ق ٢٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۲ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ قَالَ‌ قَرِينُهُ‌ هٰذَا مَا لَدَيَ‌ عَتِيدٌ

ترجمه

فرشته همنشین او می‌گوید: «این نامه اعمال اوست که نزد من حاضر و آماده است!»

|و [فرشته‌] همراه او گويد: اين [نامه اعمال او] نزد من حاضر است
و [فرشته‌] همنشين او مى‌گويد: «اين است آنچه پيش من آماده است [و ثبت كرده‌ام‌].»
و قرین وی (یعنی فرشته موکّل و شاهد او بدو) گوید: این همان اعمالی است که نزد من (برای امروز تو) محفوظ و مهیّاست.
و [فرشته] همراهش می گوید: این است نامه اعمالش که همراه من آماده است.
موكل او گويد: اين است آنچه من آماده كرده‌ام.
و همنشین او گوید این همان است که نزد من آماده است‌
و همنشين او- فرشته نگهبان او- گويد: اين است آنچه نزد من آماده است- نامه اعمال-.
فرشته‌ی همدم او می‌گوید، اینها چیزهائی است که در پیش من آماده است (و من آنها را ثبت و ضبط کرده‌ام. پروردگارا! خود دانی که برابر اینها در حق او چه کار می‌کنی).
و (فرشته‌ی) همنشین او می‌گوید: «این است آنچه پیش من (به گونه‌ای محکم و روشن) نگهبانی شده است.»
و گفت همنشین این است آنچه نزد من است آماده‌

And His escort will say, “This is what I have ready with me.”
ترتیل:
ترجمه:
ق ٢٢ آیه ٢٣ ق ٢٤
سوره : سوره ق
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَرِینُهُ»: همدم او. مراد فرشته موکل مذکور در آیه است. برخی هم گفته‌اند، مراد اهریمن و اهریمنان مذکور در (زخرف / ، فصّلت / ) است! لیکن مقبول به نظر نمی‌رسد در آن روز شیاطین جرأت بکنند به خود بنازند و بگویند: ما این را گمراه و از راه بدر کرده‌ایم. چرا که شیاطین در آن روز منکر کارهای خود می‌گردند (نگا: آیه ). «هذا»: مراد پرونده اعمال است که توسط فرشته موکّل ثبت و ضبط و فراهم آمده است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَ قَرِينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ «23»

و (فرشته) همراه او گويد: اينك (نامه اعمال او) نزد من آماده است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قالَ قَرِينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ «23»

وَ قالَ قَرِينُهُ‌: و گويد در آن روز همنشين او، يعنى ملكى كه در دنيا گواه او باشد، هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ: اينست آن چيزى كه نزد من مهيا و آماده است، يعنى نامه اعمال. و از حضرت صادقين مروى است كه مراد ملك شاهد است.

نزد بعضى مراد قرين شيطانى است كه او را گمراه نموده، گويد: اينست آنچه به سبب گمراهى من آماده و مهيا شده از عذاب جهنم، يا مراد رؤساى ضلال كه آنها را پيروى نموده گويند اينست آنچه نزد ما مهيا شده از عقاب متابعت.

حاصل آنكه چون اهل تكليف را در موقف حساب رانند و شهود بر ايشان گواهى دهند و بطلان منكران و معاندان در آن روز آشكار شود، پس از جانب حق تعالى به سائق و شهيد خطاب شود.

جلد 12 - صفحه 230


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ «21» لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ «22» وَ قالَ قَرِينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ «23» أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ «24» مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ «25»

الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ «26» قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «27» قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ «28» ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ «29» يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ (30)

ترجمه‌

و آيد هر شخصى با آنكه با او راننده‌اى و گواهى است‌

بتحقيق بودى در بيخبرى و غفلت از اين پس برداشتيم از تو پوشش و حجاب تو را پس ديده تو امروز تيز است‌

و گويد همنشين او اينست آنچه نزد من آماده و مهيّا است‌

بيفكنيد در دوزخ هر بسيار ناسپاس دشمنى كننده را

بسيار منع كننده مر امر خير متجاوز شك آورنده را

آنكه قرارداد با خدا معبود ديگرى پس بيافكنيد او را در عذاب سخت‌

گويد همنشين او پروردگارا طاغى و سركش نساختم او را ولى بود در گمراهى دور از حق و حقيقتى‌

گفت مخاصمه ننمائيد نزد من و بتحقيق پيش فرستادم بسوى شما وعيد را

تبديل كرده نميشود قول در نزد من و نيستم من هيچ ستم كننده بر بندگان‌

روزى كه ميگوئيم بدوزخ آيا پر شدى و ميگويد آيا هيچ زيادتى‌


جلد 5 صفحه 55

وجود دارد.

