ابراهيم ١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۰۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
الر کِتَابٌ‌ أَنْزَلْنَاهُ‌ إِلَيْکَ‌ لِتُخْرِجَ‌ النَّاسَ‌ مِنَ‌ الظُّلُمَاتِ‌ إِلَى‌ النُّورِ بِإِذْنِ‌ رَبِّهِمْ‌ إِلَى‌ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ

ترجمه

الر، (این) کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها (ی شرک و ظلم و جهل،) به سوی روشنایی (ایمان و عدل و آگاهی،) بفرمان پروردگارشان در آوری، بسوی راه خداوند عزیز و حمید.

الف، لام، را. [اين‌] كتابى است كه آن را به سوى تو نازل كرديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكى‌ها به سوى روشنايى در آورى، به راه آن شكست‌ناپذير ستوده
الف، لام، راء. كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورى: به سوى راه آن شكست ناپذير ستوده.
الر (حروف مقطعه و اسرار الهی است) این قرآن کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدایشان از ظلمات (جهل و کفر) بیرون آری و به عالم نور رسانی و به راه خدای مقتدر ستوده صفات رهسپار گردانی.
الر ـ [این] کتابی است که آن را بر تو نازل کردیم تا مردم را به اجازه پروردگارشان از تاریکی ها [یِ جهل، گمراهی و طغیان] به سوی روشناییِ [معرفت، عدالت و ایمان و در حقیقت] به سوی راه [خدایِ] توانای شکست ناپذیر و ستوده بیرون آوری.
الف، لام، را. كتابى است كه بر تو نازل كرديم تا مردم را به فرمان پروردگارشان از تاريكى به روشنايى ببرى و به راه خداى پيروزمند ستودنى راه نمايى-
مهربان الر الف لام راء [این‌] کتابی است که بر تو نازل کرده‌ایم که مردم را به توفیق پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنایی، به سوی راه خداوند پیروزمند ستوده، باز بری‌
الف، لام، را. [اين‌] كتابى است كه آن را به سوى تو فروفرستاديم تا مردم را به خواست و فرمان پروردگارشان از تاريكيها [ى گمراهى‌] به روشنايى [هدايت‌] بيرون آرى، به راه آن تواناى بى‌همتا و ستوده
الف. لام. را. (این قرآن) کتابی است که آن را برای تو فرستاده‌ایم تا این که مردمان را (در پرتو تعلیمات آن) با توفیق و تفضّل پروردگارشان، از تاریکیها (و گمراهیهای کفر و نادانی) به سوی نور (و روشنائی ایمان و دانائی) بیرون بیاوری، (یعنی که) به راه خدای چیره‌ی ستوده (درآوری).
الر. کتابی است که آن را سوی تو فرود آوردیم تا مردمان را - به اذن پروردگارشان - از تاریکی‌ها سوی روشنایی بیرون آوری؛ سوی راه راستای(آن) عزیز ارجمندِ ستوده.
کتابی است فرستادیمش به سویت تا برون آری مردم را از تاریکیها بسوی روشنائی به اذن پروردگار ایشان بسوی راه خداوند ارجمند ستوده‌

Alif, Lam, Ra. A Scripture that We revealed to you, that you may bring humanity from darkness to light—with the permission of their Lord—to the path of the Almighty, the Praiseworthy.
ترتیل:
ترجمه:
سوره ابراهيم آیه ١ ابراهيم ٢
سوره : سوره ابراهيم
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الر»: (نگا: بقره / . «إِذْنِ»: توفیق و تفضّل. فرمان و دستور. اجازه. «إِلَی صِرَاطِ ...»: بَدَل از (إِلَی النُّورِ) است. یعنی که راه خدا، مکان نور و روشنائی است، و در پرتو نور و روشنائی، حقائق یافته می‌شود و هدایت میسّر می‌گردد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «1»

الف، لام، را، (اين) كتابى است كه آن را به سوى تو نازل كرديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكى‌ها (ى شرك وجهل) به سوى نور (ايمان) خارج كنى. به سوى راه خداوند عزيز حميد.

