النساء ١٠٢
کپی متن آیه |
---|
وَ إِذَا کُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَکُونُوا مِنْ وَرَائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْکُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً وَ لاَ جُنَاحَ عَلَيْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِينَ عَذَاباً مُهِيناً |
ترجمه
النساء ١٠١ | آیه ١٠٢ | النساء ١٠٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِیَأْخُذُوا»: فاعل این فعل، یعنی ضمیر (و) میتواند به نمازگزاران و یا کشیک دهندگان برگردد. «فَإِذا سَجَدُوا»: منظور از سجده در اینجا نماز است. یعنی: گروه اوّل یک رکعت را با امام میخوانند و امام پس از اتمام یک رکعت نماز را طول میدهد و اینان یک رکعت دیگر را به تنهائی میخوانند و سلام میدهند و به جبهه جنگ میروند. سپس گروه دوم میآیند و پشت سر امام میایستند و یک رکعت را با او میخوانند و امام سلام میدهد و آنان بلند میشوند و رکعت دیگری را به تنهائی میخوانند و سلام میدهند. «حِذْر»: احتیاط. پرهیز. «فَیَمِیلُونَ»: یورش آورند. «مَیْلَةً»: یورش.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ... (۱)
وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ... (۵) وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ... (۹) خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً... (۵)
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: درباره اين قسمت آية «وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى » گويند: درباره عبدالرحمن بن عوف نازل گرديده كه مجروح بوده است، چنان كه ابن عباس ذكر نموده است.[۳][۴]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً «102»
(اى پيامبر!) هرگاه (در سفرهاى جهادى) در ميان سپاه اسلام بودى و براى آنان نماز برپا داشتى، پس گروهى از آنان با تو (به نماز) بايستند و سلاحهاى خود را همراه داشته باشند، پس چون سجده كردند (قيام نمايند و ركعت دوّم را فرادى انجام داده پس بروند و) پشت سر شما (نگهبان) باشند، و گروه ديگر كه نماز نخواندهاند (از ركعت دوّم) با تو نماز بخوانند و وسايل دفاع و سلاحهاى خود را با خود داشته باشند، كافران دوست دارند كه شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شويد تا يكباره بر شما حمله آورند، و اگر از باران رنجى به شما رسيد يا بيمار و مجروح بوديد، گناهى بر شما نيست كه سلاحهايتان را بر زمين بگذاريد و (فقط) وسايل دفاع با خود داشته باشيد. همانا خداوند براى كافران عذابى خواركننده فراهم كرده است.
جلد 2 - صفحه 146
نکته ها
در سال ششم هجرى، پيامبر با گروهى از مسلمانان به سوى مكّه عزيمت كردند. در منطقهى حديبيّه، با خالدبن وليد و دويست نفر همراهان او مواجه شدند كه براى جلوگيرى از ورود آن حضرت، سنگر گرفته بودند. پس از اذانِ بلال و برپايى نماز جماعت، خالدبنوليد فرصت را مناسب ديد كه هنگام نماز عصر يكباره حمله كند. آيه نازل شد و از توطئه خبرداد.
خالد پس از ديدن اين معجزه، مسلمان شد. «1»
در اين نماز (نماز خوف)، گروه اوّل پس از پايان ركعت اوّل، برخاسته بقيه نماز را خود تمام مىكنند و امام جماعت صبر مىكند تا گروه ديگر به ركعت دوّم برسند و با سلاح، به نماز جماعت بپيوندند.
پیام ها
1- نماز، حتّى در صحنهى جنگ تعطيل نمىشود و رزمنده، بىنماز نيست. فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ .... وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ
2- در اهميّت نماز جماعت همين بس كه در جبههى جنگ با دشمن، حتّى با يك ركعت هم برپا مىشود. «وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا»
3- در هنگام پيش آمدن دو وظيفه (جهاد و نماز)، نبايد يكى فداى ديگرى شود. فَلْتَقُمْ ... وَ لْيَأْخُذُوا
4- در همه حال، هشيارى لازم است، حتّى نماز نبايد مسلمانان را از خطر دشمن غافل كند. «وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ»
5- رهبر، محور وحدت و عبادت است. كُنْتَ فِيهِمْ ... فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ
6- تقسيم كار، تعاون و شريك كردن ديگران در كارهاى خير، حتّى در حسّاسترين موارد، از عوامل الفت جامعه است. در اين آيه، دو ركعت نماز جماعت ميان دو گروه تقسيم شده، تا تبعيضى پيش نيايد و همه در خير
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 2 - صفحه 147
شريك باشند. وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى ...
