الطلاق ١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید [= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند]، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانه‌هایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمی‌دانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!

اى پيامبر! چون زنان را طلاق دهيد، آنها را به وقت عده‌شان [پس از پاك شدن از حيض‌] طلاق دهيد و حساب عده را نگه داريد و از خدا، پروردگارتان بترسيد. آنها را [در دوران عده‌] از خانه‌هايشان بيرون نكنيد و [آنها هم‌] بيرون نروند، مگر آن كه مرتكب كار زشت آشكار
اى پيامبر، چون زنان را طلاق گوييد، در [زمان‌بندى‌] عدّه آنان طلاقشان گوييد و حساب آن عدّه را نگه داريد، و از خدا، پروردگارتان بترسيد. آنان را از خانه‌هايشان بيرون مكنيد، و بيرون نروند مگر آنكه مرتكب كار زشت آشكارى شده باشند. اين است احكام الهى. و هر كس از مقررات خدا [پاى‌] فراتر نهد، قطعاً به خودش ستم كرده است. نمى‌دانى، شايد خدا پس از اين، پيشامدى پديد آورد.
الا ای پیغمبر گرامی (امت را بگو) هر گاه زنان را طلاق دهید به وقت عدّه آنها (یعنی در زمان پاکی از خون حیض که در آن پاکی هم نزدیکی با آنها نکرده‌اید) طلاق دهید و زمان عدّه را (مدت سه پاکی) بشمارید، و از خدا که آفریننده شماست بترسید. و آن زنان را (تا در عدّه‌اند) از خانه بیرون مکنید و آنان نیز (بدون ضرورت) بیرون نروند مگر آنکه کار زشتی آشکار مرتکب شوند. و این احکام حدود شرع خداست و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده است. تو ندانی شاید خدا (پس از طلاق) کاری از نو پدید آرد (یعنی میل رجوع در شما حادث گرداند).
ای پیامبر! زمانی که خواستید زنان را طلاق دهید، آنان را در زمان عدّه [آن زمانی که از عادت پاک شده و با همسر آمیزش نکرده باشند] طلاق دهید و حساب عدّه را نگه دارید، و از خدا پروردگارتان پروا کنید، و آنان را [در مدتی که عدّه خود را می گذرانند] از خانه هایشان بیرون مکنید، و آنان هم [در مدت عدّه] بیرون نروند مگر اینکه مرتکب عمل زشت آشکاری شوند [که در آن صورت بیرون کردنشان از خانه بی مانع است]. این حدود خداست؛ و هر که از حدود تجاوز کند، یقیناً به خودش ستم ورزیده است. تو نمی دانی شاید خدا پس از این [در عده طلاق،] کاری پدید آورد [تا وسیله صلح و سازشی میان آنان شود.]
اى پيامبر، اگر زنان را طلاق مى‌دهيد به وقت عده طلاقشان دهيد. و شمار عده را نگه داريد. و از خداى يكتا پروردگارتان بترسيد. و آنان را از خانه‌هايشان بيرون مكنيد. و از خانه بيرون نروند مگر آنكه به آشكارا مرتكب كارى زشت شوند. اينها احكام خداوند است، و هر كه از آن تجاوز كند به خود ستم كرده است. تو چه دانى، شايد خدا از اين پس امرى تازه پديد آورد.
ای پیامبر، چون خواهید زنان را طلاق گویید، از هنگامی که عده‌شان آغاز تواند شد [طهر غیر مواقعه‌]، طلاق دهید، و حساب عده را نگه دارید، و از خداوند، پروردگارتان، پروا کنید، آنان را از خانه‌هایشان بیرون مکنید، و خودشان هم بیرون نروند، مگر آنکه مرتکب کار ناشایست آشکاری شوند، و این احکام الهی است و هر کس از [حد و مرز] احکام الهی تجاوز کند، به راستی در حق خود ستم روا داشته است، ندانی باشد که خداوند بعد از این کاری تازه پدید آورد
اى پيامبر، چون خواهيد زنان را طلاق دهيد پس آنان را به هنگام عدّه ايشان طلاق دهيد و شمار عدّه را نگاه داريد، و از خداى، پروردگارتان، پروا كنيد و آنان را از خانه هاشان بيرون مكنيد و [آنها هم‌] بيرون نروند مگر آنكه كار زشت آشكارى كرده باشند. و اين مرزهاى- احكام- خداست و هر كه از مرزهاى خدا درگذرد براستى به خود ستم كرده است. تو- اى طلاق‌دهنده- چه دانى، شايد خداوند پس از اين كارى پديد آرد.
ای پیغمبر! وقتی که خواستید زنان را طلاق دهید، آنان را در وقت فرا رسیدن عدّه (یعنی آغاز پاک شدن زن از عادت ماهیانه‌ای که شوهرش در آن با او نزدیکی نکرده باشد) طلاق دهید، و حساب عدّه را نگاه دارید (و دقیقاً ملاحظه کنید که زن سه بار ایّام پاکی خود از حیض را به پایان رساند، تا نژادها آمیزه‌ی یکدیگر نشود)، و از خدا که پروردگار شما است بترسید و پرهیزگاری کنید (و اوامر و نواهی او را به کار بندید، به ویژه در طلاق و نگهداری زمان عدّه). زنان را (بعد از طلاق، در مدّت عدّه) از خانه‌هایشان بیرون نکنید، و زنان هم (تا پایان عدّه، از منازل شوهرانشان) بیرون نروند. مگر این که زنان کار زشت و پلشت آشکاری (همچون زنا و فحّاشی و ناسازگاری طاقت فرسا با شوهران یا اهل خانواده) انجام دهند (که ادامه‌ی حضور ایشان در منازل، باعث مشکلات بیشتر گردد). اینها قوانین و مقرّرات الهی است، و هرکس از قوانین و مقرّرات الهی پا فراتر نهد و تجاوز کند، به خویشتن ستم می‌کند. (چرا که خود را در معرض خشم خدا قرار می‌دهد و به سعادت خویش لطمه می‌زند). تو نمی‌دانی، چه بسا خداوند بعد از این حادثه، وضع تازه‌ای پیش آورد (و ماندن زن در خانه زمینه‌ساز پشیمانی شوهر و همسر و رجوع آنان به یکدیگر گردد، و ابرهای تیره و تار کینه و کدورت از آسمان زندگی ایشان به دور رود، و مهر و محبّت فضای سینه‌ها را لبریز کند، و فرزندان از دامن عطوفت مادری بی‌بهره نمانند).
هان ای پیامبر برجسته! چون زنان را طلاق گویید، پس از (زمان‌بندی) عدّه‌ی آنان طلاقشان گویید و حساب عدّه را نگه دارید. و خدا - پروردگارتان - را پروا بدارید. آنان را از خانه‌هاشان بیرون مرانید و آنها هم از خانه‌هاشان بیرون نروند، مگر آنکه مرتکب فحشایی آشکارگر گردند. و این است مرزبندی‌های الهی و هر کس از مرزهای خدا پای فراتر نهد، بی‌چون به خودش ستم کرده. نمی‌دانی، شاید خدا پس از این، جریانی (خوشایند) پدید آورد.
ای پیمبر هر گاه طلاق گفتید زنان را پس طلاقشان گوئید برای عدّه آنان و بشمرید عدّه را و بترسید خدا را پروردگار خویش برونشان نرانید از خانه‌های خویش و برون نروند مگر آنکه بیارند فحشائی آشکار و این است مرزهای خدا و آنکه بگذرد از مرزهای خدا همانا ستم کرده است خویش را ندانی شاید خدا پدید آرد پس از این کاری را


