الأنعام ٢
ترجمه
الأنعام ١ | آیه ٢ | الأنعام ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«طِینٍ»: گِل. مراد خلق آدم یعنی ابوالبشر از گِل و به تبع او خلق همه آدمیزادگان از آن است (نگا: آلعمران / ، اسراء / ). یا این که مراد این است که جسم انسان متشکّل از عناصر خاک به نسبتهای خاصّ است (نگا: مؤمنون / ، حجّ / . «قَضَی»: مقدّر کرد. تعیین نمود. «اَجَلاً»: نهایت زمان عمر (نگا: اعراف / ). «أَجَلٌ مُسَمّیً»: مدّت معیّن و مشخّص. مراد فرا رسیدن رستاخیز و زندهشدن دوباره و سر برآوردن از گورها است (نگا: فاطر / ، احقاف / . برخی واژه (أَجَلاً) را به معنی مرگ معلّق یعنی ناگهانی و زودرس که در گروِ رُخدادها و پیشامدها و مشروط به شرائط و مقتضیات است دانستهاند، و واژه (اجل) را مرگ طبیعی معنی کردهاند. «تَمْتَرُونَ»: شکّ میکنید. فعل مضارع باب افتعال از ماده (مری) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ... (۱) وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاکُمْ... (۴) يَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ... (۲) يَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ... (۰) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا (۰) إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا (۰)
تفسیر
- آيات ۳ - ۱، سوره انعام
- بيان اينكه سوره انعام مكى و داراى سياق واحد مى باشد، ونقل اقوالى در مورد اينكه بعضى آيات اين سوره مدنى است
- ثناى خداى تعالى در سه آيه اول سوره انعام متضمن اشاره به معارفى است كه ماده اساسى شريعت مى باشند
- جهت و سبب جمع آوردن (( ظلمات )) و مفرد آوردن (( نور )) در جمله : (( وجعل الظلمات و النور )) معناى (( اجل )) و مراد از (( اجل مسمى ))
- وجوهى كه در بيان مراد از دو قسم اجل در آيه (( ثم قضى اجلا واجل مسمى عنده )) ذكر شده است .
- رواياتى درباره فضيلت سوره مباركه انعام
- رواياتى در بيان مراد از اجل معلق و اجل مسمى
نکات آیه
۱- تنها خداوند پدیدآورنده آسمانها و زمین و برقرار کننده نور و ظلمت، آفریدگار آدمى است. (الحمد للّه الذى خلق ... هو الذى خلقکم من طین) معرفه بودن مسندالیه «هو» و مسند «الذى» مفید حصر است.
۲- گِلى مخصوص، خمیر مایه آفرینش انسان (هو الذى خلقکم من طین) نکره بودن «طین» دلالت دارد که گِلى مخصوص براى آفرینش انسان به کار رفته است.
۳- خداوند قراردهنده اجل و مدتى براى عمر انسان (ثم قضى أجلا) با توجه به اینکه سخن از آفرینش آدمى است، «أجل» مى تواند به معنى نهایت عمر آدمى در این جهان باشد. راغب گوید: «و یقال للمدة المضروبة لحیاة الإنسان أجل». به مدت عمر معین شده براى آدمى أجل گویند.
۴- انسان، داراى دو اجل: حتمى و غیر حتمى (ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده) ذکر دو أجل و توصیف یکى از آن دو به «مسمى» که به معنى «علامت دار و معین است»، مى تواند قرینه اى باشد بر این که اجل دیگر نامعین و معلق است.
۵- قابل تغییر نبودن «اجل مسمى» و تغییرپذیرى «اجل معلق» (ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده) مفید شدن یکى از دو اجل به مسمى و ثابت، حاکى از امکان تحول و تغییر در اجل دیگر است که از آن به «معلق» تعبیر مى شود.
۶- تنها خداوند آگاه بر «اجل مسمى» است. (و أجل مسمى عنده)
۷- تنها خداوند آگاه از زمان قیامت و حشر آدمى است. (و أجل مسمى عنده) مراد از «اجل مسمى» مى تواند زمان برپایى قیامت باشد که پس از ذکر خلقت و عمر آدمى به عنوان آخرین منزل ذکر شده است.
۸- اراده و قضاى الهى حاکم بر پیدایش و مرگ آدمى (هو الذى خلقکم ... ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده)
۹- تردید در خالقیت و ربوبیّت یگانه خداوند، شگفت انگیز و سزاوار سرزنش است. (بربهم یعدلون. هو الذى خلقکم من طین ثم قضى أجلا ... ثم أنتم تمترون) حرف «ثم» در «ثم أنتم تمترون»، مفید استبعاد و توبیخ است، چون تراخى زمانى در اینجا معنى ندارد. گفتنى است متعلق «تمترون»، مضامین اساسى مورد بحث در آیه قبل (توحید در خالقیت و ربوبیت) است.