7- فرمانهاى الهى به تناسب شرايط، متفاوت است. (اين آيه مربوط به نماز خوف در برابر دشمن است.) «فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ»
8- نماز جماعت در جبهه، نشان عشق به هدف و خدا و رهبر و پايبندى به ارزشهاست. «إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ»
9- در جبهه بايد جابه جايى نيروها در فاصلهى يك ركعت نماز، امكان پذير بوده باشد. «وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا»
10- هر چه مدّت نماز در جبهه بيشتر شود، فرصت دشمن براى حمله افزايش مىيابد. پس بايد حفاظت بيشترى داشت. در ركعت اوّل، داشتن اسلحه كافى است ولى در ركعت دوّم، هم اسلحه و هم ابزار دفاع. وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ ... وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ
11- خداوند، پيامبرش را از توطئهها و نقشههاى پنهانى دشمن آگاه مىكند. (با توجّه به شأن نزول كه وليد قصد كرد تا هنگام نماز جماعت حمله كند و با اين آيه طرح او لغو شد.)
12- حركت با اخلاص شما، سبب امدادهاى الهى در وقت خود است. (نزول اين آيه و فرمان نماز خوف، يك امداد الهى در مقابل آن توطئه بود.)
13- در جبهه، مراسم عبادى نبايد طولانى شود و كارهاى مانع هوشيارى، ممنوع است. «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ»
14- از آرزوهاى دشمن، آگاه باشيد. «وَدَّ الَّذِينَ»
15- عبادت، وسيلهى غفلت از دشمن نشود. «تَغْفُلُونَ»
16- احتمال غفلت در مسلمانان واقعى ضعيف است. (كلمه «لَوْ» در جمله «لَوْ تَغْفُلُونَ» نشانهى اين معناست.)
17- با هوشيارى، بايد از امكانات نظامى و اقتصادى حفاظت كرد. «أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ»
جلد 2 - صفحه 148
18- غفلت امّت اسلامى، شبيخون كفّار را در پىخواهد داشت. «مَيْلَةً واحِدَةً»
19- هر سخن و برنامه و حركتى كه مسلمانان را غافل كند، گامى است در جهت اهداف و خواستههاى دشمن. «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ»
20- مرض و ضرر ملاك و مجوّز معافيّت از جبهه و سربازى است. بِكُمْ أَذىً ... أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى
21- بارانى مجوّز زمين گذاشتن اسلحه است كه با ضرر و آزار همراه باشد. در باران بى ضرر رزمنده سلاح بر زمين نمىگذارد. «بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ»
22- در هيچ حالى، رزمنده نبايد از وسائل حفاظتى دور باشد. حتّى اگر اسلحه ندارد، زره بر تن داشته باشد. «خُذُوا حِذْرَكُمْ»
23- تهديد كفّار و اميد و دلگرمى دادن به مؤمنان، از شيوههاى قرآن است. «أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً»
24- در آينده، ذلّت از آنِ كافران است. «لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً (102)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 554
شأن نزول: آوردهاند كه حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به غزوهاى رفته بود. همين كه به عسفان رسيد، مشركان عرب را ديد كه صف كشيده و اسباب قتال و جدال مهيا ساخته. حضرت نيز بفرمود تا لشكر اسلام صف آراسته. وقت نماز ظهر شد، و سواد لشكر كفار ميان قبله و سپاه مؤمنان حايل بودند. حضرت با اصحاب به اقامه نماز مشغول شدند، و كفار ركوع و سجود ايشان را مشاهده مىكردند. بعد از فراغ نماز، كفار حسرت خوردند كه چرا بر ايشان هجوم نكرديم و به يك حمله دمار از ايشان برنياورديم. يكى از كفره آواز داد كه اين قوم را نماز ديگر است كه در اعزاز و اكرام آن غايت مبالغه دارند، پس فرصت نگاهداشته، در آن وقت بر سر ايشان بريزيم و انتقام كشيم. هنوز وقت صلاة عصر نيامده بود كه جبرئيل نازل شد و كيفيت نماز خوف را به آيه شريفه، تعليم آن حضرت نمود:
وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ: و چون باشى تو اى پيغمبر در ميان آنها به وقت خوف از دشمنان، پس خواهى كه اقامه كنى براى ايشان نماز را، لشگر خود را دو قسمت بنما. فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ: پس بايد كه بايستند گروهى از آنها با تو و نماز گزارند، و دسته ديگر رو بروى دشمن بايستند براى
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 555
حفظ مصلّين. وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ: و بايد كه بگيرند نماز گزاران، اسلحه خود را، از روى حزم و احتياط، فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ: پس چون سجده كنند نماز گزارندگان، پس بايد باشند آنها كه نماز نمىگزارند، از عقب شما در برابر دشمن. خطاب به پيغمبر و مصلّين با اوست، بر سبيل تغليب مخاطب بر غائب؛ و چون اين دسته يك ركعت بگزارند، به صف لشگر باز روند، وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا: و بيايند طائفه ديگر كه نماز نگزارده و حراست شما داشتهاند، فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ: پس بايد كه بگزارند با تو يك ركعت ديگر را، وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ: و بايد كه بردارند آنها نيز با خود، آلتى كه بدان حذر مىكنند از دشمن مثل سپر و خود و زره، وَ أَسْلِحَتَهُمْ: و سلاحهاى خود را كه بدان جنگ مىكنند، مثل شمشير و حربه و نيزه و كمان و تير، به جهت شدت احتراز از دشمن.
