الواقعة ١٧
ترجمه
الواقعة ١٦ | آیه ١٧ | الواقعة ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وِلْدانٌ»: جمع وَلَد، پسرکان. نوجوانان (نگا: طور / ). «مُخَلَّدُونَ»: جمع مُخَلَّد، همیشه ماندگار و پیوسته نوجوان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه
- موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند
- مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان
- وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين
- دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت
- مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند
- اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند
- پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت
- توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19»
بر گردشان پسرانى هميشه نوجوان به خدمت مىگردند. با جامها و آبريزها و ظرفهايى از (شراب و نوشيدنىهاى گورا و) روان (پذيرايى مىنمايند). از آن نوشيدنىها نه سردرد مىگيرند و نه مست مىشوند.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 422
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17»
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ: طواف كنند و دور گردند بر ايشان براى خدمت. وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ: كودكان جاويد مانندگان بر هيئت كودكى با كمال طراوت و ظرافت و صباحت كه هرگز از اين حالت متغير نشوند، چه خدمت صغاير زيباتر است از خدمت كبائر. از سعيد بن جبير منقول است كه مخلد از «خلد» مشتق است، يعنى ولدان آراستگان باشند به گوشوارهاى زرين. و اين ولدان در بهشت مخلوق شدهاند براى خدمت بهشتيان.
و از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است كه اينها اولادان اهل دنيا باشند كه ايشان را حسنات نيست تا به آن مثاب شوند، و سيئات نيست تا بر آن معاقب شوند «1».
از سلمان «رضوان اللّه عليه» نقل شده كه ايشان اطفال مشركانند كه به خدمت اهل بهشت نامزد باشند «2».
و در حديث هم وارد شده كه «اولاد الكفّار خدّام اهل الجنّة» «3».
«1» منهج الصادقين ج 9 ص 149.
«2» مدرك ياد شده.
«3» مدرك ياد شده.
جلد 12 - صفحه 455
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19» وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21»
وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً «25» إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26»
ترجمه
ميگردند گرد ايشان كودكانى كه هميشه بحال خوبى باقى هستند
با قدحها و تنگهاى بلور دستهدار و جامى از شراب ناب
نه سر درد ميگيرند از آن و نه مست ميشوند
و ميوه از آنچه اختيار نمايند
و گوشت پرنده از آنچه ميل كنند
و زنانى سفيد پوست سياه چشم
چون مرواريد در صدف پنهان
بجهت پاداش در مقابل آنچه ميكردند
نميشنوند در آن سخن بيهوده و نه نسبت بگناهى را
مگر گفتار سلام سلام را.
جلد 5 صفحه 128
تفسير
مقرّبان درگاه الهى كه در آيات سابقه شروع به بيان احوالشان شد پيشخدمتهائى دارند كه براى انجام اوامر ايشان حاضر و در اطراف تختهاى مرصع آنان در گردشند و مستفاد از بعضى روايات آنست كه آنها اطفالى هستند از اهل دنيا كه ثواب و گناهى نداشتند و خداوند در بهشت آنها را خدمتگزاران مقرّبان درگاه فرموده براى آنكه خدمت آنها گواراتر است و آنها هميشه بحال طراوت و تازگى باقى ميباشند و قمّى ره مخلّدون را بمسوّرون تفسير فرموده يعنى داراى سوار و دستبند و در روايت نبوى باطفال مشركين مخصوص شدهاند و بعضى آنها را غلمان بهشتى دانستهاند و در هر حال اينها با ظرفهائى از قبيل قدحها و تنگهاى دستهدار برّاق و جامها نوشابه و شراب طهور بهشتى را كه نه خمار و دردسر ميآورد و نه مستى و زوال عقل سقايت مينمايند براى ايشان و هر نوع ميوهئى را كه خواسته باشند و هر قسم كباب جوجه و مرغى را كه مايل باشند فورا در دسترسشان قرار ميدهند و حاضر ميكنند نزدشان در قدحها و در آنجا براى ايشان زنان سفيد پوست دست نخورده آهوى چشمانى هستند كه در لطافت و صفاء و بكارت و بهاء مانند مرواريدهاى تازه از صدف بيرون آمدهاند و بالاتر از همه آنكه تمام اينها را مستحقند كه بايشان داده شوند بپاداش اعمال صالحه و براى تحصيل علم و معرفتى كه در دنيا نمودهاند و آنجا صحبت لغو و بيهوده و چرند و بىاساس بهيچ وجه وجود ندارد كه كسى بزند يا بشنود و همچنين دروغ و غيبت و فحش و افترا و تهمت آنجا نيست آنجا فقط سلام و تعارف و تحيّت و خير مقدم و مباركباد بسلامتى و دوام نعمت رواج است كه با يكديگر معمول ميدارند و كلمه سلاما مفعول قيلا يا بدل يا صفت آنست و تكرار آن براى اشاره بافشاء سلام و كثرت وقوع آن در خارج است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
عَلي سُرُرٍ مَوضُونَةٍ «15» مُتَّكِئِينَ عَلَيها مُتَقابِلِينَ «16» يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأسٍ مِن مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنها وَ لا يُنزِفُونَ «19»
بر سريرهايي منظم و مرتب تكيه ميدهند چنانچه سلاطين بر تخت سلطنت تكيه ميدهند چون اينکه سابقين که انبياء و اوصياء انبياء هستند سلاطين اهل بهشت هستند زيرا اهل بهشت كساني هستند که متابعت اينها را كردهاند و در تحت فرمان آنها بودند.
