الزمر ٤٢
ترجمه
الزمر ٤١ | آیه ٤٢ | الزمر ٤٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَتَوَفّی»: کاملاً دریافت میدارد. به تمام و کمال قبض میکند و برمیگیرد. «الأنفُسَ»: ارواح. «مَوْتِها»: مراد مرگ اجسام است. «یُمْسِکُ الَّتی ...»: اشاره به حالت مرگ است که موت کبری است و در آن روحها با بدنها به طور کامل قطع رابطه میکنند و برای همیشه به عالم ارواح میروند. «یُرْسِلُ الأُخْری»: اشاره به حالت خواب یا موت صغری است که چهره ضعیفی از مرگ است و روحها با بدنها به طور ناقص قطع ارتباط میکنند. یا میتوان گفت: ارواح میان عالم روحانی و دنیای جسمانی در جولان و نوسانند. «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مراد پایان عمر انسانها است. یادآوری: از این آیه استفاده میشود که: - انسان ترکیبی از روح و جسم است - روح موجودی جدا از جسم است و هنگامی که با آن رابطه پیدا کند نشانه حیات پدیدار میگردد - انسان به هنگام خواب در آستانه مرگ قرار میگیرد (نگا: انعام / ). عبدالکریم خطیب معتقد است که (نفس) در قرآن، نه روح است و نه جسم. بلکه انسانیّت انسان، یا انسان معنوی است (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي... (۲) وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاکُمْ... (۴) وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاکُمْ... (۴)
تفسیر
- آيات ۳۸ - ۵۲ سوره زمر
- احتجاج عليه مشركين بر وحدانيت خداى تعالى در خلقت و ربوبيت
- معناى توفى انفس و وجه اسناد آن به خداوند در جايى ، و به ملك الموت ورسل در جاهاى ديگر
- اشاره به تغاير نفس و بدن و اينكه مردن و خواب هر دو توفى و قبض روح است
- توضيح اينكه شفاعت كننده بايد، مالك باشد، پس همه شفاعت ها از آن خدا و منتهى بهاوست كه مالك همه چيز است
- اشاره به اينكه شفيع حقيقى تنها خداوند است
- وصف عذابى كه ظالمان منكران معاد در قيامت مى بينند
- ناسپاس بودن آدمى ، كه چون خدا نعمتى به او داد مى گويد: اوتيته على علم
- دو جواب به انسان ناسپاس متنعمى كه برخوردارى مستند به خود مى داند
- رواياتى درباره توفى انفس ، خواب و رؤ يا
نکات آیه
۱ - خداوند، جان ستان انسان ها به هنگام مرگ (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها)
۲ - تنها خداوند جان ستان حقیقى انسان ها است و عوامل دیگر (چون عزرائیل) واسطه و مأمور او هستند. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها) تقدم اسم جلاله (اللّه) بر خبر فعلى مقید، تخصیص مضمون خبر است. بنابراین اختصاص جان ستاندن به خداوند - در حالى که در آیات دیگر این عمل به فرشته مخصوص (ملک الموت) نسبت داده شده - گویاى حقیقت بالا است.
۳ - روحِ انسان تمام حقیقت او است. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها) «توفّى» (مصدر «یتوفّى») به معناى دریافت تام و کامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دریافت مى شود، روح او است نه جسم وى. با توجه به این معنا دو حقیقت روشن مى شود: ۱- حقیقت انسان به روح او است که در دنیا و آخرت باقى و جاودانه است. ۲- انسان از دو عنصر جسم و روح تشکیل یافته که به هنگام مرگ از هم جدا مى شوند.
۴ - مرگ، دریافت کامل حقیقت آدمى است. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها)
۵ - جسم و روح آدمى، دو حقیقت بوده و به هنگام مرگ از هم جدا مى شوند. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها)
۶ - جدا شدن روح از بدن به هنگام خواب (و الّتى لم تمت فى منامها) در برداشت یاد شده «و الّتى» عطف بر «الأنفس» دانسته شده است; یعنى، «یتوفّى نفس الّتى لم تمت فى منامها; خدا دریافت مى کند روح کسى که نمرده و در حال خواب است».
۷ - خواب، پدیده اى شبیه به مرگ (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها) کاربرد «توفّى» در مورد خواب انسان، به مانند کاربرد آن در مورد مرگ او، ناظر به شباهت مرگ و خواب مى باشد.
۸ - بقاى روح آدمى در عالم پس از مرگ (فیمسک الّتى قضى علیها الموت)
۹ - بازگشت روح به بدن، پس از مرگ در دنیا ممکن نیست. (فیمسک الّتى قضى علیها الموت) برداشت یاد شده با توجه به معناى امساک است که به معناى چنگ زدن به چیزى و حفظ آن مى باشد.
۱۰ - مرگ، قضا و حکم صادره از سوى خداوند و سرنوشتى محتوم (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها ... فیمسک الّتى قضى علیها الموت)
۱۱ - بازگشت روح به بدن، هنگام بیدار شدن از خواب (و یرسل الأُخرى إلى أجل)
۱۲ - حیات و عمر آدمى در دنیا، محدود و داراى مدت معین و مشخص (و یرسل الأُخرى إلى أجل) کاربرد واژه «أجل» در مورد انسان، به معناى مدت تعیین شده براى حیات انسان است (مفردات راغب).
