الحديد ٤
کپی متن آیه |
---|
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَ مَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا يَعْرُجُ فِيهَا وَ هُوَ مَعَکُمْ أَيْنَ مَا کُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ |
ترجمه
الحديد ٣ | آیه ٤ | الحديد ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سِتَّةِ أَیَّامٍ»: شش روز. مراد شش دوره است (نگا: اعراف / ، یونس / هود / . «إسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ»: (نگا: اعراف / ، یونس / رعد / . «یَلِجُ»: (نگا: سبأ / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ... (۱)
أَ فَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِ... (۳) أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَ... (۵) وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ... (۳) أَلاَ إِنَّهُمْ يَثْنُونَ... (۱) سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱ - ۶، سوره حديد
- بيان غرض سوره حديد: تحريك و تشويق مؤ منين به انفاق و...
- بيان اينكه تسبيح آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح حقيقى است نه مجازى و به زبانحال
- توضيح مقصود از ((اول ))، ((آخر))، ((ظاهر)) و ((باطن )) بودن خداى سبحان
- احاطه ، ملك و علم مطلق خداوند بر همه چيز و همه كس
- شرح چند روايت درباره اول و آخر و ظاهر و باطن بودن خداى تعالى
- شرح روايتى راجع به علم خداوند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «4»
او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز (و دوران) آفريد، سپس بر تخت قدرت استيلا يافت. آنچه در زمين وارد مىشود و آنچه از آن خارج مىشود و آنچه از آسمان فرو مىآيد و آنچه در آن بالا مىرود، (همه را) مىداند و هر كجا باشيد، او با شماست و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
نکته ها
آنچه در زمين فرو مىرود، همچون بذر گياهان، قطرات باران، ريشهى درختان، اجساد مردگان، گنجها و امثال آن؛ و آنچه از زمين خارج مىشود، همچون ساقهى گياهان و درختان، آب چاهها و چشمهها، انواع موادّ نفتى و معدنى و امثال آن، همه در نزد خداوند آشكار و معلوم است.
ايمان به علم و حضور خداوند، بهترين و قوىترين وسيله تربيت است. اگر انسان بداند هر
جلد 9 - صفحه 455
لحظه خداوند با اوست و تمام كارهايش زير نظر اوست، هرگز اجازه اين همه تجاوز و قانونشكنى به خود نمىدهد.
پیام ها
1- با اينكه قدرت او بىنهايت است ومىتواند در يك لحظه همه چيز را بيافريند، ولى حكمت او اقتضا دارد كه آفرينش تدريجى باشد. خَلَقَ ... فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ
2- خداوند بر تمام هستى و آفريدههاى خود سلطه كامل دارد. خَلَقَ ... ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ
3- خداوند به تمام جزئيات هستى، علم دارد. يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ ... وَ ما يَعْرُجُ ...
4- همه در محضر خداييم. «وَ هُوَ مَعَكُمْ»
5- علم خداوند حضورى است. «هُوَ مَعَكُمْ»
6- خداوند به تمام جزئيات كار ما آگاه است. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «4»
هُوَ الَّذِي: او است آن خدائى كه، خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: بيافريد آسمانها و زمينها را، فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ: در مدت شش روز.
بيان: ترتيب حوادث بر ايجاد شيء بعد شيء، ادل است بر آنكه فاعل آن، عالم و مدبر است كه مىگرداند آن شيء را به اختيار خود، و جارى نمايد بر وفق مشيت خود؛ و مؤيد اينست روايت صدوق رحمه اللّه در «عيون» و «علل» از حضرت رضا عليه السّلام فرمود: پس خداى تعالى خلق فرمود آسمان و زمين را در شش روز، و حال آنكه ذات احديّت مسلط بر عرش، و قادر بود بر آنكه خلق فرمايد در يك چشم بهم زدن، و لكن ايجاد نمود در شش روز تا ظاهر شود [براى ملائكه] آنچه خلق مىنمايد آن را شيء بعد شيء، پس استدلال كنند به حدوث حوادث بر ذات قادر متعال. «1» ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ: پس مستولى شد بر عرش در تدبير امور مانند استواى ملك بر سرير به استيلا بر تدبير مملكت، چه تمام تدبيرات از عرش نازل مىشود كه اعظم مخلوقات است، و لذا بندگان نزد حوائج، دستها به جانب آن بلند مىكنند.