بعد بيان حكمت وجوب اخذ حذر سلاح را فرمايد كه: وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا:
دوست مىدارند آنانكه كافر شدند و تمنا كنند، لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ: كه غافل شويد شما از سلاحها و متاعهاى خود مثل البسه و خود، فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً: پس حمله آورند بر شما يك حمله، و هر چه باشد ببرند. و چون در بعض احيان، حمله اسلحه موجب مشقت كثيره است، از اين جهت در تخفيف مشقت، وضع سلاح را اجازه فرمايد كه: وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً: و بأسى نيست بر شما اگر باشد به شما رنجى، مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى: از بارانى كه سنگين كند اسلحه، يا باشيد مريض و ناتوان از حمل اسلحه، أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ: اينكه بگذاريد به زمين سلاحهاى خود را. و چون عدم اخذ سلاح، در مظان هجوم دشمنان است، از اين جهت در اخذ آن مبالغه فرمايد كه: وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ: و بگيريد آلات حذر خود را تا دشمن بر شما هجوم نكند يا مراقب و بر حذر باشيد. إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً:
بدرستى كه خداى تعالى مهيّا و آماده ساخته براى كافران عذابى خوار كننده.
ابو حمزه ثمالى در تفسير خود آورده در شأن نزول اين آيه كه: حضرت به
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 556
غزاى مخايف و بنى انهار شد. در منزلى با مسلمانان فرود آمد. مشركان مشاهده ايشان مىنمودند. رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به قضاى حاجتى رفت و باران مىآمد. چون فارغ شد، خواست به لشگرگاه آيد. سيل آمده و حايل شده بود. حضرت آن طرف رودخانه تنها ماند، بىسلاح، و به زير درختى نشست تا آب كم شده، بگذرد. از سر كوه، حويرث بن حارث، رسول را ديد، گفت: اين محمد است و از اصحاب دور افتاده. اگر او را نكشم، خدا مرا بكشد! تيغ كشيده، به سر آن حضرت آمد، گفت: كى تو را از من منع كند؟
فرمود: خدا شر تو را از من دفع كند. پس حضرت گفت: خدايا بر وجهى كه خواهى شر اين را از من كفايت فرما. چون شمشير كشيد كه بر آن حضرت زند، ملكى آمد و پر بر او زده، او را بينداخت و شمشير از دست او جدا شد. حضرت تيغ را برداشته، بر او حمله نمود. فرمود: الآن كه تو را از من منع كند؟ حويرث گفت: هيچكس. فرمود: شهادت ده به وحدانيت خدا و رسالت من تا تيغ از تو بردارم. گفت: هرگز گواهى ندهم، لكن عهد مىكنم هرگز با تو حرب نكنم و كسى را بر جنگ تو اعانت نكنم. حضرت شمشير به او داد. گرفت و گفت:
و اللّه تو بهتر از منى. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: انا احقّ بذلك منك. حويرث به قوم خود برگشته، واقعه را نقل كرد. چون باران ايستاد، حضرت به لشگرگاه آمده و حكايت را به اصحاب بيان فرمود؛ آيه مذكوره نازل شد. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً (102)
ترجمه
و چون باشى تو در ميان ايشان پس بر پا دارى نماز را پس بايد بايستند دسته از ايشان با تو و بايد در برگيرند سلاحهاى خودشان را پس چون سجده نمودند پس بايد بوده باشند از پشت سر شما و بايد كه بيايند دسته ديگرى كه نماز نگذاردهاند پس نماز گذارند با تو و بايد كه داشته باشند پاس خودشان و سلاحهاى خودشان را دوست دارند آنانكه كافر شدند كه غفلت نمائيد شما از سلاحها و متاعهاى خودتان پس حمله كنند بر شما حمله يكمرتبه و نيست گناهى بر شما اگر باشد براى شما آزارى از باران يا باشيد بيماران آنكه بنهيد سلاحهاى خودتان را و داشته باشيد پاس خودتان را همانا خدا
جلد 2 صفحه 116
مهيّا كرده از براى كافران عذابى خوار كننده..
