الكهف ٧٧
ترجمه
الكهف ٧٦ | آیه ٧٧ | الكهف ٧٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِسْتَطْعَمَا»: غذا خواستند. تقاضای خوراک کردند. «جِدَاراً»: دیوار. «یَنقَضَّ»: فرود آید. فرو ریزد. «أَقَامَهُ»: برجایش داشت. آن را تعمیر و مرمّت کرد. «لَتَّخَذْتَ»: این فعل از ماده (تَخَذَ) به معنی (أَخَذَ) و از باب افتعال است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
ثُمَ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ... (۰) فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبَادِنَا... (۲) وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۶۰ - ۸۲ سوره كهف
- داستان موسى (ع ) وعالم وآنچه از آن استفاده مى شود
- سخن مفسرين درباره داستان مذكور وشخصيتهاى آن
- آغاز داستان موسى وهمراه خود
- حكايت ماهى بريان شده كه خود را به دريا انداخته است !
- اشاره به اينكه انبياء (عليهم السلام ) از مطلق آزار وايذاء شيطان مصون نيستند
- ملاقات موسى (عليه السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده
- تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع )
- ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر استاد (خضر عليه السلام )
- صبر نياوردن موسى (ع ) به سكوت در برابراعمال خضر (ع )
- غرض اصلى آيات بيان يك داستان وسه اعتراض است نه بيان سه داستان !
- بخش سوم داستان موسى وخصر (ع ): بناى ديوار مشرف به سقوط
- جدا شدن موسى وخضر (ع ) موسى (ع ) را بهتاءويل اعمال خود (سوراخ كردن كشتى ، قتل نوجوان وبناى ديوار)
- بحثى تاريخى در دوفصل
- ۱ - داستان موسى وخضر در قرآن
- ۲ - شخصيت خضر
- بحث روايتى
- اختلاف فراوان روايات در جهات وجزئيات اين داستان
- روايات ديگرى درباره داستان موسى وخضر عليهماالسلام
- رواياتى درباره اينكه خداوند به خاطر اصلاح مردى مؤ من امر فرزندان اورا اصلاح مىكند
- رواياتى درباره گنج مدفون در زير ديوار درذيل ((واما الجدار فكان لغلامين ...((
نکات آیه
۱- خضر(ع) درخواست مهلت موسى(ع) را پذیرفت و براى بار سوم، به او فرصت همراهى داد. (إن سألتک عن شىء بعدها فلاتصحبنى ... فانطلقا)
۲- موسى و خضر(ع) در مسیر حرکت و سفر خویش، به یک آبادى رسیدند و با اهل آن ملاقات کردند. (فانطلقا حتّى إذا أتیا أهل قریة) در این که چه شهرى در مسیر موسى و خضر(ع) قرار داشته، احتمالات گوناگونى ارائه شده است. از جمله آن ها شهر «ناصره» است که در ساحل دریا قرار داشته است این وجه را مجمع البیان از امام صادق (ع) روایت کرده است.
۳- موسى و خضر(ع) با احساس گرسنگى، از مردم شهر، تقاضاى طعام و خوراکى کردند. (استطعما أهلها) به قرینه «یضیّفوهما» مراد از استطعام، تهیه طعام براى ادامه سفر نبوده است، بلکه موسى و خضر(ع)، در همان هنگام، گرسنه بوده اند.
۴- هیچ یک از مردم شهر، حاضر به میزبانى و اطعام موسى و خضر(ع) نشد. (استطعما أهلها فأبوا أن یضیّفوهما) «إباء» به معناى «امتناع و سرباز زدن» است.
۵- مردم شهرى که موسى و خضر(ع) به آن وارد شدند، مردمى دور از خوى مهمان دوستى و غریب نوازى، دور بودند. (فأبوا أن یضیّفوهما)
۶- میزبانى مسافران و اطعام «در راه ماندگان» کارى شایسته است. (استطعما أهلها فأبوا أن یضیّفوهما) موسى و خضر(ع) فقط، طلب غذا کردند، ولى قرآن، مردم آن شهر را توصیف کرد به این که از پذیرایى میهمان سرباز زدند; یعنى، سزاوار بود که مردم، آن دو را میهمان خود مى ساختند و حتى از غیر غذا نیز مضایقه نمى کردند.
۷- تقاضاى نیازهاى مادّى از مردمان، با مقامات پیامبران، تنافى ندارد. (استطعما أهلها) موسى و خضر(ع) نبى بودند و با این حال، نیاز خویش، نزد مردمان بردند، پس معلوم مى شود که این گونه درخواست، بر پیامبران و اولیاى الهى، ناروا نیست.۸- موسى و خضر(ع) در آبادى، با دیوارى مواجه شدند که در حال سقوط و خرابى بود. (فوجدا فیها جدارًا یرید أن ینقضّ) «إنقضاض» از ماده «قضض» به معناى «از هم پاشیدن» است (قاموس). به کار بردن فعل «یرید» که نوعاً در باره موجودات داراى اختیار به کار مى رود، نوعى استعاره است; یعنى، به قدرى دیوار در معرض افتادن بود که گویا خود بر خرابى و از هم پاشیدگى تصمیم گرفته است .
۹- خضر(ع) دیوار در حال سقوط را ترمیم و بازسازى کرد. (یرید أن ینقضّ فأقامه)
۱۰- ترمیم دیوار مشرفِ بر ویرانى، به دست خضر، در برابر دیدگان مردم شهر انجام گرفت. * (حتّى إذا أتیا أهل قریة ... فأقامه) ورود بر اهل قریه و نیز وجود دیوار در متن شهر که از تعبیر «فوجدا فیها جداراً» استفاده مى شود، ممکن است اشاره به این داشته باشد که مردم، ناظر رفتا خضر(ع) بوده اند.