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 2، صفحه 336.
جلد 13 - صفحه 13
بيان: وجوه ديگر در بيان آيه- از جمله: 1- بلند و رفيع گردانيد آن را.
2- قصد نمود خلق عرش را، يعنى اراده فرمود. 3- ابن عباس گفته بلند گرديده امر او. 4- شروع در خلق عرش و اتقان آن فرمود. 5- مستولى شد بر آسمانها به قهر و غلبه خود. 6- مستولى شد امر و قضاى سبحانى به آسمان يعنى امر و قضاى الهى از آسمان به زمين نازل مىشود. 7- در احتجاج- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام: استوى تدبيره و علا امره: «1» مستولى شد امر او و علو نمود امر او. 8- از حضرت كاظم عليه السّلام: استولى على ما دقّ و جلّ:
استيلا يافت به آنچه دقيق و جلى، كوچك و بزرگ است. «2» بعد از ذكر كمال علم خود فرمايد: يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ: مىداند آنچه درآيد در زمين مانند بذرهاى كاشته و قطرات باران و گنجها و اموات و غير آن، وَ ما يَخْرُجُ مِنْها: و مىداند آنچه بيرون مىآيد از زمين مانند نباتات و معدنيات و بعضى از دفاين و ساير كنوز و تمامى اموات در آخرت، وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ: و مىداند آنچه فرود آيد از آسمان مانند باران و برف و تگرگ كه سبب ارزاقاند و ملائكه و اوامر و نواهى، وَ ما يَعْرُجُ فِيها: و آنچه بالا رود و درآيد در آسمان مانند ارواح و اعمال بندگان و دعوات آنان و ملائكهاى كه اعمال بندگان مىنويسند و غير آن. حاصل كلام آنكه هيچ چيز از اشيا و اعمال بر ذات يگانه سبحانى پوشيده و پنهان نيست.
وَ هُوَ مَعَكُمْ: و او با شماست، يعنى علم ازلى و قدرت سبحانى احاطه دارد بر شما عموما، و به فضل و رحمت خصوصا، أَيْنَ ما كُنْتُمْ: هر جا كه باشيد؛ چون معيت علم و قدرت او هيچ حالى از شما منفك نيست، پس هيچ چيز از اعمال و احوال و اقوال شما بر ذات سبحانى مخفى نخواهد بود. وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ: و خداى تعالى به آنچه به جا مىآوريد شما از خير و شر و طاعت و
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 2، صفحه 39، حديث 157.
«2» نور الثقلين، جلد 2، صفحه 39، حديث 158.
جلد 13 - صفحه 14
معصيت، بيناست، و بر آن جزا و پاداش خواهد داد.