نکته ها

خارج كردن مردم از ظلمات به نور، در قرآن بارها تكرار شده است؛

گاهى به خدانسبت داده شده. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» «1»

گاهى به پيامبران نسبت داده شده. «أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» «2»

وگاهى به كتاب نسبت داده شده است. «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»

تشبيه كفر و تفرقه و جهل و شرك و شك به «ظلمات» بخاطر آن است كه انسان در آن حالت‌ها متحيّر است، مثل زمانى كه در تاريكى به سر مى‌برد.

نور وسيله بينايى، بيدارى، حركت ورشد است همانگونه كه همه‌ى اينها در كتاب آسمانى و راه خدا موجود است. كِتابٌ‌ ... إِلَى النُّورِ ... إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ


«1». بقره، 257

«2». ابراهيم، 5.

جلد 4 - صفحه 383

پیام ها

1- قرآن به تنهايى كافى نيست، براى هدايت مردم رهبر الهى نيز لازم است.

«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ»

2- فلسفه‌ى نزول كتاب‌هاى آسمانى و بعثت انبيا، نجات بشر از ظلمت‌هاست.

لِتُخْرِجَ النَّاسَ‌ ...

از ظلمت جهل به نور علم، از ظلمت كفر به نور ايمان، از ظلمت تفرقه به نور وحدت و از ظلمت گناه به نور تقوا.

3- مايه‌ى تبليغ و ارشاد بايد قرآن باشد. كِتابٌ‌ ... لِتُخْرِجَ‌

4- ظلمت‌ها بسيارند، امّا نور يكى است. حقّ يكى، ولى باطل زياد است.

الظُّلُماتِ‌ ... النُّورِ (نور مفرد و ظلمات جمع آمده است.)

5- پيامبران وكتاب‌هاى آسمانى وسيله‌ى هدايتند، اصل هدايت با اذن خداست.

«بِإِذْنِ رَبِّهِمْ»

6- راه خدا، راه عزّت و سربلندى و كمال است. «إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «1»

الر: در حروف مقطعه و فواتح السور، مفسران را اقوالى است:

1- از جمله آنكه چون مسميات اين اسماء، عنصر كلام و بسائطند كه تركيب كلام از آنست، پس گوئيا حق تعالى خطاب به بندگان فرمايد كه قرآنى كه شما را عاجز ساخته از اتيان مثل آن، هرآينه از جنس اين حروفى‌


«1» جلد 2، صفحه 222.

جلد 7 - صفحه 9

است كه در محاوره و مخاطبه خود استعمال كنيد و چون قادر نيستيد بر آوردن مثل آن، پس بدانيد از جانب قادر مطلق باشد و تمام اشياء در تحت قدرت و غلبه او است.

2- اسامى قرآن.

3- اسامى سور.

4- هر يك از حروف، اشاره به اسمى از اسماء الهى.

5- اشعار بر حروف مبسوط كه مقسم بها هستند به جهت شرافت آن، چه آنها بسايط اسماء و ماده خطابند.

6- رمزى است بين خدا و پيغمبر.

7- جزو متشابهات و تأويل آن نزد امام عليه السّلام است.

كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ‌: اين قرآن كتابى است كه نازل فرموديم آن را به سوى تو اى پيغمبر. لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ: براى اينكه بيرون آورى مردمان را به سبب دعوت به مضمون آن، از تاريكيهاى كفر و نفاق و شك و بدعت، به روشنى ايمان و يقين و سنت و هدايت. بِإِذْنِ رَبِّهِمْ‌: به فرمان پروردگارشان، يعنى به توفيق و تيسير او. إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ:

به راه خداوند غالب ستوده، يعنى راه اسلام. حاصل آنكه: نزول قرآن بسوى تو براى آنست كه مردم را به سبب آن از ظلمات كفر و ضلالت، به شاهراه ايمان و هدايت برسانى، و حقانيت اسلام و شريعت خود را بر عالميان ثابت گردانى.

