المؤمنون ٩٩
ترجمه
المؤمنون ٩٨ | آیه ٩٩ | المؤمنون ١٠٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَتَّی»: حرف ابتدائیّه است. برخی آن را غائیه میدانند. «إِرْجِعُونِی»: مرا به دنیا برگردانید. علّت استعمال فعل جمع به جای فعل مفرد، یعنی (إِرْجِعُونِی) به جای (إِرْجِعْنِی)، محض تعظیم مخاطب است. حسّان بن ثابت میگوید: اَلا فَارْحَمُونِی یا إِلهَ محمّد فَأِنْ لَمْ أَکُنْ أَهْلاً فَأَنْتَ لَهُ أَهْلُ. برخی هم میگویند: (رَبّ) یاری طلبیدن از خدا، و (إِرْجِعُونی) خطاب به فرشتگان است. یا این که از شدّت خوف بارها (إِرْجِعْنِی) را تکرار کرده و پروردگار با جمع ضمیر، به تکرار این قول اشاره فرموده است. البتّه به درخواست ایشان وقعی نهاده نمیشود (نگا: انعام / و ، زمر / و ، منافقون / و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹۹ - ۱۱۸، سوره مومنون
- وصف حال مشركين در حال رويارو شدن با مرگ و تمناى بازگشت نمودن و عدم اجابت آن(قال ربّ ارجعون ...)
- معناى ((برزخ )) و مراد از: ((و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون ))
- مقصود از اينكه در قيامت حسب و نسبى در بين نيست و كسى ازحال ديگرى نمى پرسد
- توضيح اينكه اهل عذاب در مقام اعتراف و تقاضاى برگشت مى گويند: ((ربّنا غلبت علينا شقوتنا...))
- جواب رد خداوند به توبه و تقاضاى دوزخيان
- اشاره به برهانى براى مساءله بعث با بيان منزه بودن خداى ملك حق از انجام كار بيهوده و عبث .
- بحث روايتى
- پاره اى از روايات مربوط به برزخ و احوال آن
- در قيامت هر حسب و نسبى منقطع است جز حسب و نسب رسول اللّه (ص )
- روايتى ديگرى درباره بهشت و دوزخ و ساكنان آنها
نکات آیه
۱ - لحظه مرگ، لحظه پایان یافتن شرارت ها و حق ستیزى هاى کافران و ستمگران (حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون) «حتى» براى بیان غایت شرارت ها و ستمگرى هاى کافران است.
۲ - خدا، پروردگار انسان ها است. (قال ربّ)
۳ - مرگ، سرآغاز تحولى عمیق در سیر حیات و فرایند زندگى بشر (حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون)
۴ - روى آورى کافران به خدا، در آستانه مرگ (حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون)
۵ - قطع امید کافران از همه عوامل مادى و احساس بى پناهى کامل در هنگام مرگ (حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون)
۶ - ندامت کافران در هنگام مرگ و تمناى آنان از خدا، براى بازگشت به دنیا (حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون)
۷ - پى بردن انسان در هنگام مرگ، به دست اندرکارى عوامل و کارگزاران الهى (ملائکه) در مرگ و حیات او (حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون) کلمه «ارجعون» مى تواند خطاب به خداوند بوده و جمع آمدن آن از باب تعظیم باشد. هم چنین مى تواند بدان جهت باشد که انسان، در آن لحظه حضور ملائکه و کارآیى آنان را مشاهده مى کند و با التجا به خدا، از آنان مى خواهد که او را به دنیا بازگردانند.
۸ - «عن الصادق(ع)... إذا مات الکافر شیّعه سبعون ألفاً من الزبانیة إلى قبره و انّه لیناشد حاملیه بصوت یسمعه کلّ شىء إلاّ الثقلان ... و یقول: «رّب ارجعون لعلّى أعمل صالحاً فیما ترکت »فتجیبه الزبانیة کلاَّ إنّها کلمة أنت قائلها; از امام صادق(ع) روایت شده است : هنگامى که کافرى مى میرد، هفتاد هزار فرشته عذاب او را به سوى قبرش مى برند و آن کافر با صداى بلند - که تمام موجودات غیر از انس و جن مى شنوند - تشییع کنندگان را قسم مى دهد ...و مى گوید: «ربّ ارجعون لعلّى أعمل صالحاً فیما ترکت». پس فرشتگان عذاب به او جواب مى دهند: هرگز! این کلامى است که تو گوینده آنى». ۱- أمالى صدوق، ص ۲۳۹، ح ۱۲، مجلس ۴۸; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۵۲، ح ۱۱۸.
موضوعات مرتبط
- آرزو: آرزوى بازگشت به دنیا ۶، ۸
- انسان: تحولات زندگى انسان ۳; مربى انسان ها ۲
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۲
- حیات: عوامل حیات ۷
- خدا: ربوبیت خدا ۲
- ظالمان : آثار مرگ ظالمان ۱; پایان حق ستیزى ظالمان ۱
- کارگزاران خدا ۷:
- کافران : آثار مرگ کافران ۱; آرزوى کافران ۶، ۸; احتضار کافران ۴، ۵، ۶; بى پناهى کافران ۵; پایان حق ستیزى کافران ۱; پشیمانى کافران ۶; تنبه کافران ۴; مرگ کافران ۸; یأس کافران ۵
- مرگ: ظهور حقایق هنگام مرگ ۷; عوامل مرگ ۷; نقش مرگ ۱، ۳، ۷
- ملائکه: نقش ملائکه ۷