النساء ١٣٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

همانها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب می‌کنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان می‌جویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟!

آنان كه كافران را به جاى مؤمنان به دوستى مى‌گيرند آيا عزّت را نزد آنان مى‌جويند؟ ولى به يقين هر چه عزت است از آن خداست
همانان كه غير از مؤمنان، كافران را دوستان [خود] مى‌گيرند. آيا سربلندى را نزد آنان مى‌جويند؟ [اين خيالى خام است،] چرا كه عزت، همه از آنِ خداست.
آن گروه که کافران را دوست گیرند و مؤمنان را ترک گویند، آیا نزد کافران عزّت می‌طلبند؟ عزّت همه نزد خداست.
همان کسانی که کافران را به جای مؤمنانْ سرپرست و دوست خود می گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان می طلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط برای خداست.
كسانى كه به جاى مؤمنان كافران را به دوستى برمى‌گزينند، آيا عزت و توانايى را نزد آنان مى‌جويند، در حالى كه عزت به تمامى از آن خداست؟
کسانی که کافران را به جای مؤمنان دوست خود می‌گیرند، آیا در نزد آنان عزت می‌جویند، در حالی که هر چه عزت است، نزد خداوند است‌
آنان كه كافران را به جاى مؤمنان به دوستى مى‌گيرند آيا ارجمندى را نزد آنان مى‌جويند؟ پس [بدانند كه‌] همه ارجمندى از آنِ خداست.
این منافقان کسانی هستند که کافران را به جای مؤمنان به سرپرستی و دوستی می‌گیرند. آیا عزّت را در پیش کافران می‌جویند؟ (چنین چیزی محال است) چرا که عزّت و شوکت جملگی از آن خدا است (و هر که از خدا عزّت جوید عزیز شود، و هر که از غیر او عزّت طلبد ذلیل گردد).
همانان که غیر از مؤمنان، کافران را اولیای خود می‌گیرند. آیا سربلندی را نزد آنان همی جویند؟ (این خیالی خام است.) پس همواره عزّت، همه از آن خداست.
آنان که می‌گیرند کافران را دوستانی جز مؤمنان آیا نزد آنان عزت را جویند همانا عزت از آن خدا است همگی‌


النساء ١٣٨ آیه ١٣٩ النساء ١٤٠
سوره : سوره النساء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مِن دُونِ»: به جای. «جَمِیعاً»: حال است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- مدعیان ایمان، در صورت پذیرش سرپرستى و دوستى کافران، در زمره اهل نفاقند. (بشّر المنفقین بأنّ لهم عذاباً ألیماً. الذین یتّخذون الکفرین أولیاء) «أولیاء» جمع «ولى» مى تواند به معناى دوست و یا سرپرست باشد. گفتنى است که در برداشت فوق، «الذین»، وصف براى منافقان گرفته شده است.

۲- مدعیان ایمان در صورت قطع رابطه دوستى با اهل ایمان و نپذیرفتن ولایت آنان، در شمار منافقانند. (بشّر المنفقین ... الذین یتّخذون الکفرین أولیاء من دون المؤمنین)

۳- پذیرش دوستى و سرپرستى کفار، در پى دارنده عذابى دردناک (بشّر المنفقین بأنّ لهم عذاباً ألیماً. الذین یتّخذون الکفرین أولیاء)

۴- عدم جواز پذیرش ولایت و سرپرستى کفار (الذین یتّخذون الکفرین أولیاء من دون المؤمنین) در برداشت فوق، «ولىّ»، به معناى سرپرست گرفته شده است.

۵- حرمت برقرار ساختن پیوندهاى دوستانه با کافران (الذین یتّخذون الکفرین أولیاء من دون المؤمنین) در برداشت فوق، «ولىّ»، به معناى دوستى و مودّت گرفته شده است.

