الطور ٤٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۳۹ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ إِنَ‌ لِلَّذِينَ‌ ظَلَمُوا عَذَاباً دُونَ‌ ذٰلِکَ‌ وَ لٰکِنَ‌ أَکْثَرَهُمْ‌ لاَ يَعْلَمُونَ‌

ترجمه

و برای ستمگران عذابی قبل از آن است (در همین جهان)؛ ولی بیشترشان نمی‌دانند!

|و همانا كسانى كه ستم كردند، عذابى ديگر دارند، و ليكن بيشترشان نمى‌دانند
و در حقيقت، غير از اين [مجازات‌]، عذابى [ديگر] براى كسانى كه ظلم كرده‌اند خواهد بود، ولى بيشترشان نمى‌دانند [كه آن عذاب چيست‌].
و برای ستمکاران عالم (در دنیا) عذابی پیش از آن (جهنم قیامت) خواهد بود ولیکن اکثرشان نمی‌دانند.
برای ستمکاران جز این عذاب آخرتی عذابی دیگر [در دنیا] خواهد بود [و آن درهم کوبیده شدنشان در جنگ بدر است]، ولی بیشترشان معرفت و آگاهی [به وضع خود در آینده] ندارند.
براى كسانى كه ستم مى‌كنند، باز هم عذابى است جز اين عذاب، ولى بيشترينشان نمى‌دانند.
و برای ستمکاران عذابی جز این است، ولی بیشترشان نمی‌دانند
و همانا كسانى را كه ستم كردند عذابى است غير از اين- يا: پيش از اين، در دنيا يا در برزخ- ولى بيشترشان نمى‌دانند.
برای ستمگران عذابی پیش از آن (عذاب سرمدی و ابدی، در همین جهان) هست، ولی بیشتر ایشان متوجّه نمی‌گردند و نمی‌فهمند.
و بی‌گمان، برای کسانی که ظلم کرده‌اند غیر از این (عذاب) ، عذابی (دیگر) است ولی بیشترشان نمی‌دانند.
و همانا آنان را که ستم کردند عذابی است نارسیده بدان (نزدیک بدان) و لیکن بیشترشان نمی‌دانند

For those who do wrong, there is a punishment besides that; but most of them do not know.
ترتیل:
ترجمه:
الطور ٤٦ آیه ٤٧ الطور ٤٨
سوره : سوره الطور
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«دُونَ ذلِکَ»: قبل از آن، علاوه از آن. یعنی قبل از عذاب آخرت، عذاب دیگری در همین جهان دارند، و یا گذشته از عذاب دنیوی، عذاب اخروی هم دارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ «47»

و البته براى كسانى كه ستم كردند، عذابى است غير از اين (در دنيا يا برزخ) ولى اكثر آنان نمى‌دانند.

نکته ها

با توجّه به آيات قبل و اين آيه، نپذيرفتن دعوت انبيا ظلم است. شايد هم مراد اين باشد كه كفّار دو گروهند: گروهى كه تنها كافرند و گروهى كه علاوه بر كفر، ظلم و توطئه هم مى‌كنند كه عذاب اين گروه بيشتر است.

در تفسير قمّى آمده است كه مراد از «عَذاباً دُونَ ذلِكَ»، عذاب در زمان رجعت است، در مورد كسانى كه در حقّ آل محمد عليهم السلام ظلم روا داشتند.

پیام ها

1- براى ستمگران، علاوه بر قيامت، در دنيا نيز عذاب است. «عَذاباً دُونَ ذلِكَ»

2- ظالمان، از عاقبت شوم خود در اين دنيا بى‌خبرند. «أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (47)

وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا: و بدرستى كه مر آنان راست كه ظلم كردند بر نفس خود به كفر و شرك، عَذاباً دُونَ ذلِكَ‌: عذابى غير از روز آخرت، يعنى با وجود عذاب آخرت، عذاب ديگر ايشان را هست كه آن عذاب قبر يا مؤاخذه آنها در دنيا روز بدر، يا به قحط در مدت هفت سال، يا جميع مصائب دنيا، وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ‌: و لكن بيشتر ايشان نمى‌دانند وقوع عذاب را و از آن خبر ندارند.

