النحل ١٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۸ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
شَاکِراً لِأَنْعُمِهِ‌ اجْتَبَاهُ‌ وَ هَدَاهُ‌ إِلَى‌ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ‌

ترجمه

شکرگزار نعمتهای پروردگار بود؛ خدا او را برگزید؛ و به راهی راست هدایت نمود!

و شكرگزار نعمت‌هاى او بود و خدا او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد
[و] نعمتهاى او را شكرگزار بود. [خدا] او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد.
همیشه شکرگزار نعمتهای خدا بود که خدا او را (به رسالت) برگزید و به راه مستقیمش هدایت فرمود.
سپاس گزار نعمت های او بود، خدا او را برگزید وبه راهی راست راهنمایی اش کرد.
و سپاسگزار نعمتهاى او بود، خداوندش برگزيد و به راه راست هدايت كرد.
که در برابر نعمتهای او سپاسگزار بود [و خداوند] او را برگزید و به راه راست هدایت کرد
سپاسدار نعمت‌هاى او بود، [خداى‌] او را برگزيد و به راه راست راه نمود.
او سپاسگزار نعمتهای خدا بود، (و به خاطر این خصال حمیده، خدا برای حمل رسالت) او را برگزید و به راه راست (منتهی به بهشت جاویدان و نعمت سرمدی یزدان) رهنمودش گردانید.
حال آنکه نعمت‌هایش را شکرگزار بود، (خدا) او را برگزید و به راهی راست هدایتش فرمود.
سپاسگزارنده نعمتهای او برگزیدش و رهبریش کرد بسوی راهی راست‌

Thankful for His blessings. He chose him, and guided him to a straight path.
ترتیل:
ترجمه:
النحل ١٢٠ آیه ١٢١ النحل ١٢٢
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَاکِراً»: خبر چهارم (کانَ) است. «إِجْتَبَاهُ»: او را برای رسالت آسمانی برگزید و وی را به دوستی گرفت (نگا: نساء / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «121»

او نسبت به نعمت‌هاى خداوند شكرگزار بود، (خدا) او را برگزيد و به راهى مستقيم هدايتش كرد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (121)

صفت پنجم: شاكِراً لِأَنْعُمِهِ‌: سپاس دارنده مر نعمتهاى خدا را.

نكته: ذكر «انعم» به لفظ قلة تنبيه است بر آنكه آن حضرت اخلال نمى‌كرد به شكر نعم قليله، چه جاى كثيره.

صفت ششم: اجْتَباهُ‌: برگزيده او را به نبوت و اختصاص داد او را به خلت.

صفت هفتم: وَ هَداهُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌: و راه نمود او را در دعوت به خدا به راه راست كه طريقه توحيد باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (120) شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (121) وَ آتَيْناهُ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ (122) ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (123) إِنَّما جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (124)

ترجمه‌

- همانا ابراهيم بود بتنهائى امّتى مطيع براى خدا حقجوى و نبود از اهل شرك‌

شكر گذارنده بود مر نعمتهاى او را بر گزيدش و هدايت نمودش براه راست‌

و داديم او را در دنيا نيكوئى و همانا او در آخرت هر آينه از شايستگان است‌

پس وحى نموديم بتو كه پيروى كن كيش ابراهيم را كه حقجوى بود و نبود از شرك آورندگان‌

جز اين نيست كه قرار داده شد شنبه بر آنانكه اختلاف كردند در آن و همانا پروردگار تو هر آينه حكم ميكند ميان آنها روز قيامت در آنچه بودند كه در آن اختلاف مينمودند.