تفسير
در اين آيه شريفه خداوند بيان كيفيت نماز خوف را فرموده باين ترتيب كه چون پيغمبر (ص) در بين مسلمين باشد يا امام عادل بايد مسلمانان دو دسته شوند يك دسته از آنها اقتدا نمايند بامام با آنكه اسلحه خود را در برداشته باشند و دسته ديگر مواظب آنها و دشمن باشند و اگر دشمن در غير جهت قبله باشد بايد در حال سجود نماز گذاران اينها در پشت سرشان كه مواجه با دشمن باشد قيام بوظيفه حراست نمايند تا امام براى ركعت دوم قيام نمايد و چون امام قيام نمود آن دسته بايد نماز را فرادى تا امام مشغول قرائت است مخففا تمام نمايند و بجاى دسته ديگر كه اشتغال بحراست داشتند قيام كنند و آنها براى ركعت دوم امام حاضر و اقتدا نمايند و امام پس از تشهد قدرى منتظر شود تا ركعت دوم آنها تمام شود و سلام نماز را بدهد و در هر حال بايد اسلحه خود را در برداشته باشند و از دشمن در حذر باشند كه مبادا دشمن مواظب باشد و همينقدر كه بهبيند مسلمانان از اسلحه و امتعه خود كناره كردند ناگهان بر آنها حمله نمايد و آنها بفوريّت نتوانند باسلحه و امتعه خود دست يابند مگر در صورتى كه بواسطه ياران يا مرض حمل سلاح بر آنها دشوار باشد كه جائز است اسلحه خود را بگذارند ولى باز بايد مواظب دشمن باشند و تصور ننمايند كه اين همه احتياط و مراعات دشمن براى قدرت و شوكت آنها است بلكه خداوند عذابى براى آنها مهيّا نموده است كه موجب خوارى و ذلت آنها است در دنيا و آخرت اين خلاصه مستفاد از ظاهر آيه شريفه و روايات است اگر چه از بعضى روايات استفاده ميشود كه انتظار امام براى تمام شدن نماز دسته دوم لازم نيست او سلام نماز خود را ميدهد و آنها هم بعدا نماز خودشان را فرادى تمام مىكنند در هر حال نماز مغرب هم بهمين منوال است نهايت آنكه جائز است دسته اول بعد از دو سجده ركعت اول قصد فرادى نمايند و دسته دوم دو ركعت از جماعت را ادراك نمايند و جائز است اين معامله را دسته اول در ركعت دوم كنند و دسته دوم يك ركعت را ادراك نمايند و قسم اول اولى است و در صورت شدّت بهر قسم ممكن است نماز مىخوانند پياده و سواره جماعت و فرادى بجانب قبله و منحرف از آن با اشاره براى ركوع و سجود و بدون آن باكتفاء بتكبير و تسبيحات اربعه و تشهد و سلام چنانچه فقهاء رضوان اللّه عليهم متعرض شدهاند و اين آيه هم از شواهد بيان حقير است در آيه
جلد 2 صفحه 117
قبل زيرا كه فقط متعرض كيفيت نماز خوف است و اگر ترتيب آيات حجت باشد قرينه است بر آنكه مقصود اصلى از آيه قبل بيان لزوم قصر در نماز خوف است و الا بايد اشاره هم بحكم قصر در سفر شده باشد تامل لازم است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا كُنتَ فِيهِم فَأَقَمتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلتَقُم طائِفَةٌ مِنهُم مَعَكَ وَ ليَأخُذُوا أَسلِحَتَهُم فَإِذا سَجَدُوا فَليَكُونُوا مِن وَرائِكُم وَ لتَأتِ طائِفَةٌ أُخري لَم يُصَلُّوا فَليُصَلُّوا مَعَكَ وَ ليَأخُذُوا حِذرَهُم وَ أَسلِحَتَهُم وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَو تَغفُلُونَ عَن أَسلِحَتِكُم وَ أَمتِعَتِكُم فَيَمِيلُونَ عَلَيكُم مَيلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيكُم إِن كانَ بِكُم أَذيً مِن مَطَرٍ أَو كُنتُم مَرضي أَن تَضَعُوا أَسلِحَتَكُم وَ خُذُوا حِذرَكُم إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً (102)