جلد 12 - صفحه 317


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (41) أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ (42) أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (43) وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ (44) فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (45)

يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (46) وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (47) وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ (49)

ترجمه‌

يا نزد آنان علم غيب است پس آنها مى‌نويسند

يا اراده دارند حيله و مكرى كنند پس آنانكه كافر شدند آنها كيد كرده شدگانند

يا براى آنها معبودى است غير از خدا منزّه است خداوند از آنچه شريك قرار ميدهند

و اگر به‌بينند پاره‌اى از آسمان كه فرود آينده است مى‌گويند ابرى است متراكم‌

واگذارشان تا ملاقات كنند روزشان را كه در آن هلاك كرده ميشوند

روز كه بى‌نياز نميشوند و دفع نميكند از آنها مكرشان چيزى را و نه آنها يارى ميشوند

و همانا براى آنانكه ستم كردند عذابى است غير از اين ولى بيشترشان نميدانند

و صبر كن مر حكم پروردگارت را همانا تو در برابر ديدگان مائى و تسبيح گوى با حمد پروردگارت وقتى كه برميخيزى‌

و پاره‌اى از شب پس تسبيح گوى او را و هنگام بازگشتن ستارگان.


جلد 5 صفحه 80

تفسير

خداوند متعال در آيات سابقه احتمالاتى بعد از كلمه ام براى الزام كفّار مكّه بقبول دين اسلام ذكر فرموده بود و اينك تكميل فرموده آنرا بآنكه يا نزد آنها علم غيب است بمصالح و مفاسد امور دنيا و آخرتشان كه خودشان را محتاج به پيغمبر و امام نميدانند پس براى انتظام امورشان قانون مينويسند و معمول ميدارند چنانچه بنظر حقير رسيده يا مراد آنستكه آيا نزد آنها لوح محفوظ سماوى كه در آن مغيبات ثبت شده ميباشد پس آنان از روى آن نسخه بردارى ميكنند و بمردم خبر ميدهند كه گفته شده است يا ميخواهند كيد و مكرى نمايند نسبت بخاندان رسالت كه گفته‌اند مراد اجتماعشان در دار النّدوه است بر ضرر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و خداوند مكر آنها را بخودشان مسترد فرمود و در بدر كشته يا اسير شدند و محتمل است اعمّ از آن و سقيفه بنى ساعده باشد كه براى بردن حق اهل بيت در آن مجتمع شدند و خداوند از آنها انتقام كشيده و خواهد كشيد يا آنها العياذ باللّه خداى ديگرى غير از خداى يگانه دارند كه آنها را از عذاب الهى حفظ نمايد كه اينطور تجرّى بمعصيت مينمايند منزّه است خدا از آنكه شريك داشته باشد و از آنكه بتها شريك او باشند و اعراض آنها از حقّ و غفلتشان از ياد خدا و عناد و لجاجشان بقدرى است كه اگر به‌بينند پاره ابر تيره عذاب را كه از آسمان بر سرشان نازل است ميگويند ابر متراكم باران دار است چنانچه بنظر حقير رسيده يا اگر به‌بينند قطعه‌اى از آسمان را كه ميخواهد بر سر آنها افتد ميگويند ابرى بهم پيوسته است چنانچه گفته شده اين جواب تقاضاى خودشان است كه گفتند اگر راست ميگوئى قطعه‌اى از آسمان را بر سر ما فرود آورد در هر حال كار عناد و لجاج كه به اين جا كشيد خداوند به پيغمبر خود دستور داد كه از ارشاد و هدايت آنها صرف نظر فرمايد و بگذارد به اين باشند تا به‌بينند روزى را كه نفخه اوّل اسرافيل در آنروز براى مردن خلق مقرّر شده و بميرند و دست از عناد بردارند و هر كس بجزاى عملش برسد آنروز ديگر مكر و حيله بدرد نميخورد و بحال كسى فائده ندارد و كسى نميتواند با آنها يارى نموده عذاب خدا را از آنان دفع نمايد چون قابل شفاعت نيستند و بكسى اذن در شفاعت از آنها داده نميشود و از براى خصوص‌


جلد 5 صفحه 81

ستمكاران بمحمد و آل اطهار او صلوات اللّه عليهم اجمعين عذابى است غير از عذاب آخرت كه قمّى ره نقل فرموده آن در رجعت است بشمشير و سايرين بجنگ بدر و عذاب قبر و قحط سنين و غيرها تفسير نموده‌اند در هر حال بيشتر آنها از آتيه خود خبر ندارند كه بعذاب الهى در دنيا گرفتار خواهند شد و اخيرا امر فرموده پيغمبر خود را بصبر و سكون و مدارا با قوم در برابر فرمان الهى و اذيّت و آزار آنها و مطمئن فرموده است آنحضرت را به اين كه تو در برابر چشم ما و محفوظ به حفظ ما ميباشى ما خود ناظر و نگهبان و نگهدار توايم و جمع اعين بمناسبت اضافه بضمير جمع و مبالغه در وجود اسباب حفظ است و نيز امر فرموده او را به تسبيح و اشتغال بحمد الهى وقتى كه برميخيزد براى نماز شب بقرائت پنج آيه از سوره آل عمران كه آخر آنها انّك لا تخلف الميعاد است و در بعضى از شب باشتغال بنماز شب و بعد از غايب شدن ستارگان و طلوع فجر كاذب باشتغال بنافله صبح چنانچه مستفاد از نقل قمّى ره و روايات متعدّده از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه اطهار است و با وجود اين باقوال مفسّرين اعتنا نخواهد شد و كلمه ادبار بصيغه جمع نيز قرائت شده و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره طور را قرائت نمايد خدا خير دنيا و آخرت را براى او جمع خواهد فرمود و الحمد للّه رب العالمين.