سوره الطلاق آیه ١ الطلاق ٢
سوره : سوره الطلاق
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِذَا طَلَّقْتُمْ»: وقتی که خواستید طلاق دهید. مثل إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ ... (نگا: نحل / ). مخاطب در آیه پیغمبر است و مراد امت او. این خطاب بیانگر اهمّیّت مسأله است. «لِعِدَّتِهِنَّ»: وقت فرا رسیدن عدّه ایشان، حرف (ل) به معنی (عِندَ) است (نگا: إسراء / ). منظور این است که باید صیغه طلاق در زمانی اجرا شود که زن از عادت ماهیانه پاک شده، و شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد. «أَحْصُوا الْعِدَّةَ»: زمان عِدّه را نگهدارید و دقیقاً محاسبه کنید. یعنی باید سه بار ایّام پاکی خود ازحیض را به پایان رساند (نگا: بقره / . «لا یَخْرُجْنَ»: زنان جائز نیست از منزل بیرون بروند مگر با رضایت طرفین.. «تِلْکَ حُدُودُ اللهِ»: این بخش اشاره بدین است که باید مسلمانان در طلاق که مبغوض‌ترین حلال در نزد خدا است، قوانین الهی را مراعات کنند. زن را یا طلاق ندهند، و یا اگر ناچار به طلاق شدند، احکام این آیه را رعایت بکنند. متأسّفانه امروز به طلاق قرآنی کمترین اعتنائی نمی‌شود!!! تنها طلاق بِدعی در مدّ نظر است، و کُلُّ بِدْعَةٍ ضَلالَةٌ.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - نظارت بر حسن اجراى حدود الهى، از وظایف پیامبر(ص) و رهبر جامعه اسلامى (یأیّها النبىّ إذا طلّقتم النساء ... تلک حدود اللّه) مخاطب قرار گرفتن شخص پیامبر(ص) در آغازِ سوره و آیات مربوط به احکام طلاق و حدود الهى - با آن که این احکام و حدود مربوط به همه مسلمانان است - مى تواند بیانگر برداشت یاد شده باشد.