و زماني که بوده باشي در جمله مجاهدين پس بپا دار براي آنها نماز را يعني بامامت بايست براي نماز و مجاهدين دو قسمت شوند يك قسمت مقابل كفار مشغول جهاد باشند و يك قسمت اقتداء كنند در ركعت اولي و زماني که سجده كردند و ركعت تمام شد و بايد اسلحه جنگ را همراه داشته باشند پس آنها بروند براي جهاد و دسته دوم بيايند و اقتداء كنند و اسلحه دفاعيه و حربيه را با خود نگاه دارند زيرا كفار ميخواهند که مسلمين اگر غافل شوند از اسلحه و با آنها نباشد و از امتعه سفر هم غافل شوند يك مرتبه حمله كنند بر شماها و بأسي نيست بر شما اگر بواسطه شدّت باران يا مرض که از جراحات بشما وارد شده اسلحه حربي را كنار گذارند مثل شمشير و خنجر و نيزه و تير ولي اسلحه دفاعي و حفظي مثل زره و كلاه خود و سپر را همراه داشته باشند خداوند مهيّا فرموده براي كفار عذاب خوار كننده را.
اينکه آيه شريفه راجع بنماز خوف است که بجماعت بجا بياورند و كلمات مفسرين و فتاواي عامه در اينکه باب اختلاف زيادي دارد لكن آنچه مستفاد از اخبار اهل بيت و فتاواي علماء شيعه ميشود اينست که امام بايستد بنماز و لشگر دو طائفه
جلد 5 - صفحه 188
شوند يك طائفه اقتداء كنند که مفاد إِذا كُنتَ فِيهِم فَأَقَمتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلتَقُم طائِفَةٌ مِنهُم مَعَكَ است و بايد اسلحه خود را با خود دارند وَ ليَأخُذُوا أَسلِحَتَهُم و رجوع از ضمير تأنيث بضمير جمع يكي از محسنات بديعيه است چنانچه در آيه شريفه وَ إِن طائِفَتانِ مِنَ المُؤمِنِينَ اقتَتَلُوا الاية حجرات آيه 9.
فَإِذا سَجَدُوا که ركعت اول تمام شد و امام براي ركعت دوم بر خواست اينها قصد فرادي كنند و يك ركعت ديگر را باسرع وقت تمام كنند و بروند در مقابل كفار و امام قرائت را طول دهد تا طائفه دوم بيايند و بركعت دوم اقتدا كنند و در موقع تشهد امام برخيزند و يك ركعت ديگر را بجا آورند و بهتر اينست که امام تشهد را طول دهد تا مأمومين با امام سلام دهند که مفاد فَليَكُونُوا مِن وَرائِكُم وَ لتَأتِ طائِفَةٌ أُخري لَم يُصَلُّوا فَليُصَلُّوا مَعَكَ است، و بايد طائفه دوم اسلحه و اسباب حفظ را همراه داشته باشند وَ ليَأخُذُوا حِذرَهُم وَ أَسلِحَتَهُم.
سپس بيان حكمت همراه داشتن حذر و اسلحه را ميفرمايد بجمله وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَو تَغفُلُونَ عَن أَسلِحَتِكُم وَ أَمتِعَتِكُم و همراه نداشتن اسلحه و امتعه فَيَمِيلُونَ عَلَيكُم يعني حمله كنند بر شما مَيلَةً واحِدَةً يك مرتبه.