تفسير

- در مجمع نسبت به بيشتر مفسّرين داده كه مراد از امّت، مقتدا و معلّم خير است و از ابن اعرابى نقل نموده كه بمرد عالم امّت ميگويند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امّت بر يكى و بيشتر اطلاق ميشود چنانچه خداوند در اين آيه اطلاق فرموده و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اين اطلاق براى آنستكه او متديّن بدينى بود كه احدى غير از او متديّن بآن دين نبود پس بتنهائى امّتى بود و مراد از قانت مطيع است و مراد از حنيف مسلمان است و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند باين تعبير فضيلت داده است باو و از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه آنزمان در دنيا يكنفر بيشتر عبادت خدا را نمينمود و اگر غير از او كسى بود كه عبادت ميكرد خداوند در اين آيه او را ذكر ميفرمود و پس از چندى مأنوس فرمود خدا او را باسماعيل و اسحق پس سه نفر شدند و بنظر حقير اطلاق لفظ جمع بر مفرد براى تعظيم و تجليل و ساير نكات محسّنه، رائج است و اينجا مجوّز اطلاق، علم و نبوت و امامت و فضيلت و شرافت و هدايت و انفراد بعبادت و ساير صفات كماليّه است و منافاتى بين معانى مذكوره نيست چون ممكن است تمامى مراد باشد چنانچه ظاهر است و از ابن مسعود نقل شده كه مراد از قانت كسى است كه فرمانبردار و دائم در عبادت باشد و مراد از حنيف گفته‌اند ثابت بر حقّ و معرض از باطل و منقيم در طاعت و دين حقّ اسلام است و ذيل آيه اشاره‌


جلد 3 صفحه 326

بتكذيب قريش است كه گمان ميكردند بر ملّت حضرت ابراهيم ميباشند با آنكه بت‌پرست بودند و مقام شكرگزارى آنحضرت از نعم الهيه معلوم است كه معترف بود و صرف ميفرمود تمام نعم الهى را در آنچه خلق شده بود براى آن و روايت شده است كه هيچ وقت بى‌ميهمان غذا تناول نميفرمود و خداوند او را برگزيد و اختيار فرمود به نبوّت و رسالت و امامت و هدايت فرمود بدين اسلام و راه راست و عطا فرمود باو در دنيا حسنه را يعنى محبوبيّت عامّه كه ارباب ملل مختلفه همه او را دوست داشتند و احترام مينمودند و تمجيد ميكردند و عمر طولانى با وسعت رزق و توفيق طاعت و نام نيك و اعقاب صالحه كه تمام انبياء بنى اسرائيل و حضرت ختمى مرتبت از نسل او بوجود آمدند و در آخرت از شايستگان براى بهشت است چنانچه از خداوند مسئلت فرمود كه ملحق فرما مرا بشايستگان و اجابت شد و در اين آيه التفات از غيبت بتكلّم شده است براى ابراز عنايت و مزيد كرامت و چون براى ترغيب بمقام صلاح و اشاره باجابت دعاء آنحضرت فرمود انّه فى الآخرة لمن الصالحين با آنكه مقام او فوق صلاح است در آيه بعد اشاره بفضيلتى براى آنحضرت فرمود كه براى احدى از عالميان نيست تا تلافى شود كه فرمود پس وحى نموديم ما بتو اى محمّد كه متابعت و پيروى كن ملّت ابراهيم را كه مستقيم در توحيد و نفى شرك بود و چون تفاوت زيادى ميان اين فضيلت و ساير فضائل آنحضرت بود عطف بثمّ شد كه دالّ بر تباعد است و البتّه كسيكه اشرف انبياء و خاتم مرسلين مأمور به تبعيّت و پيروى از او باشد مقامش معلوم است كه بيرون از حدّ وصف و بيان است و منافى با اشرفيّت حضرت ختمى مرتبت نيست چون آن فضيلت باعتبار سبقت او است در طريقه حقّه واحده و اين شرافت باعتبار كمال دين و تمام نعمت و ساير جهات فضيلت و شرافت است كه نميتوان احصاء نمود و عيّاشى ره از امام حسين عليه السّلام نقل نموده كه احدى بر ملّت ابراهيم عليه السّلام نيست مگر ما و شيعيان ما و ساير مردم برى هستند از آن و چون جاى اين اشكال بود كه يهود بعقيده خودشان بگويند اگر محمد پيرو ملّت ابراهيم است چرا عيد او را كه شنبه بود بجمعه تبديل نمود خداوند در آيه اخيره جواب فرمود باين تقريب كه عيد حضرت ابراهيم هم جمعه بود و چون حضرت موسى عليه السّلام امر نمود به بنى اسرائيل كه‌