۱۱- خضر(ع) براى تعمیر دیوار و برپا داشتن آن، از موسى(ع) کمک نطلبید. (فأقامه) مفرد آمدن «أقامه» ممکن است از آن جهت باشد که کار بازسازى دیوار، فقط به دست خضر(ع) صورت گرفته باشد; چه این که در موارد پیشین، «استطعما» به صورت تثنیه آمده و نقش هر دو را در طلب غذا نمایانده است.
۱۲- خضر(ع) با وجود امکان دریافت اجرت جهت تعمیر دیوار، چیزى دریافت نکرد. (قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا) مطرح ساختن گرفتن مزد از جانب موسى(ع) در شرایطى موجه است که امکان دریافت آن موجود باشد.
۱۳- موسى(ع) از دست مزد نخواستن خضر(ع) در برابر کار خویش، با وجود نیاز آنان به اجرتى براى تهیه غذا ناخرسند و گلایه مند بود. (استطعما أهلها ... قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا) آنچه خضر و موسى(ع) از مردم طلب کردند، غذا بود، آن هم به صورت مجانى، نه خرید - چون پولى براى خرید در اختیارشان نبود - لذا موسى(ع)، پایان گرفتن کار دیوار، موضوع گرفتن مزد را مطرح ساخت، تا به وسیله آن طعامى را خریدارى کنند.
۱۴- نظام کارمزدى، در زمان موسى(ع) وجود داشته است. (قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا)
۱۵- تعیین مقدار اجرت، پس از انجام کار صحیح و نافذ است. (لو شئت لتّخذت علیه أجرًا)
۱۶- دریافت اجرت در برابر کارى که بدون درخواست کارفرما انجام گیرد، جایز است. (لو شئت لتّخذت علیه أجرًا)
۱۷- لئامت و پستى مردم، نباید آدمى را از کار خیر و انجام وظیفه باز دارد. (استطعما أهلها فأبوا ... فأقامه) گرچه اهل شهر، مردمى فرومایه و بدرفتار بودند، ولى در عین حال، خضر(ع)، بدون هیچ کراهتى، وظیفه خود را به انجام رساند. و برخورد سرد مردم، باعث سستى و تأخیرى در کار او نشد.
۱۸- سخنِ شِکوه آمیز موسى(ع) به خضر(ع) در مورد نگرفتن مزد، سومین تخلّف وى از پیمان خویش بود. (قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا)
روایات و احادیث
۱۹- «عن جعفربن محمد(ع): ... «فانطلقا حتّى إذا أتیا أهل قریة» و هى الناصرة ; از امام صادق(ع) روایت شده:... مقصود از قریه، در آیه شریف قریه ناصره است».[۱]
۲۰- «عن جعفربن محمد(ع): ... فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ، فوضع الخضر یده علیه فأقامه ; از امام صادق(ع) روایت شده: (خضر و موسى(ع)) دیوارى را یافتند که مى خواست بیفتد. خضر، دست خود را بر آن نهاد و آن را راست کرد».[۲]
۲۱- «عن أبى عبداللّه(ع): ... فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ فأقامه قال: «لو شئت لتّخذت علیه أجراً خبزاً نأکله فقد جُعْنا» ; از امام صادق(ع) روایت شده:... خضر و موسى(ع) در آن آبادى دیوارى را یافتند که مى خواست بیفتد. خضر، آن را راست کرد. موسى(ع) گفت: «مى خواستى براى این کار، مزدى بگیرى (یعنى) نانى بگیرى تا بخوریم زیرا گرسنه ایم».[۳]
موضوعات مرتبط
- ابن السبیل: اطعام ابن السبیل ۶
- اجاره: احکام اجاره ۱۵، ۱۶
- انبیا: نیازهاى مادى انبیا ۷
- تکلیف: اهمیت عمل به تکلیف ۱۷
- خضر(ع): اهالى شهر قصه خضر(ع) ۴; بازسازى دیوار قصه خضر(ع) ۹، ۱۰، ۱۱، ۲۰; خرابى دیوار قصه خضر(ع) ۸; خضر(ع) در ناصره ۱۹; درخواست غذاى خضر(ع) ۳; رد درخواست غذاى خضر(ع) ۴; شهر قصه خضر(ع) ۲، ۵; عهدشکنى با خضر(ع) ۱۸; قصه خضر(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱; گرسنگى خضر(ع) ۳; گلایه از خضر(ع) ۱۳; مزد بازسازى دیوار قصه خضر(ع) ۱۲، ۱۳، ۲۱; مسافرت خضر(ع) ۲; ملاقات خضر(ع) با اهل ناصره ۲
- رذالت: آثار رذالت ۱۷
- عمل: عمل پسندیده ۶
- عمل صالح: اهمیت عمل صالح ۱۷
- کار: مزد کار ۱۵، ۱۶
- کارفرما: نقش کارفرما ۱۶
- مسافران: پذیرایى از مسافران ۶
- موسى(ع): درخواست غذاى موسى(ع) ۳; رد درخواست غذاى موسى(ع)۴; عهدشکنى موسى(ع) ۱۸; قبول استمهال موسى(ع) ۱; قصه موسى(ع)۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹ ، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱; گرسنگى موسى(ع) ۳; گلایه موسى(ع) ۱۳، ۱۸; مزد کار در دوران موسى(ع) ۱۴; مسافرت موسى(ع) با خضر(ع) ۲; ملاقات موسى(ع) با اهل ناصره ۲; موسى(ع) در ناصره ۱۹
- ناصره: صفات اهل ناصره ۵