تنبيه: آيه شريفه بيان احاطه علميه ذات يگانه خود را فرمايد؛ و آنچه بزرگان ذكر نموده بطور اجمال آنكه: واجب است اعتقاد به آنكه حق تعالى به صفت كماليه خود عالم است در ازل و ابد به همه اشياء از موجودات و معدومات و ممكنات و ممتنعات و واجبات و كليّات و جزئيات و جميع ما كان و ما يكون و ما لا يكون، بدون آنكه تغييرى در علم حق تعالى واقع شود؛ و علم الهى قبل از خلقت و حين خلقت و بعد از خلقت، يكسان است بدون تفاوت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «1» لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «2» هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «3» هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «4»
لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ «5» يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «6»
ترجمه
تسبيح گويد مر خدا را آنچه در آسمانها و زمين است و او است تواناى درست كردار
مر او را است پادشاهى آسمانها و زمين زنده ميگرداند و ميميراند و او بر همه چيز توانا است
او است اوّل موجودات و آخر آنها ظاهر و آشكار و باطن و پنهان از انظار و او بهمه چيز دانا است
او است آنكه آفريد آسمانها و زمين را در شش روز پس مستولى شد بر عرش ميداند آنچه را كه ميرود در زمين و آنچه را كه بيرون ميآيد از آن و آنچه فرود ميآيد از آسمان و آنچه بالا ميرود در آن و او با شما است هر جا كه باشيد و خدا بآنچه ميكنيد بينا است
مر او را است پادشاهى آسمانها و زمين و بسوى خدا بازگشت داده ميشود كارها
درمىآورد شب را در روز و در ميآورد روز را در شب و او دانا است بآنچه در سينهها است.
تفسير
تمام موجودات آسمانى و زمينى بزبان حال و مقال تسبيح و تنزيه مينمايند ذات ذو الجلال را از هر عيب و نقص نهايت آنكه تسبيح بعضى را ما ميشنويم و ميفهميم و تسبيح بعضى را نميشنويم و نمىفهميم و مكرّر باين معنى تصريح شده و بيان آن گذشته است و اين راز و نياز و سوز و گداز هميشه در عالم بوده و هست و خواهد بود و لذا گاهى بلفظ ماضى و گاهى بمضارع و گاهى بمصدر در كلام الهى
جلد 5 صفحه 140
از آن تعبير ميشود و اينكه متعدّى بلام شده با آنكه سبّح متعدّى بنفس است براى اشعار بآنست كه بايد عمل خالصا لوجه اللّه واقع شود و او است خداوندى كه غالب و قادر بر هر چيز و در هر امر است و كسى نميتواند او را از مقصودش باز دارد و تمام افعالش بر وفق حكمت و مصلحت و متين و محكم است از براى او است پادشاهى و تصرف تامّه و عامّه در تمام مملكت وجود و همه مملوك اويند بملكيّت حقّه حقيقيّه زنده ميكند خلق را در بدو امر و ميميراند آنها را در وقت مقدّر و باز زنده ميكند براى مجازات اعمالشان و او بر هر امر از احياء و اماته و اعاده و هر چه بخواهد و ممكن باشد توانا است و پيش از وجود همه موجودات او بوده و بعد از فناء همه خواهد بود و دو سر حلقه خط هستى و بدو و ختم آن باو پيوسته و از او شروع و باو ختم ميشود او كائن ازلى و باقى ابدى است وجود او ظاهر است در تمام مظاهر و همه موجودات آيات وجود و علم و قدرت و ساير صفات اويند و هيچ كس بكنه ذات او پى نبرده و نخواهد برد حتّى شخص اول عالم امكان كه فرموده ما عرفناك حق معرفتك و او است غالب و قاهر بر تمام موجودات و عالم است بتمام اسرار و خفيّات بطوريكه در علم او ظاهر و باطن اشخاص و اشياء يكسان است چون او در صفحه ذات خود تمام حقايق را مشاهده