۱۳ - «زندگى و مرگ» و «خواب و بیدارى» انسان ها، تحت تدبیر خداوند قرار دارد. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها ... و یرسل الأُخرى إلى أجل مسمًّى)
۱۴ - حقیقت خواب، خروج روح از بدن و حقیقت بیدارى بازگشت آن به بدن است. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها ... و یرسل الأُخرى إلى أجل مسمًّى) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند مى فرماید: جان انسان ها را در حال خواب دریافت مى کنم و کسانى که مرگشان در آن حال مقدر شده باشد در همین حال مى میرند و آن دسته که برایشان مقدر نشده باشد آن جان رها و آزاد مى گردد تا اجلشان فرا رسد. پس روح انسان در حال خواب قبض مى شود و این همان حقیقت خواب است و وقتى در حال بیدارى به بدن بازمى گردد تا اجل فرا رسد، این همان حقیقت بیدارى مى باشد.
۱۵ - «حیات و مرگ» و «خواب و بیدارى»، در بردارنده آیات متعدد خداوند و جلوه هاى گوناگون قدرت او (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها ... فیمسک ... و یرسل الأُخرى ... إنّ فى ذلک لأیت) جمع آمدن «آیات» مى رساند که آیه و نشانه بودن «حیات و مرگ» و «خواب و بیدارى»، از جهات مختلف و گوناگون است.
۱۶ - تنها متفکران و اندیشمندان، از توان لازم براى بهره مندى از معارف بلند قرآن برخوردارند. (اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها ... إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)
۱۷ - تفکر و اندیشه وسیله درک درست حقایق الهى (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)
روایات و احادیث
۱۸ - «عن أبى جعفر(ع) قال: ما من أحد ینام إلاّ عرجت نفسه إلى السماء و بقیت روحه فى بدنه و صار بینهما سبب کشعاع الشمس فإن أذن اللّه فى قبض الأرواح اجابت روح النفس و إذا اذن اللّه فى رد الروح أجابت النفس الروح و هو قوله سبحانه: «اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها و الّتى لم تمت فى منامها»;[۱] امام باقر(ع) فرمود: هیچ کس نیست که به خواب رود مگر این که نفس او به آسمان مى رود و روح او در بدنش مى ماند و ارتباطى مشابه خورشید و شعاعش بین نفس و روح باقى مى ماند. پس اگر خداوند اجازه در قبض روح ها دهد، روح نفس را اجابت مى کند [و مرگ حاصل مى شود] و اگر خداوند اجازه دهد روح برگردد و (قبض نشود) نفس آن را پذیرفته و به او ملحق مى شود و این سخن خداوند سبحان است که مى فرماید: اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها».
۱۹- «سئل الصادق(ع) عن قول اللّه عزّوجلّ «اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها» ...فقال إنّ اللّه تبارک و تعالى جعل لملک الموت أعوناً من الملائکة یقبضون الأرواح... فتتوفّاهم الملائکة و یتوفّاهم ملک الموت من الملائکة مع ما یقبض هو و یتوفّاه اللّه عزّوجلّ من ملک الموت;[۲] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ: «اللّه یتوفّى الأنفس حین موتها» سؤال شد، حضرت فرمود: خداوند - تبارک و تعالى - براى ملک الموت دستیارانى از ملائکه قرار داده که ارواح را قبض مى کنند... پس آنها را ملائکه دریافت مى کنند و ملک الموت ارواح را از ملائکه دریافت مى کند و به همراه ارواحى که خودش قبض نموده، ضمیمه مى نماید و خداوند از ملک الموت تمامى ارواح را دریافت مى کند».
موضوعات مرتبط
- اجل: اجل مسمى ۱۲
- انسان: ابعاد انسان ۵; اجل انسان ۱۲; حقیقت انسان ۳، ۴; محدودیت عمر انسان ۱۲
- بدن: حقیقت بدن ۵
- بیدارى: آثار بیدارى ۱۱; بیدارى از آیات خدا ۱۵; حقیقت بیدارى ۱۴، ۱۸; منشأ بیدارى ۱۳; نقش بیدارى ۱۵
- تشبیهات قرآن: تشبیه به مرگ ۷; تشبیه خواب ۷
- تفکر: آثار تفکر ۱۷
- توحید: توحید افعالى ۲
- حقایق: ابزار درک حقایق ۱۷
- حیات: حیات از آیات خدا ۱۵; نقش حیات ۱۵
- خدا: آثار اذن خدا ۱۸; آثار تدبیر خدا ۱۳; اختصاصات خدا ۲; افعال خدا ۱; مقدرات خدا ۱۰; نشانه هاى قدرت خدا ۱۵
- خواب: آثار خواب ۶; حقیقت خواب ۷، ۱۴، ۱۸; خواب از آیات خدا ۱۵; منشأ خواب ۱۳; نقش خواب ۱۵
- روح: استحاله بازگشت روح ۹; بازگشت روح ۱۴، ۱۸; بقاى روح ۸; حقیقت روح ۵; زمینه بازگشت روح ۱۱; قابض روح ۱، ۲; مفارقت روح ۵، ۶، ۱۴، ۱۸; نقش روح ۳
- زندگى: منشأ زندگى ۱۳
- عزرائیل: نقش عزرائیل ۲، ۱۹
- علما: علما و قرآن ۱۶
- قرآن: استفاده از قرآن ۱۶; تشبیهات قرآن ۷
- کارگزاران خدا : ۲
- متفکران: متفکران و قرآن ۱۶
- مردگان: احیاى مردگان ۹
- مرگ: آثار مرگ ۴، ۵; حتمیت مرگ ۱۰; مرگ از آیات خدا ۱۵; منشأ مرگ ۱، ۲، ۱۳; نقش مرگ ۱۵
- ملائکه: ملائکه مرگ ۲، ۱۹