تفسير

خداوند متعال بمناسبت آيات سابقه متعرّض احوال روز قيامت شده كه هر كس با دو ملك كه يكى كشاننده او است بمحشر و ديگرى شاهد بر اعمال او است در دنيا چنانچه در نهج البلاغه است به پيشگاه الهى حاضر و باو گفته ميشود تو از اوضاع امروز غفلت داشتى و سرگرم بدنيا بودى پس ما پرده غفلت و غرور را از ديده بصيرت تو برداشتيم و امروز چشم ظاهر و باطن تو تند و تيز شده تمام حقائقى را كه انبياء و اوليا در دنيا خبر دادند مى‌بينى و يقين پيدا ميكنى كه حق و صدق بوده و همان ملكى كه شاهد اعمال او است چنانچه در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده عرضه ميدارد اين نوشته اعمال او است كه نزد من حاضر و آماده است يا شيطانى كه در دنيا با او بوده و او را اغوا ميكرده چنانچه از فرمايش قمّى ره و آيات بعد استفاده ميشود ميگويد اين شخص همان است كه زير دست من در دنيا اغوا شد براى بدجنسى خودش مهيّا شده براى ورود در جهنّم و خدا به پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمايد اختيار با شما دو نفر است هر بنده ناشكر كه قدر نعمت ولايت شما را ندانسته و با شما عناد ورزيده و حقوق واجبه خود را باهلش ادا ننموده و ظلم و ستم و تعدّى و تجاوز بشما و شيعيان كرده و شكّاك در دين حق بوده و براى خدا شريك قرار داده بيندازيدش در عذاب سخت جهنّم به بيانيكه قمّى ره فرموده و امام سجّاد عليه السّلام از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود من و تو روز قيامت در يمين عرشيم پس خدا مى‌گويد برخيزيد و هر كسى دشمن دارد و تكذيب نموده شما را در آتش بيندازيد و در مجمع و امالى علاوه بر اينمعنى از عامّه نقل نموده كه خدا بآن دو ميفرمايد و هر كس دوست دارد شما را داخل در بهشت كنيد و اين مراد است از قول خداوند ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد و قمّى ره فرموده اين معناى قول صادق عليه السّلام على قسيم الجنّه و النّار است ولى بعضى از مفسرين گفته‌اند خطاب در ألقيا متوجّه بهمان دو ملك سائق و شهيد است و بعضى گفته‌اند بمالك دوزخ است و وجوهى براى جواز خطاب واحد بلفظ تثنيه ذكر نموده‌اند كه بهتر از همه جريان عادت عرب است‌


