التوبة ١٠٦
ترجمه
التوبة ١٠٥ | آیه ١٠٦ | التوبة ١٠٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«آخَرُونَ»: دسته دیگری که غیر از دسته مذکور در آیه میباشند که بدون عذر از جهاد واپس کشیدند و بعدها پشیمان گشتند و عذرتراشی هم ننمودند و به فرمان پیغمبر از همنشینی و گفتگوی با اصحاب و حتّی نزدیکی با زنان خود محروم شدند، تا فرمان خدا در آیه در رسید و ایشان را بخشید. «مُرْجَوْنَ»: به تأخیر انداختهشدگان. واگذارشدگان. جمع (مُرْجی) است که اسم مفعول است و از مصدر (إرجاء). اصل آن (رجو) یا (رجا) میباشد (نگا: اعراف / و احزاب / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۰۶ - ۹۷، سوره توبه
- بيان آيات شريفه مربوط به وضع اعراب از لحاظ كفر و نفاق و ايمان
- معناى كلمه (( اعراب )) و بيان اينكه باديه نشينان به سبب دروى از تمدن و علم و ادب از معارف دينى دورتر بوده اند
- تقسيم مؤ منين به سه گروه : سابقون اولون از مهاجرين و انصار و تابعين آنان به احسان . و بيان مراد از هر كدام
- معناى اتباع به احسان در جمله : (( والذين اببعوهم باحسان )) كه وصف طبقه سوم از مؤمنين است
- حكم به فضيلت سابقون اولون از مهاجرين و انصار مقيد است به ايمان وعمل صالح
- معناى رضايت مؤ منين از خدا و رضايت خدا از مؤ منين و بيان اينكه رضايت خدا از اوصاف فعل او است نه از اوصاف ذاتش
- مقصود از عذاب كردن منافقين در دو نوبت (سنعذبهم مرتين ) چيست ؟
- امر به اخذ زكات از اموال مردم
- گيرنده زكات خداست و تصدق و اداء زكات نوعى توبه است چنانچه توبه هم صدقه اعمال است
- توضيح درباره معناى آيه : (( و قلاعملوا فسيرى الله عملكم و رسوله والمؤ منون )) و اينكه مخاطبين آن چه كسانى هستند ورؤ يت در آن به چه معنا است ؟
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار... ))
- سخن (( قرظى )) مبنى بر اينكه تمامى اصحاب پيامبر (ص ) آمرزيده اند و خوب و بدشان اهل بهشتند و نقد و رد آن سخن
- رواياتى در ذيل آيه : (( و آخرون اعترفوا بذنوبهم ... )) و اينكه در مورد چه كسانى نازل شده است
- چند روايت در ذيل آيه مربوط به زكات
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( و آخرون مرجون لامرالله ))
- گفتارى پيرامون زكات و ساير صدقات (نظر اسلام درباره اجتماع و حقوق مالى آن و مزايا و ويژگيهاى نظام ماليه عمومى در اسلام )
نکات آیه
۱ - گروهى از متخلفان جنگ تبوک، داراى سرنوشتى مبهم از جهت پذیرش و عدم پذیرش توبه آنان از جانب خداوند (و ءاخرون ... إما یعذبهم و إما یتوب علیهم) در آیات گذشته از دو گروه از متخلفان جنگ یاد شده است. ۱ - گروهى خائن با گناهى غیر قابل بخشش ; ۲ - گروهى خطارکار و حقیقة نادم که خداوند به آنان وعده غفران داد و اکنون در این آیه سخن از گروه سوم است که به دلیل سنگینى گناه یا تأخیر و کوتاهى در اعتراف و ... سرنوشتى مبهم دارند.
۲ - کیفر گنهکاران یا بخشودن خطاى آنان، مبتنى بر مشیّت الهى (و ءاخرون مرجون لأمر اللّه إما یعذبهم و إما یتوب علیهم)
۳ - تعلق مشیّت خداوند به کیفر و یا بخشودن خطاکاران، بر اساس علم و حکمت گسترده او و داراى فلسفه اى عالمانه و حکیمانه است. (إما یعذبهم و إما یتوب علیهم و اللّه علیم حکیم)
۴ - برخى از توبه کنندگان نادم، نیازمند نوید غفران و گروهى دیگر نیازمند باقى ماندن در حال بیم و اضطراب (و ءاخرون مرجون لأمر اللّه) از اینکه خداوند به گروهى از توبه کنندگان نوید غفران داد و گروهى دیگر را با سرنوشتى مبهم، در اضطراب وانهاد، مطلب فوق را مى توان به دست آورد.
