غافر ١٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و آنها را از روز نزدیک بترسان، هنگامی که از شدّت وحشت دلها به گلوگاه می‌رسد و تمامی وجود آنها مملوّ از اندوه می‌گردد؛ برای ستمکاران دوستی وجود ندارد، و نه شفاعت کننده‌ای که شفاعتش پذیرفته شود.

|و آنها را از آن روز قريب الوقوع بترسان، آن‌گاه كه جان‌ها به گلوگاه مى‌رسد در حالى كه اندوه خود را فرو مى‌خورند. براى ستمگران نه ياورى هست و نه شفاعتگرى كه مورد اطاعت باشد
و آنها را از آن روز قريب‌[الوقوع‌] بترسان، آنگاه كه جانها به گلوگاه مى‌رسد در حالى كه اندوه خود را فرو مى‌خورند. براى ستمگران نه يارى است و نه شفاعتگرى كه مورد اطاعت باشد.
و (ای رسول) امت را از روز نزدیک (قیامت) بترسان که (از هول و ترس) آن روز جانها به گلو می‌رسد و از بیم آن حزن و خشم خود فرو می‌برند و ستمکاران را هیچ یار گرم و دلسوز و یاوری که شفاعتش پذیرفته شود نخواهد بود.
و آنان را از روز نزدیک بیم ده، آن گاه که [از شدت ترس] جان ها به گلوگاه رسد، در حالی که همه وجودشان پر از غم و اندوه است. برای ستمکاران هیچ دوست مهربانی و شفیعی که شفاعتش پذیرفته شود، وجود ندارد!
از روز قيامت بترسانشان. آنگاه كه دلها لبريز از اندوه، نزديك حنجره‌ها رسد. ستمكاران را در آن روز نه خويشاوندى باشد و نه شفيعى كه سخنش را بشنوند.
و ایشان را از روز قیامت [/بس نزدیک‌] بیم ده، آنگاه که جانها به گلوگاهها رسد، و غصه خویش فرو برند، برای ستمکاران [مشرک‌] دوستی و شفیعی که اجازه و اجابت یابد، نیست‌
و ايشان را از آن روز نزديك- روز قيامت- بيم ده، آنگاه كه دلها به گلوها رسد در حالى كه غمگين و پر از اندوه‌اند ستمكاران را هيچ دوست نزديك و دلسوزى نيست و نه شفاعت‌كننده‌اى كه سخنش [در باره آنها] پذيرفته شود.
(ای محمّد!) آنان را از روز نزدیک بترسان (که قیامت است). آن زمانی که دلها (از شدّت وحشت) به گلوگاه می‌رسند (و انگار از جای خود کنده و به بالا پرت شده‌اند) و تمام وجودشان مملوّ از خشم و اندوه می‌گردد (خشم بر کسانی که ایشان را به چنین سرنوشتی دچار کرده‌اند، و خشم بر خود که به حرف دیگران گوش فرا داده‌اند، و غم و اندوه بر روزگار هدر رفته و طلای عمر باخته شده). ستمگران نه دارای دوست دلسوزند، و نه دارای میانجیگری که میانجی او پذیرفته گردد.
و آنان را از (آن) روز (رستاخیز) بس نزدیک بترسان. چون (که) جان‌ها(شان) نزدیک گلوگاه‌ها(شان) است، در حالی که اندوه خود را فرو می‌خورند، برای ستمگران نه هیچ یاری است و نه (هیچ) شفاعتگری که شفاعتش پذیرفته شود.
و بترسانشان از روز نزدیک گاهی که دلها نزد گلوگاه‌ها است خشم فروخورندگان نیست ستمگران را دوست و نه شفاعتگری که فرمانبرداری شود