جلد 16 - صفحه 396
مُتَقابِلِينَ که با هم محشور هستند و مقابل يكديگر تكيه دادهاند آنها هم به درجات مختلفه چنانچه ميفرمايد: تِلكَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلي بَعضٍ بقره آيه 254.
يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ غلمانهاي بهشت در حضور آنها خدمتگزار هستند و در تحت اوامر و فرمانهاي آنها رفت و آمد دارند.
بِأَكوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأسٍ مِن مَعِينٍ اكواب قدحهاي سرباز اباريق تنگهاي شربت كأس ليوان معين يكي از اقسام مشروبات بهشت لا يُصَدَّعُونَ عَنها شرابيست هيچگونه صداع و كسالت و مرض و ضعفي ندارد.
وَ لا يُنزِفُونَ مستي و بيهوشي و ذهاب عقل ندارد مثل شراب دنيا نيست که هم توليد مرض ميكند و هم عقل را زايل ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 17)- سپس از دومین موهبت آنها سخن گفته، میفرماید: «نوجوانانی جاودان (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنان میگردند» و در خدمت آنها هستند (یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ).
نکات آیه
۱ - گردش پروانهوار جوانکان بهشتى پیرامون پیشتازان راه خدا (سابقون)، جهت خدمت گذارى به آنان در مجالس انس آنها (متّکین علیها متقبلین . یطوف علیهم ولدن مخلّدون)
۲ - جوانان خدمت گذار بهشتى، همواره جوان بوده و هرگز گرد پیرى بر رخسار آنان نمى نشیند. (یطوف علیهم ولدن مخلّدون)
۳ - خدمت گذاران پیشتازان راه خدا (سابقون)، در بهشت جوانانى آراسته و گوشواره بر گوش (یطوف علیهم ولدن مخلّدون) برخى احتمال داده اند که «مخلّدون» مشتق از «خُلْد» به معناى گوشواره باشد. بنابراین عبارت «ولدان مخلّدون»; یعنى، جوانانى که بر گوش آنها، گوشواره آویخته شده است.
روایات و احادیث
۴ - «[عن مجمع] إنّهم أولاد أهل الدنیا لم یکن لهم حسنات فیثابوا علیها و لا سیئات فیعاقبوا فأنزلوا هذه المنزلة. عن على(ع);[۱] از امام على(ع) درباره «ولدان مخلّدون» روایت شده که آنان فرزندان اهل دنیا هستند که حسناتى نداشتند تا به آنان ثواب داده شود و گناهى نداشتند که مورد عقاب قرار گیرند. پس آنان در این منزلت (خادمان اهل بهشت) قرار گرفته اند».
موضوعات مرتبط
- بهشت: پذیرایى در بهشت ۱; جوانى خدمتکاران بهشت ۲; خدمتکاران بهشت ۴; زینت خدمتکاران بهشت ۳; گوشواره خدمتکاران بهشت ۳; نقش خدمتکاران بهشت ۱
- پیشگامان: پذیرایى از پیشگامان ۱; خدمتکاران اخروى پیشگامان ۳
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۲۷; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۲۱۱، ح ۲۹.