مينمايد و بيان خلقت آسمانها و زمين و استقرار بر عرش در سوره اعراف گذشت و تخمى را كه زارع در زمين ميكارد و هر چه مانند آن در دل زمين جاى گيرد و گياهى را كه از آن سر بدر ميكند و هر چه مانند آن باشد ميداند و هر چه از آسمان مانند باران و برف و غيره نازل شود و هر چه مانند آه مظلوم و دود و بخار بآسمان صاعد گردد ميداند و مىبيند و ميشناسد عنايت او هميشه با خلق هست هر جا باشند و علم و قدرت او بر آنها احاطه دارد و از تمام اعمال و افعال و اقوال و احوال آنها از بد و خوب و خير و شرّ آگاه است ميبيند و ميداند و ميشناسد و تأييد ميكند و باز ميدارد و پاداش ميدهد و بكيفر ميرساند خلاصه آنكه سلطنت تامّه و عامّه در تمام عوالم وجود بدون شريك و مزاحم و معارض و منازع از آن حق است و مرجع تمام امور بحكم خدا است در دنيا و آخرت نهايت آنكه در دنيا بمردم قدرت داده بقدريكه بتوانند باختيار خود كار خوبى بكنند و در آخرت بآنها جزاى احسن عنايت فرمايد
جلد 5 صفحه 141
و در آخرت ديگر تكليفى نيست فقط حكم الهى است و دخول شب در روز و دخول روز در شب و كوتاه و بلند شدن آن دو بر طبق حكمت و مصلحت خلق و علم خدا بضمائر و اسرار بندگان مكرر بيان شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ فِي سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ استَوي عَلَي العَرشِ يَعلَمُ ما يَلِجُ فِي الأَرضِ وَ ما يَخرُجُ مِنها وَ ما يَنزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُم أَينَ ما كُنتُم وَ اللّهُ بِما تَعمَلُونَ بَصِيرٌ «4»
او است خداوندي که خلق فرمود آسمانها و زمين را در مدّت شش روز پس احاطه فرمود و پرداخت بر عرش اعظم ميداند آنچه در تخوم زمين است و آنچه از زمين خارج ميشود و آنچه از سماء و عالم بالا نازل ميشود و آنچه عروج و بالا ميرود در آسمان و او با شما هست هر كجا بوده باشيد و خداوند تعالي به آنچه عمل ميكنيد بصير و بينا و آگاه است.
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ فِي سِتَّةِ أَيّامٍ كلام در اينکه جمله در چند امر واقع ميشود.
جلد 16 - صفحه 418
اوّل: در اينكه در بسيار از آيات تصريح شده به ستّة ايّام لكن در سوره فصلّت حم سجده ميفرمايد:
خَلَقَ الأَرضَ فِي يَومَينِ الي قوله تعالي وَ قَدَّرَ فِيها أَقواتَها فِي أَربَعَةِ أَيّامٍ الي قوله تعالي فَقَضاهُنَّ سَبعَ سَماواتٍ فِي يَومَينِ الايه 9 الي 11 و اينکه دلالت بر هشت روز ميكند جواب اينكه در همان سوره بيان كرديم که اربعة ايّام مراد يومين که خلق فرمود، و يومين که تقدير اقوات نمود همان شش روز ميشود.
دوّم: اينكه قبل از خلقت آسمانها و زمين ايّام نبود که ميفرمايد في ستّة ايّام جواب آنكه مراد مقدار شش روز است و مدّت شش روز چنانچه در ترجمه اشاره شد.
سوم: آنكه خداوند که قادر متعال است آنا هر چه اراده كند موجود ميشود چرا در مدّت شش روز ايجاد فرمود.
جواب آنكه قادر هست حكيم هم هست که هر چه حكمت و مصلحت در ايجادش باشد به وقت خود ايجاد ميفرمايد دقيقهاي پيش و پس نيست بچه را در رحم مادر نه ماه قرار ميدهد با اينكه قادر است فوري ايجاد كند مثل عيسي و يحيي حاصل و فواكه را در مدّت معين به ثمر رساند با اينكه قادر است به فوريّت ايجاد كند چنانچه بر مريم ايجاد فرمود وَ هُزِّي إِلَيكِ بِجِذعِ النَّخلَةِ تُساقِط عَلَيكِ رُطَباً جَنِيًّا مريم آيه 25 بالجمله حكم و مصالح را خود ميداند و موقع شناس است.
