يوسف ٨٢
ترجمه
يوسف ٨١ | آیه ٨٢ | يوسف ٨٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إسْأَلِ الْقَرْیَةَ»: از اهالی شهر بپرس. مضاف محذوف است که (اهل) است. یعنی: إِسْأَلْ أَهْلَ الْقَرْیَةَ. «الْقَرْیَةَ»: شهر (نگا: بقره / ، انعام / اعراف / ). «الْعِیرَ»: کاروان. قافله.
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۶۳، سوره يوسف
- بازگشت برادران يوسف به سوى پدر و راضى كردن او به بردن بنيامين و...
- مراد يعقوب (عليه السلام ) از جمله : ((فالله خير حافظا و هو ارحم الراحمين ))
- معناى توسل به خدا، لغو و بى اثر دانستن اسباب و وسائط نيست
- سبب اينكه يعقوب (عليه السلام ) به پسران خود سفارش كرد از يك دروازه وارد نشوند
- سه نكته درباره توكل از آيه شريفه : ((و قال يا نبىّ...)) استفاده مى شود
- معناى جمله : ((ما كان يغنى عنهم من الله من شى ء...))
- علم موهبتى به يعقوب (عليه السلام ) اكتسابى نبوده و نتيجه اخلاص در توحيد است
- توجيه ديگر مفسرين در معناى آيات مورد بحث
- گفتار يوسف جز افتراهاى مذموم عقلى و حرام شرعى نيست !
- توجيه ديگر مفسرين در مراد از آيه شريفه
- پيمانه ملك گم شده است !
- كيفر سارق معين مى شود
- پيمانه از باروبنه بنيامين برادر ابوينى يوسف (عليه السلام ) يافته مى شود!
- مراد از اينكه يوسف (عليه السلام ) نمى توانستند بر مبناى كيش مصريان برادر را نزدخود نگاه بدارد
- معناى جمله ((فوق كل ذى علم ))
- گفتگوى يوسف (عليه السلام ) با برادران پس از آنكه پيمانه گمشده از باروبنه بنيامين يافته شد
- گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟
- يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا... و ما كنّا
نکات آیه
۱- خبر دزدى بنیامین در آبادى محل سکونت یوسف (مصر) ، شایع شده بود. (وسئل القریة التى کنا فیها) «قریة» به محل سکونت و اجتماع انسانها (شهر و روستا) گفته مى شود. از این رو در برداشت از آن به «آبادى» تعبیر شد. پرسش از آبادى با اینکه مقصود پرسش از اهل آبادى است، براى رساندن این معناست که: خبر سرقت بنیامین در شهر شایع شده و همگان از آن مطلع بودند.
۲- کاروانیان همراه فرزندان یعقوب به ماجراى دزدى بنیامین آگاه بودند. (وسئل ... العیر التى أقبلنا فیها)
۳- فرزندان یعقوب ، بر این گمان بودند که پدرشان داستان سرقت بنیامین را تصدیق نخواهد کرد. (وسئل القریة ... والعیر التى أقبلنا فیها)
۴- لاوى به برادرانش سفارش کرد از یعقوب بخواهند که وى از اهالى مصر و نیز از همسفران ایشان ، داستان سرقت بنیامین را جویا شود. (فقولوا یأبانا ... وسئل القریة ... والعیر التى أقبلنا فیها) «اقبال» (مصدر أقبلنا) به معناى روى آوردن است و متعلق آن «إلیک» و مانند آن است که به خاطر وضوحش در کلام نیامده و «فیها» حال براى ضمیر «أقبلنا» مى باشد. بنابراین «وسئل ... العیر التى ...» ; یعنى، از کاروانى بپرس که ما در میان آنها به سوى شما آمدیم. قابل ذکر است که آیه مورد بحث نیز مانند آیه سابق، از سفارشهاى لاوى به برادرانش مى باشد.
۵- فرزندان یعقوب از مصر به همراه کاروانى از کنعانیان رهسپار دیار خویش شدند. (والعیر التى أقبلنا فیها)
۶- لاوى از برادرانش خواست نزد پدر بر راستگویى خویش در سرقت بنیامین تأکید کنند. (و إنا لصدقون)
۷- گواهى شهود عینى ، طریقى معتبر براى اثبات مدعا (وسئل القریة ... والعیر التى أقبلنا فیها)
موضوعات مرتبط
- احکام: ۷
- برادران یوسف: بازگشت برادران یوسف به کنعان ۵; برادران یوسف و یعقوب(ع) ۳، ۴; خواسته هاى برادران یوسف ۴; صداقت برادران یوسف ۶; ظن برادران یوسف ۳
- بنیامین: اتهام دزدى به بنیامین ۶; درخواست تفحص از دزدى بنیامین ۴; شیوع دزدى بنیامین ۱، ۲; کاروان تجارى و دزدى بنیامین ۲
- دعوا: ادله اثبات دعوا ۷
- گواهى: آثار گواهى ۷; احکام گواهى ۷
- لاوى: توصیه هاى لاوى ۴; خواسته هاى لاوى ۶; لاوى و برادران یوسف ۶
- یوسف(ع): قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