حضرت امير المؤمنين در ذيل خطبه 196 نهج البلاغه فرمايد:

جعله اللّه سبحانه بلاغا لرسالته و كرامة لامته و ربيعا لاهل زمانه و رفعة لاعوانه و شرفا لانصاره. ثمّ انزل عليه الكتاب نورا لا تطفأ مصابيحه و سراجا لا يخبو توقده و بحرا لا يدرك قعره و منهاجا لا يضل نهجه و شعاعا لا يظلم ضوئه و فرقانا لا يخمد برهانه و تبيانا لا تهدم اركانه و شفاء لا تخشى اسقامه و عزا لا تهزم انصاره و حقا لا تخذل اعوانه.

قرار داد خداوند سبحان پيغمبر آخر الزمان را رساننده و تبليغ كننده مر رسالت‌

جلد 7 - صفحه 10

او را، و مكرمت و عاطفت براى امت او، و بهار براى اهل زمان او، و سر بلندى براى يارى‌كنندگان او، و بزرگوارى براى نصرت نمايندگان او، پس نازل فرمود بر آن حضرت كتاب بزرگوار قرآن در حالتى كه نورى است كه خاموش نشود چراغهاى روشن آن، و چراغى است كه فرو نشانده نشود افروختن آن، و دريائى است كه يافت نشود قعر آن، و راه راستى است كه گمراه كرده نشود راههاى آن، و شعاعى است كه تاريك نمى‌شود نور درخشان آن، و فارقى است ميان حق و باطل كه خاموش نگردد برهان ساطع آن، و اساسى است كه ويران كرده نشود اصول آن، و شفائى است كه ترسان نشوند بيماران او.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «1» اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ وَيْلٌ لِلْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ شَدِيدٍ «2» الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «3»

ترجمه‌

اين كتابى است كه فرستاديم آنرا بسوى تو تا بيرون آورى مردمانرا از تاريكيها بروشنائى بدستور پروردگارشان بسوى راه آن تواناى ستوده‌

خداوند آنچنانيكه مر او را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و واى بر كافران از عذاب سخت‌

آنانكه اختيار ميكنند از راه دوستى زندگانى دنيا را بر آخرت و باز ميدارند از راه خدا و ميخواهند در آن كجى را آنگروه در گمراهى دورند.

تفسير

بيان الر در ابتداء سور سابقه گذشت و قرآن كتابى است كه خداوند آنرا بتوسط جبرئيل فرستاده است بر پيغمبر خاتم براى آنكه نجات دهد آنحضرت تمام مردم عالم را و بيرون آورد آنها را از انواع تاريكيهاى كفر و جهالت و ضلالت و وارد فرمايد ايشان را در روشنائى و هدايت و معرفت و ايمان بدستور و توفيق و تسهيل خداوند امر را بر ايشان و آن روشنائى و نور راه خداوند تواناى غالب قادر ارجمند حميد محمود در جميع صفات و افعال است كه او خداوندى است كه مالك آسمانها و زمين و تمام موجودات در آنها است و كسى قادر بر تخلّف از حكم او نيست و ويل و هلاك مر كافران را است از عذاب شديد قيامت و آنها كسانى هستند كه براى ضعف عقل و غلبه شهوت اختيار نمودند زندگانى موقت مشوب بألم دنياى دنى را بر حيات دائم و عيش خالص آخرت باقى و باز ميدارند مردم را از متابعت راه حقّ چنانچه خودشان را باز داشتند و ميخواهند كه در راه حق و دين اسلام عيب و عوجى پيدا كنند و بآنوسيله مانع از قبول اسلام مردم شوند و اينجماعت بسيار از وادى حقّ دورند چون‌


جلد 3 صفحه 219

دين اسلام منزّه از عيب و نقص است و بنابراين ضمير در يبغونها بسبيل راجع ميشود كه مذكّر و مؤنث در آن يكسان است و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه ميجويند دنيا را از غير راهش چون دنيا را براى آخرت بايد طلبيد پس كسيكه دنيا را براى آخرت نجويد از راه كج دنيا را طلب نموده و بنابراين ضمير راجع به الحيوة الدنيا است و در هر حال اين جماعت در وادى ضلالت و گمراهى سير ميكنند كه بمراحل عديده از حقّ دور است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

