الأنبياء ٢٣
ترجمه
الأنبياء ٢٢ | آیه ٢٣ | الأنبياء ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا یُسْأَلُ ...»: پرسیده نمیشود. اعتراض گرفته نمیشود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ... (۲) قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِ... (۰) قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِ... (۰)
وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي... (۰) عَمَّا کَانُوا يَعْمَلُونَ (۰) وَ کَذٰلِکَ أَنْزَلْنَاهُ آيَاتٍ... (۰) فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء
- استدلال بر حقيقت معاد و حقانيت دعوت پيامبر(صلى الله عليه و آله )
- آفرينش آسمان و زمين عبث و به انگيزه لهو و لعب نبوده است
- بيان ملازمه بين لهو و لعب نبودن خلقت زمين و آسمان با حقانيت معاد و نبوت
- وجوهى كه مفسرين در معناى آيه :((لو اردنا ان نتخذ لهوا لا تخذناه من لدنا(( گفته اند
- توضيح معنى و مفاد آيه : ((بلنقذف بالحق على الباطل ...(( و اشاراتى درباره حق وباطل
- سنت جارى الهى درباره حق و باطل در جهان
- حال مقربان درگاه الهى (استغراق در عبوديت و استمرار در عبادت ) از آثار مالكيت مطلقه الهى است
- اشاره به معتقد بودن بت پرستان به واجب الوجود، و مورد اختلاف آنان باموحدين
- تقرير و توضيح استدلال بر نفى وجود آلهه جز خدا، در جمله :((لو كان فيهما آلهة الاالله لفسدتا(( و پاسخ به دو شبهه
- بررسى وجوهى كه مفسرين در معناى (لا يسئل عمايفعل و هم يسئلون ) گفته اند
- اختيار اين وجه كه عدم سؤ ال ناشى از مالكيت مطلقه خداوند است
- گفتارى فلسفى و قرآنى پيرامون حكمت خداى تعالى و اينكه افعال او داراى مصلحت است
- معناى حكمت و مصلحت در افعال انسان
- افعال خداوند عين حكمت و مصلحت است لذا مورد سئوال واقع نمى شود
- قول خداوند و فعل او يكى است
- مطالبه ((برهان (( از مشركين در مقابل قرآن و كتب آسمانى پيشين
- بيان حال و وصف ملائكه ، كه نه آلهه بل عباد مكرمون خدايند
- اراده و عمل ملائكه تابع اراده خداوند است
- تقرير برهانى بر توحيد خداى تعالى در ربوبيت و تدبير
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته مربوط به : قذف به حق برباطل ، وصف ملائكه ، استدلال بر نفى آلهه و...)
- وصف ملائكه از زبان مبارك اميرالمؤ منين (ع ) در نهج البلاغه
- حديث پرمعنائى از پيامبر اكرم (ص ) درباره افعال خداوند و حكمتها و مصالح
- رواياتى درباره شفاعت در قيامت در ذيل (و لا يشفعون الا لمن ارتضى )
نکات آیه
۱- خداوند، نسبت به افعال خود در برابر هیچ کس مسؤول نیست و کسى بر او حقى ندارد. (لایسل عمّا یفعل ) مقصود از «سؤال» در جمله «لایسئل...» - به قرینه جمله «و هم یسئلون» - پرسش از فلسفه و چرایى اعمال و رفتار است. این نکته مى رساند که خداوند در برابر کسى مسؤول نیست تا از چرایى اعمال او سؤال و بازخواهى شود و نیز کسى بر خداوند حقى ندارد تا با او در باره حق خود سخن بگوید.
۲- تمامى افعال خداوند، حکیمانه، شایسته و مطابق با حق است. (لایسل عمّا یفعل ) مورد سؤال قرار نگرفتن خداوند، ممکن است به این خاطر باشد که تمامى افعال او شایسته، حکیمانه و مطابق با حق است و جایى براى سؤال و بازخواست وجود ندارد; زیرا سؤال از چرایى اعمال کسى روا است که او خطاکار باشد و یا احتمال خطا از او ممکن باشد و خداوند چنین نیست.
۳- ناشایست بودن چون و چراکردن و ایراد به افعال خداوند (لایسئل عمّا یفعل ) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که جمله «لایسئل عمّا یفعل» خبر در مقام انشا باشد; یعنى، نباید از چرایى افعال خداوند پرسید و خرده گرفت.
۴- ناسازگارى مقام الوهیت با محاسبه و بازخواست شدن (فسبحن اللّه... لایسئل عمّا یفعل و هم یسئلون )
۵ - خدایان پندارى مشرکان (مقربان و فرشتگان) خود مورد محاسبه و بازخواست قرار خواهند گرفت. (لایسئل عمّا یفعل و هم یسئلون ) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که ضمیر «هم» به «من عنده» بازگردد; که از آنان به مقربان درگاه الهى و مصداق بارز آن «فرشتگان» تعبیر مى شود.
۶- تمامى مخلوقات با شعور جهان، موجوداتى مسؤول و مورد بازپرسى خداوند (و هم یسئلون ) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که مرجع ضمیر «هم» «مَن» در «من فى السماوات» باشد.
موضوعات مرتبط
- الوهیت: آثار الوهیت ۴
- پرسش: موانع پرسش ۴
- خدا: اختصاصات خدا ۱;حقانیت افعال خدا ۲; حق بر خدا ۱;رد تکلیف بر خدا ۱; ناپسندى پرسش از خدا ۳; ناپسندى اعتراض به خدا ۳
- معبودان باطل: حسابرسى از معبودان باطل ۵
- مقربان: حسابرسى از مقربان ۵
- ملائکه: حسابرسى از ملائکه ۵
- موجودات: حسابرسى از موجودات با شعور ۶; موجودات با شعور ۶