سپس حكم ترخيص آمد که اگر همراه داشتن اسلحه براي شما موجب زحمت ميشود يا از جهت باريدن باران يا از جهت مرض که از كفار بشما آسيبي رسيده باشد مانعي ندارد اسلحه را كنار گذاريد ولي اسباب حفظ را نگاه داريد که مفاد وَ لا جُناحَ عَلَيكُم إِن كانَ بِكُم أَذيً مِن مَطَرٍ أَو كُنتُم مَرضي أَن تَضَعُوا أَسلِحَتَكُم وَ خُذُوا حِذرَكُم است.
سپس ميفرمايد إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً هم در دنيا بدست مجاهدين اسلام كشته شوند يا اسير گردند يا بخفّت و خواري فرار كنند و هم در آخرت بجهنم واصل شوند. و در مجمع البيان حديث مفصّلي در اينکه باب نقل
جلد 5 - صفحه 189
ميكند منسوب بابي حمزه ثمالي مشتمل بر دو معجزه از رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که خلاصه مضمونش اينست که پيغمبر (ص) نماز ظهر را بتمامه با اصحاب بجا آورد و اصحاب اسلحه خود را كنار گذارده بودند كفار چون مشاهده كردند تصميم گرفتند که در نماز عصر حمله كنند اينکه آيه نازل شد و حضرت نماز عصر را باين كيفيت انجام دادند، و ديگر آنكه حضرت براي قضاء حاجت اسلحه خود را كنار گذارده و از اصحاب دور شدند يك نفر از مشركين بنام عورث متوجه آن حضرت شد و با شمشير كشيده بر سر حضرت آمد و گفت محمّد كي تو را از دست من نجات ميدهد فرمود خدا ناگهان شمشير از دستش افتاد و بدنش لرزيد و روي زمين افتاد حضرت شمشير او را برداشت و روي بدن نحس او نشست فرمود كي تو را از من نجات ميدهد گفت احدي نيست فرمود آيا شهادت بتوحيد و رسالت من ميدهي گفت نه لكن عهد ميكنم که با تو نجنگم و اعانت دشمنانت را هم نكنم حضرت او را رها كرد و شمشيرش را باو رد فرمود تا آخر حديث.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- به نماز ایستادن گروهى از مسلمانان و پاسدارى گروهى دیگر، شیوه برپایى نماز خوف به صورت جماعت (و إذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة ... و لتأت طائفة اخرى لم یصلوا)
۲- صلاحدید برگزارى نماز جماعت در میدان نبرد، بر عهده فرمانده نیروهاست. (و إذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة) اسناد اقامه نماز به پیامبر(ص) (فاقمت ...)، اشاره به این است که اختیار تشکیل نماز جماعت بر عهده و صلاحدید پیامبر(ص) و یا فرماندهى نیروهاست.
۳- وجوب برپا کردن نماز، حتى در میدان رزم و شرایط دشوار (و إذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة)
۴- اهمیت ویژه نماز و برگزارى آن به جماعت (و إذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة ... و لیاخذوا حذرهم و اسلحتهم)
۵- حراست مجاهدان نمازگزار توسط رزمندگان دیگر، شرط برگزارى نماز خوف به جماعت (فلتقم طائفة ... سجدوا فلیکونوا من ورائکم) جمله «فلیکونوا من وارئکم»، علاوه بر بیان وجوب حراست از گروه نمازگزار، دلالت بر شرطیت حراست براى نماز خوف دارد.
۶- گروه اول از نمازگزاران نماز خوف، تا پایان دو سجده رکعت اول، باید نماز را به جماعت و بقیه را فرادا به جاى آورند. (فلتقم طائفة ... و لتأت طائفة اخرى لم یصلوا فلیصلوا معک) تفریع جمله «فاذا سجدوا» بر «فلتقم»، دلالت مى کند که گروه اول باید تا پایان دو سجده، نماز را به جماعت بخوانند و چون نماز خوف با دو سجده پایان نمى پذیرد، باید بقیه به صورت فرادا به جا آورده شود.
۷- گروه نخست از نمازگزاران پس از اتمام نماز خوف، باید به پاسداراى بپردازند تا گروه دیگر براى اقامه نماز جماعت حاضر شوند. (فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و لتأت طائفة اخرى لم یصلوا فلیصلوا)
۸- هر دو دسته از مجاهدان برگزار کننده نماز خوف، باید به یک امام اقتدا کنند. (فلتقم طائفة منهم معک ... و لتأت طائفة اخرى لم یصلوا فلیصلوامعک)
۹- وجوب همراه داشتن سلاح و حفظ هوشیارى و احتى اط، به هنگام اداى نماز خوف (و لیأخذوا اسلحتهم ... و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم) ظاهراً مراد از ضمیر در «لیأخذوا» همان کسانى هستند که به نماز ایستاده اند، نه آن گروهى که مشغول پاسدارى هستند.