۵ - مبهم گذاردن سرنوشت اخروى برخى از خطاکاران، نشأت یافته از علم و حکمت الهى و داراى مصلحت است. (و ءاخرون مرجون لأمر اللّه ... و اللّه علیم حکیم)
۶ - اتخاذ عکس العملهاى مختلف در برابر خطاکاران گوناگون، مبتنى بر علم و حکمت الهى است. (و ممن حولکم ... سنعذبهم ... و ءاخرون مرجون ... و اللّه علیم حکیم) برداشت فوق بر این پایه است که ذکر «علیم حکیم» نظر به عالمانه شمردن برخوردهاى متفاوت خداوند در برابر خطاکاران مختلفى داشته باشد که در آیات قبل از آنان یاد شده است.
۷ - توبه کنندگانى که صرفاً از خطاى خویش نادم باشند و عملاً در مقام جبران خطاها بر نیایند، داراى سرنوشتى مبهم از جهت عذاب و غفران (و ءاخرون ... إما یعذبهم و إما یتوب علیهم) خداوند در این آیات سه گروه را یاد کرده است: ۱ - «و من أهل المدینة ... » ; ۲ - «و آخرون اعترفوا بذنوبهم» ; ۳ - «و آخرون مرجون لأمر اللّه» که از مقایسه این سه گروه مى توان نتیجه گرفت که گروه سوم اصرار بر خطا ندارند و نادمند ; ولى همانند گروه دوم اعتراف به خطا نکرده و در مقام جبران برنیامده اند.
۸ - خدا، علیم (دانا) و حکیم (کاردان) است. (و اللّه علیم حکیم)
روایات و احادیث
۹ - عن ابى جعفر (ع) فى قول اللّه عز و جل: «و آخرون مرجون لامر اللّه» قال: قوم کانوا مشرکین فقتلوا مثل حمزة و جعفر و اشباههما من المؤمنین، ثم انهم دخلوا فى الاسلام فوحدوا اللّه و ترکوا الشرک و لم یعرفوا الایمان بقلوبهم فیکونوا من المؤمنین فتجب لهم الجنة و لم یکونوا على جحودهم فیکفروا فتجب لهم النار، فهم على تلک الحال اما یعذبهم و اما یتوب علیهم ;[۱] از امام باقر (ع) درباره سخن خداى عز و جل که مى فرماید: «و گروهى دیگر به امر خدا واگذار شده اند» روایت شده: آنان گروهى از مشرکانند که افرادى مثل حمزه و جعفر و امثال آن دو از مؤمنان را کشتند ; سپس داخل اسلام شدند ; پس خدا را به یگانگى خواندند و شرک را ترک کردند; ولى ایمان قلبى نداشتند تا از مؤمنان باشند و بهشت براى آنان لازم آید و بر انکار قبلى نبودند تا کافر محسوب شوند و آتش براى آنان لازم آید، پس آنان که در این حال بودند یا خداوند عذابشان مى کند یا آنها را مى آمرزد».
۱۰ - حمران گوید از امام صادق (ع) درباره مستضعفان سؤال کردم، فرمود: «هم لیسوا بالمؤمنین و لا بالکفار و هم المرجون لأمر اللّه ;[۲] آنان نه مؤمن هستند و نه کافر و آنانند واگذار شده به امر خدا».
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: حکیم ۸ ; علیم ۸
- تائبان: آمرزش تائبان ۷ ; عذاب تائبان ۷ ; فرجام تائبان ۷ ; نیازهاى معنوى تائبان ۴
- خدا: آثار حکمت خدا ۳، ۵، ۶ ; آثار علم خدا ۵ ; مشیّت خدا ۲ ; ویژگیهاى آمرزش خدا ۳ ; ویژگیهاى کیفرهاى خدا ۳ ; ویژگیهاى مشیّت خدا ۳
- غزوه تبوک: فرجام متخلفان از غزوه تبوک ۱
- گناهکاران: ابهام فرجام گناهکاران ۵ ; پاداش گناهکاران ۳ ; فرجام اخروى گناهکاران ۵ ; کیفر گناهکاران ۳ ; مصالح گناهکاران ۵ ; منشأ آمرزش گناهکاران ۲ ; منشأ کیفر گناهکاران ۲
- مستضعفان: مراد از مستضعفان ۱۰
- مشرکان: آمرزش مشرکان ۹ ; اسلام مشرکان صدر اسلام ۹ ; عذاب مشرکان ۹
- نیازها: نیاز به آمرزش ۴