۲ - مشروعیت طلاق، در شریعت اسلام (إذا طلّقتم النساء)

۳ - لزوم اجراى صیغه طلاق در زمان عدّه زن (زمانى که زن از عادت ماهانه پاک شده و با شوهرش درنیامیخته است.) (إذا طلّقتم النساء فطلّقوهنّ لعدّتهنّ) «لام» در «لعدّتهنّ» معادل «عند» است; یعنى، «فطلّقوهنّ عند عدّتهنّ» (نظیر «أقیموا الصلاة لدلوک الشمس»; یعنى «عند دلوک الشمس).

۴ - لزوم نگه دارى عدّه طلاق و شمارش دقیق آن (فطلّقوهنّ لعدّتهنّ و أحصوا العدّة)

۵ - دقت در شمارش عدّه، از امور مهم در مسأله طلاق (فطلّقوهنّ لعدّتهنّ و أحصوا العدّة) مطلب یاد شده، از توصیه به شمارش دقیق عدّه - پس از فرمان به نگه دارى عدّه (فطلقوهنّ لعدّتهنّ) - به دست مى آید.

۶ - توصیه خداوند به مردان و همسرانشان، مبنى بر رعایت تقوا و خداپرستى در مسائل مربوط به طلاق (إذا طلّقتم النساء ... و اتّقوا اللّه ربّکم)

۷ - نقش سازنده خداترسى و تقواپیشگى، در تضمین حقوق همسران و رفع اختلاف هاى آنان (إذا طلّقتم النساء ...و اتّقوا اللّه ربّکم) مطلب یاد شده، از توصیه خداوند به تقواپیشگى در بیان اولین حکم مربوط به طلاق استفاده مى شود.

۸ - ایمان به ربوبیت الهى، مقتضى تقواپیشگى و خداترسى است. (و اتّقوا اللّه ربّکم)

۹ - رعایت تقواى الهى، موجب تربیت و کمال آدمى است. (و اتّقوا اللّه ربّکم) «ربّ» به معناى تربیت کردن است و تربیت ایجاد حالتى در شىء پس از حالت قبل است تا آن گاه که به حد تمام و کمال برسد(مفردات راغب). بنابراین توصیه به تقوا و نیز توصیف خداوند به «ربّ» بودن، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

۱۰ - مردان، حق ندارند زنان مطلّقه خود را در ایّام عدّه، از خانه هایشان بیرون کنند. (لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ) انتساب خانه ها به زنان (بیوتهنّ) گویاى این نکته است که زنان مطلّقه، باید در همان منازلى زندگى کنند که پیش از اقدام به طلاق در آن جا بوده اند.

