الكهف ٩٥
ترجمه
الكهف ٩٤ | آیه ٩٥ | الكهف ٩٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَکَّنِّی»: دستیابی و دسترسیم داده است. قدرت و توانائیم بخشیده است. «رَدْماً»: سدّ محکّم و نیرومند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۳ -۱۰۲، سوره كهف
- معناى ((عين حمئة (( وبيان موقعيت جغرافيائى آن
- ظالمان را عذاب مى كنيم ومؤ منان صالح العمل را جزاى حسنى است
- ساختن سد به وسيله ذوالقرنين
- بكار بردن قطعه هاى آهن در ساختن سدى محكم توسط ذوالقرنين
- وجوهى كه در بيان مراد آيه شريفه : ((افحسب الذين كفروا ان يتخذوا عبادى من دونىاولياء...(( گفته شده است
- بحث روايتى
- اختلافاتى كه جهاد متعدد در روايات مربوط به ذوالقرنين وجود دارد
- دوروايت اميرالمؤ منين على (ع ) درباره ذوالقرنين
- حديثى از امام صادق (ع ) درباره آفتاب وطلوع وغروب آن
- رواياتى در ذيلبرخى جملات آيات راجع به ذوالقرنين
- بحثى قرآنى وتاريخى پيرامون داستان ذوالقرنين در چندفصل
- ۱ - داستان ذوالقرنين در قرآن
- ۲ - داستان ذوالقرنين وسد وياجوج وماجوج از نظر تاريخ
- ۳- ذوالقرنين كيست وسدش كجا است ؟ اقوال مختلف در اين باره
- نظر بعضى كه ذوالقرنين را همان اسكندر مقدونى دانسته اند وردّ آن
- نظر جمعى از مورخين كه ذوالقرنين را مردى عرب از ملوك يمن دانسته اند
- سخن بعضى در اثبات اينكه ذوالقرنين ، كورش ، پادشاه هخامنشى ايران ، وياءجوجوماءجوج ، اقدام مغول بوده اند
- بحث مفسرين ومورخين پيرامون قوم ياءجوج وماءجوج وحوادث مربوط به آنها
نکات آیه
۱- ذوالقرنین،از کمک هاى مادّى مردم در برابر ساختن سدّ در مقابل یأجوج و مأجوخ ،اظهار بى نیازى کرد. (فهل نجعل لک خرجًا ... قال ما مکّنّى فیه ربّى خیر)
۲- ذوالقرنین، در پرتو لطف پروردگار، برخوردار از امکانات مادّى بسیار،بهره مند بود. (قال ما مکّنّى فیه ربّى خیر)
۳- ذوالقرنین، خود را مملوک خداوند و عطیه هاى الهى را، برخاسته از مقام ربوبیّت او مى دانست. (ما مکّنّى فیه ربّى)
۴- مردان الهى، در اوج قدرت و توانایى، از خداوند و ولىّ نعمت خود غافل نیستند. (قال ما مکّنّى فیه ربّى خیر)
۵- ذوالقرنین، در جهت تبلیغ توحید و آیین الهى خود، از بهترین فرصت ها بهره مى گرفت. (قال ما مکّنّى فیه ربّى خیر) ذوالقرنین، هنگامى سخن از ربوبیّت خداوند به میان مى آورد که مردم، سخت به او نیازمند بودند و او باتلاش صادقانه در جهت رفع نیازهاى آنان، قلب مردم را به خود متوجه کرده بود.
۶- خدمت گزارى به مردم، بدون چشمداشت اجر و مزد، از ویژگى هاى انسان هاى موحّد و بندگان شایسته خدااست . (فهل نجعل لک خرجًا ... قال ما مکّنّى فیه ربّى خیر)
۷- ذوالقرنین، داراى روحیه توحیدى و انسان دوستى و ستیز با متجاوزان بود. (ما مکّنّى فیه ربّى خیر فأعینونى بقوّة) ذوالقرنین، در عین پیشنهاد مردم براى دریافت کارمزد براى ساختن سدّ، از پذیرفتن آن امتناع کرده و با امکانات و قدرت خدادادى، در حمایت از آسیب پذیران، به ساختن سدّ مى پردازد.این برخورد، بشان دهنده روحیات ذوالقرنین است.