الر كِتاب‌ٌ أَنزَلناه‌ُ إِلَيك‌َ لِتُخرِج‌َ النّاس‌َ مِن‌َ الظُّلُمات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ بِإِذن‌ِ رَبِّهِم‌ إِلي‌ صِراطِ العَزِيزِ الحَمِيدِ «1»

امّا كلام‌ ‌در‌ فضل‌ سوره‌‌-‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ باسناده‌ ‌از‌ عنبسة ‌بن‌ مصعب‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ فرمود

(‌من‌ قرء ‌سورة‌ ابراهيم‌ و الحجر ‌في‌ ركعتين‌ جميعا ‌لم‌ يصبه‌ فقر ابدا و ‌لا‌ جنون‌ و ‌لا‌ بلوي‌)

و عياشي‌ ‌هم‌ روايت‌ كرده‌ بهمين‌ مفاد.

و روايتي‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ مرسلا نقل‌ كردند ‌که‌ فرمود

(‌من‌ كتبها ‌علي‌ خرقة بيضاء و جعلها ‌علي‌ عضد طفل‌ صغير امن‌ ‌من‌ البكاء و الفزع‌ و التوابع‌ و سهّل‌ اللّه‌ فطامه‌ ‌عليه‌ باذن‌ اللّه‌ ‌تعالي‌.

) الر مكرر گفته‌ ‌شده‌ رموزي‌ ‌است‌ ‌بين‌ اللّه‌ و رسوله‌ كِتاب‌ٌ أَنزَلناه‌ُ إِلَيك‌َ قرآن‌ مجيد ‌است‌ ‌که‌ خداوند نازل‌ فرموده‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ قرآن‌ كتاب‌ ‌است‌ چون‌ مجموع‌ ‌بين‌ الدّفتين‌ ‌شده‌ و مراتب‌ نزول‌ ‌هم‌ مكررا بيان‌ ‌شده‌ ‌تا‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهر پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌که‌ مفاد اليك‌ ‌است‌.

جلد 11 - صفحه 356

لِتُخرِج‌َ النّاس‌َ جميع‌ افراد بشر بلكه‌ جن‌ّ و انس‌ ‌تا‌ قيام‌ قيامت‌ و لام‌ لتخرج‌ لام‌ عاقبت‌ نيست‌ زيرا لازم‌ ميآيد جميع‌ افراد بشر مؤمن‌ شوند بلكه‌ علية ‌است‌ ‌که‌ خداوند اراده‌ فرموده‌ باراده‌ تشريعي‌ ‌يعني‌ تكليف‌ و فرض‌ فرموده‌ ‌بر‌ جميع‌ ناس‌ و حكمت‌ نزول‌ قرآن‌ اينست‌ مِن‌َ الظُّلُمات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ ‌از‌ ظلمت‌ جهل‌ بنور علم‌، ‌از‌ شرك‌ بتوحيد، ‌از‌ كفر بايمان‌، ‌از‌ ضلالت‌ بهدايت‌، ‌از‌ معاصي‌ بعبادت‌ و طاعت‌، ‌از‌ صفات‌ رذيله‌ بملكات‌ حسنه‌، ‌از‌ علائق‌ بزخارف‌ دنيوي‌ بمثوبات‌ اخروي‌ ‌از‌ توجه‌ بغير ‌خدا‌ بخداوند متعال‌، ‌از‌ آتش‌ جهنم‌ بنعم‌ بهشت‌ و بالجمله‌ ‌از‌ كليه‌ شرور بكليه‌ خيرات‌.