ثُمَّ استَوي عَلَي العَرشِ مجسّمه گفتند: خداوند بر عرش نشسته و نظر بجميع مخلوقات دارد که عرش محيط بجميع عوالم است، و بعض مفسّرين گفتند:
پس پرداخت بخلقت عرش، بعضي گفتند: معني استوي سلطنت و ملكيّت است که تمام در تحت تصرّف او است.
اقول: تمام اينها باطل است، اما مجسمه، که واضح است خدا جسم نيست امّا خلقت عرش پيش از آسمانها و زمين خلق شده، امّا سلطنت و ملكيّت حق ذاتي است تراخي ندارد که پس از خلقت آسمانها و زمين در تحت سلطنت و ملكيّت خود در آورد، بلكه نظر به اينكه عرش اعظم الهي محيط بجميع آسمانها
جلد 16 - صفحه 419
و زمين حتي بر كرسي احاطه دارد استوي علي العرش، يعني پرداخت به تنظيمات آنها، مثل كسي که كارخانه بسازد پس از آن بكار بيندازد هر كدام را بنحو مرتب از خورشيد ماه كره زمين كواكب تمام كرات بگردش آورد تمام در تحت اختيار او که خردلي تخلّف پذير نيست.
يَعلَمُ ما يَلِجُ فِي الأَرضِ که داخل در مغز زمين و باطن او ميشود.
وَ ما يَخرُجُ مِنها از نباتات و حيوانات و غيرها.
وَ ما يَنزِلُ مِنَ السَّماءِ از امطار و ملائكه و وحي الهي و كتب آسماني و دستورات و احكام و تكاليف و غير اينها.
وَ ما يَعرُجُ فِيها از اعمال عباد و عروج ملائكه و بعض انبياء و امثال اينها مثل بخارات و ادخنه و ابرها.
وَ هُوَ مَعَكُم أَينَ ما كُنتُم بتمام افعال و رفتار و كردار و حالات شما احاطه دارد که در حديث است
(داخل في الاشياء لا علي سبيل الممازجة و خارج عن الاشياء لا علي سبيل المباينة).
يار نزديكتر از من بمن استبرگزیده تفسیر نمونه
(آیه 4)- او همیشه بر تخت قدرت است! به دنبال اوصاف یازدهگانهای که در آیات قبل در باره ذات پاک پروردگار ذکر شد در اینجا اوصاف دیگری بیان شده.
نخست از مسأله خالقیت سخن میگوید و میفرماید: «او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [- شش دوران] آفرید» (هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ).
مسأله «خلقت در شش روز» هفت مرتبه در قرآن مجید ذکر شده است که نخستین مرتبه در آیه 54 سوره اعراف، و آخرین مورد آن همین آیه میباشد.
منظور از «یوم» (روز) در این آیات روز معمولی نیست، بلکه منظور از آن «دوران» است خواه این دوران کوتاه باشد، و یا طولانی هر چند میلیونها سال به طول انجامد.
بعد به مسأله حکومت و تدبیر جهان پرداخته، میافزاید: «سپس (بر تخت قدرت قرار گرفت» و به تدبیر جهان پرداخت (ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ).
بدون شک خداوند نه جسم است و نه «عرش» به معنی «تخت سلطنت» میباشد، بلکه این تعبیر کنایهای است لطیف از حاکمیت مطلقه خداوند و نفوذ تدبیر او در عالم هستی و موجودات بطوری که اگر یک لحظه نظر لطف از آنها برگیرد، و فیضش را قطع کند «فرو ریزند قالبها»! سپس شاخه دیگری از علم بیپایانش را بیان کرده، میافزاید: «آنچه را در زمین فرو میرود میداند و از آن خارج میشود، و آنچه از آسمان نازل میگردد، و آنچه به آسمان بالا میرود» همه را میداند (یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ ما یَخْرُجُ
ج5، ص95
مِنْها وَ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما یَعْرُجُ فِیها)
.و بالاخره در چهارمین و پنجمین توصیف روی نقطه حساسی تکیه کرده، میفرماید: «و هر جا باشید او با شماست» (وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ).
