المجادلة ١١
ترجمه
المجادلة ١٠ | آیه ١١ | المجادلة ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَرْفَعِ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ، وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»: عطف (الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ) بر (الَّذِینَ آمَنُوا) از قبیل عطف خاص بر عام است. «تَفَسَّحُوا»: جای باز کنید. جمع و جور بنشینید و برای دیگران جا باز کنید. «أُنشُزُوا»: برخیزید. بلند شوید. مراد برخاستن از مجالس است تا جا برای دیگران پیدا شود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷ - ۱۳، سوره مجادله
- مقصود از چهارمى بودن خدا براى سه نجوى كننده و ششمى بودن او براى پنج نجوىكننده
- مذمت و توبيخ منافقان و بيمار دلانى كه با وجود نهى شدن از نجوى ، باز هم نجوى مىكردند
- تحيت مغرضانه منافقين بر پيامبر صلى الله عليه و آله
- بيان يكى از آداب معاشرت خطاب به مؤ منين
- تجليل از علماء امت
- وجوب دادن صدقه بر توانگران قبل از نجوى با پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )،علت و حكمت آن ، و سپس توبيخ شدن اين حكم )
- نسخ حكم وجوب صدقه قبل از نجوى در آيه قبل
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به نجوى ، تحيت مغرضانه منافقين بر پيامبر(ص )، ورفع درجات علماء
- چند روايت حاكى از اينكه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) تنها كسى بود كه به حكم صدقهدادن قبل از نجوى با پيامبر(ص ) عمل نمود
نکات آیه
۱ - باز کردن جا براى دیگران در مجالس، از آداب نیکوى معاشرت و روابط اجتماعى است. (یأیّها الذین ءامنوا إذا قیل لکم تفسّحوا فى المجلس فافسحوا)
۲ - خداوند به مؤمنان توصیه کرده که «هرگاه از آنان خواسته شود در مجالس جا را براى واردین بازکنند»، جا بازنموده و از آن دریغ نکنند. (إذا قیل لکم تفسّحوا فى المجلس فافسحوا)
۳ - عمل به توصیه هاى الهى، داراى پاداش متناسب در پیشگاه خداوند (فافسحوا یفسح اللّه لکم)
۴ - پاداش مؤمنان عمل کننده به توصیه الهى (توصیه به جا باز کردن براى دیگران در مجالس)، حل مشکلات و گشایش در امور زندگى آنان از سوى خداوند است. (فافسحوا یفسح اللّه لکم) در صورتى که مراد از «یفسح اللّه»، پاداش دنیوى باشد برداشت بالا استفاده مى شود.
۵ - خداوند، در قبال عمل کردن مؤمنان به توصیه او (جا باز کردن براى دیگران در مجالس) جایگاه اخروى آنان را وسیع خواهد کرد. (فافسحوا یفسح اللّه لکم) برداشت یاد شده بدان احتمال است که «یفسح اللّه لکم» ناظر به پاداش اخروى باشد.
۶ - برخاستن از مجالس و جاى خویش را به دیگران دادن، از آداب نیکو در معاشرت و روابط اجتماعى (و إذا قیل انشزوا فانشزوا)
۷ - توصیه الهى به مؤمنان این است که هرگاه در مجالس بر اثر کثرت ازدحام، از آنان خواسته شود «از جاى خویش برخیزند»، برخیزند (از دادن جاى خود به تازه واردین دریغ نکنند). (و إذا قیل انشزوا فانشزوا)
۸ - برخاستن از جاى خود و قرار دادن آن در اختیار دیگران، داراى پاداشى متناسب در پیشگاه خداوند (و إذا قیل انشزوا فانشزوا یرفع اللّه الذین ءامنوا منکم) برداشت یاد شده بدان سبب است که خداوند، برخاستن از جاى خود را مایه بالا رفتن درجه و منزلت فرد قرار داده است.