جلد 5 صفحه 82

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌َّ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا عَذاباً دُون‌َ ذلِك‌َ وَ لكِن‌َّ أَكثَرَهُم‌ لا يَعلَمُون‌َ (47)

و بدرستي‌ ‌که‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ ظلم‌ كردند عذابي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌غير‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ عذابها و پيش‌ ‌از‌ مردن‌ و لكن‌ اكثر ‌آنها‌ نمي‌دانند.

وَ إِن‌َّ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا ‌غير‌ ‌از‌ كفر و شرك‌ و فسق‌ و فجور ‌که‌ داشتند ظلم‌ ‌به‌ بندگان‌ ‌خدا‌ بالاخص‌ بانبياء و اولياء و مؤمنين‌ ميكردند آثارش‌ ‌در‌ همين‌ دنيا ظاهر ميشود و زود اثر مي‌كند گرفتار مصائب‌ و بليات‌ و عقوبات‌ دنيوي‌ ميشوند ‌حتي‌ آنكه‌ گفتند (الملك‌ يبقي‌ ‌مع‌ الكفر و ‌لا‌ يبقي‌ ‌مع‌ الظلم‌) بعلاوه‌ عذاب‌ ظلم‌ ‌در‌ قيامت‌ اشد ‌از‌ عذاب‌ كفر و شرك‌ ‌است‌، و حديث‌ قدسي‌ ‌است‌

(و عزتي‌ و جلالي‌ ‌لا‌ يجوزني‌ ظلم‌ ظالم‌)

و فرداي‌ قيامت‌ خطاب‌ ميرسد

(‌اينکه‌ الظلمة و اعوان‌ الظلمة و اشباه‌ الظلمة فيضرب‌ ‌لهم‌ سرادق‌ ‌من‌ النار ‌حتي‌ يفرغ‌ اللّه‌ ‌من‌ الحساب‌)

و فرمودند

(الظلم‌ ظلمات‌ يوم القيامة)

و دارد ‌اگر‌ عبادت‌ داشته‌ ‌باشد‌ بازاء ظلمش‌ بمظلوم‌ ميدهند و ‌اگر‌ نباشد گناهان‌ مظلوم‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌او‌ بار مي‌كنند و ‌اگر‌ ‌او‌ ‌هم‌ گناه‌ ندارد گناهان‌ دوستان‌ و خويشان‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌او‌ بار مي‌كنند بناء ‌علي‌ ‌هذا‌ ظالمين‌ ‌به‌ آل‌ عصمت‌ ‌که‌ عبادت‌ ندارند و آل‌ عصمت‌ ‌هم‌ ‌که‌ گناه‌ ندارند البته‌ گناهان‌ شيعيان‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ بار ميكنند.

وَ لكِن‌َّ أَكثَرَهُم‌ لا يَعلَمُون‌َ خيال‌ ميكنند ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ظلم‌ كردند گذشت‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 47)- در این آیه می‌افزاید: «آنها تصور نکنند که فقط عذاب برزخ و قیامت در کار است بلکه «برای ستمگران عذابی قبل از آن است در (همین جهان) ولی بیشترشان نمی‌دانند» (وَ إِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِکَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ).

آری! آنها در همین دنیا باید در انتظار عذابهائی همچون عذابهای اقوام پیشین باشند، مانند صاعقه‌ها، زلزله‌ها، سنگهای آسمانی و خشکسالی و قحطی و یا کشته شدن به دست توانای رزمندگان سپاه توحید- همان گونه که در جنگ بدر نسبت به گروهی از سران شرک اتفاق افتاد، مگر این که بیدار شوند و توبه کنند و به سوی خدا باز آیند.

جمله «وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ» اشاره به این است که آنها غالبا از عذابهائی که در دنیا و آخرت در انتظارشان است بی‌خبرند و مفهومش این است که اقلیتی از آنها از این معنی آگاهند، و در عین حال بر اثر لجاجت و عناد در مخالفت خود اصرار می‌ورزند.