غافر ١٧ آیه ١٨ غافر ١٩
سوره : سوره غافر
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَوْمَ الأَزِفَةِ»: روز نزدیک. مراد قیامت است که به علّت نزدیک بودن آن چنین نامیده شده است (نگا: نجم / ). «إِذْ»: بدل از (یَوْمَ) است. «الْحَنَاجِرِ»: جمع حَنْجَرَة، حلقوم. گلوگاه. «الْقُلُوبُ لَدَی الْحَنَاجِرِ»: این سخن کنایه از شدّت خوف و مضیقت است (نگا: احزاب / ). «کَاظِمِینَ»: فرو خورندگان خشم. کسانی که غم و اندوه را در سینه‌ها حبس می‌کنند. حال است. «حَمِیمٍ»: دوست صمیمی و دلسوز (نگا: شعراء / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص) مأمور انذار و اخطار به مردم درباره روز قیامت (و أنذرهم یوم الأزفة)

۲ - قیامت، روزى است قریب الوقوع. (یوم الأزفة) «الآزفة» اسم فاعل از فعل «أزِفَ به معناى «قَرُبَ» مى باشد. «یوم الآزفة»; یعنى، روز نزدیک شونده.

۳ - «یوم الآزفة» از نام هاى قیامت (یوم الأزفة)

۴ - پیامبر(ص)، مأمور انذار و اخطار مردم از لحظه فرا رسیدن مرگ و قریب الوقوع بودن آن براى همگان (و أنذرهم یوم الأزفة) برخى از مفسران «یوم الآزفة» را روز فرا رسیدن مرگ دانسته اند; زیرا آنچه نزدیک به انسان و قریب الوقوع است، لحظه مرگ او است. هم چنین تعبیر «إذ القلوب لدى الحناجر...» درباره لحظه مرگ انسان ها، مناسب تر از لحظه فرا رسیدن قیامت مى باشد.

۵ - به گلو رسیدن جان انسان ها، از شدت غم و اندوه در قیامت (إذ القلوب لدى الحناجر) هرگاه انسان در تنگناهاى سخت قرار گیرد، احساس مى کند که گویى قلبش از جا کنده مى شود. گاهى به این مطلب گفته مى شود: «جانش به لب رسید». در زبان عرب از این حالت به «بلغت القلوب الحناجر» تعبیر مى شود.

۶ - قیامت، داراى غم و اندوه کشنده و زجرآور، به گونه اى که کسى ناى سخن گفتن و فریاد زدن ندارد. (إذ القلوب لدى الحناجر کظمین) «کاظم» (مفرد «کاظمین») اسم فاعل از «کظم» به معناى فردى است که نفسش در گلو حبس شده باشد. «کاظمین»; یعنى، کسانى که ساکت اند و قادر به سخن گفتن نیستند.

۷ - وجود شرایط و صحنه هاى سخت و اندوه بار براى انسان در قیامت (إذ القلوب لدى الحناجر کظمین)

۸ - به گلو رسیدن جان انسان ها، از شدت غم و اندوه هنگام مرگ (إذ القلوب لدى الحناجر کظمین) برداشت یاد شده مبتنى بر این احتمال است که این دسته از آیات، مربوط به لحظات مرگ باشد; نه روز قیامت.

۹ - محرومیت ستمکاران در قیامت، از یارى دوست و نزدیکان دلسوز و شفاعت شفیعان (ما للظلمین من حمیم و لا شفیع یطاع) «حمیم» در لغت به معناى دوست (العین) و به «القریب المشفق» (نزدیک دلسوز) معنا شده است (مفردات راغب).

۱۰ - وجود شفاعت در قیامت و پذیرفته شدن آن از سوى خداوند، براى برخى از شفیعان (و لا شفیع یطاع) قید «یطاع» براى «شفیع» مى رساند که در قیامت، شفاعت کنندگانى وجود دارد که مورد اطاعت قرارگیرند (سخنشان درباره دیگران پذیرفته شود); ولى ظالمان از چنین شفیعانى محروم اند.