«و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ).
چگونه او با شما نباشد در حالی که ما نه تنها در وجود که در بقاء خود لحظه به لحظه به او متکی هستیم و از وی مدد میگیریم، او روح عالم هستی است، او جان جهان است، بلکه او برتر از این و آن است! راستی این احساس که او همه جا با ماست از یکسو به انسان عظمت و شکوه میبخشد و از سوی دیگر اطمینان و اعتماد به نفس میدهد و شجاعت و شهامت در او میآفریند، و از سوی سوم احساس مسؤولیت شدید میبخشد، چرا که او همه جا حاضر و ناظر و مراقب است. آری! این اعتقاد ریشه اصلی تقوا و پاکی و درستکاری انسان است.
نکات آیه
۱ - خداوند، خالق و آفریدگار آسمان ها و زمین است. (هو الذى خلق السموت و الأرض)
۲ - جهان آفرینش، متشکل از آسمان هاى متعدد (خلق السموت)
۳ - خداوند، آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید (خلق السموت و الأرض فى ستّة أیّام)
۴ - آفرینش آسمان ها و زمین، آفرینشى تدریجى بود و در شش مرحله انجام پذیرفت. (خلق السموت و الأرض فى ستّة أیّام) واژه «یوم» (مفرد «أیّام») در معناى برهه اى از زمان (کوتاه یا بلند) نیز به کار مى رود. بر این اساس «ستة أیّام» (شش روز)، به معناى شش برهه بوده و بیانگر مطلب یاد شده است.
۵ - تدبیر و اداره امور جهان در اختیار خداوند است. (خلق السموت ... ثمّ استوى على العرش) «عرش»، به معناى تخت است و مراد از آن تخت حکومت و اداره امور جهان است.
۶ - جهان آفرینش، داراى مرکزیت فیض الهى به نام عرش (ثمّ استوى على العرش) با توجه به این که نظام خلقت، نظام اسباب و مسببات است و پدیده هاى این عالم، نمى توانند فیض الهى را به طور مستقیم و بدون وسایط فیض دریافت کنند; «عرش» مى تواند اشاره به مرکزیتى داشته باشد که سرچشمه فیض الهى است و وسایط فیض، آن را از آن مرکز دریافت کرده و به ترتیب به اشیا و امور عالم مى رسانند.
۷ - تدبیر و اداره امور عالم از سوى خداوند، همراه با اقتدار کامل و همه جانبه و به دور از هرگونه سستى و کاستى است. (ثمّ استوى على العرش) ماده «إستواء» هرگاه با «على» استعمال شود، به معناى «استیلاء» خواهد بود. بنابراین «استوى على العرش»; یعنى، «استولى على العرش» (بر عرش تدبیر جهان استیلا دارد) و این کنایه از اقتدار تام و فراگیر خداوند، بر تدبیر امور جهان است.
۸ - خداوند، به هر آنچه در دل خاک فرو مى رود (قطرات باران، دانه هاى گیاهان و...) و هر آنچه از دل خاک بیرون مى آید (انواع گیاهان و...) آگاه است. (یعلم ما یلج فى الأرض و ما یخرج منها) «ولوج» (مصدر «یلج») معادل «دخول» است و واژه «ما» (آنچه) در «ما یلج...» شامل قطرات باران، دانه هاى گیاهان و... است. هم چنین کلمه «ما» در «ما یخرج» دربرگیرنده انواع گیاهان، جنبندگان، آب و... است.