بِإِذن‌ِ رَبِّهِم‌ ‌که‌ مشيت‌ ‌او‌ ‌هم‌ موافقت‌ كند و محل‌ ‌هم‌ قابل‌ ‌باشد‌ و توفيق‌ ‌هم‌ شامل‌ شود إِلي‌ صِراطِ العَزِيزِ الحَمِيدِ صراط مستقيم‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ مشمول‌ رحمتهاي‌ ‌خود‌ و عنايات‌ و تفضلات‌ و قرب‌ بمقام‌ ربوبي‌ نمايد ‌که‌ ‌هر‌ يك‌ ‌از‌ اينها طريقي‌ ‌است‌ بسوي‌ ‌او‌ ‌که‌ فرمود

الطرق‌ ‌الي‌ اللّه‌ بعدد انفاس‌ الخلائق‌

جميع‌ عقائد حقه‌ و اعمال‌ صالحه‌ و اخلاق‌ حميده‌ طرق‌ ‌الي‌ اللّه‌ ‌است‌ و صراط الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ صراط مستقيم‌ ‌است‌.

العَزِيزِ الحَمِيدِ عزيز شامل‌ جميع‌ صفات‌ ذاتيه‌ ميشود: علم‌، قدرت‌، حيات‌، كبريايي‌، عظمت‌، علوّ و ‌غير‌ اينها. و حميد شامل‌ جميع‌ صفات‌ فعليه‌ افعال‌ الهي‌ ‌از‌ خلق‌ و رزق‌ و اماته‌ و احياء و اعطاء و غني‌ و فقر و صحت‌ و مرض‌ و تمام‌ افعال‌ تشريعيه‌ ‌از‌ ارسال‌ رسل‌ و جعل‌ احكام‌ و انزال‌ كتب‌ و نصب‌ خليفه‌ و ‌غير‌ اينها تمام‌ موافق‌ حكمت‌ و مصلحت‌ و بجا و بموقع‌ پسنديده‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 1)- بیرون آمدن از ظلمتها به نور: این سوره همانند بعضی دیگر از

ج2، ص492

سوره‌های قرآن با حروف مقطعه شروع شده است. نکته‌ای که تذکر آن را در اینجا لازم می‌دانیم این است که از 29 سوره‌ای که با حروف مقطعه آغاز شده، درست در 24 مورد از آنها بلافاصله سخن از قرآن مجید به میان آمده است که نشان می‌دهد پیوندی میان این دو یعنی حروف مقطعه و قرآن برقرار است، و ممکن است خداوند بخواهد با این بیان روشن کند که این کتاب بزرگ آسمانی با این محتوای پرعظمت که رهبری همه انسانها را به عهده دارد از مواد ساده‌ای به نام «حروف الفبا» تشکیل یافته و این نشانه اهمیت این اعجاز است.

به هر حال بعد از ذکر حروف «الف، لام، راء» (الر).

می‌فرماید: «این کتابی است که بر تو نازل کردیم به این منظور که مردم را از گمراهیها به سوی نور خارج کنی» (کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ).

در حقیقت تمام هدفهای تربیتی و انسانی، معنوی و مادی نزول قرآن، در همین یک جمله جمع است: «بیرون ساختن از ظلمتها به نور»! از ظلمت جهل به نور دانش، از ظلمت کفر به نور ایمان، از ظلمت ستمگری و ظلم به نور عدالت، از ظلمت فساد به نور صلاح، از ظلمت گناه به نور پاکی و تقوا، و از ظلمت پراکندگی و تفرقه به نور وحدت.

و از آنجا که سر چشمه همه نیکیها، ذات پاک خداست، و شرط اساسی درک توحید، توجه به همین واقعیت است بلافاصله اضافه می‌کند: همه اینها «به اذن پروردگارشان (پروردگار مردم) می‌باشد» (بِإِذْنِ رَبِّهِمْ).

سپس برای توضیح و تبیین بیشتر هدایت به سوی نور می‌فرماید: «به سوی راه خداوند عزیز و حمید» (إِلی صِراطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ).

خداوندی که عزتش دلیل قدرت اوست، و حمید بودنش نشانه مواهب و نعمتهای بی‌پایان او می‌باشد.

نکات آیه

۱- «الر» از رمز های قرآن است. (الر کتب أنزلنه إلیک)

۲- قرآن، کتابى است که از جانب خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده است. (کتب أنزلنه إلیک)

۳- قرآن کریم، از همان آغاز نزول، از جانب خداوند «کتاب» نامیده شده است. (کتب أنزلنه إلیک)

۴- قرآن، کتابى نازل شده از جایگاهى بس رفیع و با عظمت (کتب أنزلنه إلیک) نزول در لغت به معناى فرود آمدن از جاى بلند است که به تناسب موضوع، نزول از جایگاه رفیع است و نه مکان بلند.

