تَغْفُلُون
ریشه کلمه
- غفل (۳۵ بار)
قاموس قرآن
عدم توجه. اشتباه [نساء: 102]. كفار دوست دارند كه ايكاش از اسلحه و متاعهاى خويش غفلت مىكرديد. آيه روشن مىكند: غفلت آن است كه چيزى حاضر باشد ولى انسان به آن توجه نكند و آن را فراموش كند. لذا در مجمع ذيل آيه 131 سوره انعام فرموده: غفلت ضد يقظه است يقظه يعنى بيدارى و توجه و در نهجالبلاغه خطبه 151 فرموده: «وَاسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ» از غفلت بيدار شو. ايضاً در مجمع ذيل آيه 74 بقره فرموده: «اَلْغَفْلَةُ السَّهْوُ عَنِ الشَّىْءِ» و آن رفتن از ذهن است بعد از توجه. به قول راغب:آن سهوى است كه از كمى حفظ و كمى توجه عارض شود [بقره:74]. خدا از آنچه مىكنيد در غفلت و بى خبرى نيست. *** ناگفته نماند: غفلت چنانكه گفته شد عدم توجه به چيز موجود است غفلت گاهى عذر مقبول است و آن در صورتى است كه علت غفلت عدم اتمام حجت باشد مثل [انعام:131]. يعنى انذار و ارسال رسل براى آن بود كه خدا قريهها را روى ظلمى كه در حال غفلت مىكند هلاك نمىكند. روشن است كه غفلت در اينجا عذر مقبول است عبارت اخراى اين، آيه [اسراء:15]. است ايضاً آيه [يوسف:3]. كه خطاب به حضرت رسول «صلى اللَّه عليه و آله» است و مراد از آن عدم توجّه است نه ذم. ولى غالباً علّت آن عدم دقت خود شخص است و در آن صورت مذموم است و عذر نيست مثل [اعراف:179]. [انبیاء:97]. در بيشتر آيات كه غفلت درباره مردم به كار رفته مراد از آن غفلت غير معذور و در مقام ذم است. [كهف:28]. اغفال يعنى واداشتن به غفلت و تسليط غفلت بر شخص. يعنى اطاعت مكن از كسى كه قلب او را از ياد خدا غافل كردهايم و تابع هواى خود شده است. اينگونه اشخاص در اثر اعمال بد خويش چنين مجازات شدهاند و خود مقدمه آن را فراهم آوردهاند چنانكه فرموده: [صف:5]. يعنى چون منحرف شدند خدا قلوبشان را منحرف كرد. ايضاً [توبه:127]. [نور:23]. مراد از غافلات زنانى است كه از زنا بى خبر و نسبت به آن بى توجهاند يعنى آنان كه به زنان عفيف و بى خبر و مؤمن، نسبت به زنا مىدهند در دنيا و آخرت مورد لعنت خدايند.