۹ - آگاهى خداوند، به هر آنچه از آسمان به زمین نازل مى شود (باران، فرشتگان، تابش خورشید، ماه، ستارگان و...) و هر آنچه از زمین به آسمان بالا مى رود (بخار آب، فرشتگان، اعمال مردمان و...) (یعلم ... و ما ینزّل من السّماء و ما یعرج فیها)
۱۰ - خداوند، وجود بى نهایت و نامحدود است. (و هو معکم أین ما کنتم) مقصود از از «معیّت» (همراه بودن)، مى تواند معیّت وجودى و یا معیت علمى باشد. مفاد آیه شریفه، بنابر احتمال اول این است که وجود خداوند وجودى محدود نیست تا انسان بتواند از او غایب شود; بلکه او وجودى نامحدود و بى نهایت است و انسان ها هر جا که باشند، خداوند با آنها خواهد بود.
۱۱ - خداوند، با همه کس و در همه جا هست. (و هو معکم أین ما کنتم)
۱۲ - هر کس در هر جا، در احاطه علمى خدا قرار دارد و هرگز از او غایب نخواهد شد. (و هو معکم أین ما کنتم) برداشت یاد شده مبتنى بر این احتمال است که مراد از «معیت» در «حکم» معیت علمى باشد; نه معیت وجودى.
۱۳ - خداوند، به تمامى اعمال مردمان بینا است. (و اللّه بما تعملون بصیر)
۱۴ - علم خداوند مطلق است و همه پدیده هاى عالم در قلمرو علم او قرار دارند. (یعلم ما یلج فى الأرض ... و اللّه بما تعملون بصیر) یادآورى علم خداوند به موجودات آسمانى و زمینى و نیز آگاهى به تمامى رفتارهاى انسان ها، مى تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.
۱۵ - توجه به ناظر بودن خداوند بر اعمال انسان ها، بازدارنده شخص از ارتکاب کارهاى ناروا (و اللّه بما تعملون بصیر)
۱۶ - تهدید بدکاران، به کیفر اعمال از سوى خداوند (و اللّه بما تعملون بصیر) یادآورى این حقیقت که خداوند، بر اعمال مردم آگاهى کامل دارد، دربردارنده تهدید بدکاران و نیز متضمن تشویق نیکوکاران است.
۱۷ - تشویق انسان ها، به انجام کارهاى شایسته و نوید پاداش به آنان از سوى خداوند (و اللّه بما تعملون بصیر)
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۲; خالق آسمان ها ۱; خلقت تدریجى آسمان ها ۴; مدت خلقت آسمان ها ۳، ۴
- آفرینش: منشأ تدبیر آفرینش ۵; ویژگیهاى تدبیر آفرینش ۷
- اعداد: عدد شش ۳، ۴
- بدکاران: تهدید بدکاران ۱۶
- بشارت: بشارت پاداش ۱۷
- توحید: توحید ربوبى ۵
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۵
- خدا: بصیرت خدا ۱۳; تشویقهاى خدا ۱۷; تهدیدهاى خدا ۱۶; خالقیت خدا ۱، ۳; ربوبیت خدا ۵; سعه وجودى خدا ۱۰، ۱۱; علم خدا به اعمال ۹; علم خدا به باران ۸، ۹; علم خدابه بخار آب ۹; علم خدا به تابش خورشید ۹; علم خدابه تابش ستارگان ۹; علم خدا به تابش ماه(قمر) ۹; علم خدا به دانه ها ۸; علم خدا به صعود ملائکه ۹; علم خدابه گیاهان ۸; علم خدا به نزول ملائکه ۹; قدرت خدا۷; مرکز فیض خدا ۶; معیت خدا ۱۱; وسعت علم خدا ۸، ۱۲، ۱۴; ویژگیهاى تدبیر خدا ۷
- ذکر: آثار ذکر نظارت خدا ۱۵
- زمین: خالق زمین ۱; خلقت تدریجى زمین ۴; مدت خلقت زمین ۳، ۴
- عرش: نقش عرش ۶
- عمل: پاداش عمل پسندیده ۱۷; تشویق به عمل پسندیده ۱۷; موانع عمل ناپسند ۱۵; ناظران عمل ۱۳
- کیفر: تهدید به کیفر ۱۶
منابع