هود ٢٩
ترجمه
هود ٢٨ | آیه ٢٩ | هود ٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلیْهِ»: بر آن. در برابر آن. مرجع ضمیر (ه) تبلیغ مفهوم از آیات قبلی است (نگا: هود / ). «طَارِد»: طردکننده. دورکننده.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۵ - ۲۵، سوره هود
- نوح (ع ) نذير مبين بوده و رسالتش بازداشتن مردم از عبادت غير خدا و انذارشان از عذاببوده است
- انگيزه بت پرستى قوم نوح (ع ) و محاجه آن جناب با آنان در سطح فهمشان
- خروج از اسلام ، خروج از نظام آفرينش است و عذاب و هلاكت در پى دارد
- دليلاول توانگران و اشراف قوم نوح (ع ) كه در رد دعوت آن حضرتاستدلال كردند به اينكه او نيز چون آنان بشر است
- استدلال دوم قوم نوح (ع ) در رد دعوت آن جناب به اينكه افراد پا برهنه و مستمند و پستبه تو ايمان آورده اند!
- سومين سخن نوح (ع ) خطاب به نوح و پيروانش : ما شما را دروغگو مى پنداريم
- پاسخ حضرت نوح (ع ) به استدلال كفار
- جواب نوح (ع ) به استدلال اول قوم خود گفتند: ((ما نراك الا بشرا مثلنا))
- نفى اجبار و اكراه در دين ، در شريعت نوح كه كهن ترين شرايع است تشريع شده بود
- جواب نوح (ع ) به اين سخن قوم خود كه مؤ منين با او را پست و ضعيف توصيف كردند،به اينكه او آنان را خود نمى راند و حساب همه با خدا است
- پاسخ نوح (ع ) به اين حجت اشراف قوم خود كه به نوح (ع ) و پيروانش گفتند ما درشما برترى و فضلى بر خود نمى بينم
- پندارهاى جاهلانه عوام الناس درباره انبياء (ع ) و توقعات نابجايشان از آنان
- (پيرامون قدرت انبياء و اولياء به اذن خدا، و عدماستقلال ممكنات از واجب الوجود، نه در ذات و نه در آثار)
- ديدگاه اشراف قوم نوح (ع ) درباره تقيسيم جامعه به دو طبقه بالا و پايين و مبارزه نوح(ع ) با اين اعتقاد باطل
- ملاك فضيلت ، پاكى نفس و صفاى باطن است نه امتيازات و برتريهاى مادى و ظاهرى
- سخن آخر قوم نوح (ع ) به آن جناب : ((اگر از راستگويان هستى ، عذابى را كه وعده مىدهى بياور!))
- جواب نوح (ع ): من اختيار ندارم ، آوردن عذاب به دست خدا است و بسته به مشيت او مىباشد
- معناى ((غى )) و فرق بين اغوا و اضلال و معناى اراده و اشاره به تفاوت بين اراده ما واراده خدا
- بيان جواز انتساب اغواى مجازاتى به خداى تعالى و اشاره به اينكه غذاباستيصال قوم نوح (ع ) مسبوق به اغواى خداوند بوده است
- وجوه ديگرى كه در معناى جمله : ((ان كان اللّه يريدان يغويكم )) گفته شده است
- مشابهت و همانندى احتجاجات نوح (ع ) با قوم خود، با احتجاجات پيغمبر گرامى اسلام (ص) با مشركين زمان خود
- بحث روايتى
- (دو روايت در ذيل آيه : ((لا ينفعكم نصحى ...)) و ((ام يقولون افتريه ...)))
نکات آیه
۱- نوح(ع) به مردم اعلام کرد که: در برابر ابلاغ رسالت ، کمترین مالى از آنان درخواست نخواهد کرد. (یقوم لاأسئلکم علیه مالاً) مراد از ضمیر در «علیه» پیامبرى و ابلاغ رسالت است. کلمه «مالاً» نکره است و چون پس از نفى (لاأسئلکم) قرار گرفته است ، دلالت بر عموم دارد; یعنى ، هیچ مالى و کمترین پاداشى.
۲- پیامبران ، منزه از درخواست کمترین مال و دارایى از مردم به خاطر ابلاغ رسالت و تبلیغ معارف دین (و یقوم لاأسئلکم علیه مالاً)
۳- دستیابى به مال و دارایى مردم به بهانه پیامبرى ، تحلیل نابخردانه سران و اشراف قوم نوح از ادعاى نبوت و رسالت آن حضرت (و یقوم لاأسئلکم علیه مالاً) از اینکه نوح(ع) در پاسخ به قوم خویش ، مطرح مى سازد که کمترین مالى از آنان مطالبه نمى کند ، معلوم مى شود که کفرپیشگان چنین اتهامى را متوجه او کرده بودند.