۱۱ - محل سکونت زنان مطلّقه در ایّام عدّه، همان محل پیش از طلاق است و مردان حق ندارند آن را تغییر دهند. (لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ)

۱۲ - زنان مطلّقه، حق ندارند در ایّام عدّه از خانه هایشان بیرون بروند. (و لایخرجن)

۱۳ - مردان، مى توانند زنان مطلّقه خود را در صورت ارتکاب عملى بسیار زشت و روشن (مانند زنا و...) از خانه هاى خویش بیرون کنند. (و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفحشة مبیّنة) به هر عمل و گناهى که زشتى آن شدید و بزرگ باشد، «فاحشه» اطلاق مى شود; مانند زنا در مورد زنان (برگفته از قاموس المحیط و مفردات راغب).

۱۴ - ارتکاب عمل بسیار زشت و آشکار از سوى زنان مطلّقه، موجب سلب حق مسکن آنان از عهده همسران است. (و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفحشة مبیّنة)

۱۵ - احکام مربوط به زنان مطلّقه، از حدود الهى است. (تلک حدود اللّه)

۱۶ - تجاوز از حدود الهى و مرزهاى دینى، ظلم به نفس است. (و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه)

۱۷ - ضرر و زیان عمل نکردن به احکام الهى و شکستن مرزهاى دینى، به خود متجاوزان بازمى گردد. (و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه)

۱۸ - رعایت نکردن احکام و حدود الهى درباره طلاق از سوى همسران، ظلم به نفس و زیان رساندن به خویشتن است. (فطلّقوهنّ لعدّتهنّ ... و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه)

۱۹ - فراهم شدن فرصت هاى مناسب براى حل مشکل طلاق و زمینه هاى رجوع مردان به زنان مطلّقه خویش، فلسفه تعیین عدّه طلاق (فطلّقوهنّ لعدّتهنّ ... لاتدرى لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمرًا) طبق نظر مفسران، ذیل آیه شریفه (لاتدرى لعلّ اللّه...) اشاره به نگه داشتن عدّه براى طلاق دارد که شاید خداوند در مدت نگه دارى عدّه، جریانى (مانند آن که طلاق دهنده پشیمان شود و بخواهد رجوع کند) پدید آورد تا مشکل طلاق حل گردد.

۲۰ - بشارت و امید دادن خداوند به همسران مؤمن، مبنى بر پایان یافتن مناقشات آنان و پدید آمدن زمینه هاى رجوع و بازگشت آنها به زندگى مشترک خویش در ایّام عدّه (فطلّقوهنّ لعدّتهنّ ... لاتدرى لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمرًا) برداشت یاد شده، از آن جا است که ذیل آیه شریفه، درصدد دلدارى به همسران و ایجاد امید در جان و روح آنان است.

۲۱ - گذشت زمان، روشنگر برخى از حقایق و حل کننده بعضى از مشکلات ناپیدا براى بشر (فطلّقوهنّ لعدّتهنّ ... لاتدرى لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمرًا) برداشت یاد شده، از آن جا است که در فرصت عدّه، حقایقى همچون بدى ها و ضررهاى جدایى و تنهازیستى روشن مى شود و نیز همسران به عیب هاى خویش پى مى برند و همین موجب رجوع و بازگشت به زندگى مشترک و حل مشکل طلاق گردد.

روایات و احادیث

۲۲ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «فطلّقوهنّ لعدّتهنّ» و العدّة الطُّهر من الحیض...;[۱] از امام باقر(ع) درباره سخن خدا «فطلّقوهنّ لعدّتهنّ» روایت شده که مراد از عدّه، پاکى از حیض است».