۱۱ - محرومیت ستمگران به هنگام دشوارى مرگ از هرگونه یارى دوست و نزدیکان دلسوز خود و شفاعت شفیعان (ما للظلمین من حمیم و لا شفیع یطاع)

۱۲ - ظلم، موجب محرومیت از یارى دوست و نزدیکان دلسوز و شفاعت شفیعان در هنگام مرگ و روز قیامت (ما للظلمین من حمیم و لا شفیع یطاع) از یاد شدن کافران و مشرکان با عنوان ظالمان، برداشت بالا به دست مى آید.

۱۳ - کفر و شرک، ظلم است و کافران و مشرکان، از هرگونه یارى دوست و نزدیکان دلسوز خود و شفاعت شفیعان محروم اند. (ما للظلمین من حمیم و لا شفیع یطاع) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که این آیات، در سلسله آیاتى قرار دارد که درباره کافران و مشرکان سخن مى گوید و مقصود از «ظالمین» آنان مى باشند.

روایات و احادیث

۱۴ - «عن موسى بن جعفر(ع) ... ما من مؤمن یرتکب ذنباً إلاّ ساء ذلک و ندم علیه ... فإن لم یندم على ذنب یرتکبه فلیس بمؤمن و لم تجب له الشفاعة و کان ظالماً و اللّه تعالى یقول: «ما للظالمین من حمیم و لا شفیع یطاع»;[۱] از امام کاظم(ع) روایت شده است: ...هیچ مؤمنى نیست که پس از ارتکاب گناه ناراحت و پشیمان نشود... و اگر بر گناه خود پشیمان نشود، مؤمن نیست و شفاعت براى او نخواهد بود و او ظالم است. خداوند تعالى مى فرماید: ماللظالمین من حمیم و لاشفیع یطاع ».

موضوعات مرتبط

  • احتضار: سختى احتضار ۸
  • انذار: انذار از قیامت ۱; انذار از مرگ ۴
  • انسان: انذار انسان ها ۴
  • خویشاوندان: عوامل محرومیت از امداد خویشاوندان ۱۲; محرومان از امداد خویشاوندان ۹، ۱۱، ۱۳
  • دوست: عوامل محرومیت از امداد دوست ۱۲; محرومان از امداد دوست ۹، ۱۱، ۱۳
  • شرک: ظلم شرک ۱۳
  • شفاعت: عوامل محرومیت از شفاعت ۱۲; محرومان از شفاعت ۹، ۱۱، ۱۳، ۱۴
  • ظالمان: بى یاورى اخروى ظالمان ۹; بى یاورى ظالمان ۱۱، ۱۴; سختى مرگ ظالمان ۱۱; ظالمان در قیامت ۹; محرومیت اخروى ظالمان ۹; محرومیت ظالمان ۱۱، ۱۴
  • ظلم: آثار ظلم ۱۲
  • قیامت: اهوال قیامت ۵، ۶، ۷; ترسناکى قیامت ۶; شدت اندوه در قیامت ۵، ۶، ۷; شفاعت در قیامت ۹، ۱۰; عجز از تکلم در قیامت ۶; نامهاى قیامت ۳; نزدیکى قیامت ۲; وقت قیامت ۲; ویژگیهاى قیامت ۵، ۶، ۷، ۹
  • کافران: بى یاورى کافران ۱۳; محرومیت کافران ۱۳
  • کفر: ظلم کفر ۱۳
  • مؤمنان: صفات مؤمنان ۱۴
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۱، ۴; رسالت محمد(ص) ۱، ۴
  • مرگ: سختى مرگ ۸; شدت اندوه هنگام مرگ ۸; نزدیکى مرگ ۴
  • مشرکان: بى یاورى مشرکان ۱۳; محرومیت مشرکان ۱۳
  • یوم الازفة: ۳

منابع

  1. نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۱۷، ح ۳۲; توحید صدوق، ص ۴۰۸، ح ۶.