نکات آیه

۱ - ظالمان، گرفتار عذاب دنیوى و برزخ، علاوه بر عذاب هاى اخروى (یلقوا یومهم ... و إنّ للذین ظلموا عذابًا دون ذلک) در صورتى که «یومهم...» در دو آیه پیش، نظر به روز قیامت داشته باشد، «ذلک» در این آیه اشاره به عذاب اخروى خواهد بود و «دون ذلک» (به غیر آن عذاب) نظر به عذاب دنیا یا برزخ خواهد داشت.

۲ - شرکورزیدن به خدا و انکار دین و پیامبر(ص)، ظلم است. (و إنّ للذین ظلموا عذابًا) برداشت یاد شده از آن جا است که عنوان «ظلموا» در آیه شریفه، بر منکران پیامبر و مشرکان اطلاق شده است.

۳ - ظلم، در پى دارنده عذاب و کیفر الهى (و إنّ للذین ظلموا عذابًا) وصف «ظلموا» مشعر به علیت است.

۴ - بیشتر ظالمان، بى خبر از کیفرهاى دنیوى و اخروى خویش (و لکنّ أکثرهم لایعلمون)

۵ - برخى از کافران، مصرّ بر کفر خویش، به رغم آگاهى کامل از نتایج شوم آن (و لکنّ أکثرهم لایعلمون) مفهوم «أکثرهم» این است که اقلیتى آگاه و معاند وجود دارند که به رغم آگاهى داشتن، گام در مسیر کفر مى نهند.

۶ - کافران، گرفتار کیفرهاى دنیوى و بیشتر آنان، غافل از منشأ گرفتارى هاى خویش * (للذین ظلموا عذابًا ... و لکنّ أکثرهم لایعلمون) در صورتى که «عذاباً دون ذلک» نظر به کیفر دنیوى داشته باشد، احتمال مى رود که «أکثرهم لایعلمون» به این معنا باشد که کافران به رغم ابتلا به این کیفرهاى الهى، معمولاً توجه ندارند که علت آن، کفر ایشان است.

۷ - کیفرهاى دنیوى و برزخى کافران، سبک تر از کیفر اخروى آنان * (و إنّ للذین ظلموا عذابًا دون ذلک) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که «دون» به معناى پایین تر و خفیف تر باشد و «دون ذلک» اشاره به عذاب دنیوى یا برزخى داشته باشد.

۸ - بلاهاى دنیوى، هشدارى به ظالمان; ولى بیشتر ایشان بى خبر از پیام هشدارى آن * (و إنّ للذین ظلموا عذابًا دون ذلک و لکنّ أکثرهم لایعلمون) در صورتى که «دون ذلک» به معناى عذاب هاى خفیف دنیوى در قبال عذاب سنگین آخرت باشد، ممکن است سبکى این عذاب ها براى مجال دادن به ظالمان براى انابه باشد; ولى افسوس که بیشتر ستمگران این درس ها را نمى آموزند.

۹ - کافران ظالم، داراى عذابى فزون تر از کافران دیگر * (و إنّ للذین ظلموا عذابًا دون ذلک) برداشت بالا بنابراین نکته است که «ظالم» بر همه کافران اطلاق نشده باشد; بلکه کافران دو گروه باشد. گروهى که فقط کفر مىورزند و گروهى که علاوه بر کفر اقدام هاى ظالمانه و توطئه گرانه علیه دین دارند. این گروه علاوه بر کیفر کفر، عذاب دیگرى در قبال ظلمشان خواهند دید.

موضوعات مرتبط

  • بلایاى طبیعى: نقش بلایاى طبیعى ۸
  • خدا: هشدارهاى خدا ۸
  • دین: ظلم تکذیب دین ۲
  • شرک: ظلم شرک ۲
  • ظالمان: جهل اکثریت ظالمان ۴; عذاب اخروى ظالمان ۱; عذاب برزخى ظالمان ۱; عذاب دنیوى ظالمان ۱; غفلت اکثریت ظالمان۸; کیفر اخروى ظالمان ۴; کیفر دنیوى ظالمان ۴; هشدار به ظالمان ۸
  • ظلم: آثار ظلم ۳
  • عذاب: مراتب عذاب ۹; موجبات عذاب ۳
  • کافران: سختى کیفر اخروى کافران ۷; شدت عذاب کافران ظالم ۹; عذاب کافران ۹; غفلت اکثریت کافران ۶; کیفر اخروى کافران ۷; کیفر دنیوى کافران ۶، ۷; لجاجت کافران ۵
  • کفر: اصرار بر کفر ۵; فرجام شوم کفر ۵
  • کیفر: مراتب کیفر ۷
  • محمد(ص): ظلم تکذیب محمد(ص) ۲

منابع