الطور ٢٤
کپی متن آیه |
---|
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ |
ترجمه
الطور ٢٣ | آیه ٢٤ | الطور ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«غِلْمَانٌ»: جمع غُلام، پسران نوجوان. مراد خدمتکاران و کارگزاران است. «لُؤْلُؤٌ»: مروارید. «مَکْنُونٌ»: پنهان در صدف. مروارید در درون صدف به قدری تازه و شفاف و زیبا است که حد ندارد (نگا: واقعه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۲۸، سوره طور
- عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى تابى از آنان جدا شدنى نيست
- معناى اينكه در وصف متقين بهشتى فرمود: ((فاكهين بما آتيهم ربهم ...))
- توضيح آيه :((و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنابهم ذريتهم ...)) و چند وجهدر معناى آن .
- معناى جمله ((كل امرى ء بما كسب رهين )) و جمع آن با آيه((كل نفس بما كسبت رهينة الا اصحاب اليمين ))
- بيان تفضيلى پاره اى از لذات و نعمت هاى اهل بهشت
- معناى اينكه بهشتيان مى گويند: ((ما در خانواده مان مشفق بوديم ))
- رواياتى در ذيل آيه : ((الحقنابهم ذريتهم )) درباره ملحق گشتن فرزندان مؤ منين بهايشان در قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24»
و پيوسته (براى خدمت آنان)، نوجوانانى همچون مرواريد در صدف، بر گرد آنان مىچرخند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24»
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ: و طواف كنند بر گرد ايشان براى خدمت، غِلْمانٌ لَهُمْ:
خادمان كه مخصوص باشند براى ايشان بر شكل پسران خوش صورت آفريده شدهاند، كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ: گويا كه ايشان در صباحت حسن و صفا و لطافت مرواريد پوشيدهاند، يعنى همچنانكه مرواريد در كمال صفا و طراوت است و اصلا نضارت و طراوت آنها زايل نگردد به سبب استعمال دست و رسيدن
«1» سوره دهر آيه 21.
جلد 12 - صفحه 306
گرد و غبار و آفتاب، غلمان نيز چنين باشند كه دست هيچكس به دامان ايشان نرسيده باشد و به سبب اسباب خارجى متبدل نگشته.
مروى است كسى از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله پرسيد يا رسول اللّه خادم چنين باشد پس مخدوم چگونه است؟ فرمود: فضل مخدوم بر خادم مانند ماه شب چهارده باشد بر جميع ستارگان «1».
در اختصاص- شيخ مفيد رحمه اللّه به سند خود روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: نيست احدى كه داخل بهشت شود مگر آنكه براى او باشد از ازواج پانصد حوراء و با هر حورائى باشد هفتاد غلام و هفتاد جاريه گويا كه لؤلؤ مكنونند، مس ننموده باشد به او دستها «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ «23» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «25» قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ «26»
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «28»
جلد 5 صفحه 75
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بهشتها و نعمتند
با آنكه متنعّم و شاد مانند بآنچه داده است بايشان پروردگارشان و نگاه داشت آنان را پروردگارشان از عذاب دوزخ
بخوريد و بياشاميد گواراى شما باد بپاداش آنچه كه ميكردند
تكيهزدگان بر تختهاى رديف هم نهاده و تزويج نموديم ايشانرا با زنان سفيد پوست درشت چشم
و آنانكه ايمان آوردند و پيرو شدند از ايشان فرزندانشان در ايمان ملحق ساختيم بايشان فرزندانشان را و كم نكرديم از جزاى عملشان چيزى هر مردى بآنچه كسب كرده در گرو است
و پيوسته دهيم بايشان ميوه و گوشت از آنچه رغبت و ميل ميكنند
ميگيرند از يكديگر در آن بهشتها جام شرابى را كه نه بيهودهگوئى در آن معمول است و نه كار زشت كردن
و ميگردند گرد ايشان پسرانى كه مخصوص ايشانند تو گوئى آنان مرواريد در صدف پنهانند
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند گويند
همانا ما بوديم پيش از اين در ميان كسانمان ترسندگان
پس منّت نهاد خدا بر ما و محفوظ داشت ما را از عذاب آتش سوزان
همانا ما از اين پيش ميخوانديم او را همانا او است نيكوكار مهربان.