جلد 5 صفحه 56

بر آن و پر بودن دواوين شعراء از آن و بنابراين مقصود افكندن هر كافر معاند مانع الزّكوة متعدّى شاكّ مشرك است در جهنّم و در هر حال تكرار خطاب براى تأكيد استحقاق چنين كسى است و در اين حال قرين سابق الذّكر يا غير آن در هر حال شيطان يا انسانيكه با او در دنيا بوده و ظاهرا موجب گمراهى او شده عرضه ميدارد پروردگارا من تمام مؤثر در طغيان و سركشى او نبودم اين خودش ذاتا خراب و مايل بفسق و فجور و تمرّد و عصيان بود لذا گوش بفرمايش پيغمبر و امام و نوّاب او نداد و گوش بحرف من داد و اين بعد از آنستكه او مدّعى شده اين مرا اغوا نموده است لذا خدا ميفرمايد بيش از اين مجادله و خصومت با يكديگر نكنيد من قبلا اتمام حجّت بر شما نموده و وعده عذاب دادم فرمان من تخلّف‌پذير نيست و قول من دو تا نميشود قسم خوردم كفّار و دشمنان آل اطهار را بجهنّم ببرم و خواهم برد و من بهيچ وجه و هيچ مقدار بر بندگان ظلم نميكنم و نيستم من بر هيچ كسى ستم كننده هر كه را بجهنّم ببرم براى استحقاق او است كه بعمل خودش تحصيل كرده و بنابراين مبالغه در نفى است نه در منفى يعنى بسيار من ظلم كننده نيستم و محتمل است مراد مبالغه در منفى باشد كه ظاهر از كلام باعتبار وضع صيغه براى مبالغه است باين تقريب كه چون بندگان خدا زيادند و اگر خدا العياذ باللّه ستمكار باشد بر بندگان بايد زياد ستم كرده باشد و خدا زياد ستمكار نيست پس بر بندگان ظلم نميكند و در هر حال معلوم است كه مراد اين نيست كه خدا بسيار ظلم نميكند تا منافات نداشته باشد با ظلم كم آنچه ذكر شد مستفاد از كلمات مفسرين است در اطراف اين جمله ولى بنظر حقير بهتر آنستكه گفته شود اين صيغه چنانچه براى مبالغه است براى بيان شغل و نسبت هم ميباشد مانند بقّال و عطار و نجّار و اينجا در اين معنى استعمال شده و مراد آنستكه خدا نسبتى بظلم بر بندگان ندارد و ستمكار در حقّ آنها نيست اين اوضاع و احوال روزى است كه خدا جهنّم را از جنّ و انس فوج فوج پر ميكند و آن با اشتعال و التهابى كه براى فرو بردن كفّار در درون خود دارد مانند آنستكه در جواب خدا كه ميفرمايد آيا پر شدى ميگويد آيا زياده بر اين كافر و فاجرى هست كه من آن را در جوف خود هضم نمايم‌


جلد 5 صفحه 57

و قمّى ره نقل فرموده كه خدا وعده داده بجهنّم كه آنرا پر كند و خواهد كرد پس سؤال ميفرمايد از آن كه آيا پر شدى و او ميگويد آيا جاى زيادتى باقى ماند يعنى من ديگر جا ندارم پس بهشت ميگويد پروردگارا بجهنّم وعده فرمودى كه آنرا پر كنى و كردى و بمن وعده فرمودى كه مرا پر كنى و نكردى پس خدا خلق ميفرمايد در آنروز خلقى را و بهشت را از آنها پر ميكند پس ميفرمايد امام صادق عليه السّلام فرمود خوشا بحال آنها كه همّ و غمّ دنيا را نديدند و داخل بهشت شدند و البتّه اين سؤال و جوابها مشتمل بر مصالح و حكمى است از قبيل بروز صدق مواعيد حق و تخويف فجّار و كفّار و جلوه قهر قهّار و قدرت خداوند بر گويا نمودن اجسام جاى ترديد و اشكال نيست و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قال‌َ قَرِينُه‌ُ هذا ما لَدَي‌َّ عَتِيدٌ «23»

‌گفت‌ آنكه‌ قرين‌ ‌او‌ ‌بود‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ آنچه‌ نزد ‌من‌ مهيا ‌شده‌.

وَ قال‌َ قَرِينُه‌ُ مفسرين‌ اختلاف‌ كردند ‌که‌ قرين‌ ‌او‌ كيست‌ و ‌بر‌ حسب‌ ‌اينکه‌

جلد 16 - صفحه 249

اختلاف‌ معناي‌ ‌آيه‌ مختلف‌ ميشود، بعضي‌ گفتند، قرين‌ همان‌ ملك‌ موكل‌ باعمال‌ ‌او‌ ‌است‌ و فرداي‌ قيامت‌ شهادت‌ مي‌دهد ‌پس‌ معناي‌.

