الواقعة ٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۶ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ لَحْمِ‌ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ‌

ترجمه

و گوشت پرنده از هر نوع که مایل باشند!

|و از گوشت پرنده هر چه بخواهند
و از گوشت پرنده هر چه بخواهند.
و گوشت مرغان و هر غذا که مایل باشند،
و گوشت پرنده از هر گونه ای که بخواهند،
و گوشت پرنده هر چه بخواهند.
و گوشت مرغ از آنچه خوش دارند
و از گوشت مرغانى كه بخواهند.
و گوشت پرنده‌ای که بخواهند و آرزو کنند.
و (از) گوشت پرنده‌ای، هر چه اشتها کنند.
و گوشت مرغی از آنچه هوس کنند

And meat of birds that they may desire.
ترتیل:
ترجمه:
الواقعة ٢٠ آیه ٢١ الواقعة ٢٢
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَشْتَهُونَ»: اشتهاء کنند. بخواهند و مایل بدان باشند.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21» وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23»

و (براى آنان) ميوه‌هايى از هر چه انتخاب كنند. و گوشت پرنده از هر نوع كه اشتها دارند. و زنانى سفيد روى، درشت چشم و زيبا، همچون مرواريد در صدف.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21»

وَ لَحْمِ طَيْرٍ: و به گوشت مرغ كه الطف لحوم است، مِمَّا يَشْتَهُونَ‌: از آنچه آرزو كنند و بخواهند، يعنى بر وجهى كه مشتهى طبع ايشان باشد جوشيده يا


«1» سوره انسان آيه 21.

جلد 12 - صفحه 456

بريان شده.

مروى است هرگاه اهل بهشت ميل گوشت مرغ نمايند، حق تعالى گوشت بريان شده بر ايشان خلق فرمايد تا احتياج به ذبح و طبخ نباشد.

از ابن عباس نقل است هر مرغى كه در خاطر ايشان بگذرد، فى الحال در حضور آنها مهيا گردد بهر وجه كه مشتهى ايشان باشد.

ابو سعيد خدرى از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه در بهشت مرغانى پرند كه هفتاد هزار پر دارند و هر وقت مؤمن ميل طعام نمايد، يكى از آن مرغان بيايد و بر خوان او افتد و پرها بيفشاند و از هر پرى طعام بيرون آيد از برف سفيدتر و از مشك خوشبوتر و از عسل شيرين‌تر كه به هيچ لون ديگر نماند و بعد از آن بپرواز درآيد و بر درختان بهشت نشيند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19» وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21»

وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً «25» إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26»

ترجمه‌

ميگردند گرد ايشان كودكانى كه هميشه بحال خوبى باقى هستند

با قدحها و تنگهاى بلور دسته‌دار و جامى از شراب ناب‌

نه سر درد ميگيرند از آن و نه مست ميشوند

و ميوه از آنچه اختيار نمايند

و گوشت پرنده از آنچه ميل كنند

و زنانى سفيد پوست سياه چشم‌

چون مرواريد در صدف پنهان‌

بجهت پاداش در مقابل آنچه ميكردند

نميشنوند در آن سخن بيهوده و نه نسبت بگناهى را

مگر گفتار سلام سلام را.