جلد 3 صفحه 327

هفته‌اى يكروز را كه خداوند براى آنها تعيين فرمايد مشغول بعبادت شوند و آنها در تعيين آنروز اختلاف نمودند خداوند براى امتحان آنها شنبه را معيّن فرمود كه مأمور شدند بتعطيل و اجتناب از صيد ماهى در آنروز و بمكر و حيله مخالفت نمودند و معذب بعذاب الهى گشتند چنانچه در سوره اعراف گذشت و اين حاصل جمع بين اقوال مختلفه در اين مقام است و تمام اختلافات بحكم الهى در روز قيامت رفع خواهد شد و از آن جمله اختلاف مسلمان و يهود و نصارى است در تعطيل و شرافت روز جمعه و شنبه و يكشنبه كه رفع خواهد شد بظهور حجّت انشاء اللّه تعالى ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


شاكِراً لِأَنعُمِه‌ِ اجتَباه‌ُ وَ هَداه‌ُ إِلي‌ صِراطٍ مُستَقِيم‌ٍ (121)

حضرت‌ ابراهيم‌ شكر گذار ‌بود‌ ‌از‌ نعمتهاي‌ پروردگار ‌خود‌ خداوند ‌هم‌ ‌او‌ ‌را‌ برگزيد و هدايت‌ فرمود ‌او‌ ‌را‌ بسوي‌ راه‌ راست‌ شاكِراً لِأَنعُمِه‌ِ شكر اقسامي‌ دارد شكر زباني‌ الحمد للّه‌ شكرا للّه‌ شكر قلبي‌ ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ بداند شكر عملي‌ بمصرف‌ آنچه‌ مرضي‌ ‌او‌ ‌است‌ برساند شكر اخلاقي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعت‌ و فرمان‌ برداري‌ و ترك‌ مخالفت‌ و نافرماني‌ ‌او‌ قرار دهد و البته‌ نعمتهاي‌ الهي‌ ‌غير‌ محدود ‌است‌ (‌از‌ دست‌ و زبان‌ ‌که‌ ‌بر‌ آيد كز عهده‌ شكرش‌ بدر آيد) اجتبيه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ حضرت‌ خاتم‌ و اوصياء طيّبين‌ حضرت‌ ابراهيم‌ افضل‌ ‌از‌ تمام‌ انبياء و اولياء و مقرّبان‌ درگاه‌ الهي‌ بوده‌ بلكه‌ اخباري‌ داريم‌ ‌از‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌که‌ بفرمايد ‌من‌ و پسر عمّم‌ ‌علي‌ و ابراهيم‌ اول‌ كسي‌ هستيم‌ ‌که‌ داخل‌ بهشت‌ شويم‌ و يهديه‌ ‌الي‌ صراط مستقيم‌ هدايت‌ ايصال‌ بمطلوب‌ آنهم‌ راه‌ مستقيمي‌ ‌که‌ پيغمبر اكرم‌ مأمور شد بمتابعت‌ بآن‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 121)- پنجم: و به دنبال این ویژگیها سر انجام او مردی بود که: «همه نعمتهای خدا را شکرگزاری می‌کرد» (شاکِراً لِأَنْعُمِهِ).

و پس از بیان این اوصاف پنج‌گانه به بیان پنج نتیجه مهم این صفات پرداخته

ج2، ص610

می‌گوید: 1- «خداوند ابراهیم را (برای نبوت و ابلاغ دعوتش) برگزید» (اجْتَباهُ).