۱۰- لزوم احتى اط و هوشیارى بیشتر مجاهدان، به هنگام تعویض و جابجایى در نماز خوف * (و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم) تصریح به لزوم هوشیارى در مورد دسته دوم (و لیأخذوا حذرهم)، بیانگر ضرورت احتى اط بیشتر در تعویض و جابجایى دارد.
۱۱- لزوم بستن راه بهره بردارى دشمن از فرصتها، با هوشیارى و احتى اط بیشتر (و لیأخذوا اسلحتهم ... و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم)
۱۲- برابرى نقش هوشیارى و آمادگیهاى لازم نظامى در جنگ، با سلاح و تجهیزات (و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم) مراد از «حذر» احتراز از دشمن است که از آن به هوشیارى نظامى تعبیر شده است. و چون هوشیارى در برابر دشمن را در کنار آمادگى تسلیحاتى آورده و هر دو را با کلمه «اخذ» (گرفتن) تعبیر کرده، دلالت بر کارسازى یکسان آنها دارد; بلکه تقدم «حذر» مى تواند حاکى از اهمیت بیشتر آن باشد.
۱۳- رعایت نظم و انضباط دقیق، اصلى لازم در جنگ، حتى به هنگام عبادت (فلتقم طائفة منهم معک و لیأخذوا اسلحتهم ... و لتأت طائفة اخرى)
۱۴- خطر شبیخون کافران، دلیل به همراه داشتن اسلحه به هنگام نماز در میدان جنگ (و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم ودالذین کفروا لو تغفلون)
۱۵- کافران، در کمین و مترصد فرصت براى حمله و شبیخون به مسلمانان (ودالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة) جمله «ودالذین ...»، بیان یک اصل کلى است و همراه داشتن اسلحه به هنگام نماز براى پیشگیرى، تنها یک مصداق از آن است.
۱۶- در کمین بودن کافران براى ضربه زدن به مسلمانان، دلیل ضرورت آمادگى نظامى و تدارکاتى، براى دفع هجوم آنان (ودالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة)
۱۷- غفلت مسلمانان از سلاح و ساز و برگ خویش، زمینه ساز طمع دشمنان براى شبیخون (ودالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة)
۱۸- ضرورت برنامه ریزى در جنگ، با در نظر گرفتن همه شرایط (فلتقم طائفة ... و لیأخذوا اسلحتهم ... فیمیلون علیکم میلة واحدة) آیه شریفه علاوه بر بیان نحوه نماز و نظم و ترتیب خاص آن، به مسلمانان مى آموزد که باید در رویارویى با دشمنان همواره برنامه هایى منظم و دقیق را پى ریزى کنند تا از هجوم آنان در امان باشند.
۱۹- کافران در اندیشه تهاجمى یکباره به مسلمین در شرایط مناسب (ودالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة) کلمه «میل» هنگامى که به «على» متعدى شود، به معناى هجوم بردن است.
۲۰- حفظ آمادگى نظامى و تدارکاتى در برابر خطر هجوم دشمنان، وظیفه مسلمانان (ودالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة)
۲۱- معافیت مسلمانان از حمل سلاح، به هنگام نماز خوف در صورت بیمارى و یا در آزار بودن به واسطه بارش باران (و لاجناح علیکم ان کان بکم اذىً من مطر او کنتم مرضى ان تضعوا اسلحتکم)
۲۲- حمل سلاح به هنگام نماز خوف، در صورت مشقت، واجب نیست. (و لاجناح علیکم ان کان بکم اذىً من مطر او کنتم مرضى ان تضعوا اسلحتکم) به نظر مى رسد باران به عنوان مصداقى براى «اذى» ذکر شده باشد، نه اینکه حکم، مخصوص اذیت ناشى از باران باشد.