۹ - برخاستن از جاى خویش و قرار دادن آن در اختیار دیگر مؤمنان، مایه بالا رفتن درجات انسان و تقرب و نزدیکى او به خداوند است. (فانشزوا یرفع اللّه الذین ءامنوا منکم ... درجت) برخى از مفسران «ارتقاع درجات» را کنایه از تقرب به خداوند دانسته اند. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.
۱۰ - خداوند، درجات اخروى مؤمنان، به خصوص اهل علم را، که در مجالس - در صورت ازدحام جمعیت - از جاى خود برمى خیزند و آن را در اختیار دیگران قرار مى دهند، بالا خواهد برد. (فانشزوا یرفع اللّه الذین ءامنوا منکم و الذین أُوتوا العلم درجت)
۱۱ - برخاستن از جاى خویش در مجالس و قرار دادن آن در اختیار دیگران، براى دانشمندان و فرهیختگان بسى زیبنده تر از دیگران است. (فانشزوا یرفع اللّه الذین ءامنوا منکم و الذین أُوتوا العلم درجت) با این که تعبیر «الذین آمنوا» شامل عالمان نیز مى شود، اختصاص به ذکر عالمان گویاى این حقیقت است که رعایت آداب معاشرت، از هر مؤمنى پسندیده است و از عالمان مؤمن پسندیده تر است.
۱۲ - مؤمنان دانشمند و فرهیخته، بسى ارزشمندتر از دیگران در پیشگاه خداوند (یرفع اللّه الذین ءامنوا منکم و الذین أُوتوا العلم درجت) چنان که گفته شد، تعبیر «الذین آمنوا» دربرگیرنده اهل علم نیز هست. بنابراین اختصاص به ذکر یافتن آنان، حاکى از این است که مؤمنان اهل علم، با مؤمنان فاقد علم در پیشگاه خداوند برابر نیستند و دانشمندان، از جایگاهى برتر برخوردارند.
۱۳ - علوم و معارف دینى، حقیقتى آسمانى داشته و از ناحیه خداوند به اهلش عطا مى شود. (و الذین أُوتوا العلم) به کار رفتن تعبیر «اُتوا العلم» به جاى مثلاً «أهل العلم» یا «العلماء» و...، بیانگر مطلب یاد شده است.
۱۴ - دانش و معرفت دینى، از ملاک هاى فضیلت و برترى (یرفع اللّه الذین ... و الذین أُوتوا العلم درجت)
۱۵ - خداوند، به تمامى اعمال بندگانش آگاهى کامل دارد. (و اللّه بما تعملون خبیر)
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۱۴
- پاداش: تناسب پاداش با عمل ۳، ۸
- تقرب: زمینه تقرب ۹
- خدا: پاداش عمل به توصیه هاى خدا ۴، ۵; توصیه هاى خدا۲، ۷; زمینه پاداشهاى خدا ۳; عطایاى خدا ۱۳; علم خدا به اعمال ۱۵; علم غیب خدا ۱۵; عمل به توصیه هاى خدا ۳
- علما: مقامات اخروى علما ۱۰
- علوم دینى: ارزش علوم دینى ۱۴; حقیقت علوم دینى ۱۳; منشأ علوم دینى ۱۳
- عمل: عمل پسندیده ۶، ۱۱
- مؤمنان: پاداش اخروى مؤمنان ۵; پاداش مؤمنان ۴; توصیه به مؤمنان ۲، ۷; رفع مشکلات مؤمنان ۴; فضایل مؤمنان عالم ۱۲; مقامات اخروى مؤمنان ۱۰
- مجلس: آثار اسکان به واردین به مجلس ۹; آداب مجلس ۱، ۶، ۸، ۱۰، ۱۱; اسکان به واردین به مجلس ۱، ۲، ۶; اهمیت آداب مجلس۲، ۷، ۹; اهمیت اسکان به واردین به مجلس ۷; پاداش اسکان به واردین به مجلس ۴، ۵ ، ۸ ، ۱۰
- معارف دینى: ارزش معارف دینى ۱۴
- معاشرت: آداب معاشرت ۱، ۶، ۱۱; اهمیت آداب معاشرت ۹