۱۰- توجه انسان به آفرینش و مرگ خویش، زمینه شناخت ربوبیت یگانه خداوند (بربهم یعدلون. هو الذى خلقکم من طین ثم قضى أجلا ... ثم أنتم تمترون)
۱۱- مطالعه در آفرینش انسان و مرگ و حیات وى، زداینده تردید در یگانگى خداوند (هو الذى خلقکم من طین ثم قضى أجلا ... ثم أنتم تمترون) از جمله «ثم أنتم تمترون»، که بیان استبعاد هر گونه تردید در یگانگى خداوند پس از توجه به مضامین صدر آیه است، چنین برمى آید که بعد از این توجه، على القاعده نباید تردیدى در توحید و اعتقاد بدان وجود داشته باشد.
روایات و احادیث
۱۲- حمران عن أبى جعفر (ع) قال: سألته عن قوله اللّه عز و جل: «قضى أجلا و أجل مسمى عنده» قال: هما أجلان، أجل محتوم و أجل موقوف.[۱] حمران گوید از امام باقر (ع) درباره آیه «قضى ... » سؤال کردم، فرمود: دو اجل است، یکى حتمى و دیگرى غیر حتمى (معلق).
۱۳- عن أبى عبداللّه (ع) فى قوله: «ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده» قال: الأجل الذى غیر مسمى موقوف یقدم منه ماشاء و یؤخر منه ماشاء و أما الأجل المسمى فهو الذى ینزل مما یرید أن یکون من لیلة القدر إلى مثلها من قابل ... .[۲] امام صادق (ع) درباره آیه «ثم قضى ... » فرمود: اجل غیر معین، معلق (قابل تغییر) است، هر چه از آن را خدا بخواهد مقدم مى دارد و آنچه را بخواهد به تأخیر مى اندازد. اما اجل معین، اجلى است مقرر شده درباره آنچه که خداوند مى خواهد از شب قدر تا شب قدر سال بعد انجام شود ... .
۱۴- عن أبى عبداللّه (ع) فى قوله: «قضى أجلا و أجل مسمى عنده» قال: الأجل الأول هو ما نبذه إلى الملائکة و الرسل و الأنبیاء و الأجل المسمى عنده هو الذى ستره اللّه عن الخلائق.[۳] امام صادق (ع) درباره سخن خداوند «قضى أجلا ... » فرمود: اجل اول، اجلى است که خداوند فرشتگان و رسولان و انبیا را از آن آگاه نموده و اجل معین را که نزد اوست، از تمام خلایق پنهان داشته است.
موضوعات مرتبط
- آسمان: خالق آسمان ۱
- اجل: آگاهى به اجل مسمّى ۱۴ ; آگاهى به اجل معلق ۱۴ ; اجل مسمّى ۴، ۶، ۱۲ ; اجل معلق ۴، ۱۲ ; اقسام اجل ۱۲ ; تغییر اجل معلق ۵، ۱۳ ; حتمیّت اجل مسمّى ۵، ۱۳
- انبیا: علم انبیا ۱۴
- انسان: اجل انسان ۳، ۴ ; انسان از گل ۲ ; حشر انسان ها ۷ ; خالق انسان ۱ ; خلقت انسان ۲، ۸، ۱۰، ۱۱ ; عمر انسان ۳ ; مرگ انسان ۸، ۱۱
- تاریکى: خالق تاریکى ۱
- توحید: زمینه توحید ربوبى ۱۰ ; شک در توحید افعالى ۹ ; شک در توحید ربوبى ۹، ۱۱
- خدا: اختصاصات خدا ۱، ۶، ۷ ; افعال خدا ۳ ; حاکمیّت اراده خدا ۸ ; حاکمیت قضاى خدا ۸ ; خالقیت خدا ۱ ; شک در خالقیت خدا ۹ ; علم غیب خدا ۶، ۷
- ذکر: آثار ذکر مرگ ۱۰
- زمین: خالق زمین ۱
- شرک: موانع شرک ۱۱
- شک: موانع شک ۱۱
- علم: آثار علم ۱۰، ۱۱
- قیامت: آگاهى از قیامت ۷
- ملائکه: علم ملائکه ۱۴
- نور: خالق نور ۱