۲۳- انعطاف پذیرى قوانین اسلام در امور نظامى و عبادى (و لاجناح علیکم ان کان بکم اذىً من مطر او کنتم مرضى ان تضعوا اسلحتکم)
۲۴- کسانى که در نماز خوف مجاز به زمین گذاشتن سلاح خویش هستند، باید همچنان هوشیار و مراقب باشند. (و لاجناح علیکم ... ان تضعوا اسلحتکم و خذوا حذرکم)
۲۵- شکست زبونانه کافران، در گرو کوشش مجاهدان براى فراهم سازى تجهیزات و هوشیارى آنان در برابر هجوم غافلگیرانه دشمن (و لیأخذوا حذرهم ... و خذوا حذرکم إنّ اللّه اعد للکفرین عذاباً مهیناً) جمله «ان اللّه ...» مى تواند تعلیل براى فرمان خداوند به گرفتن اسلحه و حفظ هوشیارى باشد، بر این مبنا مراد از عذاب مهین، شکست زبوبانه دشمنان خواهد بود.
۲۶- خداوند، عذابى خوارکننده براى کافران فراهم کرده است. (إنّ اللّه اعد للکفرین عذاباً مهیناً)
۲۷- کافران، مردمى مغرور و متکبر * (إنّ اللّه اعد للکفرین عذاباً مهیناً) توصیف «عذاب» به «مهین» (خوار کننده)، اشاره به غرور و تکبر کافران دارد.
۲۸- کفر، زمینه ساز خوارى و ذلت انسان (إنّ اللّه اعد للکفرین عذاباً مهیناً)
موضوعات مرتبط
- آمادگى نظامى:۱۲، ۱۷، ۲۰ آثار آمادگى نظامى ۱۲، ۱۷، ۲۰ ۲۵ ; اهمیت آمادگى نظامى ۱۲، ۱۷، ۲۰ ۱۶
- احکام:۱، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۲۱، ۲۲، ۲۴ انعطاف پذیرى احکام ۱، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۲۱، ۲۲، ۲۴ ۲۳ ; فلسفه احکام ۱، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۲۱، ۲۲، ۲۴ ۱۴
- اسلام: ویژگى اسلام ۲۳
- اسلحه: حمل اسلحه ۲۱، ۲۲
- بیمار: احکام بیمار ۲۱
- تجهیزات نظامى: نقش تجهیزات نظامى ۲۵
- جنگ: برنامه ریزى در جنگ ۱۸ ; پاسدارى در جنگ ۷ ; زیرکى در جنگ ۹، ۱۰، ۱۲، ۲۴ ; فرماندهى در جنگ ۲ ; نظم در جنگ ۱۳
- خدا: عذاب خدا ۲۶
- دشمنان: خطر دشمنان ۲۰ ; زمینه تهاجم دشمنان ۱۷
- ذلّت: زمینه ذلّت ۲۸
- زیرکى:
- شکست:
- عبادت:
- غفلت:
- کافران:
- کفر:
- مبارزه:
- متکبّران:۲۷
- مسلمانان:
- مصالح:
- نماز:
- واجبات:۳، ۹
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۳۸.
- ↑ در تفسير برهان از على بن ابراهيم او از پدرش و او از ابن ابى عمير او از امام صادق عليهالسلام روايت كند كه اين آيه هنگامى نازل گرديد كه رسول خدا صلی الله علیه و آله بسوى حديبيه بيرون رفت كه خود را به مكه برساند. قريش خبر يافتند خالد بن وليد را با دويست سوار مأمور كردند كه راه را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله در اطراف كوه بگيرد وقتى كه ظهر شد. بلال اذان گفت و پيامبر به نماز پرداخت. خالد بن وليد گفت: اگر ما در حين نماز به آنها حمله كنيم، پيروز خواهيم شد زيرا آنان نماز خود را قطع نمى كنند ولى صبر مى كنيم و در نماز ديگر كه از نور چشم نزد آنها عزيزتر است به آنها حمله ور مى شويم در اين هنگام جبرئيل آمد و اين آية را كه مربوط به نماز خوف است، نازل كرد.
- ↑ در صحيح بخارى نيز اين موضوع از ابن عباس روايت شده است و نيز احمد در مسند و بيهقى در دلائل و حاكم از ابن عياش الزرقى روايت نمايد و نيز ترمذى در صحيح خود از ابوهريرة و طبرى در تفسير خود از جابر بن عبدالله روايت نموده و گويند با پيامبر در عسفان بوديم كه مشركين با خالد بن وليد به ما برخوردند و نزديك ظهر بود، مشركين گفتند: هم اكنون مسلمين نماز را بپاى ميدارند كه از براى آنها از خودشان و فرزندشان عزيزتر است سپس با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز ظهر را بجاى آورديم و جبرئيل مابين نماز ظهر و عصر آيه مزبور را نازل نمود.