هذا ما لَدَي‌َّ عَتِيدٌ همان‌ نامه عمل‌ ‌است‌ ‌که‌ تهيه‌ ‌شده‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ اخباري‌ ‌از‌ ائمه اطهار رسيده‌ و ظاهر ‌هم‌ همين‌ ‌است‌، بعضي‌ گفتند: قرين‌ شيطاني‌ ‌است‌ ‌که‌ موكل‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌شده‌ و وسوسه‌ ميكرده‌ ‌پس‌ معني‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ عذابي‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌من‌ ‌در‌ اثر اغواي‌ تو مهيا ‌شده‌، بعضي‌ گفتند: انساني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ وادار ‌به‌ معاصي‌ كرده‌ ‌که‌ آنهم‌ بسبب‌ اغواي‌ ‌اينکه‌ معذب‌ ‌شده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 23)- همنشینان انسان از فرشتگان و شیاطین: باز در اینجا صحنه دیگری از معاد ترسیم شده، صحنه تکان دهنده‌ای که فرشته قرین انسان، محکومیت او را بر ملا می‌سازد، و فرمان خداوند برای مجازات او صادر می‌شود.

نخست می‌فرماید: «فرشته همنشین او می‌گوید: این نامه اعمال اوست که نزد من حاضر و آماده است» و از تمام کارهای کوچک و بزرگ او در سراسر عمر پرده بر می‌دارد (وَ قالَ قَرِینُهُ هذا ما لَدَیَّ عَتِیدٌ).

منظور از «قرین» در اینجا فرشته‌ای است که در دنیا همراه انسان و مأمور ضبط اعمال اوست، و در دادگاه عدل الهی گواهی می‌دهد.

نکات آیه

۱- انسان در قیامت، داراى همدمى همراه و سخنگو (و قال قرینه)

۲- گزارش اعمال انسان در قیامت، از سوى قرین وى به دادگاه عدل الهى (و قال قرینه هذا ما لدىّ عتید) برداشت بالا بنابراین نکته است که قرین انسان، همان ملکى باشد که شاهد اعمال او است و «ما» اشاره باشد به اعمال آدمى که در نزد وى ثبت و ضبط گردیده است.

۳- ارائه اعمال هر فرد، به گونه اى مضبوط، به دادگاه الهى (هذا ما لدىّ عتید) در صورتى که مراد از «ما» اعمال آدمى باشد; «عتید» اشاره به آمادگى و نظم و ضبط دقیق آن دارد.

۴- فرشته «سائق»، مسؤول تحویل دادن انسان به محکمه روز جزا * (کلّ نفس معها سائق و شهید ... و قال قرینه هذا ما لدىّ عتید) مراد از «قرین» همان فرشته «سائق»; یعنى، فرشته اى است که انسان را در صحنه قیامت همراهى کرده و به پیش مى راند تا وى را به محکمه حساب رسى اعمال برساند.

۵- شیطان مسلّط بر فرد کافر، همراه با او تا لحظه حضور در دادگاه قیامت * (و قال قرینه هذا ما لدىّ عتید) برداشت بالا بنابر این نکته است که مراد از «قرین» در این آیه «شیطان» باشد که بر منکران معاد تسلّط دارد و آنان را - آن گونه که مى خواهد - منحرف ساخته و تا دادگاه قیامت وى را همراهى مى کند و در آن جا به مخاصمه با او برمى خیزد.

۶- کافر، دست پرورده شیطان * (و قال قرینه هذا ما لدىّ عتید) برداشت یاد شده در صورتى است که «قرین» به معناى شیطان باشد; چه این که در آیات بعد «قرین» اشاره به «شیطان» دارد. واژه «عتید» مى رساند که منکران معاد، دست آموز و دست پرورده شیطان اند.

روایات و احادیث

۷- «فى المجمع «قال قرینه» یعنى الملک الشهید علیه ... و هو المروى عن أبى جعفر و أبى عبداللّه(ع);[۱] در مجمع البیان در تفسیر «قال قرینه» آمده است: مقصود فرشته اى است که گواه بر آن [فرد] است ... و این معنایى است که از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده است».

موضوعات مرتبط

  • انسان: نقش همدم اخروى انسان ۲; همدم اخروى انسان ۱، ۷
  • شیطان: شیطان در قیامت ۵; نقش شیطان ۵، ۶
  • عمل: دقت در ثبت عمل ۳
  • کافران: کافران در قیامت ۵; مربى کافران ۶; همدم اخروى کافران ۵
  • ملائکه: نقش ملائکه ثبت عمل ۲; نقش ملائکه سائق ۴; نقش ملائکه گواه ۷

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۲۰.