۲۳ - «عن النبىّ(ص) «فطلّقوهنّ لعدّتهنّ» قال: طاهراً من غیر جماع;[۲] از پیامبر(ص) درباره «فطلّقوهنّ لعدّتهنّ» روایت شده که فرمود: [زن باید در حالى طلاق داده شود] که از حیض پاک شده باشد; بدون این که در آن پاکى، آمیزشى صورت گرفته باشد».

۲۴ - «عن سعدبن أبى خَلَف قال: سألت أباالحسن موسى بن جعفر(ع): ...ألیس اللّه عزّوجلّ یقول: «لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن» قال: فقال إنّما عنى بذلک الّتى تطلّق تطیقة بعد تطلیقة فتلک الّتى لاتَخرُج و لاتُخرَج حتّى تطلق الثالثة فإذا طلقت الثالثة فقد بانت منه و لانفقة لها، و المرأة الّتى یطلّقها الرجل تطلیقة ثمّ یدعها حتّى یخلوا أجلها فهذا أیضاً یقعد فى منزل زوجها و لها النفقة و السکنى حتّى تنقضى عدّتها;[۳] سعدبن ابى خلف گوید: از امام کاظم(ع) پرسیدم...[و ]گفتم: آیا خداوند عزّوجلّ نفرموده: «لاتخرجوهنّ و لایخرجن» حضرت فرمود: خداوند [دراین دستور]زنى را قصد کرده که دو بار [به طلاق رجعى] طلاق داده مى شود. این زن [نباید در زمان عدّه] از خانه خارج شود و نباید شوهر او را خارج کند تا این که طلاق سوم واقع شود. پس آن گاه که براى بار سوّم، طلاق داده شد از شوهر جدا مى شود و براى او نفقه نیست. و زنى که شوهر او یک بار طلاق داده و او را رها نموده تا این که عدّه اش تمام شود، او نیز در منزل شوهرش مى نشیند [و نباید خارج شود] و حق نفقه و سکنى دارد تا عدّه اش تمام شود».

۲۵ - «عن سماعة بن مهران، قال: سألته عن المطلّقة أین تعتد؟ قال فى بیتهالاتخرج و ان ارادت زیارة خرجت بعد نصف اللیل و لاتخرج نهاراً و لیس لها أن تحجّ حتّى تنقض عدّتها;[۴] سماعة بن مهران گوید: از امام [صادق(ع)] پرسیدم: زنى که طلاق داده شده در کجا عدّه نگه دارد (عدّه خود را در کجا بگذارد)؟ فرمود: در خانه اش و از آن خارج نشود، و اگر قصد زیارتى (دیدارى) را داشت، بعد از نیمه شب خارج گردد و روز بیرون نرود. و براى او جایز نیست حج به جا آورد، تا این که عدّه او تمام شود».

۲۶ - «و سئل الصادق(ع) عن قول اللّه عزّوجلّ: «و اتقوا اللّه ربّکم لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشة مبیّنة» قال: إلاّ أن تزنى فتخرج و یقام علیها الحدّ;[۵] از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ: «...لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ الاّ أن یأتین بفاحشة مبیّنة» سؤال شد فرمود: [زن در عدّه طلاق رجعى نباید از خانه خارج شود] مگر این که مرتکب زنا شود. در این صورت او را از خانه بیرون مى برند و بر او حد جارى مى گردد».

۲۷ - «عن الرضا(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشة مبیّنة» قال: أذاها لأهل الرجل و سوء خلقها;[۶] از امام رضا(ع) درباره سخن خداوندعزّوجلّ «لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشة مبیّنة» روایت شده که فرمود: [مراد از فاحشه مبیّنه] آزار دادن زن به خانواده شوهر و بد خلقى او است».