۴- نوح(ع) به قوم خویش اعلام کرد که پاداش رسالتش تنها بر عهده خداوند است. (إن أجرى إلاّ على الله)
۵- پیامبران ، منزه از علاقه به مال و منال و امور مادى (لا أسئلکم علیه مالاً إن أجرى إلاّ على الله) تعبیر «أجر» در مقابل «مال» در آیه شریفه ، گویاى این است که: نوح(ع) در پاداش خواهى از خداوند نیز ، درخواست مال و دارایى نمى کند و علاقه اى به آن نشان نمى دهد.
۶- چشم ندوختن به مال و دارایى مردم ، از نشانه هاى صداقت مصلحان جامعه و مبلغان راستین دین است. (و یقوم لا أسئلکم علیه مالاً إن أجرى إلاّ على الله)
۷- مبلغان معارف دین ، مستحق پاداشند و پاداش دهنده ایشان ، خداوند است. (إن أجرى إلاّ على الله)
۸- مطرود شدن مؤمنان تهى دست از پیرامون نوح(ع) ، از شرایط سران و اشراف قوم نوح براى ایمان آوردن به آن حضرت (و ما أنا بطارد الذین ءامنوا)
۹- مخالفت شدید و قاطعانه نوح(ع) با درخواست نابه جاى سران و اشراف (طرد مؤمنان تهى دست) (و ما أنا بطارد الذین ءامنوا) آوردن جمله اسمیه و «با»ى زایده ، حکایت از تأکید فراوان دارد.
۱۰- گرایش دادن اشراف به توحید و معارف دین ، هرگز مجوز طرد مؤمنان محروم و تهى دست نیست. (و ما أنا بطارد الذین ءامنوا)
۱۱- مؤمنان قوم نوح ، مردمى مقرب درگاه خدا و برخوردار از مقام لقاى او (إنهم ملقوا ربهم) جمله «إنهم ملاقوا ربهم» مى تواند بیانگر حال فعلى پیروان نوح باشد; یعنى ، هم اکنون به مقام لقاى پروردگار رسیدند و همچنین مى تواند خبر از فرجام اخروى آنان دهد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.
۱۲- ایمان به خدا و تقرب به درگاه او ، عامل پیوند انبیا با پیروان خود (و ما أنا بطارد الذین ءامنوا إنهم ملقوا ربهم)
۱۳- امکان رسیدن به مقام لقاى خداوند در دنیا (إنهم ملقوا ربهم)
۱۴- تعیین راستى و درستى ایمان افراد و حسابرسى مدعیان ایمان ، از شؤون خداوند است. (بل نظنکم کذبین ... ما أنا بطارد الذین ءامنوا إنهم ملقوا ربهم) کفرپیشگان، ایمان پیروان نوح را سطحى، بلکه آنان را در ادعاى ایمان دروغگو مى شمردند (بل نظنکم کاذبین). نوح(ع) در پاسخ ایشان با جمله «إنهم ملاقوا ربهم» بیان مى دارد که براى انسانها روز آخرتى است و خداوند در آن روز، راستى و ناراستى ایمانها را تعیین خواهد کرد.
۱۵- قیامت ، روز ملاقات انسان با خداوند (إنهم ملقوا ربهم)
۱۶- قیامت ، روز تمایز مؤمنان راستین از مدعیان دروغین (بل نظنکم کذبین ... إنهم ملقوا ربهم)
۱۷- پیامبران ، وظیفه دار پذیرش اظهارکنندگان ایمان و نه مسؤول تمییز مؤمنان راستین از غیر ایشان (ما أنا بطارد الذین ءامنوا إنهم ملقوا ربهم)
۱۸- اشراف و سران کفرپیشه قوم نوح ، ناآگاه به مقام بلند مؤمنان و پیروان آن حضرت (و لکنى أریکم قومًا تجهلون) به قرینه «إنهم ملاقوا ربهم» مى توان گفت که: مفعول «تجهلون» مقام والا و ارجمند مؤمنان به نوح(ع) است. براین اساس «أراکم ...»; یعنى ، مى دانم که شما به مقام والاى مؤمنان (لقاى آنان با خدا) آگاهى ندارید.