تفسير
خداوند متعال بر حسب معمول در كلام خود بعد از احوال كفّار بيان فرموده است احوال اهل ايمان و تقوى را كه در باغهاى پردرخت و نعمتهاى گوناگون متنعّم و متلذّذ و شاد مانند كه خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ فرمود و بچنين فوز عظيم كه بوصف در نيايد نائل شدند و بآنها گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما براى آنكه كسانى بوديد در دنيا كه بوظايف خود عمل مينموديد و اينها پاداش شما است كه در مقابل كار شما و باستحقاق بشما رسيده است و ايشان بر تختهائى كه رديف يكديگر قرار داده شده نشسته و بر بالشها تكيه دادهاند و خداوند دختران سفيد پوست آهوى چشم را كه سياهى
جلد 5 صفحه 76
آن بر سفيدى غالب و درشت خوشحالت باشد براى آنان تزويج و جفت قرار داده و ساير اوصاف كمال و جمال آنها قبلا كرارا ذكر شده است و كسانيكه ايمان آوردند و اولاد ايشان به تبع آنها قبول اسلام نمودند اگر چه اعتقاد آنها كامل نباشد و عملشان كمتر از پدرانشان باشد صغير باشند يا كبير خداوند باحترام پدرانشان و براى خشنودى آنها ذريّه و نسل آنانرا ملحق بايشان فرموده هم درجه آنها در بهشت قرار ميدهد و در مقابل اين كرامت چيزى از پاداش اعمال آنها كاسته نميفرمايد بلكه صرف تفضّل است و در كافى و فقيه و توحيد از امام صادق عليه السّلام و در حديث نبوى اينمعنى نقل شده و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه اطفال اهل ايمان در بهشت تحت تربيت حضرت ابراهيم و ساره قرار ميگيرند و از درخت مخصوصى تغذّى مينمايند و روز قيامت ملبّس و معطّر بپدرانشان هديه داده ميشوند و اين روايات در ذيل اين آيه و در تفسير آن وارد شده است و فرد اكمل اين الحاق تبعيّت ذريّه طاهره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام است در درجات آن دو و در بعضى از روايات به اين معنى اشاره و بكمتر نبودن ائمه اطهار از امير المؤمنين عليه السّلام در حجيّت قول و اطاعت امر بنصّ پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تصريح شده است و پس از اين براى آنكه فرزندان مغرور بعمل پدران خود نشوند ميفرمايد هر كس در گرو عمل خود ميباشد اگر عملش خوب شد آزاد ميگردد و اگر عملش بد شد هلاك ميشود بلى اگر عمل پسر خوب و عمل پدر خوبتر باشد براى كرامت پدر پسر را با او محشور خواهند نمود و باز عود باحوال اهل تقوى نموده ميفرمايد پى در پى براى ايشان از انواع ميوجات و اقسام گوشتهاى پرندگان و چرندگان حلال گوشت هر چه مايل باشند و اشتها داشته باشند حاضر و آماده ميگردد و جامهاى شراب طهور بهشتى را بيكديگر تعارف نموده و از هم ميگيرند و مىنوشند بدون آنكه در بين سخن لغو و ناروائى گفته شود يا بعد كار زشتى از ايشان صادر گردد كه معمول شراب خواران دنيا است يعنى آن جام نه موجب ياوهگوئى ميشود نه موجب گناه و كأس مؤنّث مجازى است و پسران خوش صورتى گرد ايشان براى خدمتگزارى ميگردند كه مملوك آنانند و در سفيدى و صفا و جلوه مانند مرواريدى
جلد 5 صفحه 77
هستند كه تازه از صدف بيرون آمده در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند خدمتگزاران كه مانند لؤلؤ باشند پس آنها چگونه خواهند بود فرمود قسم بخدائيكه جان من در دست قدرت او است فضيلت مخدوم بر خادم مانند فضيلت ماه شب چهارده است بر ساير ستارگان و در ضمن با يكديگر صحبت ميكنند يكى برفقايش ميگويد حال شما در دنيا چگونه بود كه به اين مقام رسيديد آنها جواب ميدهند ما در دنيا در بين كسانمان خدا ترس بوديم پس او بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش سوزان يا نافذ در مسامات بدن مانند باد سام نجات داد و حفظ فرمود ما در دنيا خدا را بيگانگى ميخوانديم و باخلاص عبادت ميكرديم و او محسن و نيكوكار و مهربان بر بندگان است لذا ما را باين نعم بىپايان متنعّم فرموده و باين مقامات عاليات فائز ساخته است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَطُوفُ عَلَيهِم غِلمانٌ لَهُم كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ «24»
و دور ميزنند بر آنها غلاماني که براي آنها است که گويا آنها مثل مرواريد که در صدف بودند که تعبير بمرواريدتر ميكنند اجمالا خداوند از براي اهل بهشت سه دسته قرار داده که يك دسته ملائكه و خزنه بهشت هستند که براي آنها تحف و هدايا ميآورند، و در خبر داد که ميفرمايد:
(الملائكة خدام شيعتنا)
و يك دسته حور العين هستند که آنها را تزويج ميكنند که در آيه قبل فرمود: وَ زَوَّجناهُم بِحُورٍ عِينٍ و يك دسته غلمان هستند که بغلامي خداوند تمليك آنها ميكند براي خدمت که ميفرمايد:
وَ يَطُوفُ عَلَيهِم غِلمانٌ كنايه از اينكه حاضر بخدمت هستند و آماده انجام وظيفه.