۲۸ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: المطلّقة تکتحل و تختضب و تطیب و تلبس ما شاءت من الثیاب لأنّ اللّه عزّوجلّ یقول: «لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمراً» لعلّها أن تقع فى نفسه فیراجعها;[۷] از امام صادق(ع) روایت شده: زن مطلّقه [رجعى ]خوب است سرمه کشد و خضاب کند و خود را خوشبو نماید و آنچه دوست دارد، از لباس ها بپوشد; چون خداى عزّوجلّ فرمود است: «لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمراً». شاید آن زن در دل شوهرش [محبوب] واقع شود و شوهر به او رجوع کند».

موضوعات مرتبط

  • احکام :۲، ۳، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۲۴، ۲۵، ۲۶ فلسفه احکام ۲، ۳، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۲۴، ۲۵، ۱۹ ۲۶
  • ایمان: آثار ایمان به خدا ۸
  • تقوا: آثار تقوا ۷، ۹; توصیه به تقوا ۶; زمینه تقوا ۸
  • تکامل: عوامل تکامل ۹
  • حدودخدا :۱۵ آثار تجاوز از حدودخدا ۱۷ ۱۵; تجاوز از حدودخدا ۱۶ ۱۵، ۱۸; نظارت بر اجراى حدودخدا ۱ ۱۵
  • حقایق: زمینه تبیین حقایق ۲۱
  • حقوق: حق مسکن ۲۴
  • خانواده: زمینه حل اختلاف خانوادگى ۷، ۲۰
  • خدا: بشارتهاى خدا ۲۰; توصیه هاى خدا ۶
  • خود: زمینه ظلم به خود ۱۶; زیان به خود ۱۷; ظلم به خود ۱۸
  • رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۱
  • زمان: نقش زمان ۲۱
  • شوهر: آثار اذیت خانواده شوهر ۲۷; اختیارات شوهر ۱۳; توصیه به شوهر ۶; مسؤولیت شوهر ۱۰، ۱۱
  • طلاق: احکام سه طلاق ۲۴; احکام طلاق ۲، ۱۳، ۱۵; احکام طلاق رجعى ۱۹، ۲۴; احکام عده طلاق ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶; تقوا در طلاق ۶; شرایط طلاق ۳، ۲۲، ۲۳; شمارش عده طلاق ۴، ۵; فلسفه عده طلاق۱۹، ۲۰، ۲۸; مراد از عده طلاق ۲۲
  • طهر: طهر غیر مواقع ۲۳
  • محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۱
  • مشکلات: زمینه رفع مشکلات ۲۱
  • مطلقه: آثار بداخلاقى مطلقه ۲۷; آثار زناى مطلقه ۱۳; آثار عمل ناپسند مطلقه ۱۳، ۱۴; اخراج مطلقه از خانه ۱۳، ۲۴، ۲۶، ۲۷; تجاوز به حقوق مطلقه ۱۸; حد زناى مطلقه۲۶; حقوق مطلقه ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۲۴; خروج مطلقه از خانه ۱۲، ۲۴، ۲۵; رجوع به مطلقه ۲۸; زمینه رجوع به مطلقه۱۹; زمینه سلب حقوق مطلقه ۱۴; زینت مطلقه ۲۸; مسؤولیت مطلقه ۱۲; مسکن مطلقه ۱۰، ۱۱، ۱۴; نفقه مطلقه۲۴
  • همسر: بشارت به همسر مؤمن ۲۰; تأمین حقوق همسر ۷; توصیه به همسر ۶

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۷۳; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۴۷، ح ۴.
  2. الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۱۹۰.
  3. کافى، ج ۶، ص ۹۰، ح ۵; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۵۰- ، ح ۱۴.
  4. کافى، ج ۶، ص ۹۰، ح ۳; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۵۰- ، ح ۱۵.
  5. من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۲۲، ح ۱۰; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۵۰، ح ۱۶.
  6. کافى، ج ۶، ص ۹۷، ح ۱; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۵۰- ، ح ۱۷.
  7. کافى، ج ۶، ص ۹۲، ح ۱۴; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۵۲- ، ح ۲۴.