۵- هدف از نزول قرآن، خارج ساختن مردم از ظلمتها (گمراهیها) و رهنمونى آنان به نور (هدایت) است. (کتب أنزلنه إلیک لتخرج الناس من الظلمت إلى النور)

۶- پیامبر(ص)، وظیفه دار هدایت مردم به سوى نور و خارج کردن آنان از ظلمتها (گمراهیها) ، با تعالیم قرآن کریم (أنزلنه إلیک لتخرج الناس من الظلمت إلى النور)

۷- قرآن، کتابى است جهانى و پیامبر(ص) براى همه انسانها مبعوث شده است . (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور) کلمه «الناس» دلالت بر عموم مردم مى کند و هیچ قیدى در کلام نیست تا «الناس» را مقیّد به گروه خاصّى نماید.

۸- انسانها، بدون تعالیم دین و آموزه هاى قرآن، گرفتار انواع ظلمتها گمراهیهایند. (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور) خداوند، هدف از نزول کتاب خویش را بیرون آوردن مردم از ظلمتها معرفى مى کند و براى ظلمتها نیز هیچ گونه قیدى نیاورده است که مشخص کند مراد از آنها چیست و این، حکایت از آن دارد که بدون تعالیم دین، زندگى انسانها در ظلمت است.

۹- کفر، ظلمت و راه خدا، نور است. (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور) به قرینه آیات بعد، که درباره کافران و سدّ کنندگان راه خداست، مراد از «ظلمات»، کفر و مراد از «نور»، راه خداست.

۱۰- راه خدا، واحد و یگانه و راه کفر و ضلالت، متعدد و گوناگون است. (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور) برداشت فوق با توجه به استعمال «ظلمات» به صورت جمع و «نور» به صورت مفرد به دست آمده است.

۱۱- تحقّق آموزه هاى دین و عینیت یافتن آنها در میان مردم، نیازمند به مجرى اى کاردان و رهبرى شایسته است. (کتب أنزلنه إلیک لتخرج الناس من الظلمت إلى النور) از اینکه خداوند، پیامبر(ص) را مخاطب قرار داده و برآوردن غرض و هدف از نزول قرآن را با آوردن فعل متعدى، به آن حضرت واگذار کرده است و به خود مردم واگذار نکرده است، نکته یاد شده به دست مى آید.

۱۲- مردم در عصر بعثت پیامبر(ص)، در انواع ظلمتها بسر مى بردند. (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور)

۱۳- سنت پیامبر(ص)، همگام و همتراز قرآن در نجات مردم از ظلمتها و هدایت آنان به سوى نور * (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور) فرمان خداوند به پیامبر(ص) مبنى بر خارج ساختن مردم از ظلمتها، امرى دایمى است و از طرف دیگر پیامبر(ص) همچون سایر انسانها، محکوم به ارتحال است. بنابراین براى تحقق مأموریت واگذار شده، سنت پیامبر(ص) است که همواره چنین نقشى را عهده دار مى شود.

۱۴- خارج ساختن مردم از ظلمت کفر و گمراهى و رهنمونى آنان به نور ایمان، حتى از سوى پیامبر(ص)، منوط به اذن و مشیت خداوند است. (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور بإذن ربّهم)

۱۵- ربوبیت الهى، مقتضى بیرون آوردن بندگان خویش از گمراهى کفر، و هدایت آنان به نور ایمان (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور بإذن ربّهم)

۱۶- مشیت خداوند بر هدایت مردم، از طریق راه و روش طبیعى (تشریع) انجام مى گیرد. (کتب أنزلنه إلیک لتخرج الناس من الظلمت إلى النور بإذن ربّهم) با اینکه خداوند، براى هدایت مردم و بیرون بردن آنها از ظلمتها، مى تواند از قدرت خویش استفاده کند و آنها را از طریق تکوین هدایت نماید; اما از کتاب و پیامبر(ص) استفاده مى کند که راهى طبیعى و هدایتى تشریعى است.