لَهُم لام اختصاص است که هر يك نفر از اهل بهشت غلمانهايي دارند که خداوند بآنها تمليك فرموده.
كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ آن قدر زيبا و مقبول و خوش صورة و خوش سيما هستند که مثل مرواريدتر هستند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 24)- سپس به چهارمین نعمت که نعمت وجود خدمتگذاران بهشتی است پرداخته، میگوید: «و پیوسته بر گردشان نوجوانانی برای (خدمت) آنان گردش میکنند که همچون مرواریدهای درون صدفند»! (وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ).
«مروارید در درون صدف» به قدری تازه و شفاف و زیباست که حد ندارد هر چند در بیرون صدف نیز قسمت زیادی از زیبائی خود را حفظ میکند ولی گرد و غبار هوا و آلودگی دستها هر چه باشد از صفای آن میکاهد، خدمتگذاران بهشتی آنقدر زیبا و سفید چهره و با صفا هستند که گوئی مرواریدهائی در صدفند! گر چه در بهشت نیازی به خدمتکار نیست، و هر چه بخواهند در اختیار آنها قرار میگیرد، ولی این خود احترام و اکرام بیشتری برای بهشتیان است.
در حدیثی آمده است که از رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله سؤال کردند اگر خدمتگذار همچون مروارید در صدف باشد، مخدوم یعنی مؤمنان بهشتی چگونهاند فرمود:
«برتری مخدوم بر خدمتگذار در آنجا همچون برتری ماه در شب چهارده بر سایر کواکب است».
نکات آیه
۱ - خدمت کاران جوان و زیبارو، در طواف متقین بهشتى براى پذیرایى از آنان (و یطوف علیهم غلمان لهم) «غلام» (مفرد «غلمان») به نوجوانى گفته مى شود که تازه پشت لبش سبز شده باشد.
۲ - خدمت کاران زیباروى تقواپیشگان، موجوداتى بهشتى (غلمان لهم) نکره آمدن «غلمان» مى رساند که این خدمتکاران، مخلوقاتى بهشتى اند و نه از نوع خدمت کاران دنیوى متقین; و گرنه باید «غلمانهم» گفته مى شد.
۳ - خدمت کاران بهشتى، چونان مرواریدهاى نهفته در صدف (غلمان لهم کأنّهم لؤلؤ مکنون)
۴ - خدمت نوجوانان زیباروى بهشتى، براى تقواپیشگان از سرشوق و پروانهوار (و یطوف علیهم غلمان لهم) تعبیر «یطوف»، حرکت پروانهوار و مشتقانه را افاده مى کند.
موضوعات مرتبط
- بهشت: اشتیاق خدمتکاران بهشت ۴; زیبایى خدمتکاران بهشت ۱، ۴; نقش خدمتکاران بهشت ۱; نوجوانى خدمتکاران بهشت۱، ۴
- تشبیهات قرآن: تشبیه به مروارید ۳; تشبیه خدمتکاران بهشت ۳
- قرآن: تشبیهات قرآن ۳
- متقین: پذیرایى از متقین ۱; متقین در بهشت ۱; خدمتکاران اخروى متقین ۲، ۴; خدمتکاران متقین در بهشت ۲
منابع