النحل ٧
کپی متن آیه |
---|
وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بَالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِ الْأَنْفُسِ إِنَ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ |
ترجمه
النحل ٦ | آیه ٧ | النحل ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَلَدٍ»: ناحیه و سرزمین، اعم از آباد و غیرآباد. «بَالِغِیهِ»: رسندگان بدان. «شِقِّ»: به رنج افکندن. به مشقّت انداختن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِنَ لَکُمْ فِي الْأَنْعَامِ... (۰) وَ عَلَيْهَا وَ عَلَى الْفُلْکِ... (۱) وَ ذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا... (۰) اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَکُمُ... (۰) وَ لَکُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَ... (۲) وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ... (۰) وَ عَلَيْهَا وَ عَلَى الْفُلْکِ... (۱)
وَ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ... (۰) أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا... (۰) وَ يُرِيکُمْ آيَاتِهِ فَأَيَ آيَاتِ... (۰) لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَ... (۲) وَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا... (۱)
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۱ سوره نحل
- بيان مفاد كلّى سوره نحل
- مراد از «امر خدا»، و وجوهی که در این باره گفته شده
- رد نظريه ديگر مفسرين درباره مفاد آيه شريفه
- اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت «روح» استفاده مى شود
- وجوه مختلفى كه مفسران در پيرامون معناى آيه فوق، ذكر كرده اند
- بعثت پيامبران و انزال ملائكه، منوط به مشيت خداوند است
- دو مرحله ای بودن انذار پيامبران، از انحراف در عقيده و در عمل
- اشاره به فوائد و هدف از خلقت شتر، گاو و گوسفند
- مقصود از این که فرمود: «بر خدا است قصد سبيل»
- اختلاف دو فرقه اشاعره و معتزله، در دلالت آيه
- سه قسم احتجاج براى سه گروه از انسان ها، بر وحدانيت خدا در ربوبيت
- اركان سه گانه الوهيت و ربوبيت: خالق بودن، منعم بودن و عالم بودن
- رابطه گستردگی «نعمت» های خداوند، با «رحمت» و «مغفرت» او
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه: «أتَى أمرُ الله فَلَا تَستَعجِلُوهُ»
- نقد استدلال برخى از علماء به روايات فوق الذكر
- روايتى كه در آن «أتَى أمرُ الله»، به ظهور مهدى «ع» تطبيق شده است
- رواياتى درباره حكم شرعى بول و گوشت چهارپايان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «7»
و چهارپايان بارهاى سنگين شما را به شهرى مىبرند كه جز به رنج تن نمىتوانستيد به آن برسيد. همانا پروردگار شما رؤف و مهربان است.
پیام ها
1- با آنكه چهارپايان قوىترند، امّا به قدرت الهى، رام انسان هستند. «وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ»
2- چهارپايان، مايهى رفاه بشر در زندگى هستند. «إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ» (براى آنكه ارزش نعمتها ظاهر شود، فرض كنيم اگر اين حيوانات نبودند، چه مىشد؟)
3- نعمتهاى الهى به بشر، بر اساس لطف و رحمت اوست، نه آنكه ما از او طلبى داشته باشيم. «إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 495
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «7»
وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ: و برمىدارند بارهاى گران شما را، يا حمل كنند ابدان شما را. إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ: به شهرى كه نباشيد شما رسنده به آن با بارهاى سنگين، يا با پاى پياده. إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ: مگر به رنج و سختى كه به بدنهاى شما رسد، پس چگونه باشد حال شما با داشتن بارهاى گران اگر خداى تعالى اين چهارپايان را مسخّر شما نكرده بود تا حمل بارها نمائيد، چه مىكرديد و به كجا مىرفتيد، يا نمىرسيديد بدان شهرها مگر به رفتن نصف فوق شما به سبب سختى.
إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ: بدرستى كه پروردگار شما هرآينه مهربان است كه بىسابقه خدمتگزارى، شما را نعمت مرحمت فرمود، بخشاينده است كه به آفريدن چهارپايان، كار را بر شما آسان و آنها را رام فرمود. نمىبينى كه درازگوش چگونه تن در دهد به آسيا كردن و بار برداشتن، با آن كه مىبينيد اسب از اين خدمات معاف است. و شتر با آن توانائى كه اگر نافرمان شود بسيارى از مردان قوى با او برابرى نتوانند نمود، چگونه منقاد كودكى گردد. و گاو و گاوميش چگونه اطاعت صاحبش كند تا خيش بگردنش نهد و به شخم و آبكشى وادار كند. و گله گوسفند را يك چوپان بچراند، اگر آنها پراكنده و هر يك به طرفى روند، كى مىتواند همه را جمع نمايد؛ اين نيست مگر تسخير مسخّر قاهر كه آثار قدرتش هويدا است.
جلد 7 - صفحه 166
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «3» خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ «4» وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «5» وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ «6» وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «7»
ترجمه
آفريد آسمانها و زمين را براستى و درستى برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند
آفريد آدمى را از نطفه پس آنگاه او خصومت كنندهاى است آشكار
و شتر و گاو و گوسفند را آفريدشان براى شما كه در آنها است موجب گرمى و منفعتها و از آنها ميخوريد
و از براى شما است در آنها نمايش و آرايش هنگاميكه باز ميگردانيد از چراگاه و هنگاميكه روانه ميكنيد
و بر ميدارند بارهاى گران شما را تا شهرى كه نمىباشيد رسنده بآن مگر بمشقّت نفسها همانا پروردگار شما هر آينه با رأفت و رحمت است.
تفسير
- خداوند آفريد آسمانها و زمين را بحقّ و عدل و راستى و درستى بر وفق حكمت و نظام احسن كه هر دانشمندى از فكرت در آن عبرت گيرد و بوحدت صانعش پى برد و بىاختيار گويد برتر و بالاتر است مدبّر و خالق اين دستگاه وسيع منظّم كه چنين شريكهائى از قبيل بتها و غيرها داشته باشد و خصوص انسانرا كه خداوند در وجود او از هر يك از اجزاء عالم نمونهاى قرار داده لذا عالم اصغرش خواندهاند از نطفه كه آب گنديدهاى است خلق فرموده و چون بحد رشد و بلوغ رسد شروع بمخاصمه و مجادله با پدر و مادر و خدا و خلق نمايد و قولا و عملا شكر نعمت و اداء حقوق ايشانرا ننمايد بلكه احيانا اشكالات و اعتراضات بيجائى از او نسبت بپدر و مادر و دستگاه خلقت مشاهده شود كه بايد بكمك رسول باطنى و ظاهرى دفع و رفع گردد و اين دليل بر كمال قدرت الهى است كه از چنين جسم كثيف خفيفى چنين شخص قوى شريفى خلق نموده كه قادر بر مجادله و مخاصمه و قابل هدايت و ارشاد بمقامات عاليه است چنانچه روايت شده است كه ابى بن خلف استخوان پوسيدهاى را بدست گرفت و خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد و گفت اى محمّد تو گمان ميكنى كه اين استخوان پوسيده را خدا دو مرتبه زنده ميكند پس اين آيه نازل شد. و خداوند انعام را كه شتر و گاو و گوسفند است و شامل بزهم ميشود لذا از آنها در سوره انعام بازواج ثمانية تعبير شده بود بملاحظه وجود نر و ماده در آنها خلق فرمود براى معيشت و انتفاع بنى آدم تا از پشم و كركشان فرش و روپوش و لباس تهيّه كنند و گرم شوند و از شير و سوارى و شيار زمين و روغن و ساير منافع آنها بهرهمند گردند و گوشتشان را نيز حلال فرمود كه
جلد 3 صفحه 272