2- «و (خدا) او را به راه راست هدایت کرد» و از هرگونه لغزش و انحراف حفظ نمود (وَ هَداهُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).

چرا که هدایت الهی به دنبال لیاقتها و شایستگیهایی است که انسان از خود ظاهر می‌سازد چون بی‌حساب چیزی به کسی نمی‌دهند.

نکات آیه

۱- شکرگزارى در برابر نعمتهاى الهى، از اوصاف و ویژگیهاى حضرت ابراهیم(ع) (إن إبرهیم کان ... شاکرًا لأنعمه)

۲- حضرت ابراهیم(ع) برگزیده خدا بود. (إن إبرهیم ... اجتبه)

۳- نقش عمده روحیه گوش به فرمان خدا بودن، حق گرایى، دورى از شرک و شکرگزارى حضرت ابراهیم(ع)، در گزینش وى از سوى خدا (إن إبرهیم کان أُمّة قانتًا لله حنیفًا و لم یک من المشرکین . شاکرًا لأنعمه اجتبه) خداوند، پس از بیان چهار صفت اکتسابى براى حضرت ابراهیم(ع)، مسأله انتخاب و برگزیده بودن او را مطرح ساخت. از ارتباط میان این دو کلام، استفاده مى شود که کسب اوصاف معنوى و فضایل اخلاقى، در گزینش حضرت ابراهیم(ع) تأثیر مهمى داشته است.

۴- خداوند، حضرت ابراهیم(ع) را به «صراط مستقیم» هدایت کرد. (هده إلى صرط مستقیم)

۵- نقش عمده روحیه تسلیم در برابر خدا، حق گرایى، دورى از شرک و شکرگزارى حضرت ابراهیم(ع) در هدایت شدنش به «صراط مستقیم» (إن إبرهیم کان أُمّة قانتًا لله حنیفًا و لم یک من المشرکین . شاکرًا لأنعمه اجتبه و هده إلى صرط مستقیم)

۶- انسان، نیازمند به هدایت الهى در راهیابى به «صراط مستقیم» (هده إلى صرط مستقیم)

۷- شخصیت معنوى و فضایل شخصى انسانها، ملاک گزینش آنان از سوى خدا (إن إبرهیم کان أُمّة قانتًا لله حنیفًا و لم یک من المشرکین . شاکرًا لأنعمه اجتبه)

۸- کسب فضایل معنوى و کوشش خودِ انسان، مؤثر در توفیق یافتن او بر بودن در «صراط مستقیم» (إن إبرهیم کان أُمّة قانتًا لله حنیفًا ... هده إلى صرط مستقیم)

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): آثار انقیاد ابراهیم(ع) ۳، ۵; آثار حق گرایى ابراهیم(ع) ۳، ۵; آثار شرک ستیزى ابراهیم(ع) ۳، ۵; آثار شکرگزارى ابراهیم(ع) ۳، ۵; برگزیدگى ابراهیم(ع) ۲; شکرگزارى ابراهیم(ع) ۱; صفات ابراهیم(ع) ۱; عوامل برگزیدگى ابراهیم(ع) ۳; عوامل هدایت ابراهیم(ع) ۵; فضایل ابراهیم(ع) ۱; مقامات ابراهیم(ع) ۲; هدایت ابراهیم(ع) ۴
  • ارزشها: آثار تحصیل ارزشها ۸
  • انسان: نقش شخصیت انسان ها ۷; نیازهاى معنوى انسان ۶
  • برگزیدگان خدا ۲:
  • برگزیدگى: ملاک برگزیدگى ۷
  • توفیقات: عوامل مؤثر در توفیقات ۸
  • خدا: هدایتهاى خدا ۴
  • شکر: شکر نعمت ۱
  • صراط مستقیم: عوامل هدایت به صراط مستقیم ۵; هدایت به صراط مستقیم ۴، ۶، ۸
  • عمل: آثار عمل ۸
  • مهتدین ۴:
  • نیازها: نیاز به هدایت ۶

منابع