۸- ذوالقرنین، خود طرّاح و مجرى بناى سد و عهده دار امور فنى و مدیریتى آن بود. (فأعینونى بقوة أجعل بینکم و بینهم ردمًا)
۹- ذوالقرنین، خواستار مشارکت نیروى انسانى و امکانات مردمى در احداث سد شد. (فأعینونى بقوة) «قوة» یعنى نیرو «فأعینونى بقوة» یعنى: «مرا با نیروى خود کمک دهید». آیات بعد، قرینه این است که او، علاوه بر خواستن نیروى انسانى، به آوردن ابزار و مصالح نیز فرمان داد. بنابراین، آنچه را از مردم نپذیرفت، اجر و مزد تلاش خویش بود.
۱۰- ذوالقرنین، به ساختن بنایى محکم تر از سد مورد درخواست مردم، تصمیم گرفت. (تجعل بیننا و بینهم سدًّا ... أجعل بینکم و بینهم ردمًا) چنان که مفسران گفته اند «ردم» بنایى است مستحکم تر از «سد» معمولى و بر همین اساس، به لباسى که وصله روى وصله دارد، گفته مى شود: «ثوب مُردَّم». «فأعینونى» بر «ما مکّنّى فیه ربّى خیر» تفریع شده است; یعنى، احداث سد محکم تر، نتیجه برخودارى ذى القرنین از امکانات برتر الهى است.
۱۱- جذب همیارى توده ها در انجام پروژه هاى عظیم و مردمى، از اصول مدیریت است. (فأعینونى بقوة أجعل بینکم و بینهم ردمًا) از آن جا که خداوند، راه صحیح هر کار و اسباب آن را به ذى القرنین نمایانده بود، او، خواهان همکارى مردم در انجام طرح مى شود و این نشان از آن دارد که «ساختن» بدون ایجاد «فرهنگ سازندگى» کارساز نیست و از طریق مشارکت و حسّ همیارى است که مى توان به این اهداف نائل گردید.
۱۲- انجام کارها به بهترین و محکم ترین شکل آن، امرى لازم است. * (أجعل بینکم و بینهم ردمًا) با آن که مردم درگیر با یأجوج و مأجوج، نه پشتوانه اى براى حکومت ذى القرنین به شمار مى آمدند و نه جامعه اى متمدن و سزاوار سرمایگذارى بودند، ولى ذوالقرنین، پا را از طرح پیشنهادى آنان فراتر نهاده و سرمایه اى عظیم را براى حراست آنان از خطر دشمن به کار مى گیرد. این کار او، مى تواند سرمشقى براى پیش گامان سازندگى باشد.
موضوعات مرتبط
- اولیاءالله: بینش اولیاءالله ۴; ذاکریت اولیاءالله ۴; فضایل اولیاءالله ۴
- توحید: تبلیغ توحید ۵
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۳; عطایاى خدا ۲، ۳; مالکیت خدا ۳
- ذوالقرنین: استحکام سد ذوالقرنین ۱۰; استمداد ذوالقرنین ۹; انسان دوستى ذوالقرنین ۷; بینش ذوالقرنین ۳; بى نیازى ذوالقرنین ۱; تبلیغ ذوالقرنین ۵; توحید ذوالقرنین ۷; سدسازى ذوالقرنین ۱، ۸، ۹; ظلم ستیزى ذوالقرنین ۷; فضایل ذوالقرنین ۷; قصه ذوالقرنین ۱، ۸، ۹، ۱۰; مملوکیت ذوالقرنین ۳; منشأ امکانات ذوالقرنین ۳; منشأ امکانات مادى ذوالقرنین ۲
- عمل: استحکام در عمل ۱۲
- فرصت: استفاده از فرصت ۵
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۲
- مدیریت: روش مدیریت ۱۱
- مردم: خدمت به مردم ۶
- موحدان: خدمتگزارى موحدان ۶; ویژگیهاى موحدان ۶
- همکارى: جلب همکارى مردمى ۱۱