۱۷- پیامبر(ص)، وظیفه دار هدایت مردم به راه خداى عزتمند ستودنى، با تعالیم قرآن کریم (کتب أنزلنه إلیک لتخرج الناس من الظلمت إلى النور ...إلى صرط العزیز الحمید)

۱۸- راه خداوند، راهى است روشن و داراى فرجامى مشخص و بدون سردرگمى (لتخرج الناس من الظلمت إلى النور ... إلى صرط العزیز الحمید) عبارت «إلى صراط العزیز» بدل از «إلى النور» است. تسمیه راه خدا به «نور» و راه غیر آن به «ظلمات» نشان مى دهد که راه خداوند روشن و مشخص است; در حالى که راههاى غیر آن، آمیخته با سردرگمى و بی فرجامی است.

۱۹- خداوند، عزیز (شکست ناپذیر) و حمید (ستودنى) است. (العزیز الحمید)

۲۰- عزّت، غلبه و کمال، پیامد پیمودن راه خدا و پیروى از آموزه هاى قرآن است. (کتب ... إلى صرط العزیز الحمید) اضافه شدن «صراط» به «العزیز الحمید» اشاره به این نکته دارد که سالک این راه، راه عزّت و کمال را مى پیماید; زیرا حمد و ستایش در برابر کمال است.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: حمید ۱۹; عزیز ۱۹
  • اطاعت: آثار اطاعت ۲۰; اطاعت از خدا ۲۰; اطاعت از قرآن ۲۰
  • انسان: هدایت انسان ها ۱۷
  • پیروزى: عوامل پیروزى ۲۰
  • تکامل: عوامل تکامل ۲۰
  • حروف مقطعه ۱:
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۵; مجارى مشیت خدا ۱۶; نقش اذن خدا ۱۴; نقش مشیت خدا ۱۴
  • دین: دین و عینیت ۱۱; زمینه تحقق دین ۱۱; نقش دین ۸
  • رهبران دینى: نقش رهبران دینى ۱۱
  • سبیل اللّه: حُسن فرجام سبیل اللّه ۱۸; نورانیت سبیل اللّه ۹; وحدت سبیل اللّه ۱۰; وضوح سبیل اللّه ۱۸
  • سنّت: هدایتگرى سنّت ۱۳
  • ظلمت: تنوع ظلمت ۸، ۱۲; زمینه ظلمت ۸; موارد ظلمت ۹; نجات از ظلمت ۵، ۶
  • عزّت: عوامل عزّت ۲۰
  • قرآن: جهان شمولى قرآن ۷; رموز قرآن ۱; عظمت قرآن ۴; فلسفه نزول قرآن ۵; منشأ قرآن ۴; نامهاى قرآن ۳; نقش قرآن ۶، ۸، ۱۷; وحیانیت قرآن ۲; ویژگیهاى قرآن ۷; هدایتگرى قرآن ۵، ۶، ۱۳
  • کتاب ۳: کتب آسمانى ۲
  • کفر: تنوع کفر ۱۰; زمینه نجات از کفر ۱۵; شرایط نجات از کفر ۱۴; ظلمت کفر ۹
  • گمراهى: تعدد راههای گمراهی ۱۰، ۱۲; زمینه گمراهى ۸; زمینه نجات از گمراهى ۱۵; شرایط نجات از گمراهى ۱۴; موارد گمراهی ۹; نجات از گمراهى ۵، ۶
  • محمد(ص): جهان شمولى رسالت محمد(ص) ۷; کتاب محمد(ص) ۲; مسؤولیت محمد(ص) ۶، ۱۷; وحى به محمد(ص) ۲
  • مردم: اهمیت هدایت مردم ۶; گمراهى مردم مقارن بعثت ۱۲
  • نور: موارد نور ۹
  • هدایت: ابزار هدایت ۶، ۱۷; روش هدایت ۱۶; زمینه هدایت ۱۵; شرایط هدایت ۱۴; هدایت تشریعى ۱۶

منابع