بخورند بعلاوه موجب جمال و زينت و آرايش و نمايش جلو خانههاى صاحبانشان شوند و ايشانرا در انظار با تشخص و تعين كنند در دو وقت يكوقت كه اهمّيتش بيشتر است و لذا مقدم ذكر شده با آنكه طبعا مؤخّر است وقتى است كه ايشان آنها را با شكمهاى پر و پستانهاى مملوّ از شير از چراگاه بجايگاه خودشان بر ميگردانند ديگر وقتى است كه ايشان آنها را از جايگاهشان بچراگاه روانه مينمايند و يكى از فوائد مهمّ آنها باربرى است از بلدى ببلد ديگرى كه صاحبان آنها پياده و بىبار نمىتوانند برسند بآن بلد مگر با مشقّت و رنج بسيار چه رسد بآنكه بخواهند بار خود را هم بدوش بكشند يا مال التجاره با خود حمل نمايند خواه مكه معظّمه باشد كه از ابن عباس نقل شده خواه بلد ديگر از بلاد بعيده كه گفتهاند در هر حال اينها همه دلائل رأفت و رحمت و مهربانى و عطوفت پروردگار است بر بندگان كه وسائل تعيّش و تنعّم و آرايش و آسايش و سهولت كار آنها را براى ايشان خلق و در دستشان مسخّر و رام فرموده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ تَحمِلُ أَثقالَكُم إِلي بَلَدٍ لَم تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلاّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُم لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «7»
جلد 12 - صفحه 86
و حمل ميكند بارهاي سنگين شما را از اينکه شهر بشهر ديگري که نبوديد شما بتوانيد حمل كنيد مگر بسختي نفوس خود وَ تَحمِلُ مراد شتر است که ناقه ميگويند:
اثقالكم که گفتند شتر شصت من بار ميبرد که ساير حيوانات مثل اسب و قاطر و حمار نميتوانند که سيصد و شصت كيلو است و قبل از گاري و ماشين و طياره منحصر بود مال التجارة بحمل بر شتر بلي در دريا با كشتي ميبردند الي بلد بقرينه الي در تقدير من بلد هست يعني من بلد الي بلد لَم تَكُونُوا بالِغِيهِ انسان هر چه قدرت داشته باشد مثل حمال ده من بار نميتواند يك فرسخ ببرد و مثل حمار و استر و يابو بزحمت زيادي ميبرند که هر چند فرسخي بايد استراحت كنند يا تبديل شوند چنانچه در اسبهاي گاري بر سه فرسخي مال بند داشتند که مفاد إِلّا بِشِقِّ الأَنفُسِ است که بسيار مشقت داشت.
إِنَّ رَبَّكُم لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ خداوندي که شما را تربيت كرد از نطفه چه مراحلي و منازلي طي كرديد تا بحد كمال رسيديد و معاش زندگاني شما را تأمين فرمود و وسائل استفادات شما را در دسترس شما قرار داد تماما از روي رأفت و مهرباني و ترحم و تفضل بوده طلبي از او نداشتيد و استحقاقي در شما نبود، چنانچه فرداي قيامت هم آنچه از مثوبات و درجات عاليه عنايت فرمايد از روي تفضل است بلي قابليت محل شرط است و در آخرت فقط ايمانست که قابليت دارد ولي در دنيا حيات است که هر ذي روحي ما دام الحيوة قابليت دارد مگر آنكه بواسطه كفر و فسق مستحق بلا باشد، چنانچه در آخرت مستحق عذاب ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- در این آیه به یکی دیگر از منافع مهم بعضی از این حیوانات اشاره کرده، میگوید: «آنها بارهای سنگین شما را (بر دوش خود) حمل میکنند و به سوی شهر و دیاری که جز با مشقت زیاد به آن نمیرسیدید میبرند» (وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلی بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ).
این نشانه رحمت و رأفت خداوند است که این چهار پایان را با این قدرت و نیرو آفریده است، و آنها را رام و تسلیم شما نیز گردانیده «چرا که پروردگار شما رءوف و رحیم است» (إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ).
به این ترتیب این چهار پایان در درجه اول، پوشش و وسائل دفاعی برای انسان در برابر گرما و سرما تولید میکنند، و در درجه بعد از فرآوردههای لبنیاتی آنها
ج2، ص553
استفاده میشود، و سپس از گوشتشان، و بعد از آثار روانی که در دلها میگذارند، مورد توجه قرار گرفته و سر انجام باربری آنها.
نکات آیه
۱- حمل بارهاى سنگین و طاقت فرساى انسان به شهرها و مناطق بسیار دوردست، از فواید خلقت شتر است (و الأنعم خلقها لکم ... و تحمل أثقالکم إلى بلد لم تکونوا بلغیه إلاّ بشقّ الأنفس) مراد از «بلد لم تکونوا بالغیه» جاهاى بسیار دوردست و سختى است که انسان بدون مشقت و سختى نمى تواند به آن جا برسد و «أنعام» اگرچه به معناى «گاو، شتر و گوسفند» است; ولى چون در بین دامها تنها شتر اوصاف مذکور در آیه (باربرى به نقاط دوردست) را دارد، ضمیر «تحمل» به صورت «استخدام» به «شتر» - که از جمله انعام مذکور در دو آیه قبل است - باز مى گردد.