۶- مؤمنان، وظیفه دار برقرارى پیوندهاى دوستانه با یکدیگر (الذین یتّخذون الکفرین أولیاء من دون المؤمنین)

۷- دستیابى به عزت و شکوه، هدف منافقان در پذیرش ولایت کافران و طرح دوستى با آنان (الذین یتّخذون الکفرین أولیاء ... أیبتغون عندهم العزّة)

۸- تمامى عزّتها، تنها از آن خداوند است. (فان العزّة للّه جمیعاً)

۹- پذیرش ولایت کافران، هرگز مایه عزت و سربلندى نخواهد شد. (أیبتغون عندهم العزّة فإن العزّة للّه جمیعاً)

۱۰- دعوت خداوند از مردم، براى دستیابى به عزت و قدرتى شکست ناپذیر در پرتو عزت او (أیبتغون عندهم العزّة فإن العزّة للّه جمیعاً)

۱۱- اعتقاد به عزت و قدرت مطلقه الهى، مانع گرایش به عزت و اقتدار موهوم کافران (أیبتغون عندهم العزّة فإن العزّة للّه جمیعاً)

۱۲- نفاق سیاسى، نشأت یافته از نفاق عقیدتى و نشانه آن است. (أیبتغون عندهم العزّة فإن العزّة للّه جمیعاً)

۱۳- نفاق، مایه وابستگى سیاسى به بیگانگان و عدم استقلال در عرصه هاى بین المللى است. (أیبتغون عندهم العزّة)

۱۴- مؤمنان، برخوردار از عزت الهى (أیبتغون عندهم العزّة فإن العزّة للّه جمیعاً) اگر مؤمنان از عزت الهى برخوردار نباشند، باید دوستى با آنان نیز ممنوع باشد، چون ملاک رد دوستى با کافران، فقدان عزت در میان آنان شمرده شده است.

۱۵- کسب عزت، تنها در گرو محبت خداوند و پذیرش ولایت اوست. (أیبتغون عندهم العزّة فإن العزّة للّه جمیعاً) خداوند پس از بیان این حقیقت که هدف منافقان در دوستى با کافران رسیدن به عزت است، مى فرماید که عزتها از آن خداست. یعنى اگر طالب عزت هستید، باید ولایت خدا را پذیرا شوید و با او پیمان مودّت داشته باشید.

موضوعات مرتبط

  • احکام:۴، ۵
  • استقلال: موانع استقلال ۱۳
  • ایمان: آثار ایمان ۱۱
  • بیگانگان: عوامل وابستگى به بیگانگان ۱۳
  • خدا: آثار محبّت خدا ۱۵ ; آثار ولایت خدا ۱۵ ; اختصاصات خدا ۸ ; دعوت خدا ۱۰ ; عزّت خدا ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۴ ; قدرت خدا ۱۱
  • روابط بین الملل:۱۳
  • عذاب: مراتب عذاب ۳ ; موجبات عذاب ۳
  • عزّت: اهمیت عزّت ۱۰ ; عوامل عزّت ۱۵ ; موانع عزّت ۹
  • عقیده: نفاق در عقیده ۱۲
  • قدرت: اهمیت قدرت ۱۰
  • کافران: آثار دوستى با کافران ۳ ; آثار ولایت کافران ۱، ۳ ; حرمت دوستى با کافران ۵ ; دوستى با کافران ۱، ۷ ; سرزنش ولایت کافران ۹ ; قدرت کافران ۱۱ ; ولایت کافران ۴، ۷
  • گرایش: موانع گرایش ناپسند ۱۱
  • محرّمات:۴، ۵
  • منافقان:۱، ۲ اهداف منافقان ۱، ۲ ۷ ; منافقان ۱، ۲ و عزّت ۷ ; منافقان ۱، ۲ و کافران ۷
  • مؤمنان: دوستى با مؤمنان ۲، ۶ ; رد ولایت مؤمنان ۲ ; عزّت مؤمنان ۱۴ ; فضایل مؤمنان ۱۴ ; مسؤولیت مؤمنان ۶ ; ولایت مؤمنان ۲
  • نظام اجتماعى:۴، ۶
  • نظام سیاسى:۴
  • نفاق: آثار نفاق ۱۳ ; نفاق سیاسى ۱۲ مفهوم جمله صحتى یخوضوا ...َّ، جواز معاشرت با شرط ذکر شده است.

منابع