است.

۲- متقین در بهشت، داراى روابط صمیمانه و به دور از هرگونه ناخالصى اند. (ادخلوها بسلم ءامنین . و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ) «غلّ» در لغت به معناى غش و ناخالصى آمده است.

۳- محل کینه و دشمنى انسان، سینه و دل اوست. (و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ)

۴- حضور انسانها در بهشت، جسمانى است. (و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ إخونًا على سرر متقبلین)

۵- تقوا، زمینه زدوده شدن کینه و دشمنى از دلها و موجب ایجاد روح برادرى در میان انسانها (إن المتقین ... و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ إخونًا)

۶- متقین، در بهشت در حالى که روبه روى یکدیگر قرار دارند، بر تختها مى آرامند. (إن المتقین فى جنّ-ت ... على سرر متقبلین)

۷- متقین، در بهشت بزم باصفایى دارند. (إن المتقین فى جنّ-ت ... و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ إخونًا على سرر متقبلین)

۸- امکان راه یابى کینه و دشمنى در دل متقین (و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ ) از اینکه خداوند فرمود: «از دل متقین کینه و دشمنى را برداشتیم» حکایت از این نکته مى کند که کینه، مى تواند در دل متقین راه پیدا کند.

موضوعات مرتبط

  • بدن: بدن در بهشت ۴
  • برادرى: عوامل برادرى ۵
  • بهشت: تختهاى بهشت ۶; رفع کینه در بهشت ۱
  • بهشتیان: آسایش بهشتیان ۶; بزم بهشتیان ۷; بهشتیان و کینه ۱
  • تقوا: آثار تقوا ۵
  • خدا: افعال خدا ۱
  • دشمنى: جایگاه دشمنى ۳; زمینه رفع دشمنى ۵
  • قلب: نقش قلب ۳
  • کینه: جایگاه کینه ۳; زمینه رفع کینه ۵
  • متقین: دوستى متقین در بهشت ۲; روابط متقین در بهشت ۲; متقین در بهشت ۱، ۶، ۷; متقین و دشمنى ۱، ۸; متقین و کینه ۱، ۸
  • معاد: معاد جسمانى ۴

منابع