۲- شتر وسیله حمل و نقل و تبادل کالاهاى تجارتى در عصر بعثت بوده است. (و تحمل أثقالکم إلى بلد لم تکونوا بلغیه إلى بشقّ الأنفس)
۳- قدرت فوق العاده شتر در پیمودن راههاى طولانى و دشوار و حمل بارهاى سنگین (و تحمل أثقالکم إلى بلد لم تکونوا بلغیه إلاّ بشقّ الأنفس)
۴- جواز استفاده از حیوانات و دامها جهت حمل بار و کالا (و تحمل أثقالکم إلى بلد لم تکونوا بلغیه إلاّ بشقّ الأنفس)
۵- خداوند، رؤوف و رحیم (مهربان) است. (إن ربّکم لرءوف رحیم)
۶- رأفت و رحمت خداوند، جلوه اى از مقام ربوبیت اوست. (إن ربّکم لرءوف رحیم)
۷- آفرینش دامها، در جهت منافع و بهره ورى انسان، نشانه اى از رأفت و رحمت خداست. (و الأنعم خلقها لکم ... و لکم فیها جمال ... و تحمل أثقالکم ... إن ربّکم لرءوف رحیم)
۸- خداوند با آفرینش دامها، زمینه هاى آسایش و رفع مشقتهاى آدمیان را فراهم ساخته است. (و الأنعم خلقها لکم ... و تحمل أثقالکم ... إن ربّکم لرءوف رحیم)
۹- بهره ورى انسان از مواهب الهى و رفع سختیهاى او، مطلوب خداوند است. (و الأنعم خلقها لکم ...لکم فیها دفءٌ و منفع ... و تحمل أثقالکم ... إن ربّکم لرءوف رحیم)
۱۰- آفرینش جهان و انسان و برآوردن نیازهاى او، مقتضاى رأفت و رحمت پروردگار است. (خلق السموت ... تعلى عمّا یشرکون ... خلق الإنسن ... إن ربّکم لرءوف رحیم)
۱۱- آفرینش موجودات و تأمین نیازمندیهاى جسمى و روحى آنان، دلیل بر توحید ربوبى و خالقیت خداوند است. (خلق السموت ... تعلى عمّا یشرکون ... خلق الإنسن ... و الأنعم خلقهالکم ... إن ربّکم لرءوف رحیم) آوردن کلمه «ربّ» بعد از بیان آفرینش آسمانها و زمین و آفرینش انسان و حیوانات از سوى خداوند، بیانگر توحید ربوبى است; کما اینکه اسناد آفرینش همه موجودات به خود بیان توحید در خالقیت است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: زمینه خلقت آفرینش ۱۰
- احکام ۴:
- اسماء و صفات: رؤوف ۵; رحیم ۵
- توحید: توحید در خالقیت ۱۱; دلایل توحید ربوبى ۱۱
- چهارپایان: استفاده از چهارپایان ۴; باربرى با چهارپایان ۴; فلسفه خلقت چهارپایان ۷، ۸
- حمل و نقل: وسایل حمل و نقل ۱، ۲، ۳، ۴
- حیوانات: احکام حیوانات ۴
- خدا: آثار رحمت خدا ۱۰; آثار مهربانى خدا ۱۰; افعال خدا ۸; رحمت خدا ۶; مشیت خدا ۹; مهربانى خدا ۶; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶; نشانه هاى رحمت خدا ۷; نشانه هاى مهربانى خدا ۷
- سختى: رفع سختى ۹; زمینه رفع سختى ۸
- شتر: باربرى با شتر ۱، ۳; شتر در صدراسلام ۲; فواید شتر ۱، ۲; قدرت شتر ۳ ; ویژگیهاى شتر ۳
- موجودات: تأمین نیازهاى مادى موجودات ۱۱; تأمین نیازهاى معنوى موجودات ۱۱; خلقت موجودات ۱۱
- نعمت: استفاده از نعمت ۹
- نیازها: زمینه تأمین نیازها ۱۰
منابع