۱۹- اشراف قوم نوح ، ناآگاه به مرتبه والاى «لقاءالله» و تقرب به درگاه خدا (إنهم ملقوا ربهم و لکنى أریکم قومًا تجهلون)
۲۰- یکتاپرستى و ایمان به پیامبران ، ملاک ارزش و نشانه علم و آگاهى است. (و ما أنا بطارد الذین ءامنوا ... و لکنى أریکم قومًا تجهلون) برداشت فوق ، مبتنى بر این احتمال است که «تجهلون» به منزله فعل لازم باشد و مفعولى براى آن در نظر گرفته نشود. براین اساس «أراکم ...»; یعنى ، مى دانم که شما کفرپیشگان ، مردمى نادان و ناآگاه هستید.
۲۱- شرک و کفر، نشانه نادانى و بى خردى است. (و لکنى أریکم قومًا تجهلون)
۲۲- نه از طبقه اشراف بودن ملاک دانایى و ارزش است و نه از محرومان بودن نشانه جهل و بى مقدارى (و ما أنا بطارد الذین ءامنوا ... و لکنى أریکم قومًا تجهلون)
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۲۰، ۲۲
- اشراف: دعوت از اشراف ۱۰
- انبیا: انبیا و دنیاطلبى ۵; انبیا و مادیات ۵; انبیا و مؤمنان ۱۷; انبیا و مزد تبلیغ ۲ انبیا و مزد رسالت ۲; تنزیه انبیا ۲، ۵; عوامل دوستى انبیا ۱۲; محدوده مسؤولیت انبیا ۱۷
- ایمان: آثار ایمان ۱۲، ۲۰; ایمان به انبیا ۲۰; ایمان به خدا ۱۲; شرایط قبول ایمان ۱۷; منشأ تعیین صداقت در ایمان ۱۴
- پاداش: مستحقان پاداش ۷; منشأ پاداش ۷
- تبلیغ: تبلیغ مجانى ۱
- تقرب: آثار تقرب ۱۲
- توحید: آثار توحید عبادى ۲۰; دعوت به توحید ۱۰
- جهل: ملاک جهل ۲۲; نشانه هاى جهل ۲۱
- خدا: اختصاصات خدا ۱۴; پاداشهاى خدا ۷; حسابرسى خدا ۱۴; شؤون خدا ۱۴
- دروغگویان: دروغگویان در قیامت ۱۶
- دین: دعوت به دین ۱۰
- شرک: آثار شرک ۲۱
- عقل: نشانه هاى بى عقلى ۲۱
- علم: ملاک علم ۲۲; نشانه هاى علم ۲۰
- قوم نوح: اشراف قوم نوح و پیروان نوح(ع) ۱۸; اشراف قوم نوح و تقرب ۱۹; اشراف قوم نوح و فقرا ۸; اشراف قوم نوح و لقاءالله ۱۹; اشراف قوم نوح و مؤمنان ۸; بینش اشراف قوم نوح ۳; تقرب مؤمنان قوم نوح ۱۱; تهمتهاى اشراف قوم نوح ۳; جهل اشراف قوم نوح ۱۸، ۱۹; خواسته هاى اشراف قوم نوح ۸; شرایط ایمان اشراف قوم نوح ۸; کافران قوم نوح ۱۸; طبقات اجتماعى قوم نوح ۸; مقامات مؤمنان قوم نوح ۱۱، ۱۸
- قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۱۶; ویژگیهاى قیامت ۱۵، ۱۶
- کفر: آثار کفر ۲۱
- لقاءالله: زمان لقاءالله ۱۵; لقاءالله در دنیا ۱۳; لقاءالله در قیامت ۱۵; مقام لقاءالله ۱۱، ۱۹
- مؤمنان: اهمیت شخصیت مؤمنان ۱۰; سرزنش طرد مؤمنان فقیر ۱۰; طرد مؤمنان فقیر ۸، ۹; مؤمنان در قیامت ۱۶
- مبلغان: پاداش مبلغان ۷; زهد مبلغان ۶; نشانه هاى صداقت مبلغان ۶
- مصلحان: زهد مصلحان ۶; نشانه هاى صداقت مصلحان ۶
- مقربان: ۱۱
- نوح(ع): تبلیغ نوح(ع) ۱، ۴; تهمت دنیاطلبى به نوح(ع) ۳; عقیده نوح(ع) ۴; قصه نوح(ع) ۹; مزد رسالت نوح(ع) ۱، ۴; نوح(ع) و خواسته هاى اشراف ۹; نوح(ع) و قوم نوح ۴; نوح(ع) و مؤمنان فقیر ۹