جلد 5 صفحه 128

تفسير

مقرّبان درگاه الهى كه در آيات سابقه شروع به بيان احوالشان شد پيشخدمت‌هائى دارند كه براى انجام اوامر ايشان حاضر و در اطراف تختهاى مرصع آنان در گردشند و مستفاد از بعضى روايات آنست كه آنها اطفالى هستند از اهل دنيا كه ثواب و گناهى نداشتند و خداوند در بهشت آنها را خدمتگزاران مقرّبان درگاه فرموده براى آنكه خدمت آنها گواراتر است و آنها هميشه بحال طراوت و تازگى باقى ميباشند و قمّى ره مخلّدون را بمسوّرون تفسير فرموده يعنى داراى سوار و دست‌بند و در روايت نبوى باطفال مشركين مخصوص شده‌اند و بعضى آنها را غلمان بهشتى دانسته‌اند و در هر حال اينها با ظرفهائى از قبيل قدح‌ها و تنگهاى دسته‌دار برّاق و جامها نوشابه و شراب طهور بهشتى را كه نه خمار و دردسر ميآورد و نه مستى و زوال عقل سقايت مينمايند براى ايشان و هر نوع ميوه‌ئى را كه خواسته باشند و هر قسم كباب جوجه و مرغى را كه مايل باشند فورا در دسترسشان قرار ميدهند و حاضر ميكنند نزدشان در قدح‌ها و در آنجا براى ايشان زنان سفيد پوست دست نخورده آهوى چشمانى هستند كه در لطافت و صفاء و بكارت و بهاء مانند مرواريدهاى تازه از صدف بيرون آمده‌اند و بالاتر از همه آنكه تمام اينها را مستحقند كه بايشان داده شوند بپاداش اعمال صالحه و براى تحصيل علم و معرفتى كه در دنيا نموده‌اند و آنجا صحبت لغو و بيهوده و چرند و بى‌اساس بهيچ وجه وجود ندارد كه كسى بزند يا بشنود و همچنين دروغ و غيبت و فحش و افترا و تهمت آنجا نيست آنجا فقط سلام و تعارف و تحيّت و خير مقدم و مباركباد بسلامتى و دوام نعمت رواج است كه با يكديگر معمول ميدارند و كلمه سلاما مفعول قيلا يا بدل يا صفت آنست و تكرار آن براى اشاره بافشاء سلام و كثرت وقوع آن در خارج است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ فاكِهَةٍ مِمّا يَتَخَيَّرُون‌َ «20» وَ لَحم‌ِ طَيرٍ مِمّا يَشتَهُون‌َ «21»

وَ فاكِهَةٍ مِمّا يَتَخَيَّرُون‌َ و فاكهه‌ عطف‌ ‌به‌ كأس‌ ‌من‌ معين‌ ‌است‌ ‌که‌ ولدان‌ مخلدون‌ مي‌آورند ‌هر‌ نوع‌ ميوه‌ ‌که‌ ‌آنها‌ اختيار كنند و بعيد نيست‌ بگوئيم‌ فواكه‌ ‌در‌ اكواب‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌در‌ قدح‌ها و معين‌ ‌در‌ اباريق‌ و كأس‌ ‌است‌.

وَ لَحم‌ِ طَيرٍ مِمّا يَشتَهُون‌َ ‌اينکه‌ ‌هم‌ ‌به‌ دست‌ ولدان‌ ‌است‌ ‌هر‌ نوع‌ طيري‌ ‌که‌ متمايل‌ باشند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 21)- «و گوشت پرنده از هر نوع که مایل باشند» (وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ).

مقدم داشتن میوه بر گوشت، به خاطر آن است که از نظر تغذیه بهتر و عالیتر است، به علاوه میوه قبل از غذا لطف دیگری دارد.

البته از بعضی دیگر از آیات قرآن استفاده می‌شود که شاخه‌های درختان بهشتی کاملا در دسترس بهشتیان است، بطوری که به آسانی می‌توانند از هرگونه میوه‌ای شخصا تناول کنند این معنی، در باره غذاهای دیگر بهشتی نیز مسلمان صادق است، ولی شک نیست، که وقتی خدمتکارانی آن چنان غذاهائی این چنین را برای آنها بیاورند لطف و صفای دیگری دارد، و یک نوع احترام و اکرام بیشتر نسبت به بهشتیان و رونق و صفای افزونتر برای مجالس انس آنهاست.

نکات آیه

۱ - وجود گوشت انواع پرندگان در بهشت پیشتازان (سابقون) (و لحم طیر ممّا یشتهون) «طیر» (پرنده) جنس است و شامل انواع پرندگان مى شود. «ممّایشتهون» (آنچه دلشان مى خواهد) تأکید بر هیمن معنا است.

۲ - جوانان خدمت گذار، پذیرایى کننده پیشتازان (سابقون) در بهشت باگوشت انواع پرندگان دلخواه (و لحم طیر ممّا یشتهون) «لحم طیر» عطف بر «أکواب» است; یعنى، «و یطوف علیهم ولدان مخلدون بلحم طیر».

موضوعات مرتبط

  • بهشت: تنوع گوشت بهشت ۱، ۲; نقش خدمتکاران بهشت ۲
  • پرندگان: گوشت پرندگان ۱، ۲
  • پیشگامان: پذیرایى از پیشگامان ۲; پیشگامان در بهشت ۱، ۲

منابع